دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

گفتگو با دکتر عباس شیبانی، نماینده مردم در شورای شهر تهران


گفتگو با دکتر عباس شیبانی، نماینده مردم در شورای شهر تهران
● او هنوز در صحنه است
واقعیت این است که پزشکان باید به وضع موجود اقتصادی خود راضی باشند. دنبال مسایل علمی باشند و مطالعه کنند، دنبال درآمدهای خیلی بالا نباشند، به سرنوشت خود راضی بوده و بدانند که خدا برایشان بهترین را می‌خواهد. شاید ثروت برایشان خیری به همراه ندارد که خدا به آنها نداده است. هفته گذشته بارها با دفتر دکتر عباس شیبانی تماس گرفتیم. می‌دانستیم که همسرشان بیمارند و دکتر شیبانی حضور بر بالین‌ ایشان را مقدم بر هر کاری می‌دانند. اما پس از بارها بالاخره موفق شدیم با ایشان گفتگویی داشته‌باشیم. فکر می‌کردم باز کردن باب سخن و پرسیدن سوالاتی درباره زندگی خصوصی از هرکسی ‌کار دشواری است ولی گفتگو در این باره با دکتر عباس شیبانی محال می‌نمود. او که در تمام این سال‌ها کیف و نوع لباسی که می‌پوشد نماد ساده زیستی او به شمار می‌رود، او که سه ماه رجب، شعبان و رمضان را روزه است، غذایش را به همراه دارد و حتی از خوردن چای دولتی ابا دارد. دکتر شیبانی علی‌رغم عناوین دولتی در وزارت کشاورزی، بنیاد مسکن، دانشگاه تهران، حزب جمهوری اسلامی، مجلس خبرگان قانون اساسی، پنج دوره نمایندگی مجلس و دو دوره عضویت در شورای شهر تهران، چرخ زندگی را با حقوق بازنشستگی دانشگاه تهران می‌چرخاند. به هرحال او صمیمانه ما را پذیرفت.
● آقای دکتر، خودتان را چطور معرفی می‌کنید؟
▪ من اصولا آدم پرحرفی نیستم. ترجیح می‌دهم سوال‌تان را مطرح کنید تا جواب دهم.
● از محل و زمان تولد و خانواده‌تان بگویید.
▪ متولد سال ۱۳۱۰ در تهران هستم. پدرم هدایت‌اله و مادرم فاطمه شیبانی بودند. تمام مدت تحصیل را نیز در تهران بوده‌ام.
● کی وارد دانشگاه شدید؟
▪ سال ۱۳۳۲ وارد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران شدم، البته چون به تناوب به دلیل فعالیت سیاسی به زندان می‌افتادم، سال ۱۳۵۰ فارغ ‌التحصیل شدم. البته سال ۱۳۴۰ درسم تمام شده بود ولی پایان‌نامه را در سال ۱۳۵۰ به اتمام رساندم.
● چه زمانی ازدواج کردید؟
▪ سال ۱۳۴۸ ازدواج کردم.
● حاصل آن؟
▪ یک دختر و دو نوه است.
● همسرتان از شیوه زندگی شما گله‌ای نداشتند؟
▪ نه، ایشان کاملا همراه من بودند. مرتب در زندان برای ملاقات می‌آمدند. او همیشه حامی و در کنار من بود.
● دخترتان چطور؟
▪ مادرش او را به خوبی پروراند. او هم با من همراهی می‌کرد و شکایتی نداشت. حالا هم دبیر دبیرستان است و زندگی خوبی دارد. خدا را شکر، میان من و همسرم هیچ مساله‌ای نبود.
● انگیزه شما در آن سال‌ها چه بود؟
▪ در اساس، حکومت را صالح نمی‌دانستیم و مبارزه با سلطه آنان را تکلیف می‌دانستیم.
● هیچ‌گاه مشکلات، نامرادی‌ها و نارفیقی‌ها شما را خسته نکرد؟
▪ این طور نبود که مشکلات نباشد ولی اصلا من توقعی نداشتم که نداشتن یا نرسیدن به آنها ناراحتم کند. مبارزان اسلامی کمتر می‌بریدند. هیچ‌وقت مایوس نشدم چون دنبال منافعی نبودم.
● در فواصل زندان‌ها چه کار می‌کردید؟
▪ من دانشجوی پزشکی بودم و در این فاصله دوباره به سر کلاس و دانشکده برمی‌گشتم. رییس دانشکده پزشکی مرحوم دکتر حفیظی از من به خوبی حمایت می‌کرد، اکثر استادان بطور عمومی مبارز بودند و کمک می‌کردند. حکومت بیشتر دلش می‌خواست که ما زودتر از دانشگاه خارج شویم.
● چرا اخراجتان نکردند؟
▪ بهانه‌ای برای اخراج نداشتند، مگر اینکه فعالیت‌های سیاسی را بهانه می‌کردند که این موضوع به صلاح خودشان نبود.
● با این حال مسوولیت‌هایی‌هم داشتید؟
