شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

شورش راهبان بودایی در اتحاد میانمار


شورش راهبان بودایی در اتحاد میانمار
اتحاد میانمار کشوری کوهستانی با وسعت حدود ۶۷۷ هزار کیلومتر مربع و ۴۷ میلیون نفر جمعیت در آسیای جنوب شرقی قرار گرفته و با کشورهای هند، بنگلادش، چین، لائوس و تایلند همسایه است. این کشور دارای دوهزار کیلومتر خط ساحلی در خلیج بنگال است. نام اصلی این کشور میانمار بود که در سال ۱۹۸۹ بنا به درخواست حاکمان این کشور به اتحاد بیرمانی تغییر نام یافت. بنا به اسطوره هایی که وجود دارد اولین قومی که در این سرزمین ساکن شد «مون=» میانمار نام داشت که در قاموس محلی به معنای «قدرت و سرعت» است که به اجداد اسطوره یی این سرزمین برمی گردد. در این سرزمین غیر از قوم میانمار هفت قوم دیگر به نام های شان، مونز، کارن، کارنی، شین، کاشین و راخین وجود دارد و به همین مناسبت این کشور به «اتحاد میانمار» نامگذاری شد.
طبق آمار رسمی ۸۹درصد ساکنان این کشور پیرو آیین بودا، ۴ درصد مسیحی و ۴ درصد مسلمان و ۳درصد متفرقه هستند. رهبران مسلمان این کشور تعداد آنها را حدود ۲۰درصد ذکر می کنند که اکثر آنها هندی، ایرانی، عرب، پانتایاس و روهینگیاس هستند.
برداشت تاریخی؛ مون ها در هزاره سوم قبل از میلاد وارد این سرزمین شدند و اولین قلمرو آنها در بندر تهاتون در قرن سوم قبل از میلاد تشکیل شد و در قرن دوم میلادی بودایی ها در جنوب این سرزمین ساکن شده و حکومت بیرمانی را به وجود آوردند که تا قرن نهم میلادی ادامه داشت.
پیو های پیرو بودا در قرن هفتم میلادی در بیناکا، مونگامو، سری کسترا و هالینگیا ساکن شدند. بیرمانی در این زمان بر سر راه جاده تجاری هند و چین قرار داشت و مورد توجه تجار قرار گرفته بود. قدرت پیو ها در قرن نهم میلادی از هم پاشیده شد.
در قرن نهم میلادی بیرمن ها جای پیوها را گرفته و در پاگان مستقر شدند و تا سال ۱۰۷۷ میلادی قدرت را در دست داشتند. آناواراهاتا اتحاد بیرمانی را به وجود آورد و جانشینان وی کیانزیت ها و آلونگسیه و قسمت اعظمی از آسیای جنوب شرقی و امپراتوری خمر را زیر نفوذ خود درآوردند. با روی کار آمدن سانگهاس، قلمرو پاگان قدرت خود را از دست داد و کمی بعد از آن شمال این سرزمین مورد تاخت و تاز مغول ها قرار گرفت و قدرت های محلی از بین رفت و قلمرو آنها تقسیم شد.
مون ها در جنوب قلمرو پگو را به وجود آوردند و در زمان حکومت سلطان دهاماضدی (۱۴۹۲-۱۴۷۲) این سرزمین بزرگ ترین مرکز تجاری تًحًراوادا در جنوب شد.
