شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


شکستن یخ بی‌تفاوتی


شکستن یخ بی‌تفاوتی
با توجه به پدیده توسعه نیافتگی انسانی، افراد جامعه ما به سمت رضایت شدید مالی می‌روند، بدون اینكه به ارزش‌های انسانی توجه كنند و این باعث می‌شود افراد جامعه از هم دور شوند و همبستگی ملی تضعیف شده یا از بین برود.
به نظر می‌رسد، مهمترین پیوند‌دهنده‌های ایرانیان در شرایط فعلی ۳ چیز است:
۱) توسعه و پیشرفت اقتصادی
۲) زبان فارسی
۳) فرهنگ ملی.
در جامعه‌ای كه آموزش‌های فرهنگی لازم برای توسعه یافتگی وجود نداشته باشد و توسعه انسان در حد استاندارد انجام نشود، پدیده عدم صمیمیت نیز بروز می‌یابد. ما در شرایط فعلی در جامعه با آدم‌هایی روبرو می‌شویم كه برایشان مهم است كه ماشین لوكس و فلان گوشی موبایل را داشته باشند اما برایشان اصلاً مهم نیست كه چه دوستی داشته باشند.
این یك فاجعه است! چرا كه از انسان‌های توسعه نیافته‌ای حكایت دارد. انسان‌هایی كه نه به دیدن تئاتر می‌روند، نه با رمان آشنا هستند، نه با نویسندگی و هنر. جامعه فقط آنها را با پول آشنا كرده است. به عنوان نمونه جامعه‌ای مثل چین، از لحاظ اقتصادی سطح پایینی دارد، اما انسان‌های توسعه یافته‌ای دارد.
انسان توسعه یافته یعنی انسان خردمند. انسانی كه با مفاهیم مشخص جامعه مدرن و اجتماع سازمان یافته در تماس است و با آن هستی می‌یابد و خودش را در سرنوشت جامعه سهیم می‌داند. یعنی انسانی كه به جای سرنوشت «من» به سرنوشت «ما» می‌اندیشد.
● اما چه راهكارهایی جهت ایجاد صمیمیت و از بین بردن انزوا در جامعه وجود دارد.
۱) باید به جای درآمد نفتی به تولید اقتصادی متكی شویم و صنایع كوچك ایجاد كنیم. باید رونق اقتصادی صحیح با نگاه به پدیده خوداشتغالی ایجاد شود.
۲) همپای توسعه اقتصادی ما باید با تمام توان در فرهنگ‌سازی برای ایجاد یك جامعه پیشرو همت كنیم به طوری كه انسان‌ها به جای اینكه صرفاً برای موقعیت اقتصادی بهتر فردی به رقابت بپردازند، یاد بگیرند با هم پیشرفت كنند.
۳) اگر می‌خواهیم افراد در جامعه ارتباط بیشتر و بهتر و صمیمانه‌تری با یكدیگر داشته باشند، باید برای تأسیس اجتماعات كوچك و خود سازمان یافته پیشگام شویم. یعنی اجتماعات كوچك با اهداف كوچك به‌وجود آیند تا بتوانند تمام استعدادهایشان را رفته‌رفته شكوفا كنند.
برای مثال در نواحی پایین شهر همین اجتماع كوچك و خودمانی می‌توانند با چند سطل رنگ، دیوارهای زشت و كثیف را به زیبایی رنگ كنند و شعارهای صلح و برابری را بر روی آنها بنویسند و در ضمن همین كار طعم حضور صمیمانه و دوستی‌های بی‌آلایش را نیز حس كنند. اجتماع خود سازمان یافته می‌تواند اهداف مختلفی داشته باشد. مثلاً «بچه‌ها ما دور هم جمع شویم و با هم بخندیم (هدف كوچك)» همین اجتماع كوچك می‌تواند، اهداف بلندمدت و بزرگی نیز داشته باشد.
نكته‌ای كه وجود دارد این است كه ما نباید برای اهداف بلندمدت، اهداف كوتاه‌مدت جامعه را فراموش كنیم. ما می‌توانیم هدف بلند مدتی چون صلح و برابری را داشته باشیم، اما با برگزاری باشگاه خنده، هدف كوتاه مدتی چون ایجاد صمیمیت و دوستی را نیز دنبال كنیم. اگر ما یاد بگیریم كه اجتماع خودسازمان یافته با اهداف سازمان یافته داشته باشیم، قطعاً زندگی ما یك جشن بی‌كران خواهد بود. صمیمیت‌ها دوچندان خواهد شد.
۴) باید انسان‌هایی توسعه یافته تربیت كنیم. انسان توسعه یافته یعنی انسانی كه علاوه بر خودش به دیگران نیز فكر كند. انسانی كه معتقد است پیشرفت فردی عالی است و پیشرفت جمعی متعالی است.
یكی از مهمترین نكاتی كه باید در بحث تربیت انسان توسعه یافته در نظر داشته باشیم، ایجاد مكان‌های فرهنگی جمعی است؛ مثل ورزشگاه‌ها، فرهنگسراها، سالن‌های تئاتر كه از این طریق انسان‌ها را به توسعه یافتگی جمعی تشویق كنیم و همینطور صمیمیت‌ها و دوستی‌ها را با این گردهمایی‌ها و شادی‌های جمعی افزایش دهیم.
منبع : روزنامه همشهری