▪ بله، پیش از پیروزی انقلاب در شورای انقلاب بودم. مدتی وزیر کشاورزی، پنج دوره نماینده مجلس شورای اسلامی و حال هم که به عنوان نماینده مردم در شورای شهر تهران هستم.
● در این مسوولیت‌ها زمانی که کارها آن طور که می‌‌خواستید پیش نمی‌رفت، چه می‌کردید؟
▪ به واسطه آنچه تصمیم می‌گرفتم و انجام نمی‌شد، به خدا پناه می‌بردم. به هر حال با آموزه‌هایی که از بزرگان دین آموخته بودم، با دستورات امام علی(ع) ناامید و مایوس نشدم.
● واقعیات موجود برای جوانان پزشک را از نزدیک لمس کرده‌اید؟
▪ واقعیت این است که حرفه پزشکی، حرفه مقدسی است و کسانی که به این راه می‌روند، بایدبه این نکته توجه کنند. اغلب پزشکان باید بپذیرند که درآمد بالایی ندارند. به طور معمول در رشته‌های داخلی درآمدهای آن‌چنانی وجود ندارد و تعداد اندکی از پزشکان هستند که درآمدهای بالا دارند. بسیاری از پزشکان نمی‌توانند زندگی مرفهی داشته باشند و در یک سطح معمولی زندگی می‌کنند. البته من زیاد کار پزشکی نمی‌کردم و با حقوق خودم و همسرم زندگی ساده‌ای داشتیم. در اصل ایشان بودند که خرج تراشی نمی‌کردند و قانع بودند.
● به نظرتان جوانان این حرف را می‌پذیرند؟
▪ جوانان باید در انتخاب همسر دقت کنند تا مساله و اختلافی ایجاد نشود. آنها باید توقعات خود را از زندگی پایین بیاورند و ابتدا فکر کرده و بعد ازدواج کنند.
● دختر خودتان چطور، همین کار را کرد؟
▪ بله. دامادم دکتر داروساز است و در زندگی همین شیوه را ادامه دادند.
● دشوارترین مساله برایتان چیست؟
▪ ما نتوانستیم آن اسلامی را که می‌خواستیم پیاده کنیم. ما دلمان می‌خواست الگویی پیاده کنیم که همه راه بگیرند. البته من خودم کسی نبودم، بزرگانی که پیروشان بودیم، این هدف را داشتند. در مجموع جمهوری اسلامی توانسته تا حدی کارهایی انجام بدهد ولی به هر حال ما به خیلی از اهداف خود نرسیدیم.
● در سال‌های پس از انقلاب دوران متفاوتی مانند جنگ، سازندگی و اصلاحات راتجربه کرده‌اید. آیا در حال حاضر مشکلات تفاوتی کرده است؟
▪ البته مشکلات امروز تفاوت‌هایی جزیی با آن زمان دارد. ولی به هر حال مشکلات همیشه هست و روال کار تقریبا یکی است و همیشه کمبودهایی بوده که از دستمان کاری برنمی‌آمده است. برای درخواست‌ها و مطالبات مردم تلاش می‌کردیم. اما هنوز فقر عمومی و مشکلات بسیاری در درمان مردم باقی مانده است.
● سرگرمی شما چیست؟
▪ مطالعه کتاب.
● چه کتاب‌هایی؟
▪ کتاب‌های سیاسی- اعتقادی. از زمانی که زندان بودم، علاقه‌مند به مطالعه تفسیر قرآن شدم که هنوز هم ادامه دارد. اغلب تفاسیر را مطالعه کرده و می‌کنم.
● فوتبال دوست دارید؟ طرفدار تیمی هستید؟
▪ دنبال فوتبال نیستم. دوست ندارم و فرصت هم ندارم. در جوانی بسکتبال بازی می‌کردم. به هر حال در ورزش مهارتی ندارم.
● موسیقی چطور؟
▪ از موسیقی چیز زیادی نمی‌دانم ولی موسیقی سنتی را قبول دارم.
● شعر، سینما، تئاتر را دوست دارید؟
▪ جد مادری من هر هفته جلسات شعرخوانی و بحث ادبی داشتند و من در آن جلسات پذیرایی می‌کردم و مطالبی به گوشم می‌خورد.
● این جلسات سبب ایجاد علاقه به پیگیری شعر در شما نشد؟
▪ راستش مبارزه و بعد مسوولیت‌های اجرایی فرصت باقی نگذاشتند ولی سعدی و حافظ را دوست دارم. سینما هم اوایل می‌رفتم ولی الان هیچ فرصتی ندارم. برادرم هم در تئاتر فعالیت‌هایی داشت و گاهی دعوت می‌کرد و گه‌گاه می‌رفتیم.
● و حرف آخر؟
▪ واقعیت این است که پزشکان باید به وضع موجود اقتصادی خود راضی باشند. دنبال مسایل علمی بوده و مطالعه کنند. دنبال درآمدهای خیلی بالا نباشند، به سرنوشت خود راضی بوده و بدانند که خدا برایشان بهترین را می‌خواهد. شاید ثروت برایشان خیری به همراه ندارد که خدا به آنها نداده است.
دکتر فاطمه خالقی
منبع : هفته نامه سپید


همچنین مشاهده کنید