پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

پنج گانه - Quinter


پنج گانه - Quinter
سال تولید : ۱۹۷۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : رابرت آلتمن
کارگردان : آلتمن
فیلمنامه‌نویس : فرانک بارهیت، پاتریشا رسنیک و آلتمن، برمبنای داستانی نوشته لایونل چتویند، رسنیک و آلتمن.
فیلمبردار : ژان بوفتی.
آهنگساز(موسیقی متن) : تام پی‌یرسن.
هنرپیشگان : پل نیومن، ویتوریو گاسمن، فرناندو ری، بی‌بی آندرسون، بریژیت فوسی، نینا وان پالانت، دیوید لنگتن، کریگ ریچارد نلسن و تام هیل.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۸ دقیقه.


نسل سگ‌های آبی که «اسکس» (نیومن) شکار می‌کرده، حالا دیگر منقرض شده و او به اصرار دوستش، «ویویا» (فوسی) به شهری باز می‌گردد که ده سال پیش ترک کرده و حالا دوران تازه یخ‌بندان فلجش کرده است؛ در شهری که پیرمردها از سرما می‌میرند و سگ‌ها لاشه‌های‌شان را می‌خورند، «اسکس» برادرش، «فرانکا» (هیل) را می‌یابد. در یک مهمانی «فرانکا» پیشنهاد یک دور بازی «پنج‌گانه» را می‌دهد، یک جور بازی که در آن، هدف «کشتن» رقباست. در یک لحظه غیبت «اسکس»، بمبی به اتاق پرتاب می‌شود و همه می‌میرند. «اسکس» به‌دنبال قاتل («رداستون» / نلسن) می‌رود. و او را با گلوی بریده (به دست «سینت کریستوفر» / گاسمن) پیدا می‌کند. در جیب جسد مهره‌های بازی پنج‌گانه «فرانکا» و یک فهرست شش نفره است: «رداستون»، «فرانکا»، «دوکا» (وان پالانت)، «گُلداستار» (لنگتن)، «سینت کریستوفر» و «آمبروزیا» (آندرسون). «اسکس» رد اولین اسم را تا هتل الکترا (به مدیریت «دوکا») دنبال می‌کند و با معرفی خود به جای «رداستون» اتاقی در همسایگی زنی به نام «آمبروزیا» می‌گیرد. پس از ملاقات با «گریگور» (ری)، «اسکس» می‌فهمد که یک «پنج‌گانه» واقعی در جریان است. پس از آنکه «گُلداستار» و «دوکا» به نوبت کشته می‌شوند، «اسکس» تلاش می‌کند تا «آمبروزیا» را متوجه خطری کند که جانش را تهدید می‌کند. پای‌بندی «آمبروزیا» - «نفرششم» بازی که ترتیب قتل‌ها را مشخص می‌کند و باید با برنده رودررو شود - به قواعد بازی، «اسکس» را حیرت‌زده می‌کند و «آمبروزیا» تلاش می‌کند تا «گریگور» را متقاعد کند «اسکس» در این بازی هیچ کاره است. اما «گریگور» فکر می‌کند که «اسکس» با جا زدن خودش به جای «رداستون»، وارد بازی شده است. «آمبروزیا» تلاش می‌کند تا «اسکس» را برای رویاروئی با «سینت کریستوفر» مسلح کند، در حالی که «سینت کریستوفر» طی تعقیب «اسکس» در حادثه‌ای کشته می‌شود. «اسکس»، «آمبروزیا» را نیز می‌کشد و با وجود چرب‌زبانی‌های «گریگور» - که او را به بازی «پنج‌گانه» تشویق می‌کند - شهر را ترک می‌کند و ناپدید می‌شود.
* پنج‌گانه که قرار است تصویری از وضعیت انسان در یک نوع دنیای پس از فاجعه هسته‌ای باشد، در زمان نمایشش به‌عنوان اثری توخالی و به شدت متظاهرانه به ریشخند گرفته شد. از آلتمن ساختن چنین فیلمی هم برمی‌آید، و این اصلاً از دلایل پیش‌بینی ناپذیر بودن و مسئله‌ساز بودن تک‌تک آثار او و ناهمواری عجیب کارنامه‌اش به‌طور کلی است. در پنج‌گانه تصویر بنیادی فیلم که همه‌چیز دیگر بدان متکی است، همان حالت ناباوری موج زننده در قیافه «آمبروزیا» (با بازی زیبای آندرسون) است، هنگامی که در می‌یابد «اسکس» در سوء تفاهمی کامل خیال کشتن او را دارد. انتقادهائی از بازیگران بین‌المللی و مشکل‌شان در ادای گفت‌وگوها شده است. اما در فیلمی که کارهای ضد بشری نوع بشر نسبت به هم نوعانش موضوع اصلی است، بی‌ارتباطی و بی‌تناسب زبانی هم می‌تواند بجا باشد.