آزموده را آزمودن خطاست

در زمان یاسر عرفات، فلسطینی ها به خاطر ایجاد تشکیلات خودگردان به همدیگر تبریک می گفتند. برخی از آنها، برپایی این تشکیلات را آغاز ایجاد کشور فلسطینی و گامی نخست در راه آزادسازی می دانستند و چقدر برای اعلام حمایت از این نهاد و نیز شادی به خاطر تشکیل آن دست زدند، اشک ریختند و گلو پاره کردند.
سوالی که در اینجا مطرح می شود، آن است که آیا عملا برپایی تشکیلات خودگردان گامی در جهت شکل گیری کشور مستقل فلسطینی و بازپسگیری حقوق، خاک و عزت به غارت رفته مردم ستمدیده این سرزمین و نیز بازگشت آوارگان به کاشانه های شان بود؟
آیا تشکیلات خودگردانی که از نتایج کنفرانس اسلو بود، برای حمایت از فلسطینیان در مقابل کینه توزی های دشمن صهیونیستی و جلوگیری از اقدامات جنایتکارانه اشغالگران در کشتار، بازداشت، ویرانی منازل، ایجاد وحشت و به دست گرفتن مقدرات ملت برپا شد؟
آیا واقعا امروز فلسطینیان تشکیلات خوگردان را وابسته به خود می دانند و آیا این نهاد را ضامن تامین امنیت، آینده و زندگی شرافتمندانه برای خود تلقی می کنند؟
در واقع تشکیلات خودگردان موفق به تحقق هیچ کدام از آرزوهای ملت فلسطین نشد ؛ بلکه از همان آغازین روزهای شکل گیری در سایه نظارت کامل صهیونیست ها فعالیت می کرد و در همان مسیری حرکت می نمو که اشغالگران قدس تعیین نموده بودند. حقیقت این است که صهیونیست ها با همکاری غرب و برخی طرف های عربی این نهاد را تشکیل داد تا به عنوان سپر دفاعی و نیز خط مقدم دفاع از موجودیت صهیونیست ها باشد و به عنوان ابزار و بازوی اجرایی اش در سرکوب ملت فلسطین نقش آفرینی نماید
در گذشته و پیش از آنکه نهادی به نام تشکیلات خودگردان شکل گیرد، اشغالگران با این وضوح و شدت به ارتکاب جنایت علیه فلسطینیان مبادرت نمی ورزید و همیشه در حساب و کتاب های خود در این خصوص، موضع جامعه بین الملل را نیز مد نظر قرار می دادند و از سوی دیگر، چشمی نیز به اقدامات مقاومت ملی فلسطین نیز داشتند، مقاومتی که در پی قطع کردن دست صهیونیست ها از سر ملت فلسطین بودند. پس در یک جمع بندی می توان گفت که اشغالگران قدس بالاخره خود را در انجام جنایت های شان محدود می دیدند و به گفته مردمی که دوره پیش و پس از شکل گیری نهاد تشکیلات خودگردان را تجربه کرده بودند، وضعیت در پیش از دوره شکل گیری تشکیلات بهتر بوده است.
آری! اشغالگران تشکیلات خودگردان را ایجاد کردند و دستش را برای انجام هر اقدامی علیه مقاومت و نیز مقابله با طرح های مربوط به بازپسگیری حقوق از دست رفته ملت فلسطین بازگذاشت. صهیونیست ها کسانی را مامور سرکوب فلسطینیان کردند که با سرکوب شوندگان همخون و هموطن بودند.
با ایجاد تشکیلات خودگردان دیگر این نهاد وظیفه کشتار، بازداشت، شبیخون و زیر پا گذاشتن حرمت مقدسات فلسطینیان را بر عهده گرفت.
سوالی که در اینجا مطرح می شود، آن است که ماهیت واقعی اعضای تشکیلات خودگردان چیست؟ آیا آنها به اصول انسانی و اخلاقی پایبند هستند؟ آیا هیچ گونه وابستگی میان خود و ملت فلسطین احساس می کنند و آیا فلسطینیان را برادر و خویشاوند خود به شمار می آورند؟ آیا برای یک لحظه از اقدامات شان شرم نمی کنند و وضعیت موجود احساسات انسانی، دینی، اخلاقی و یا قومی آنان را بر نمی انگیزد؟
واقعیت این است که اعضا و رهبران این نهاد دیگر همه ارزش ها را کنار گذارده اند و به هیچ اصل و آرمانی پایبند نیستند و تنها پر کردن شکم ها و بهره بردن از ملذات دنیایی را وجهه همت خود ساخته اند. گویی چشمه احساس آنان خشکیده است و هرگز به خطر اقدامات شان نمی اندیشند و فکر نمی کنند که این اقدامات چه زیانی برای ملت و آرمان فلسطین به دنبال دارد. این افراد در واقع مصداق واقعی آیه ۴۴ سوره فرقان است، همانجا که خداوند متعال می فرماید: "أم تحسب أن أکثرهم یسمعون أو یعقلون، إن هم کالأنعام بل هم أضل سبیلا"
در حقیقت، اعضا و رهبران تشکیلات خودگردان وقاحت را به حد اعلای خود رسانده اند و سر بر آستان اشغالگران می سایند و حکم سگان باوفایی را دارند که مسئولیت دریدن مبارزان فلسطینی و نیز کسانی که با خواست و طرح های صهیونیستی مخالف هستند، را بر عهده می گیرند. رذالت اعضای تشکیلات به جایی رسیده است که همسران مبارزان فلسطینی را بازداشت و توقیف می کنند که البته تحمل چنین امری غیر ممکن است. موارد ذیل را می توان به عنوان دلایل اصلی اقدامات زشت افراد مذکور دانست:
ـ دوری از خداوند متعال، بی احترامی نسبت به دین و عدم وابستگی نسبت به ملت و میهن و نیز بی توجهی به روز قیامت و حساب و کتاب اخروی و بهشت و جهنم
ـ تن دادن به ایفای نقش ابزاری برای حفظ امنیت و حمایت از اشغالگران ؛ آنها با انجام چنین اقدامی در پی آن هستند تا در جامعه جهانی نشان یک نظام مشروع را دریافت کنند.
ـ ترس و هراس نسبت به تکرار ماجرای نیمه ژوئن ۲۰۰۷ که باعث پاکسازی نوار غزه و پایان یافتن حضور مزدوران رژیم صهیونیستی در این منطقه شد. اعضای تشکیلات خودگردان می کوشند تا هر گونه فرصت را از مبارزان فلسطینی برای به دست گرفتن ابتکار عمل و ریشه کن ساختن روسای فساد بگیرند.
ـ آگاهی نسبت به عدم مشروعیت ابومازن و نیز تنفر ملت از وی و همچنین حمایت مردم فلسطین از حماس ؛
با نزدیک شدن زمان پایان دوره ریاست ابومازن بر تشکیلات خودگردان و اطلاع آنان نسبت به نتایج احتمالی، اعضای این نهاد وارد عمل شدند و شروع به فعالیت علیه حماس و گروه های مبارز فلسطینی کردند تا مبادا این گروه ها هیچ گونه نامزدی را در مقابل عباس یا هر فرد دیگری شبیه وی معرفی نمایند.
ـ بروز احساس ضعف پس از تغییرات فراوانی که در جهان رخ داده است ؛ همان طور که می دانید انجیلی های حامی رژیم صهیونیستی که منافع اسرائیل را بر منافع ملی کشورشان برتری می دادند، در انتخابات شکست خوردند و امروز ملت آمریکا خواستار عقب نشینی از عراق، بهبود اوضاع اقتصادی کشور و حل مشکلات داخلی هستند. ضمنا وضعیت پرونده ایران نیز همچنان شکل گذشته خود را حفظ کرده است و آمریکا و غرب موفق به متوقف ساختن فعالیت های هسته ای تهران نشدند. از سوی دیگر، همچنان توان گروه های مبارز در افغانستان، عراق و سومالی افزایش می یابد و در همین حال، حماس و مقاومت در نوار غزه نیز همچنان پایدار و استوار مانده است و با تمام توان در برابر محاصره ایستادگی می نماید.
ـ تربیت در آغوش واشنگتن ؛ این افراد توسط آمریکایی ها و اقمار عرب شان پرورش یافته و شستشوی مغزی داده شده و به ابزاری برای نابودی خیر و خوبی مبدل گردیده اند. برای این جماعت وابستگی به دین و میهن هیچ معنایی ندارد.
بعد از تمام آنچه گذشت، این سوال مطرح می شود که آیا جماعت نادان عضو تشکیلات خودگردان نمی دانند معادله همیشه به نفع مجاهدان و مبارزانی است که از سرزمین، ملت و حق خود پاسداری می کنند؟ آیا این جماعت از ماجرای ژوئن ۲۰۰۷ نوار غزه درس نگرفتند و مگر سرنوشت مزدورانی همچون سمیح المدهون را ندیدند؟ آیا از عاقبت مزدوران بزدلی که سلاح بر زمین گذارده و راه اراضی اشغالی را پیش گرفتند، بی خبرند؟
ما به این کوردلان در خصوص ادامه اقدامات ظالمانه و نیز تداوم جنایت های شان هشدار می دهیم و خداوند شاهد است که مبارزان فلسطینی اسامی این افراد را در اختیار دارند و تجهیزات لازم را برای مجازات آنان فراهم آورده اند ؛ ولی حکمت و درایت شان مانع از آن می شود که این موش های کثیف را در این برهه از بین ببرند. به هر حال، افراد خودفروخته این فرصت را دارند تا به اصلاح خویشتن بپردازند و مسیر خود را اصلاح کنند یا آنکه به راه خود به عنوان خائن به سرزمین و ملت ادامه دهند که صد البته به زودی نتیجه این کار خود را خواهند دید.

نویسنده: اسامه الصالح

منبع : مرکز اطلاع رسانی فلسطین