سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

جنگ قدرت ها در شطرنج آسیا


جنگ قدرت ها در شطرنج آسیا
رویدادهای اخیر حکایت از این دارند که بازی شطرنج ژئوپولتیکی برای کنترل شریان های انرژی آسیای مرکزی و به طور کلی، اوراسیا از آتلانتیک تا دریای چین آغاز شده است. خط لوله قزاقستان به چین، زمانی رنگ و بوی سیاسی تری به خود می گیرد که بدانیم پکن در تلاش است تا از شرکت های روسی برای تأمین نفت موردنیاز برای پر کردن لوله های این خط لوله نفتی جدید کمک بگیرد. هم اکنون قزاق ها به تنهایی قادر به انجام این مهم نیستند.
«موسی بیک عیسی اف» معاون وزیر انرژی قزاقستان روز ۳۰ نوامبر گذشته در «پکن» اعلام کرد که نیمی از ۲۰۰ هزار بشکه نفتی که قرار است از طریق این خط لوله منتقل شود، به دلیل استخراج ناکافی نفت از حوزه های نفتی قزاقستان، در ابتدا از سوی شرکت های روسی تأمین خواهد شد. این بدان معنا است که واشنگتن باید خود را برای یک سناریوی کابوس مانند از همکاری نفتی میان قزاقستان، چین و روسیه آماده کند. در واقع، آمریکا باید شاهد از دست دادن اصلی ترین اهرم استراتژیک خود در منطقه اوراسیا باشد. پیامد رویدادهای اخیر در قزاقستان به گونه ای است که باعث شده تا آمریکا با شدت و قدرت بیشتری بر طبل جنگ علیه ایران بکوبد.
خط لوله جدید قزاقستان ۹۶۲ کیلومتر طول خواهد داشت و چین را به «قشقان» در دریای خزر که بزرگ ترین ذخایر نفتی قابل دسترسی جهان را در خود جای می دهد، می رساند. «قشقان» بزرگ ترین اکتشاف نفتی طی دهه های گذشته به حساب می آید و حجم نفت آن با دریای شمال برابری می کند. این اکتشاف، در واقع، اصلی ترین دلیل آمریکا برای حمایت از «تغییر دموکراتیک» رژیم ها در آسیای مرکزی محسوب می شود.
قزاقستان درصدد است طی ۱۰ سال آینده تولید نفت خود را سه برابر کند. به همین دلیل، این کشور نفت خیز در تلاش است تا مسیرهای صادراتی جدیدی را احداث کرده و از اجرای پروژه های خطوط لوله ای که از روسیه می گذرند و در نتیجه، وابستگی بیشتر به این کشور را در پی دارند، پرهیز کند. چین هم اکنون در ردیف بازارهای هدف عمده قزاقستان قرار گرفته است.
برخی از برآوردها، حکایت از این دارند که قزاقستان دارای ۳۵ میلیارد ذخایر نفتی کشف شده است. این میزان ذخایر، دو برابر حجم ذخایر نفتی دریای شمال است و حتی براساس گزارشی که دولت قزاقستان در ماه نوامبر در لندن منتشر کرد، این کشور سه برابر ذخایر نفتی دریای شمال را در خود جای می دهد. مهندسان نفتی آلمان گزارش دادند که حفاری اخیر توسط شرکت ایتالیایی «آجیپ»، وجود ذخایر سرشار نفت در قشقان را تأیید می کند.
دولت قزاقستان به رهبری «نورسلطان نظربایف» درصدد است که روزانه ۳‎/۶ میلیون بشکه نفت را از تمام حوزه های نفتی قزاقستان - ساحلی و دریایی - تا سال ۲۰۱۵ استخراج کند. دولت قزاقستان برای سال ۲۰۰۵ استخراج ۱‎/۳ میلیون بشکه در روز را انتظار داشت و بدین ترتیب، از جمهوری آذربایجان سبقت گرفت و توانست در میان جمهوری های تولیدکننده نفت اتحاد شوروی سابق، پس از روسیه، مکان دوم را به خود اختصاص دهد.
افتتاح خط لوله جدید قزاقستان - چین در ۱۵ دسامبر، رویدادی مهم برای چین محسوب می شود. «ژانگ گوبائو» معاون رئیس کمیسیون اصلاح و توسعه ملی چین که بلندپایه ترین آژانس طرح ریزی اقتصادی در این کشور به حساب می آید، در مراسم افتتاح آن شرکت کرد. شرکت ملی نفت چین از سال ۱۹۹۷ تاکنون بیش ۲‎/۶ میلیارد دلار در قزاقستان سرمایه گذاری کرده است.
●پکن برتری ژئوپولتیکی را به دست می آورد
پکن در ماه اکتبر، هنگامی که استیلای ۴‎/۱۸ میلیارد دلاری خود را بر شرکت نفتی پتروقزاقستان کامل کرد، در واقع، دومین کودتای ژئوپولتیکی را به نفع خود به ثبت رساند. این موفقیت به نوعی انتقام گیری از واشنگتن به دلیل ممانعت از تلاش های پکن برای دستیابی به «یونوکال» محسوب می شد. شرکت های عمده نفتی آمریکا پس از کشف نفت در سواحل قزاقستان تلاش زیادی را برای به دست آوردن نفت این کشور به انجام رساندند، اما این تلاش ها ناکام ماند. شرکت «اکسون موبیل» به پرداخت رشوه به مقامات قزاقستان در این راستا متهم و یکی از مدیران این شرکت بعدها در «نیویورک» براساس چنین اتهامی به زندان محکوم شد.
نظربایف با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه روابط حسنه ای دارد. وی هنگامی که قزاقستان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود، دبیر کل حزب کمونیست را برعهده داشت. نظربایف اما در مواجهه با مسکو ملاحظاتی را نیز در دستور کار قرار داده است و در عین حال تلاش می کند تا فاصله خود را با روس ها حفظ کند. در ماه اکتبر، شرکت «لوک لویل» روسیه در پیشنهاد خود برای خریدن شرکت نفتی دولت قزاقستان، یعنی «پتروقزاقستان» ناکام ماند. این در حالی است که نظربایف به نسبت یک دهه پیش در برابر آمریکا نیز تغییر رویه داده است. در آن زمان، به نظر می رسید که واشنگتن تنها هم پیمان خارجی قزاقستان است. حدود یک دهه قبل، شرکت نفتی «شورون» که «کاندولیزا رایس»، وزیر خارجه کنونی آمریکا در آن مشاور بود، تنها مقاطعه کار و عامل نفتی عمده در حوزه نفتی «تنگیز» قزاقستان محسوب می شد. آن دوران با روزهای پس از فروپاشی اتحاد شوروی مصادف بود و حضور نفتی آمریکا در قزاقستان، از اولویت های سیاسی دولت «بیل کلینتون» به حساب می آمد.
کنسرسیوم شورون تنگیز شواویل، در سال ۱۹۹۳ کنسرسیوم خط لوله خزر (CPC) را ایجاد کرد. طی سال ها روابط حسنه با دولت قزاقستان، شورون بالاخره خط لوله ای نفتی را از تنگیز در ساحل شمال شرقی خزر به بندر روسی «نووروسیسک» در دریای سیاه احداث کرد. اما پس از گذشت سال ها کسادی و فشار، بیشتر اعضای کنسرسیوم تصمیم گرفتند از پیگیری طرح های آتی برای این خطوط لوله اجتناب کنند. اکنون یک دهه پس از این رویدادها در صنعت نفت قزاقستان و پدیدار شدن افق های روشنی در آن، نظربایف به کمک چین و نزدیکی به پکن، توازن قدرت جدیدی را در کشورش به نمایش گذاشته است.
رئیس جمهوری قزاقستان در اکتبر گذشته اعلام کرد که شرکت ملی نفت چین پیشنهاد خرید پتروقزاقستان را برده است. اکنون پس از پیروزی مجدد نظربایف در انتخابات ۴ دسامبر و ادامه ۱۴ سال حکومت وی در قزاقستان، این سؤال مهم مطرح شده است که واشنگتن پس از آغاز بازی «نقض حقوق بشر» توسط نظربایف تا چه حد این اهرم را علیه وی به کار خواهد گرفت.
اکنون به نظر می رسد که می تواند سناریویی شبیه انقلاب نارنجی اوکراین با حمایت «ژارماطان تیاکبای» اصلی ترین مخالف قزاق و حزب متبوع وی علیه قزاقستان در دستور کار واشنگتن قرار گرفته باشد. وی توانست با کسب ۶‎/۶ درصد آرای انتخابات اخیر در قزاقستان رتبه دوم را به خود اختصاص دهد و اتهاماتی مبنی بر تقلب توسط نظربایف را در این انتخابات علیه وی مطرح کند. واشنگتن و رسانه های آمریکایی اینبار در برابر این اتهامات جانب سکوت را گرفتند. رایس در راستای افزایش نفوذ آمریکا در آسیای مرکزی طی سفری ۳ روزه در ماه اکتبر با «تیاکبای» به طور خصوصی دیدار کرد. از قرار معلوم، وزیر امور خارجه آمریکا برای حضور وی در رأس هرم قدرت قزاقستان وعده هایی داد.
●عقب نشینی راهبردی آمریکا
پس از آنکه «اسلام کریم اف»، رئیس جمهوری ازبکستان به واشنگتن اعلام کرد که دیگر نمی تواند از پایگاه نظامی «کارشی _ خان آباد» در جنوب شرق ازبکستان استفاده کند، در واقع، زمینه عقب نشینی واشنگتن از اوراسیا را فراهم آورد. این واقعه ای مهم در بازی شطرنج آمریکا در اوراسیا که پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز شده بود، به حساب می آمد. پس از اعتراض آمریکا به اقدامات دولت ازبکستان در مواجهه با اعتراض های ماه مه «ابیجان» ازبکستان، روابط کریم اف با واشنگتن تیره شد. برخورد قاطعانه کریم اف با این واقعه، بی شک متأثر از انقلابی بود که در کشور همسایگی ازبکستان، یعنی قرقیزستان به وقوع پیوست و در نهایت، به سرنگونی حکومت «عسگرآقایف» در این کشور منتهی شد.
کریم اف روز ۲۹ جولای اعلام کرد که به آمریکا مهلت می دهد تا پایگاه نظامی ازبکستان را ترک کند. سنای آمریکا نیز به تلافی این تصمیم تصویب کرد که آمریکا ۲۳ میلیون دلاری را که باید در ازای کرایه این پایگاه نظامی و استفاده از آن طی سالهای گذشته بپردازد، به ازبکستان نخواهد داد. در این حال، مسکو و پکن از خلأ به وجود آمده بهترین بهره را بردند. ازبکستان برای کنترل یا جلوگیری از نفوذ قدرت های خارجی نظیر آمریکا در آسیای مرکزی و تأثیر آنها بر مسیرهای خط لوله نفت که به روسیه متصل می شوند، کشوری استراتژیک به حساب می آید. در اکتبر ،۲۰۰۴ مسکو به امضای یک توافق با «دوشنبه» (پایتخت تاجیکستان) در مورد اصلاحات پایگاه نظامی در این کشور نایل آمد. این اقدامی از سوی روسیه بود تا گسترش «انقلابهای رنگی»، تحت حمایت واشنگتن را در منطقه محدود کند.
روند تغییر نقشه ژئوپولتیکی اوراسیا به نفع مسکو چندی است که آغاز شده و به نظر می رسد شکست آمریکا در ازبکستان، نقطه آغاز آن بوده است. این کشور هم اکنون اصلی ترین هم پیمان روسیه در آسیای مرکزی به حساب می آید.
در این حال موقعیت واشنگتن در اوراسیا و روابط آینده اش با قزاقستان، ناگهان به اولویتی مهم در سیاست خارجی آمریکا تبدیل شد. از قرار معلوم، دولت بوش به این نتیجه رسید که هم اکنون زمان وقوع یک انقلاب «نارنجی» در قزاقستان دستکم تا هنگامی که موقعیت واشنگتن در منطقه تحکیم نشده، فرا نرسیده است. این در واقع یکی از نیات آشکار سفر رایس در اکتبر گذشته به منطقه بود.
اما اکنون با چرخش ژئوپلتیکی «نورسلطان نظربایف» در جهت استفاده از اهرم چین به منظور متوازن ساختن سلطه بالقوه واشنگتن در منطقه، اوضاع به شدت در حال دگرگونی است. یک سال پیش، چین تلاش کرد تا ۱۶ درصد سهام کنسرسیوم «قشقاق» را از شرکت گاز انگلیس خریداری کند، اما انجام این فروش از سوی عضو آمریکایی کنسرسیوم مذکور یعنی «اکسون موبیل» با ممانعت مواجه شد. این شرکت آمریکایی در نتیجه چنین رفتاری متهم به پرداخت رشوه و سپس محکوم شد. اکنون چین ایده احداث یک خط لوله نفتی به سوی شرق و نه غرب را به اجرا درآورده است.
این رویداد، پیامدهای استراتژیکی عمده ای را برای آینده خط لوله نفتی باکو _ تفلیس _ جیحان با حمایت آمریکا در پی دارد. این خط لوله توسط کنسرسیوم نفت خزر که ریاست آن را شرکت بریتیش پترولیوم بر عهده دارد، احداث شد و با وجود آنکه مسیری پرهزینه و نامعتبر از دریای خزر محسوب می شد، مورد حمایت «بیل کلینتون» و «جورج بوش» بود. «زبیگنیو برژینسکی»، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا ریاست هیأت مذاکره کننده واشنگتن را در حمایت از طرح خط لوله باکو _ تفلیس _ جیحان که بر مبنای پیش دستی در برابر روسیه به اجرا درآمد، بر عهده داشت. احداث این خط لوله بر مبنای این پیش فرض نهایی شد که نه تنها می تواند نفت جمهوری آذربایجان را از طریق آن انتقال دهد، بلکه قادر خواهد بود در به جریان انداختن سهمی عمده از نفت قزاقستان و حوزه های نفتی سواحل قشقان نیز مورد بهره برداری قرار گیرد، که چنین نشد.
●استراتژی گسترده تر نفتی چین
افتتاح خط لوله چین _ قزاقستان، در واقع، بخشی از طرح گسترده پکن به منظور اطمینان از دستیابی به ثروت های نفتی قزاق ها است. پکن درصدد است به سلسله ای از زیرساخت ها که بخشی از آنها مربوط به اتحاد شوروی سابق است و بخشی دیگر در اختیار چین، متصل شود. سپس جریان برخی از آنها را تغییر دهد و کریدوری صادراتی را که از حوزه نفت خیز خزر در قزاقستان شامل قشقان تا مجموعه ای از حوزه های نفتی در غرب و مرکز این کشور امتداد می یابد و در نهایت به چین منتهی می شود، ایجاد کند. چین با تکمیل این پروژه برای اولین بار توانسته است یک منبع انرژی وارداتی را متفاوت با منابع انرژی خود از خلیج فارس و سودان و دور از تیررس جنگنده های آمریکایی، تضمین کند.تا پیش از افتتاح این خط لوله، چین تنها ۲۵ هزار بشکه نفت را روزانه از قزاقستان وارد می کرد. اما با به پایان رسیدن پروژه جدید، این کشور اکنون قادر است روزانه یک میلیون بشکه از نفت خام قزاق ها را در اختیار داشته باشد و این به معنای تأمین ۱۵ درصد از نفت مورد نیاز چینی ها برای پیشرفت و توسعه است. چین در گام های بعدی درصدد است تا تولید نفت از دهها حوزه نفتی قزاقستان را که طی سالهای گذشته امتیاز بهره برداری از آنها را به خود اختصاص داده است، در دستور کار قرار دهد. این، در واقع، میزان نفتی است که هم اکنون از روسیه به شمال و غرب منتقل می شود.
●چین هنوز به رنگ قرمز علاقه دارد
چین وقوع انقلاب های رنگی در کشورهایی نظیر گرجستان، اوکراین و اخیراً قرقیزستان را که تحت حمایت واشنگتن به وقوع پیوستند، زیر نظر داشته است. چینی ها همچنین آشکارا تصمیم گرفتند که از گسترش تلاشهای مشابه برای تقویت سازمانهای غیردولتی در چین و یا مناطق استراتژیک دیگری که این کشور در آنها منافع تأمین انرژی دارد، جلوگیری به عمل آورند.
وقوع انقلاب «لاله» در قرقیزستان زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. چرا که اتصال احتمالی خطوط لوله چین از ازبکستان ، ترکمنستان، ایران و روسیه آشکارا از سوی حلقه همسایگان جدید سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و کشورهایی که میان چین و منابع بالقوه نفتی این کشور واقع شده اند، مورد تهدید قرار خواهد گرفت. این هشدارها به روابط گرم تر پکن و ازبکستان در ماههای اخیر از یک سو و دعوت بلاروس از چینی ها از سوی دیگر منجر شد.
نشریه «فارن پالیسی» در این زمینه مقاله ای را اخیراً به قلم یکی از مخالفان چینی تحت عنوان «سرنگونی با یکی از رنگها در چین» به چاپ رساند که در آن چنین آمده است:
«سقوط رژیم های مستبد شوروی سابق ، هراس از شبح شوم یک قیام مردمی در چین را بر تالارهای قدرت این کشور حکمفرما کرده است. به نوشته مجله اوپن، چاپ هنگ کنگ ، گزارشی از سوی هوجین تائو، رئیس جمهوری چین تحت عنوان مقابله با مبارزه مردم بدون اسلحه ، زمینه تهاجم های ضدانقلابی حزب کمونیست این کشور را فراهم آورد. این گزارش که از سوی حزب مذکور انکار می شود، مجموعه ای از اقدامات به هدف در نطفه خفه کردن یک انقلاب رنگی احتمالی توسط چینی ها را برمی شمرد.»
از قرار معلوم، برخی از چینی ها این را جنگی میان دو جورج - جورج بوش و سرمایه دار جهانی جورج سوروس - می دانند. فارن پالیسی در ادامه مقاله خود آورده است:
«سرکوب سازمانهای غیردولتی در چین، شاید بارزترین نشانه نگرانی پکن باشد. پکن معتقد است که NGOها به خصوص آنهایی که تحت حمایت هستند به عنوان دستان نامریی واشنگتن در تغییر رژیم های اخیر در آسیای مرکزی عمل می کنند. دوهفته نامه ای که اخیراً توسط اداره تبلیغات حزب کمونیست چین منتشر می شود ، به بودجه سالانه یک میلیارد دلاری واشنگتن برای دموکراتیزه سازی جهانی اشاره می کند و از NGOهایی نظیر مؤسسه بین المللی جمهوریخواهان ، سازمان اهداکننده ملی برای دموکراسی (NED) ، مؤسسه صلح آمریکا و مؤسسه جامعه آزاد به عنوان سازمان هایی برای شست وشوی مغزی افراد محلی و تربیت مخالفان سیاسی نام می برد.
در ماه آگوست، پیش از دیدار کمیسیونر عالی سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر از چین ، پلیس این کشور به دفتر مؤسسه حقوق و اهدا که یک گروه حقوق بشر تحت حمایت NED است ، یورش برد. در همین حال ، وزارت امور مدنی هم اکنون روند ثبت نام از متقاضیان تأسیس NGO را متوقف کرده و بدین ترتیب، فعالیت بسیاری از گروهها را به طور مؤثری فلج کرده است. تنها دفاتر دولتی که در NGOها منافعی دارند، آژانس امنیت ملی (پلیس مخفی چین) و نیروهای امنیت عمومی هستند.
هردوی این ادارات، تحقیقاتی را در مورد NGOهای محلی آغاز کرده اند. از برخی از مدیران چینی که برای NGOهای بین المللی کار می کنند نیز برای گفت وگوی خصوصی با مقامات دعوت شده است. اما هنوز هیچ بازداشتی دراین زمینه از چین گزارش نشده است. افسران امنیتی مخفی نیز به درون برخی از دفاتر NGOنفوذ داده شده اند تا اطلاعاتی را مربوط به سازمانها و کارکنان خارجی جمع آوری کنند. گروههای زیست محیطی نیز تحت نظر هستند، زیرا آنها با موفقیت توانستند باب مسائلی عمومی را در زمینه مباحثی جنجالی نظیر غذاهایی که تغییر ژنتیکی یافته اند و پروژه های عظیم سدسازی بگشایند.
در همین حال ، پکن محققانی را در زمینه علوم اجتماعی از چند مرکز دانشگاهی در استان های مختلف چین به منظور بررسی فعالیت NGOها به خدمت گرفته است. همچنین کارشناسانی به آسیای مرکزی اعزام شده اند تا چگونگی شکل گیری اولین ریشه های انقلاب های رنگی را مورد بررسی قرار دهند. به گفته منابع چینی ، آخرین تصمیمات در زمینه رویکرد دولت چین نسبت به NGOها در جلسه شورای دولتی که بلندپایه ترین هیأت اجرایی دراین کشور است ، اتخاذ خواهد شد. تا زمانی که ابرهای انقلاب رنگی بر فراز آسیای مرکزی باقی مانده اند - همانطور که در بلاروس انتظار یک توفان می رود - دولت چین هوشیاری خود را از دست نخواهد داد. اگر جامعه بین الملل یک چین دموکراتیک و آزاد می خواهد، باید توجه بیشتری را به نجات و رشد مؤسسه های آزاد در چین معطوف کند. در غیراین صورت، این کشور همچنان رنگ قرمز را برای خود انتخاب خواهد کرد.
●پکن - تهران - مسکو
در پایان سال ،۲۰۰۴ پکن یک توافق ۷۰میلیارد دلاری انرژی را با تهران به امضا رساند. این بزرگترین قراردادی بوده که چین با یکی از اعضای عضو اوپک تاکنون امضا کرده است. شرکت دولتی سینوپک چین موافقت کرد که ۲۷۰میلیون تن گاز LNG را طی ۳۰سال همزمان با توسعه حوزه نفتی بزرگ یادآوران در ایران از این کشور خریداری کند. ایجاد یک صنعت پتروشیمی وگاز مرتبط شامل خطوط لوله از دیگر موارد مورد توافق میان چین و ایران در این قرارداد بود. شرکت ساختمان سازی ارتش چین نیز به عنوان بخشی از یک توافق همکاری اقتصادی گسترده میان ایران و چین، توسعه متروی زیرزمینی تهران را برعهده گرفته است.
دومین مرحله همکاری استراتژی ایران وچین در بخش انرژی، دربرگیرنده احداث خط لوله ای است در ایران که به طول ۳۸۶ کیلومتر نفت دریای خزر را به خط لوله چین - ازبکستان متصل خواهد کرد.
زمانی که این توافق به امضا می رسید، وزیر نفت ایران اعلام کرد که تهران مایل است چین جایگاه ژاپن را به عنوان بزرگترین کشور واردکننده نفت ایران ، پر کند. ایران همچنین براساس تخمین ها بزرگترین ذخایر نفت گاز طبیعی جهان را پس از روسیه در اختیار دارد. ایران، سرزمینی است که از نظر استراتژیک بیشترین اهمیت را برای کشورهایی نظیر چین، ژاپن، روسیه و اتحادیه اروپا داراست و به همین دلیل، واشنگتن نیز چنین جایگاهی را برای ایران قائل است.
از سویی، چین که یکی از اعضای دارای حق وتو در شورای امنیت است، بارها خواستار حل و فصل پرونده هسته ای ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی شده است. «محمدالبرادعی » رئیس این آژانس که موفق به کسب جایزه صلح نوبل شده، به دلیل اینکه آشکارا عدم وجود مدارک کافی در مورد فعالیت های هسته ای غیرقانونی در عراق و اکنون ایران را اعلام کرده است، با خصومت ورزی بازهای جنگ طلب واشنگتن دست و پنجه نرم می کند.
با توجه به ماهیت تهاجم دولت بوش به عراق در سال ۲۰۰۳ که چین در این کشور از منافع نفتی زیادی برخوردار بود و تصمیم آمریکا برای متوقف ساختن تلاش های پکن در جهت تضمین استقلال در زمینه انرژی - نظیر سرنوشتی که به سر معامله شرکت دولتی نفت چین با یک شرکت آمریکایی رفت - تعجبی ندارد که پکن اقداماتی غیرعادی را برای تأمین بلندمدت گاز و نفت مورد نیاز خود، در دستور کار قرار دهد.
در واقع، انرژی، پاشنه آشیل رشد اقتصادی چین به حساب می آید. پکن کاملاً نسبت به این مسأله حساسیت دارد ، واشنگتن نیز از آن غافل نیست. در این ارتباط ، سیاست کنونی آمریکا علیه ایران، بازیگران بیشتری را - از جمله چین - نسبت به پیش از حمله آمریکا به عراق در وحشت و هراس فرو برده است.
ترجمه: حسن بنانج منبع: آسیا تایمز
منبع : روزنامه ایران