چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


امنیت در سایه حجاب


امنیت در سایه حجاب
از جمله مباحثی كه همواره به عنوان یك موضوع بحث برانگیز و جنجالی، مطرح بوده، ذهن و ضمیر انسان ها و جوامع بشری را به خود معطوف و مشغول ساخته است، مقوله حجاب و تعیین حدود و ثغور آن، بوده است. عده ای رعایت حجاب و پوشش اسلامی را مانع حضور زنان در اجتماع تلقی كرده و مدعی هستند كه رعایت حجاب برای خانم ها، دست و پاگیر بوده و مانع فعالیت های آنها در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می شود و از این ناحیه، آسیب های اقتصادی به جامعه و پیامدهای روحی و روانی برای خانم ها به ارمغان می آورد!
برخی دیگر، قانون حجاب را مغایر اصل آزادی و دموكراسی معرفی نموده و با جدیت تمام با آن مخالفت می كنند و با كسانی كه با میل و رغبت، حجاب و پوشش شان را به عنوان یك وظیفه و تكلیف رعایت كرده و در اجتماع ظاهر می شوند با شدت برخورد كرده و از امتیازات اساسی و مهم اجتماعی مثل رفتن به مدرسه، دانشگاه، استخدام در ادارات دولتی و گرفتن گذرنامه و... محروم می كنند، آن هم در كشورهایی كه خود را مهد فرهنگ و تمدن و پایه گذار دموكراسی معرفی كرده و از آزادی های فردی و اجتماعی دم می زنند!
عده ای قابل توجه نیز حجاب را به عنوان یك اصل و رعایت آن را در جامعه لازم و ضروری دانسته و از آن دفاع و حمایت می كنند. هر یك از این گروه ها از راه و روش خاصی پیروی كرده و ضرورت رعایت حجاب را از منظرهای مختلفی بیان داشته اند.
برخی ضرورت رعایت حجاب را از منظر روان شناسی مطرح كرده و به بحث و ارزیابی آن پرداخته اند و با توجه به نیازهای روحی و روانی انسان، ضرورت رعایت حجاب را برای رشد و ترقی و تمرین تعالی او، معرفی كرده اند.[۱]
برخی دیگر حجاب را به عنوان یك امر فطری، تلقی كرده و برای اثبات ادعای خود به شواهدی از اوستا، تلمود، تورات و انجیل تمسك نموده اند این دسته مدعی هستند كه حجاب به عنوان یك اصل مشترك در تمام ادیان، جایگاه خاصی داشته و دارد.[۲]
دسته ای دیگر با توجه به فرهنگ مبتذل غرب و رواج برهنگی و آسیب های فراوان و پیامدهای منفی آن «كه از این رهگذر متوجه قشر حساس خانم ها شده، آمار و ارقام به خوبی آن را نشان داده و حكایت می كند» به ضرورت رعایت حجاب استدلال كرده و آن را حریم امن برای خانم ها و رشد و سلامت خانواده و اجتماع دیده اند و معرفی كرده اند.»[۳]
عده ای دیگر حجاب را به عنوان تكلیفی الهی تلقی كرده و در انجام رعایت آن، مثل سایر واجبات الهی، خود و دیگران را ملزم می دانند و در انجام تكلیف و پوشش اسلامی از سرزنش و ملامت ملامتگران و توهین و تحقیر این و آن، افسرده و عصبانی نمی شوند بلكه آن را به عنوان تكلیف الهی كه باعث عفاف و پاكدامنی افراد و بهداشت و سلامت خانواده و اجتماع شده و رشد، ترقی و كمال آنان را به همراه دارد با عشق و علاقه رعایت می كنند و رعایت آن را به دیگران نیز توصیه نموده و به انجام آن تشویق و ترغیب می نمایند. البته طرح و دسته بندی نظریات به معنای مخالفت آنها با یكدیگر نیست به گونه ای كه قابل جمع نباشد. بلكه می توان گفت: رعایت حجاب را همه قبول دارند منتهی هر دسته از زاویه ای خاص بر ضرورت آن استدلال كرده اند.
در این میان اگر آیات شریفه قرآن كریم در ارتباط با مقوله حجاب را ارزیابی كنیم متوجه خواهیم شد كه مسأله حجاب و پوشش كه به عنوان یك پدیده بحث برانگیز و جنجالی در دنیای امروزی مطرح است امر جدید و نوظهوری نیست كه با آمدن دین مبین اسلام، تشریع شده باشد، بلكه اگر نگوییم این مسأله ریشه در فطرت انسان دارد، لااقل می توان ادعا كرد كه همراه با خلقت انسان، حتی قبل از هبوطش در عالم خاكی، مطرح بوده است، هنگامی كه آدم ابوالبشر و همسرش حوا، توسط دشمن قسم خورده ای به نام ابلیس، وسوسه شده و به منطقه ممنوعه نزدیك، و از حد و مرز تعیین شده تجاوز می نمایند، یك باره خود را عریان و برهنه احساس می كنند، سراسیمه این طرف و آن طرف، دنبال پناهگاهی می روند و بالاخره قسمت هایی از بدن خود را با برگ درختان می پوشانند «هنگامی كه از آن درخت، چشیدند، عورت شان نمایان شد و آن دو برای پوشاندن عورت خود، به برگ درخت روی آوردند.»[۴] بنابراین مسأله حجاب، ریشه در تاریخ انسان داشته، همراه و همزاد او از ابتدا تا حال و تا امتداد تاریخ، بوده و خواهد بود.
در این نوشته بر آنیم تا اهمیت مسأله حجاب و رعایت پوشش اسلامی را از زاویه دیگری ارزیابی نموده و نكاتی را یادآور شویم. چنانچه در ابتدا ذكر شد برخی مدعی هستند: رعایت حجاب و پوشش اسلامی، مانع حضور زنان در اجتماع بوده و فعالیت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آنان را محدود می سازد. در جواب باید گفت:
اولاً: ادعای ذكر شده، فریب و نیرنگی بیش نیست و این نیرنگ هم از سوی كسانی مطرح می شود كه از یك طرف حضور زنان را در مجامع عمومی و خصوصی برای تلذذ، عیاشی و خوشگذرانی می خواهند و از سوی دیگر، به خاطر خصومت و دشمنی كه با اسلام و پیروان آن دارند، برای مخدوش ساختن چهره و حیثیت آن، از هر وسیله و ابزاری استفاده می كنند. از جمله ابزار و وسایلی كه برای رسیدن به اهداف شوم و استعماری خود، بهره برداری می كنند این است كه ارزش های اسلامی را به عنوان قوانین دست و پاگیر، غیر كار آمد و ارتجاعی، معرفی كرده و به خورد جامعه و مردم می دهند. متن ذیل را كه گوینده آن یكی از مزدوران انگلیسی است به عنوان نمونه مرور می كنیم:
«در مسأله بی حجابی زنان باید كوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها كردن چادر، مشتاق شوند، باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ثبت كنیم كه پوشیدگی زن از دوران بنی عباس، متداول شده و مطلقاً سنت اسلام نیست. مردم همسران پیامبر را بدون حجاب می دیدند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی، دوش به دوش مردان فعالیت داشته اند پس از آن كه حجاب زن، با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه مأموران ما آن است كه جوانان را به عشق باز و روابط جنسی نامشروع با زنان غیر مسلمان كشانده و زنان كاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آن تقلید كنند.»[۵]
ثانیاً: اگر به تاریخ اسلام نگاه منصفانه داشته باشیم متوجه خواهیم شد كه فراوان بوده اند زنان مؤمن متدین و پاكدامنی كه با رعایت حجاب و پوشش اسلامی در كنار مردان مؤمن و مسلمان در صحنه های سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی، حضور داشته و فعالیت نموده در شرایط فعلی زنان مسلمان در جاهای مختلف از جمله زنان ایرانی با رعایت حجاب و پوشش اسلامی در كنار سایر اقشار جامعه، در پست ها و مناصب گوناگون، مشغول تلاش و فعالیت هستند، رعایت حجاب را نه تنها مانع فعالیت های اجتماعی خود نمی بینند بلكه آن را به عنوان سدّ محكم و دژ نفوذناپذیری می دانند كه گوهر گران سنگ عفاف و حریم حرمت شان در برابر تیرهای زهرآلود هوسبازان شرور و خداشناس حفاظت می نماید.
ثالثاً: رعایت حجاب و پوشش اسلامی، نه تنها مانع حضور زنان در صحنه های سیاسی و اجتماعی نمی باشد بلكه بر عكس، تشریع حكم حجاب از سوی شارع مقدس، در حقیقت مجوز حضور زنان در صحنه های اجتماعی به حساب می آید، و اِلاّ نشستن در منزل و ماندن در كنار اعضای خانواده، رعایت نوع حجاب مورد نظر را نمی خواهد تا درباره آن حكمی صادر شود لذا صدور حكم پوشش اسلامی از سوی شرع مقدس بهترین دلیل بر این مطلب است كه دین مبین اسلام نه تنها با فعالیت های اجتماعی و فرهنگی زنان مخالف نیست بلكه خود زمینه حضور آنان را در فعالیت های اجتماعی فراهم كرده است.
منتهی شرط حضور در اجتماع و فعالیت های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به خصوص برای قشر خانم ها، ایجاد امنیت لازم در جامعه خواهد بود و از جمله عوامل بسیار مهم و اساسی كه در جهت آرامش و آسایش فرد و خانواده و امنیت در اجتماع، نقش ایفاد می كند، داشتن حجب و حیا، رعایت اصول و ارزش های دینی و مذهبی از جمله رعایت حجاب و پوشش اسلامی توسط زنان و مردان مؤمن و متدین خواهد بود.
اگر به آیات شریفه قرآن كریم و احادیث معصومین در ارتباط با پوشش اسلامی دقت كرده و اشارت ظریف و لطیف آن، مورد ارزیابی قرار گیرد. این اصل و استنباط به دست خواهد آمد كه حجاب، محدودیت نیست بلكه مصونیت است. مصونیتی كه فرایند و محصول مبارك آن، سلامت، بهداشت و آرامش افراد خانواده ها و امنیت در جامعه خواهد بود. قرآن كریم، زنان و مردان مؤمن را مورد خطاب قرار داده و به آنان دستور می دهد: «چشم چرانی نكنید، دامن های خود را آلوده نساخته و حفظش كنید»[۶] به زنان تأكید بیشتری نموده می گوید: «حجاب و پوشش اسلامی را رعایت كرده، زینت های خود را آشكار نسازید... و در نشست و برخواست هم به گونه ای عمل نمائید كه متوجه زیور آلات شما نشوند.»[۷] و در صحبت ها و مكالمات روزمره نیز با ناز و كرشمه، صحبت نكرده، ادا و اطوار زنانه كه آتش شهوت را شعلهور سازد، از خود نشان ندهند.»[۸] «و مانند زنان نیمه عریان دوران جاهلیت، تبرج نكرده و با خودنمایی و خودآرایی و لباس های نازك و بدن نما[۹] از خانه خارج نشوید.»[۱۰]
همه این دستورات برای آن است كه رعایت آن، علاوه بر اسقاط تكلیف و امتثال اوامر الهی، سلامت و بهداشت روحی و روانی و آرامش و امنیت فردی و اجتماعی را به دنبال دارد. و تخلف و سرپیچی از آن، یعنی چشم چرانی، آلوده كردن دامن، آشكار ساختن زینت و زیور آلات، صحبت كردن با ناز و كرشمه و لهجه های مخصوص و مهیج و پوشیدن لباس های نازك و بدن نما، هر كدام به نوبه خود، باعث فساد، عیاشی، تجاوزگری و اضطراب و ناامنی می شود و جامعه را به هرج و مرج می كشاند.
در احادیث نورانی كه از معصومین نقل شده است، نگاه كردن به نامحرم و چشم چرانی، به عنوان تیر زهرآلود شیطانی، معرفی شده است، لذا امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «نگاه (و چشم چرانی) تیری از تیرهای مسموم شیطان است.»[۱۱] در حدیث دیگری باز هم از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم «نگاه كردن تیر زهرآلودی از ناحیه شیطان است چه بسیار نگاه هایی كه بعدها، حسرت و تأسف طولانی را به دنبال خواهد داشت»[۱۲]امام علی(علیه السلام) نیز می فرماید: كسی كه نگاهی را رها سازد، حسرت و تأسف او زیاد می شود»[۱۳] در جای دیگری می فرماید: چه بسیار نگاههایی كه آه و حسرت به دنبال دارد.»[۱۴] و در جملات دیگری آن امام همام می فرماید: «نگاه و چشم چرانی، پیشاهنگ تمام فتنه هاست»[۱۵] «چشم ها دام های شیطان هستند.»[۱۶] و «چشم راهبر دل است»[۱۷] به قول شاعر:
زدست دیده و دل هر دو فریاد *** هر آنچه دیده بیند دل كند یاد
بسازم خنجری نوكش زفولاد *** زنم بردیده تا دل گردد آزاد
در واقع، نگاه هایی آلوده، مسموم و شهوت انگیز، آتش درون را شعلهور می سازد كه فرایند و محصولی جز فحشا، سیاهی دل; مشكلات و نارسایی هایی اجتماعی، نخواهد داشت. چشم چرانی دام شیطانی، بذر شهوت و رویشگاه فسق و فجور است كه دل را می لرزاند، آرامش و ثبات را سلب نموده و باعث هرج و مرج و فتنه و فساد در جامعه می شود.
لذا چشم چرانی، این تیر مسموم و زهرآلود شیطانی اگر بدون قید و بند، رها شود یقیناً سلامت و امنیت طرفین را به خطر می اندازد، جوان و نوجوانی كه به كوچه و خیابان راه می افتد اگر دستور اسلام را رعایت نكرده و نگاهش را كوتاه نكند و از طرف دیگر، كسانی كه باید حجاب و پوشش اسلامی را رعایت كنند، رعایت نكنند، چشم جوان به صحنه های شهوت انگیز خواهد افتاد، و نیروی قدرتمند شهوت به جوشش و غلیان آمده و تحریك خواهد شد، در چنین شرایط حساس و خطرناكی، این جوان، یا باید به عیاشی، فساد و تجاوزگری روی آورد و به خواسته های قوه شهوانی جواب مثبت دهد، امنیت خود و دیگران را به خطر اندازد، و یا با تخیل و تصور، با حالت افسرده و پریشان، زندگی بیمار گونه خود را ادامه داده آسایش و آرامش خانواده را بر هم زند. یكی از كارشناسان در این زمینه می گوید:
«دوستانه می گویم كه در تمام كلینیك هایی كه با پسران جوان مبتلا به استمناء، ارتباط غلط، خودكشی كرده، فراری ها و... صحبت كرده ام، همه ریشه از تحریك های جنسی توسط حضور دختران بی بند و بار در جامعه گرفته بوده است، روزی هزاران نامه دریافت می كنیم كه حكایت از روان پریشی مردان جوانی دارد كه با دیدن فلان شكل حضور زنان در جامعه به این روز افتاده اند.»[۱۸]
آنچه از مجموع آیات، روایات و تجربیات كارشناسان به دست می آید این است كه: چشم چرانی های هوس آلود بدحجابی و بی حجابی زنان و دختران بی بند و بار از جمله عوامل مؤثر در ایجاد اضطراب و نگرانی افراد و خانواده ها و هرج و مرج و ناامنی در جامعه به حساب می آید. در طرف مقابل اگر اصول و ارزش های اسلامی از جمله حجاب و پوشش اسلامی، رعایت شود از چشم چرانی و نگاه های آلوده جلوگیری به عمل آید و خانم ها در نشست و برخواست و صحبت ها و مكالمات روزمره، دستورات شرع مقدس را رعایت كنند یقیناً زمینه های فساد زدوده شده دام های شیاطین بر چیده خواهد شد، آرامش روحی و روانی برای افراد و خانواده ها، نظم، ثبات و امنیت در جامعه پدید خواهد آمد. امام علی(علیه السلام) می فرماید: كسی كه نگاهش را كاهش دهد، قلبش آرامی می گیرد.»[۱۹] و نعمتی بالاتر از آرامش قلب، وجود ندارد. این موهبت بزرگ اگر در اعضا و افراد جامعه، محقق شده و تجلی پیدا كند، جامعه نیز به طبع اعضا و افراد خود، دارای امنیت و آرامش خواهد شد.
در ارتباط با شأن نزول آیات ۳۰ به بعد از سوره نور، تفاسیر شیعه و سنی نقل كرده اند كه: «روزی در هوای گرم مدینه، زن جوانی در حالی كه روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بنا گوش او، پیدا بود، از كوچه ای عبور می كرد، مرد جوانی از انصار، آن حالت را مشاهده كرد و چنان غرق تماشا شد كه از خود و اطرافش غافل گردید و به دنبال آن زن حركت نموده تا اینكه صورتش به شی ای اصابت كرد و مجروح گردید، هنگامی كه به خود آمد، خدمت پیامبر(صلی الله علیه وآله) رفت و جریان را برای او بیان داشت، این جا بود كه آیات سوره مباركه نور نازل گردید.[۲۰]
در آیات شریفه سوره نور، از یك طرف مؤمنان اعم از زنان و مردان را مخاطب قرار داده دستور می دهد كه نگاه های خود را كوتاه ساخته و به نامحرم خیره نشوند و از فساد و آلودگی دوری كنند و از سوی دیگر به خانم ها دستور می دهد پوشش مناسب را رعایت كرده و زیور آلات خود را آشكار نسازند. تا حوادث نظیر حادثه ای كه آیه در ارتباط با آن نازل شده است، اتفاق نیفتد و جوانان از خود بی خود نشده و دنبال زنان و دختران نامحرم راه نیفتاده امنیت و آرامش خود و دیگران را خدشه دار نسازند.
در سوره احزاب نیز در یك جا به خانم ها دستور می دهد: «در محاورات روزمره حالت عادی داشته و با ناز و كرشمه و طنّازی صحبت نكنید و در كوچه و خیابان با بدن های نیمه عریان و لباس های بدن نما، ظاهر نشوید»[۲۱]چند آیه بعد می فرماید: «با چادر و مقنعه اندام خود را بپوشانید»[۲۲] تمام این برنامه و تأكیدها برای آن است كه; مردم، زن ها را به عنوان افراد عفیف و پاكدامن بشناسند و موجبات آزار و اذیت آنان را فراهم نسازند،[۲۳] و چشم طمع ندوزند.[۲۴] و در نتیجه امنیت و آرامش قشر خانم ها در سایه چادر و رعایت ضوابط شریعت و پوشش اسلامی، تأمین شود.
در ادامه قرآن كریم می فرماید: با این راه و روش، اگر بیماردلان هوسباز اصلاح نشدند و به آزار و اذیت خانم ها ادامه داده و امنیت و آرامش آنان را تهدید كردند. بر خورد شدیدتری با آنان صورت خواهد گرفت: «اگر منافقان و بیماردلان «شهوت پرست» و كسانی كه در شهر، اضطراب و نگرانی به وجود می آورند از اعمال زشت خود دست بر ندارند، ترا «ای رسول» علیه ایشان، بسیج خواهیم كرد، در آن صورت، مدت كمی در مجاورت با تو در این شهر زندگی خواهند كرد و نابود خواهند شد.»[۲۵] تا آرامش و امنیت در جامعه تأمین شود. از مجموع مطالب یاد شده این نتیجه به دست می آید كه رعایت حجاب و پوشش اسلامی برای زنان و مردان مؤمن و مسلمان، تكلیف الهی است. رعایت آن، علاوه بر این كه موجب عمل به دستورات الهی می شود، شخصیت فردی اجتماعی و معنوی انسان محجوب و پاكدامن، سیر صعودی پیدا كرده و نردبان تعالی و تكامل را یكی پس از دیگری طی خواهد كرد و از سوی دیگر در تأمین بهداشت روحی و روانی و آرامش خانواده ها و صفا، نورانیت و امنیت در جامعه نقش به سزایی ایفا می كند. به امید روزی كه جوامع اسلامی و انسانی از تمام آلودگی ها تصفیه شود و زمینه حضور زنان و دختران بدون دغدغه و دلواپسی، در اجتماعات فراهم شود.
محمد آصف عطایی
[۱]. آیا حجاب ضرورت دارد؟، دكتر شهریار روحانی.
[۲]. حجاب در ادیان، علی محمدی، ماهنامه پیام زن شماره های ۱۸ و ۱۹ و ۲۰.
[۳]. نگاه پاك زن و نگاه های آلوده به او، آیین بهزیستی اسلام، ج ۳، دكتر احمد صبور اردوباری.
[۴]. قرآن كریم، اعراف/ ۲۲:«فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَهَٔ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَ تُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّهِٔ».
[۵]. قرهٔ العین «در آمدی بر تاریخ بی حجابی در ایران»، ص ۴۰، سینا واحد، مؤسسه انتشاراتی نور.
[۶]. برداشت آزاد، از آیه ۳۰ و ۳۱ سوره نور: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَـرِهِمْ وَ یَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَ لِكَ أَزْكَی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصْنَعُونَ * وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَـتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَـرِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ»
[۷]. قرآن كریم، نور/ ۳۱: «وَ لاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ... وَلاَ یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ»، ترجمه آزاد.
[۸]. قران كریم، احزاب/ ۳۲: «فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَّعْرُوفًا» ترجمه آزاد.
[۹]. محاسن التأویل، ج ۱۳، ص ۳۴۹، محمد جمال الدین قاسمی، یكی از معانی تبرج را لباس نازك، ذكر كرده است.
[۱۰]. قرآن كریم، احزاب/ ۳۳: «وَ لاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَـهِلِیَّهِٔ الاُْولَی» ترجمه آزاد.
[۱۱]. دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۲۰۲: «النظرهٔ سهم من سهام ابلیس مسمومٌ...»
[۱۲]. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۳۸: النظُر سهم من سهام ابلیس مسموم و كم نظرهٔ اَوْرَثَت حَسْرَهًٔ طویلهًٔ»
[۱۳]. غرر الحكم و درر الكم، ج ۵، ص ۱۹۵: «من اطلَقَ طَرْفه كَثُرَ اَسَفُ»
[۱۴]. همان، ج ۴، ص ۵۴۹: «كَم مِن نظرهٔ جلبت حسرهٔ».
[۱۵]. همان، ج ۱، ص ۲۶۲: «اللحظ رایدُ الفِتَن.»
[۱۶]. همان، ج ۱، ص ۳۳۵: «العیون مصائدُ الشیطان».
[۱۷]. همان، ج ۱، ص ۱۰۰: «العین برید القلب.»
[۱۸]. مجله زن روز، ۱۱ بهمن ۱۳۸۲، شماره ۱۹۳۲، صفحه ۵۶.
[۱۹]. غرر الحكم و درر الكلم، ج ۵، ص ۴۴۹: «من غض طرفه اراحَ قلبه.»
[۲۰]. ر.ك: تفسیر صافی، ج ۳، ص ۴۳۰ ; الدر المنثور، ج ۵، ص ۴۰ ; كافی، ج ۵، ص ۵۲۱.
[۲۱]. برداشت از آیه ۳۲ و ۳۳ سوره احزاب.
[۲۲]. قرآن كریم، احزاب/ ۵۹: «...یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَـبِیبِهِنَّ...» ترجمه آزاد.
[۲۳]. برداشت از آیه ۵۹ سوره احزاب «...ذَ لِكَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ...»
[۲۴]. قرآن كریم، احزاب/ ۳۲: «فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»
[۲۵]. قرآن كریم، احزاب/ ۶۰: «لَّئِن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَـفِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَهِٔ لَنُغْرِیَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لاَ یُجَاوِرُونَكَ فِیهَآ إِلاَّ قَلِیلاً»
منبع : مرکز فرهنگ و معارف قرآن