دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

مناجات دل


مناجات دل
دوستت دارم، با تمام وجود. چرا که بندبند وجودم، با امید وجود تو، دست از حیات برنمی دارد و تپش های قلبم زمانی خموش می شود که احساس کنم، تو دیگر، تکیه گاهم نیستی. لحظه ای نیاید که آینه چشمانم، نقش بستن چهره ات را در خود حس نکند چرا که پشتوانه نور چشمان من تنها دیدن وجود توست و دستانم یارای برهم زدن جاده اشک، به مقصد لبانم را ندارد، زمانی که دستان تو، دست های مرا تنها گذارد.
بگذار راحت تر نیازم را در پیشگاه مقدس عشقت بگویم:
«من به مانند برگ درختی، روییده در کنار جوی آبی هستم که در گوشه ای محروم از نور خورشیدم، محزون زندگی می کنم و زندگی ام رو به تمام است. ناگاه نور خورشید بر بدن سرد و محزونم می تابد و زندگی را هدیه می کند. تو همان خورشید عشقی، که زندگی را دوباره شاد کردی، و من همان برگ گم شده ای، از دیدگان خورشیدم. پس بتاب خورشید وجود، گم شده ات را دریاب، زندگی ام را از نو بساز.
روزها در نگاهت خیره می شوم، تا مگر هرم نگاه گرمت مرا نیز در بر بگیرد.

یلدا خداداد «فانوس»
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید