دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

بدی خوبی


بدی خوبی
برای اذهان بسیط و انسان‌های عادی <خوب> و <بد> مفاهیمی پیچیده نیستند و تشخیص آنها از یکدیگر دشوار نیست. از این رو دغدغه‌ای هم برای این منظور ندارند. انتخاب بین خوب و خوب‌تر رایج و در مواردی بین بد و بدتر مهم‌ترین چالش فکری و عملی آنان است.
در شریعت نیز بنا به تمایز معرفتی آدمیان در نوع تلقی از خوب و بد، به سه طبقه متفاوت برخورد می‌کنیم. نخست ضعفای امت، که از امر به معروف و نهی از منکر معافند و باید در معرض روشنگری دیگران قرار گیرند. دوم متوسطان ، کسانی که وظیفه اقامه معروفات و نهی از منکرات را دارند. گروه سوم خواص فرهیخته می‌باشند که باید در پی کشف خیرات یا ارائه فضیلت‌های فراموش‌شده و هنجار‌های جدید یا معروفات نوین با درک صحیح از زمان و مکان باشند. ‌
در مدیریت عقلا‌نی نیز نظام تصمیم‌گیری کارآمد و اثربخش بر معرفت و تشخیص دقیق و علمی خوب و بد استوار است. در غیر این صورت امکان رخداد گزینش بیراهه بیش از گزینش صحیح خواهد بود. ‌
عرصه‌های گوناگون تجلی <نیک و بد>، <زیبا و زشت>، <حسن و قبح> و <سود و زیان> همیشه دو مجموعه واضح خوب و بد قابل تفکیک از هم نیستند که به سادگی در مسیر انتخاب طبیعی انسان‌ها یا نظام‌های اجتماعی قرار گیرند؛ بلکه مدارهایی از جاذبه‌های متقاطع و فریبندگی‌های خاص ایجاد می‌شود که هر یک انتخاب عقلی و پذیرش عاطفی و فرصتخواه انسان را تحت تاتیر قرار می‌دهند. ‌
به همین سبب است که در آموزه‌های ارزشمند دینی از سه عامل بنیادین <ضعف بصیرت و معرفت>، <ضعف ایمان> و <پیروی از پلیدان و ابلیس> به عنوان عناصر گمراه‌کننده از مسیرحق، یاد شده است تا جایی که انسان به جای خیر، شر و به جای سعادت، شقاوت خویش را می‌طلبد. ‌
انتخاب <بد> به جای <خوب> تا در دایره فردی است اثرات نامبارک محدودی را به همراه دارد، ولی آنگاه که سیستم اجتماعی یا نظام سازمانی رویکرد انتخاب بد را به جای انتخاب خوب در تصمیم‌گیری‌ها می‌پذیرد، حوزه و گستره بیشتری را با فساد و تباهی همراه می‌سازد. <ویدع الا‌نسان بالشر دعاه بالخیر و کان الا‌نسان عجولا‌>(اسراء ۱۱) از اینجا نیاز قطعی به محاسبه و مراقبه برای کنترل عملکرد در حوزه‌های فردی و اجتماعی مطرح می‌شود.
راستی <خوبی> چه <بدی> دارد؟ چرا به جای نور و حقیقت ظلمت و اهریمن؟ و چرا به جای داد و امانت بیداد و ستم؟ وچرا به جای گسترش اختیار و بسط انتخاب انسان که با دموکراسی به طور نسبی تامین می‌شود، استبدادورزی و خشونت؟ و چرا به جای پاسداشت حرمت بشریت، ناسازگاری و رنجش او؟ و چرا به جای صلح و زندگی مسالمت‌آمیز،جنگ و جدال؟ و چرا‌های بی‌پایانی که بخش وسیعی از تاریخ ما را رقم‌زده است و جهان و طبیعت سوخته‌ای را به جای گذاشته است!! ‌
کمی هم تامل و تفکر، چرا بدی‌ها ما را احاطه کرده‌اند؟ با دنیای زیبای خود چه کردیم؟ چه بر سر سرشت انسانی خویش آورده‌ایم؟ شاید بتوان گفت منیت فربه شده، جان جهان سپید را سیاه می‌کند و فرد و جمع را از آموزه‌های حیات‌بخش وحی و عقل دور می‌نماید، معمولا‌ در چنین فضایی است که واژگونی ارزش‌ها اتفاق می‌افتد و عناصر ضد فرهنگ از درون یک فرهنگ و یک ملت تولید می‌شود و بدین‌سان حاکمیت پلیدی و پلشتی دامن می‌گستراند. هر چند این محصول با طبع بسیاری نیز ناسازگار باشد.
نکته مهم این است که پیوند قدرت و فرهنگ با توجیه، تطمیع یا تهدید تفاوت نمی‌کند و هنجار‌های خودساخته خویش را به پیش می‌برد. در چنین سیستم‌‌های اجتماعی، معمولا‌ با شرایط آنومیک فرآیند‌ها و نیز بروندادها و محصولا‌ت نامناسب روبه‌رو هستیم. بنابراین برای تغییر و بهبود ناگزیر باید از بازخوانی معرفتی و بازنگری درعملکرد‌ها آغاز نمود. در بازخوانی و بازنگری فوق مهم‌ترین پرسش آن است که واقعا <مگر خوبی چه بدی داشت؟> و اکنون <گزینش خوبی چه بدی‌هایی دارد که خوبی بدی‌ها را به آن ترجیح می‌دهیم؟>
سیدحسن الحسینی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید