دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

منتظرت می مانم


منتظرت می مانم
تا به هنگام دیدن رخسار زیبایت به انتظار می نشینم، تا به لذت دیدار چشمانت ز خود بی خود شوم و از نگاه پاک تو آرامش بگیرم. پس کی می آیی. تا روح بی تاب و ملتهب و جسم بی قرار و در عذابم را آرام کنی؟ در انتظارت می مانم تا بیایی تا، قلبم را انگیزه و شوق تپش بخشی.
پس کی می آیی،ای که ذکر نامت، آرام جانم است و فکر کردن به نگاهت چه آسوده مرا با خود به سفر عشق می برد و هیچ آموزگاری برای آموختن ترانه عشق بهتر و مناسب تر از صدای دلنشین تو نیست.
پس کجایی ای کسی که عطر نفست را از فاصله ها حس می کنم و نفس کشیدن برایم در هوایی که عطر نفس های تو نیست، سخت است. پس کی می آیی تو که گل های رز را از زیبایی بیان عشق سرخ ساخته ای و آتش آتشکده ی دلم از نیم نگاه تو به آسمان زبانه کشیده و قلبم را زمانی در میانه ی این آتش خواهی دید که نگاهت سرد شود و دلم را در آتش خودش بسوزانی.
منتظرت می مانم تا بیایی، تا مرا محکوم به حبس ابد در قلبت کنی تا دیواره های اتاق غم مرا به خرابه ای تبدیل کنی و به انتظارت می مانم تا در این دریای تک صدفی مروارید عشقم را بیابم آری، مروارید عشق من تویی درست است خودت هستی. پس کی می آیی؟ بیا، بیا که دیگر طاقتی برای تحمل دوریت برایم نمانده است.

یلدا خداداد خامنه ۱۶ساله (فانوس). تهران
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید