دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


آیا از سرمایه‌های زندگی خود به‌خوبی استفاده می‌کنید؟


آیا از سرمایه‌های زندگی خود به‌خوبی استفاده می‌کنید؟
اگر سرمایه‌های درونی خود را از دست بدهیم، دیگر نمی‌توانیم حال خوب و یا عالی را تجربه کنیم. انسجام، وحدت و یگانگی بین جسم، ذهن، دل و روان، مهمترین سرمایهٔ دونی ما است. اگر آنها را از دست بدهیم، آرامش و رضایت خاطر ما از بین می‌رود؛ مانند یک ساختمان که اگر یکی از ستون‌های آن سست شود به‌هم می‌ریزد و به‌ هر جای دیگرش هم که رسیدگی کنیم، باز هم درونش احساس رضایت‌خاطر نداریم. پس بیائید با توجه به موارد زیر، خودمان را بیشتر دوست بداریم و از سرمایه‌های خود به‌نحوی عالی‌تر استفاده کنیم:
۱) حفظ حریم‌ها
موارد سست‌کنندهٔ وجود خود را باید بشناسیم و اجازه ندهیم که افراد مخرب وارد حریم ما بشوند. می‌توانیم این ذهنیت را هم داشته باشیم که آنها آدم‌های خوبی هستند. حتی قابلیت این را هم دارند که به آنها کمک کنیم، ولی با این حال، اجازه ندهیم که وارد حریم امن ما بشوند و ما را به‌هم بریزند. یکی از حریم‌های ما، ”حریم شخصی“ ما است که امن‌ترین حریم ما محسوب می‌شود. لازم است که ساعت‌هائی از روز را برای حفظ عشق به خود و تکمیل اجزاء وجودی خود و تغییر سازندهٔ آنها اختصاص بدهیم؛ حدود و مرزهای این حریم را بشناسیم و اجازه ندهیم که عوامل مخرب بیرونی، این احساس امنیت خوشایند را از ما بگیرند.
۲) شناسائی و استفاده از شارژکننده‌ها
مواردی که ما را شارژ می‌کنند، پیدا کرده و به‌عنوان انگیزه‌دهنده‌های باارزش از آنها محافظت کنیم، مواردی که ما را از بیرون و درون شارژ می‌کنند و انگیزه‌دهنده و سازندهٔ اشتیاق‌های ما هستند را بشناسیم. عوامل محرک درونی را که همیشه با ما هستند تقویت کنیم و اجازه بدهیم که در همه حال، شادی، نشاط، شوق و انگیزه را در ما جاری کنند. پس از شناخت شارژکننده‌های بیرونی، برای حفظ و نگهداری از آنها، برنامه‌های محافظت‌کننده را در نظر بگیریم و دعا کنیم که اتصال ما به انرژی عشق و آگاهی برتر، آنقدر زیاد شود تا بتوانیم سرشار از عشق و اقتدار الهی شده و اول خودمان و بعد هم بقیه را تقویت کنیم.
۳) مراقبت از ایده‌ها و آرزوها
یکی از سرمایه‌های دیگر ما که همانند خانه‌ای با تجهیزاتی ارزشمند، لازم است از آنها محافظت کنیم، ایده‌ها و آرزوهای ما می‌باشند که اگر از دست بروند، دیگر جائی برای رفتن و رسیدن نداریم و دچار رکود، بی‌حوصلگی و رخوت و سستی می‌شویم.
۴) برنامه‌ریزی برای رسیدن به هدف‌ها و آرزوها
اینکه بتوانیم برای کارهای خود برنامه‌ریزی کنیم، هر خواسته‌ای را در حدی منطقی که امکان وقوعش هست بخواهیم و بدانیم در این زمان و این مکان، در مورد افرادی که با آنها در ارتباط هستیم، تا چه حدی می‌توانیم به خواسته‌های خود برسیم، یادمان باشد اگر خواسته‌ها و آرزوهای خود را از یکدیگر جدا نکنیم، هیچ‌وقت نخواهیم توانست احساس رضایت را در خود به‌وجود آوریم. خواسته‌ها، آرزوهای خردشدهٔ ما در حد منطقی می‌باشند و در هر مقطع زمانی قابل‌ارضاء هستند و با رسیدن به آنها احساس رضایت‌خاطر به‌وجود می‌آید.
۵) ایجاد مقدمه‌های لازم جهت رسیدن به هدف‌ها و آرزوها
برای امید و آرزوهای خود، زمان، مکان، انرژی و افراد لازم را در نظر بگریم و برای رسیدن به آنها تلاشی مداوم داشته باشیم. اینگونه هست که به خود واقعی‌مان نزدیکتر می‌شویم، وجودمان را دوست خواهیم داشت و حقیقت زندگی را آنگونه که هست، تجربه می‌کنیم.
بهتر است لوازم، نیروی انسانی، شرایط مکانی و زمانی را به‌درستی انتخاب کنیم، زیرا در طول راه ممکن است تمامی یا حجم زیادی از نیرو، انگیزه و سرمایه‌هایمان و مهمتر از همه، عمرمان را از دست بدهیم. اگرچه در نهایت به تجربه‌های به‌دست آمده دلمان را خو می‌کنیم، ولی این تجربه‌ها می‌تواند در مسیری به‌دست آید که در راستای تقویت هدف‌های موردنظرمان پیش رود، نه در راستای خسارت‌های وارد شده، بهتر است که انرژی‌های عاطفی و ذهنی ما را در راستای تقویت ساختار موردنظرمان به‌کار گرفته شوند؛ نه در مسیر خسارت‌های وارد شده از بین بروند. برای درک بهتر این مسئله، بالن سالمی را در نظر بگیرید که از گاز پر می‌شود و آن را در مقایسه با بالنی قرار دهید که به خاطر داشتن سوراخ‌های متعدد، گاز ارزشمند وارد شده در آن تخلیه شده و از دست می‌رود.
۶) انتخاب درست هدف‌ها و آرزوها
گاهی در زندگی خود دچار احساس افسردگی، دلخوری و عدم رضایت خاطر می‌شویم، چرا که در خلوت خود می‌اندیشیم که هدف‌ها و آرزوهای خود را درست انتخاب کرده‌ایم، در حالی‌که وقتی به آنها می‌رسیم، تجربه می‌کنیم که انتخاب‌های ما اشتباه بوده و یا اینکه اشتباهی ما را به‌جائی غیر از آنجائی که خود می‌خواستی، برده‌اند و یا خودمان به انتخاب ناآگاهانهٔ خود به آنجا رفته‌ایم. گاهی ما به دنبال اثر و پیامد آن هدف می‌رویم، نه خود هدف، ما به آن جایگاه یا وضعیت علاقه داریم و ناآگاهی ما باعث می‌شود که فکر کنیم اگر به آن هدف خاص برسیم، موفق و شاد هستیم. بنابراین، به هدف دلخواه خود می‌رسیم، ولی آرامش، آسایش و احساس رضایت‌خاطری را تجربه نخواهیم کرد. در انتخاب هدف، آگاهی از اینکه خواستهٔ اصلی ما چیست و اینکه آیا اثر آن آرزو و هدف را می‌خواهیم و یا خود آن هدف را، بسیار مهم است.
۷) تقویت و شارژ کردن خود
زمانی را برای شارژ کردن خود اختصاص دهیم. در این زمان با انجام کارهائی مانند قدم زدن در طبیعت دارای درخت، نور خورشید، آب جاری و دیگر کائناتی که حضور خداوند در آن جاری است، وجود خود را با انرژی الهی شستشو دهیم و با پر کردن خود از آن، دوباره سبک‌بال، شاداب و پرانرژی شویم.
زمانی را اختصاص دهیم به اینکه از بالا به زندگی خود بنگریم و در جایگاه اشرف‌ملوقات قرار بگیریم؛ آنگاه خواهیم دید که در چه جایگاهی هستی، آیا به این صورت که اکنون لذت می‌بریم، مورد رضایت ما هست یا لازم است که در این ساختار، تغییرهائی ایجاد کنیم؟ زمانی را برای ورزش اختصاص دهیم، به ورزش‌های فردی مثل یوگا، بدنسازی یا ورزش‌های گروهی مثل بسکتبال و .. که روحیهٔ کار کردن به‌صورت تیمی را در ما ایجاد می‌کنند، بپردازیم. زمانی را برای مطالعه کردن در حوزه‌ای که در آن احساس نیاز می‌کنیم، قرار دهیم تا آگاهی و انگیزه‌ٔ لازم را برای تداوم حرکتمان به‌دست بیاوریم. در زمان‌هائی برای جذب انرژی الهی و رشد توانمندی‌های خود، به‌منظور دستیابی به جایگاه‌هائی برتر، در دعاهای دسته‌جمعی و جلسه‌های گروهی با هدف خودسازی، خودباوری و همیاری شرکت کنیم تا به نشاط و اقتدار بیشتر به‌سوی هدف‌ها و آرزوهای خود گام برداریم.
۸) ایجاد گروه حمایت‌کننده
بنا به وضعیت وجودی خود که در حال خوب، عالی یا گاهی بد قرار می‌گیریم، لازم است خود را از حمایت بیشتری بهره‌مند سازیم و حلقه‌ای از حمایت‌کننده‌ها را برای خودمان انتخاب کنیم تا در این انرژی جمعی، رشد و شکوفائی خودمان و دیگر اعضاء را تجربه کرده و از آن لذت ببریم، دیگران را حمایت کنیم و در جایگاه‌هائی دیگر از حمایت آنها بهره‌مند شویم. وجود حامیان در هر موقعیتی برای ما لازم است. وقتی که حال ما بد باشد، ما را تقویت می‌کنند، راه‌کارهای مثبت می‌دهند و نمی‌گذارند تنها بمانیم و ما را زودتر از بحران بیرون می‌آورند. وقتی که حال ما خوب باشد، ما را یاری می‌کنند که توان خود را افزایش دهیم و به حال عالی برسیم. زمانی‌که حال ما عالی باشد، ما را تشویق می‌کنند که این وضعیت را کامل‌تر کنیم و در آن تثبیت شویم. در این حالت است که ما خوشحال می‌شویم و از پیشرفت‌ها و خوشی‌های خود، دیگران را نیز شاد می‌کنیم و احساس صمیمیت بیشتری را با دیگران تجربه خواهیم کرد.
۹) قدردانی و تشکر از خود و دیگران
زمانی را برای تشکر و قدردانی از خود و اطرافیانمان اختصاص دهیم. اطرافیان شامل اعضاء خانواده، اقوام، دوستان، همکاران و همسایه‌ها می‌باشند به‌منظور توانمند شدن در این راه، ابتدا از خدای خود تشکر می‌کنیم و در حالت اتصال قلبی عمیق، همانند فردی که با معشوقهٔ خود در حالت رودررو قرار می‌گیرد و پرانرژی و بانشاط می‌شود از طریق انجام مراقبه‌های درونی با خدای خود به‌صورت مستقیم راز و نیاز قلبی و عشق‌بازی می‌کنیم. با درک عمیق مفاهیم نماز، دیدن تصاویر و شنیدن کلام خدا، حس اثرگذاری آن بر وجود خود را تجربه می‌کنیم و تشخیص می‌دهیم که در راه حق هستیم و از راه باطل جدا شده‌ایم و آگاه می‌شویم که بودن و ماندن در راه حق، باعث تثبیت و تقویت حال و هوای بهشتی ما می‌شود.
۱۰) اختصاص دادن زمان برای شنیدن احساس‌های درونی خود و دیگران
در محیط‌های خانوادگی، شغلی و غیره، زمانی را برای شنیدن صحبت‌های اطرافیان خود اختصاص بدهیم. پیام‌ها و خواسته‌های کودک و والد درونی خود را بشنویم و به احساس‌هائی که در طول روز به آنها آگاه نیستیم، واقف شویم و از شنیدن احساس‌ها، باورها و اعتقادهای متنوع همدیگر به وجد آئیم. حریم‌ها، نیازها و خواسته‌های همدیگر را بشناسیم تا در ارتباط‌های خود بیش از پیش به رضایت‌خاطر برسیم.
۱۱) تدارک دیدن شرایط خصوصی و منحصربه‌فرد برای خود
همواره از بودن در فضای خود با خدایمان لذت می‌بریم. اگر این خلوت کردن را یاد نگیریم، به دیگران وابسته خواهیم شد و چنانچه آنها حضور نداشته باشند، احساس نارضایتی خواهیم داشت. در این صورت عشق و محبت ما منطقی شده و ابراز آن به دیگران در حد اعتدال قرار خواهد گرفت. در غیر این‌صورت، فضای زندگی ما به جایگاهی برای عذاب دادن و تحمل رنج تبدیل خواهد شد. این فضا چون در انحصار خود ما است و به قدرت برتر اتصال دارد، آنقدر فضای رشد و شکوفائی در خود دارد که هر لحظه لذت‌بخش‌تر از لحظه‌ٔ قبل می‌شود. آنچنان در این خلوت و شرایط خصوصی می‌توان عشق عمیق را تجربه کرد که شادی از بیرون و درون می‌جوشد. در این زمان است که می‌توانیم به خود و کل کائنات عشق بی‌حد بدهیم و یا حتی بگیریم. زمانی‌که اقیانوس باشی، تفاوتی ندارد که چندین نهر، رودخانه و دریا به تو وصل باشند، کدام رودخانه پرآبت می‌کُند و تو کدام یک از آنها را پرآب می‌کنی، با اتصال مؤثر و مداوم به خدا، اقیانوس بودن خود را حفظ کن که سرمایهٔ گرانبهاء تمام‌نشدنی زندگی تو است.
برداشت از سایت: www.salemandishan.com
نویسندگان: مهندس منصور همایونی‌نژاد
ماهین نقوی (مربی مهارت‌های مدیریت زندگی)
منبع : مجله شادکامی و موفقیت


همچنین مشاهده کنید