با حضور کشورهای استعمارگر در منطقه آسیای جنوب شرقی، موقعیت ژئوپولتیک آسیای جنوب شرقی با ورود اروپاییان دگرگون شد. در همین زمان پرتغالی ها مالاکا را متصرف شدند و بیرمانی یکی از بزرگ ترین مراکز مهم تجاری اروپاییان شد. خانواده تهایی قلمرو آیوتهایا (تایلند کنونی) را به وجود آوردند و سلطان تابینسهوهتی پایتخت را به پگو منتقل کرد. باینااونگ (۱۵۸۱-۱۵۵۱) حکومت را به دست گرفت و سرزمین های مانیپور و آیوتهایا را متصرف شد که مدتی بعد مستقل شدند. حکام تونگوله به خاطر آشوب هایی که توسط پرتغالی ها در این سرزمین به وجود آمد خاندان آوا را به وجود آوردند و با پرتغالی ها در جنگ و ستیز بودند و در همین زمان فرانسوی های ساکن هند اهالی پگو را علیه قلمرو آوا به شورش وادار کردند که در سال ۱۷۲۵ حکومت آنها از هم پاشیده شد. کمی بعد آلونگپایا رئیس قوم بیرمن علیه خارجیان وارد جنگ و پگو را متصرف شد، بعد از اینکه دیگر سرزمین های بیرمانی را متصرف شد پایتخت خود را به رانگون منتقل کرد. وی در یکی از نبردها کشته شد و پسرش جای او را گرفت.
چین در چهار نوبت به شمال این سرزمین حمله کرد و طی حکومت بگ ییدا و ژنرال ماهان بانودولا آسام را متصرف شد و به بیرمانی حمله کرد، نفوذ و حمایت چین در حال حاضر هم ادامه دارد. بعد از سال ۱۸۲۴ این سرزمین تحت سیطره انگلیسی ها قرار گرفت. بعد از جنگ های پیاپی که بین بیرمانی ها و انگلیسی ها درگرفت، بیرمانی در سال ۱۸۸۶ مغلوب و بیرمانی، استانی از سرزمین هند مستعمره انگلستان شد. بعد از حفر کانال سوئز، محصول برنج بیرمانی مورد توجه تجار قرار گرفت و روستاییان بیرمانی برای کاشت و برداشت بیشتر مجبور به گرفتن وام از هندی ها شدند که نتوانستند اصل و بهره های زیاد آنها را پرداخت کنند، در نتیجه کشور دچار مشکلات بیکاری شد.
حکومت های سلطنتی که قرن ها حکومت می کردند سقوط کردند و در اوایل قرن بیستم میلادی منقرض شدند و در همین زمان تعداد زیادی از بیرمانی ها برای ادامه تحصیل عازم انگلستان شدند و در مراجعت با اعتصاب های آرام در اوایل سال ۱۹۲۰ به اصلاح قانون اساسی در سال ۱۹۲۳ پرداختند که اجازه مجلس محدود قانونگذاری با نمایندگان انتخابی به وجود آمد. تعدادی از دانشجویان بیرمانی اصلاحات فوق را کافی نمی دانستند و ۳۰ نفر از آنها گروه تاخین (استاد) را به وجود آوردند. در سال ۱۹۳۰ گروهی از کشاورزان به رهبری سایاسان سر به شورش برداشتند که دو سال طول کشید. گروه تاخین در سال ۱۹۳۶ اعتصابی سراسری سر و سامان دادند و گروه های تاخین نو و اونگ سان به آنها پیوستند. در سال ۱۹۳۷ انگلستان بیرمانی را از هند جدا کرده و برای آنها مجلس قانونگذاری وضع کرد. اوساو در سال ۱۹۴۰ باماو نخست وزیر را از کار برکنار کرد. اونگ سان که به چین فرار کرده بود توسط ژاپنی ها به بیرمانی بازگردانده شد و با ۲۹ نفر دیگر از دوستان خود گروه «سی رفیق» و نیروی دفاعی بیرمانی را به وجود آوردند. ژاپن در حال از دست دادن جنگ دوم جهانی بود و اونگ سان در سال ۱۹۴۵ به متفقین پیوست و جبهه ضدفاشیستی را به وجود آورد و ژاپنی ها را در سال ۱۹۴۵ از این سرزمین خارج کرد.
ارتش بیرمانی پس از شکست ژاپنی ها در جنگ دوم جهانی و خروج آنها از بیرمانی، اونگ سان را به عنوان همکاری با ژاپنی ها و خیانت به کشور از کار برکنار کرد و سر هوبرت رانس جای او را گرفت. بعد از پایان جنگ انگلیسی ها رانس را مجدداً به بیرمانی گسیل کردند و مذاکرات بین بیرمانی ها و انگلیسی ها برای استقلال شروع شد.
دوران استقلال؛ میانمار در سال ۱۹۴۸ مستقل شد و نخست وزیر این کشور به نام «او نو» دموکراسی پارلمانی را به وجود آورد و سائو شوی سک اولین رئیس جمهور این کشور شد و تا سال ۱۹۵۸ حکومت کرد که در این زمان ژنرال «نی واین» در سال ۱۹۶۲ با کودتای نظامی حکومت را به دست گرفت که خود پایانی بر دموکراسی بیرمانی بود.
حکومت ژنرال ها؛ حکومت دیکتاتوری ژنرال با کمک «برنامه حزب سوسیالیست بیرمانی» جامعه بیرمانی را به سوی سوسیالیسم سوق داده و در سال ۱۹۷۴«اتحاد جمهوری سوسیالیست بیرمانی» با حکومت ژنرال ها را به وجود آورد.
در سال ۱۹۸۸ مخالفت ها و تظاهرات علیه رژیم سوسیالیستی ژنرال ها شروع شد و صدها نفر کشته شدند. نظامیان حاکم ژنرال نی واین را از کار برکنار و آنگ سان سوکی را به جای او گماردند، در همین زمان دختر آنگ سان از تبعید مراجعت و «اتحاد ملی دموکراسی» را پایه گذاری کرد. نظامیان حاکم در سال ۱۹۸۹ نام این کشور را به « اتحاد میانمار» تغییر دادند که مورد قبول سازمان ملل متحد هم قرار گرفت. بعضی از کشور ها همچون امریکا و استرالیا و حتی اتحادیه اروپا نام جدید این کشور را نپذیرفته و همیشه از این کشور به نام بیرمانی صحبت می کنند. در سال ۱۹۹۰ انتخابات آزاد برگزار شد و «حزب ملی طرفدار دموکراسی» اکثریت آرا را به خود اختصاص داد که توسط ژنرال آنگ سان سو کی باطل اعلام شد. پس از آن مردم سر به شورش برداشتند و نظامیان حاکم شورش ها و تظاهرات زیادی را سرکوب کرده و «حزب متحد ملی» را به وجود آوردند.
کودتای دیگری در میانمار به وجود آمد و اونگ سان در محل اقامت خود به قتل رسید و ژنرال سو موگ قدرت را به دست گرفت. در سال ۱۹۹۲ ژنرال تهان شوی جای وی را گرفت و در سال ۱۹۷۷ «شورای صلح و توسعه ملی» را به وجود آورد. در سال ۱۹۹۶ تحریم های زیادی علیه میانمار از طرف بانک جهانی و صندوق بین المللی پول صورت گرفت. در سال ۲۰۰۵ نظامیان حاکم پایتخت را از رانگون به پیین مانا در شمال این سرزمین منتقل کردند. آنگ سان سو کی مخالف سرسخت رژیم نظامیان در زندان به سر می برد. در ۱۵ آگوست ۲۰۰۷ قیمت بنزین و نفت به طور ناگهانی افزایش یافت و بعد از آن مخالفت توده مردم و به خصوص راهبان بودایی شروع شد. در ۲۴ سپتامبر حدود صد هزار نفر در راهپیمایی راهبان بودایی در رانگون شرکت کردند، دو روز بعد از آن حکومت نظامی اعلام شد. مردم میانمار که از نعمت های زیادی در سرزمین خود برخوردارند، در فقر به سر می برند و این سرزمین محلی برای برخورد قدرت های کاپیتالیستی و کمونیستی شده است.
دکتر سیدحامد رضیئی
با استفاده از سایت های اینترنتی و اطلس های جغرافیایی
منبع : روزنامه اعتماد