دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پیامبر (ص ) از ارتداد امت نگران بود


پیامبر (ص ) از ارتداد امت نگران بود
- آیات قرآنی حاكی از آن است كه پیامبر (ص ) در دوران حیات خود از آیندهء جامعهء اسلامی سخت نگران بود و بامشاهدهء یك سلسله حوادث ناگوار این احتمال در ذهن او قوت می گرفت كه ممكن است گروه یا گروههایی پس ازدرگذشت او به دوران جاهلی بازگردند و سنن الهی را به دست فراموشی بسپارند.
این احتمال هنگامی در ذهن او قوت گرفت كه در جنگ احد, وقتی شایعهء كشته شدن پیامبر از طرف دشمن درمیدان نبرد منتشر شد, با چشمان خود مشاهده كرد كه اكثر قریب به اتفاق مسلمانان راه فرار را در پیش گرفته , به كوههاو نقاط دور دست پناه بردند و برخی تصمیم گرفتند كه از طریق تمامس با سركردهء منافقان (عبدالله بن ابی ) از ابوسفیان امان بگیرند. و عقاید مذهبی آنان چنان سست و بی پایه شد كه دربارهء خدا گمان بد بردند و افكار غلط به خود راه دادند. قرآن مجید از این راز چنین پرده بر می دارد:
<و طائفهٔ قد اهمتهم انفسهم یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیهٔ یقولون هل لنا من الامر من شی ء>(آل عمران : ۱۵۳
گروهی از یاران پیامبر چنان در فكر جان خود بودند كه دربارهء خدا گمانهای باطل , به سان گمانهای دوران جاهلیت ,می بردند و می گفتند: آیا چاره ای برای ما هست ؟
قرآن كریم در آیه ای دیگر تلویحاً از اختلاف و دو دستگی یاران رسول خدا (ص ) پس از رحلت او خبر داده ,می فرماید:
<و ما محمد الارسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابكم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئاً و سیجزی الله الشاكرین >(آل عمران : ۱۴۴
محمد فقط پیامبری است كه پیش از او نیز پیامبران آمده اند. آیا اگر بمیرد یا كشته شود شما به افكار و عقایدجاهلیت باز می گردید؟ هر كس عقبگر كند ضرری به خدا نمی رساند و خداوند سپاسگزاری را پاداش نیك می دهد.
این آیه از طرق تقسیم اصحاب پیامبر به دو گروه <مرتجع به عصر جاهلی >و <ثابت قدم و سپاسگزار>تلویحاًمی رساند كه پی از درگذشت پیامبر اكرم (ص ) ممكن است مسلمانان دچار اختلاف و دو دستگی شوند.
- بررسی سرگذشت گروهی كه در سقیفهء بنی ساعده گرد آمده بودند به خوبی نشان می دهد كه در آن روز چگونه از رازها پرده بر افتاد و تعصبهای قومی و عشیره ای و افكار جاهلی بار دیگر خود را از خلال گفت و گوهای یاران
پیامبر (ص ) نشان داد و روشن شد كه هنوز تربیت اسلامی در جمعی از آنان نفوذ نكرده , اسلام و ایمان جزسرپوشی بر چهرهء جاهلیت ایشان نبوده است .
بررسی این واقعهء تاریخی به خوبی می رساند كه هدف از آن اجتماع و آن سخنرانیها و پرخاشها, جز منفعت طلبی نبوده است و هركس می كوشید كه لباس خلافت را, كه باید بر اندام شایسته ترین فرد امت پوشیده شود, بر اندام خودبپوشد. آنچه كه در آن انجمن مطرح نبود مصالح اسلام و مسلمانان بود و تفویض امر به شایسته ترین فرد امت كه باتدبیر خردمندانه و دانش وسیع و روح بزرگ و اخلاق پسندیدهء خود بتواند كشتی شكستهء اسلام را به ساحل نجات رهبری كند.
در آن اوضاع كه عقیدهء اسلامی در قلوب رسوخ نكرده , عادات و تقالید جاهلی هنوز از دماغها بیرون نرفته بود, هرنوع جن داخلی و دسته بندی گروهی مایهء انحلال جامعه و موجب بازگشت بسیاری از مردم به بت پرستی و شرك می شد.
موجهای فتنه را با كشتیهای نجات بشكافید. از ایجاد اختلاف و دو دستگی دوری گزینید و نشانه های فخر فروشی را از سر بردارید... اگر سخن بگویم می گویند بر فرمانروایی حریص است و اگر خاموش بنشینم می گویند از مرگ می ترسد. به خدا سوگند علاقهء فرزند ابوطالب به مرگ بیش از علاقهء كودك به پستان مادر است . اگر سكوت می كنم به سبب علم و آگاهی خاصی است كه در آن فرو رفته ام و اگر شما هم مثل من آگاه بودید به سان ریسمان چاه مضطرب ولرزان می شدید (۱)
علمی كه امام (ع ) از آن سخن می گوید همان آگاهی از نتایج وحشت آور اختلاف و دودستگی است . او می دانست كه قیام و جنگ داخلی به قیمت محو اسلام و بازگشت مردم به عقاید جاهلی تمام می شود.
- هنگامی كه خبر درگذشت پیامبر اكرم (ص ) در میان قبایل تازه مسلمان منتشر شد گروهی از آنها پرچم ارتداد وبازگشت به آیین نیاكان را بر افراشتند و عملاً با حكومت مركزی به مخالفت برخاستند و حاضر به پرداخت مالیات اسلامی نشدند. نخستین كاری كه حكومت مركزی انجام داد این بود كه گروهی از مسلمانان راسخ و علاقه مند را برای ];ّص نبرد با مرتدان بسیج كرد تا بار دیگر به اطاعت از حكومت مركزی و پیروی از قوانین اسلام گردن نهند و در نتیجه اندیشهء ارتداد كه كم و بیش از دماغ قبایل دیگر نیز در حال تكوین بود ریشه كن شود.
علاوه بر ارتداد بعضی قبایل , فتنهء دیگری نیز در یمامه بر پا شد و آن ظهور مدعیان نبوت مانند مسیلمه و سجاح وطلیحه بود.
در آن اوضاع و احوال كه مهاجرین و انصار وحدت كلمه را از دست داده , قبایل اطراف پرچم ارتداد برافراشته ,مدعیان دروغگو در استانهای نجد و یمامه به ادعای نبوت برخاسته بودند, هرگز صحیح نبود كه امام (ع ) پرچم دیگری برافرازد و برای احقاق حق خود قیام كند. امام در یكی از نامه های خود آه به مردم مصر نوشته است به این نكته اشاره می كند و می فرماید:
به خدا سوگند, من هرگز فكر نمی كردم كه عرب خلافت را از خاندان پیامبر (ص ) بگیرد یا مرا از آن باز دارد. مرا به تعجب و انداشت جز توجه مردم به دیگری كه دتس او را به عنوان بیعت می فشردند از این رو, من دست نگاه داشتم .دیدم كه گروهی از مردم از اسلام بازگشته اند وی می خواهند آیین محمد (ص ) را محو كنند. ترسیدم كه اگر به یاری اسلام و مسلمانان نشتابم رخنه و ویرانیی در پیكر آن مشاهده كنم كه مصیبت و اندوه آن بر من بالاتر و بزرگتر ازحكومت چند روزه ای است كه به زودی مانند سراب یا ابر از میان می رود. پس به مقابله با این حوادث برخاستم ومسلمانان را یاری كردم تا آن كه باطل محو شد و آرامش به آغوش اسلام بازگشت .(۲)
در آغاز خلافت عثمان كه شورای تعیین خلافت به نفع عثمان رأی داد, امام (ع ) رو به اعضای شورا كرد و گفت :
همگی می دانید كه من برای خلافت از دیگران شایسته ترم . ولی مادام كه امور مسلمانان رو به راه باشد خلافت رارها می كنم ; هر چند بر من ست شود. و اگر من نسبت به حكومت از خود بی میلی نشان می دهم به جهت درك ثواب وپاداشی است كه در این راه وجود دارد.(۳)
ابن ابی الحدید می گوید:
در یكی از روزهایی كه علی عزلت گزیده , دست روی دست گذاشته بود, بانوی گرامی وی فاطمهء زهرا, او را به قیام و نهضت و بازستانی حق خویش تحریك كرد. در همان هنگام صدای مؤذن به ندای <اشهد ان محمداً رسول الله >بلند];فشد. امام رو به همسر گرامی خویش كرد و گفت : آیا دوست داری كه این صدا در روی زمین خاموش شود؟ فاطمه گفت : هرگز. امام فرمود: پس راه همین است كه من در پیش گرفته ام .(۴)
به سبب اهمیت موضوع , قدری پیرامون آن بحث كرده , نتایج قیام مسلحانهء امام (ع ) را با ارائه اسناد صحیح بررسی می كنیم .
- نهج البلاغه , خطبهء ۵
- نهج البلاغهء عبده , نامهء ۶۲
- نهج البلاغهء عبده , خطبهء ۷۱
- شرح نهج البلاغهء ابن ابی الحدید, ج ۱۱ ص ۱۱۳
صاحب اثر : جعفر سبحانی
منبع : سایت بلاغ
منبع : سایت پیامبر اعظم