شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

جنگ گُجستان


جنگ گُجستان
از آغاز دهه ۱۳۴۰ شمسی، رژیم پهلوی احساس می‏كرد كه همه موانع و مشكلات را پشت سر گذاشته و اكنون هنگام آن فرا رسیده است كه برای تحكیم رژیم و بقای آن دست به اقداماتی بزند. طرح مسئله انقلاب سفید و به ویژه اصلاحات ارضی با طراحی آمریكاییان و توصیه آنان بدین منظور به میان آمد. در آن ایام تب انقلابهای دهقانی در برخی از كشورها داغ بود. شاه و حاكمان آمریكا بر این باور بودند كه با شعارهای انقلاب سفید و اصلاحات ارضی، نه تنها بسیاری از گروههای اپوزیسیون و روشنفكران را خلع سلاح می‏كنند، بلكه طبقه دهقان را نیز جذب حاكمیت می‏كنند.
اما اوضاع بدان گونه پیش نرفت. بسیاری از علمای دینی و مهمترین آنها، امام خمینی، با توجه به وقایعی چون لایحه انجمن‏های ایالتی و ولایتی و دیگر حوادث دوره پهلوی اول و دوم، و مشاهده دست آمریكا در جریان امور، مبارزه با رژیم را آغاز كردند. مخالفان سیاسی هم اگرچه به انفعال افتاده بودند اما اگر زمینه مناسب و بی‏خطری می‏یافتند از آن بهره‏برداری می‏كردند. شاه برای اجرای اصلاحات ارضی، فئودالهای مناطق مختلف كشور را به تهران احضار می‏كرد تا آنان را مطمئن سازد كه زیانهای آنها به گونه‏ای جبران خواهد شد و با تطمیع یا تهدید از واكنش آنان جلوگیری خواهد كرد.
یكی از مناطقی كه سابقه مبارزات خونینی با سلسله پهلوی داشت، منطقه كهگیلویه و بویراحمد بود. در زمستان سال ۱۳۴۱ شاه تعدادی از خوانین آن منطقه را به تهران احضار كرد تا از واكنش آنها در برابر انقلاب سفید جلوگیری كند. بدین منظور عبدالله خان ضرغام‏پور و ناصرخان طاهری، رهبران ایل بویراحمد علیا و سفلی به تهران فراخوانده شدند. اما آنان در تهران دریافتند كه جریانهای ملی و مذهبی مهمی با برنامه‏های رژیم مخالفند و با این آگاهی، دلگرم و امیدوار شدند كه به منطقه برگردند و مبارزه را آغاز كنند. آنان به منطقه بازگشتند اما سیر تحولات اجتماعی، وضعیت جامعه را متفاوت از دهه‏های پیش ساخته بود، از جمله اینكه مشروعیت سیاسی خوانین در میان ایلات كاهش یافته بود و زمینه مبارزات عشایری سنتی چندان فراهم نبود. به هر حال خوانین با تأكید بر اینكه این مبارزه جنبه ملی داشته و از پشتیبانی علما برخوردار است، توانستند زمینه نسبتاَ مناسبی برای مبارزه فراهم كنند.
بدین ترتیب، اواخر سال ۱۳۴۱ و سه ماه اول سال ۱۳۴۲، ایام آخرین مبارزه عشایر كهگیلویه و بویراحمد با رژیم پهلوی بود كه با سركوب خشن و خونین عشایر به پایان آمد. شرح آن مبارزات بیرون از حوصله این نوشته است اما نكته قابل تأمل در رخدادهای آن منطقه درآن ایام این است كه مهمترین و كوبنده‏ ترین و در عین حال خونین‏ترین بخش آن مبارزه را طایفه ” جلیل“ از ایل بویراحمد صورت داده بود. این طایفه از نظر جایگاه اجتماعی و موقعیت طبقاتی، به عنوان ” رعیت“ شناخته می‏شدند و بنابر قاعده می‏بایست به وعده‏های رژیم مبنی بر دستیابی به زمین دل می‏بستند، اما مشاهده می‏شود كه رئیس آن طایفه، ملا غلامحسین سیاهپور، هنگامی كه پی برد علمای دین با برنامه‏های رژیم مخالف‏اند، آشكارا اعلام داشت كه از همراهی با خوانین در مبارزه با رژیم می‏پرهیزد، اما به دستور علما مبارزه را برخود واجب می‏داند. بدین گونه بود كه او به طور مستقل به مبارزه برخاست و حماسه گجستان را آفرید. نبرد گجستان در روز آخر فروردین و اول اردیبهشت ۱۳۴۲ میان مبارزان عشایر و نظامیان رژیم به وقوع پیوست. در این نبرد قوای دولتی با برجای گذاشتن دهها كشته و زخمی متحمل شكست سنگینی گردیدند. سپهبد بهرام آریانا فرمانده عملیات جنوب اعتراف كرد كه واقعه گجستان « نه تنها تطبیق عملیات را مختل و غیرممكن كرد بلكه باعث بحران بزرگی در عملیات نیرو گردید.»
قوای دولتی پس از شكست در این نبرد چون نتوانستند مبارزان عشایر را دستگیر كنند، با بی‏رحمی و شقاوت، خانواده‏های آنان را به مدت چند ماه مورد شدیدترین حملات و شكنجه‏ها و خشونتها قرار دادند. فرماندهان نظامی ناصادقانه و با ادای سوگند و تأمین كتبی، سیاهپور را حاضر به معرفی كردند و سرانجام در ۲۰ دی ۱۳۴۳ او را همراه با چند نفر دیگر از همرزمانش اعدام كردند.
نویسنده: مصطفی تقوی
منبع:www.iichs.org
منبع : خبرگزاری فارس