شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


حروف هجاء (syllable ) و الفبای یونانی


حروف هجاء (syllable )  و الفبای یونانی
یونانیان اولین ملت خط دار تاریخ هستند و یا بعبارت دیگر اولین ملت ادبی ، حروف و یا خط به معنای امروزی در قرن ۶ قبل از میلاد در یونان مورد استفاده قرار گرفت ، یونانیان موفق شدند هر آنچه که بیان می کردند بصورت حروف نیز به تحریر در بیآورند و این الفبا به مراتب پیشرفته تر از حروف سامی ، hieroglyphe مصری ، خط میخی و یا چینی بود ، یونانیان خواندن را ساده تر کردند ، اگر حروف هجاء (syllable alphabet )را فقط تعداد کمی از متخصصان می توانستند بخوانند الفبا یونانی خواندن را برای مردم عادی نیز میسر نمود ، اما فقط با حروف یونانی نوشتن و خواندن ساده تر نشد بلکه اثر این الفبای یونانی بر ذهن ( mind) و خرد انسان ها غیر قابل انکار است ، فلسفه و فلسفی فکر کردن ( انتزاعی فکر کردن) نتیجه همین الفبای یونانی بود و با حروف میخی و یا مصری امکان نوشتن مقوله های فلسفی نبود و به همین علت نیز ایرانیان و از ایرانیان قدیمی تر مصریان نتوانستند هیچ مبحث فلسفی را به تحریر در بیآورند. و یا یک رابطه دیالکتیکی مابین تفکر یونانی و الفبای آنها وجود داشت که هر دو ، تفکر و خط ، ملزوم یک دیگر شدند. ویژگی و خارق العادگی حروف یونانی انتزاعی و تجریدی (abstrakt ) آن است که قادر است حرف و صحبت را به حروف با صدا و بی صدا ( konsonant ، vokal ) تجزیه کند و این ویژگی را خط میخی و مصری نداشتند (خطوط مصری و میخی فقط دارای حروف بی صدا بودند)، الفبای یونانی می تواند بیان (صحبت ) را به حروف تبدیل نماید. و اصولا یونانیان می توانستند هر چه می شنیدند و هر چه فکر کردند به صورت نوشته نیز در بیآورند ، در الفبای یونانی امکان تشخیص مابین حروف های که از نظر صدا شبیه یک دیگر بودند، بطور مثال تشخیص مابین حروف b و p ، وجود داشت و حروف میخی این امکان تشخیص را به خواننده نمی دادند،
● حروف هجاء (syllable)
بطور مثال برای نوشتن صدای ( Li ) شکل بیضی مورد استفاده قرار می گرفت
و می توان این نظریه را ابراز داشت که اولین انقلاب فرهنگی بشر کشف ( ساختن ) سیستم خط یونانی بود.
یک مقایسه از دو اثر حماسی قدیمی ( منظومه homer و gilgamesh ) ، که هر دو یک داستانی را که اول نقل شده بودند ( orally literary) و بعد نوشته شدند ، برتری الفبا یونانی بر خط میخی نشان می دهد ( gilgamesh به خط میخی نوشته شده است ) در هر دو منظومه داستان یک سیلاب نیز نقل شده است ( نوشته شده است) ، در اشعار gilgamesh می بایست شاعر برای بیان سیلاب لغت ها مشابه ی را به مراتب بیشر از homer تکرار کند و بدین معنا که homer از حروف کمتری برای نقل سیلاب استفاده کرده است. هیچ سیستم خطی به جز الفبای یونانی قادر به جذب و نوشتن اشعار نقلی ( شفاهی ) نبود ، با الفبای یونانی این امکان به وجود آمد که داستان شفاهی را بدون کوتاه و خلاصه کردن آن به تحریر در آورد ، homer داستان جنگ ترویا را شنیده بود که حداقل ۴۰۰ سال قبل از تولد شاعر یعنی در سال ۱۲۰۰ قبل از میلاد اتفاق افتاده بود ( تاریخ تولد homer سال ۸۰۰ قبل از میلاد تخمین زده می شود ) و بطور مثال اگر همین داستان جنگ ترویا را برای یک نویسنده مصری و یا یک ایرانی در زمان هخامنیشیان نقل شده بود آنها نمی توانستند این داستان را با حروف خود بطور کامل به تحریر در بیآورند. و به همین علت می توان این نظریه را بیان کرد که نوشته جنگ ترویا یک اثر واقعی ادبی میباشد و در صورتیکه ادبی بودن منظومه gilgamesh مورد سوال است.
اما اینکه یک جامعه گفته های شفاهی خود را به یک سند کتبی ( ادبی ) تبدیل کند فقط در یونان باستان اتفاق افتاد ، معمولا روایت های کتبی و شفاهی زمانی محدود موازی با یک دیگر گفته و نوشته می شوند تا اینکه روایت های کتبی بر داستان های شفاهی غلبه می کنند و این گفته ها ( شفاهی ) پس از مدتی به خرافات و یا اسطوره تبدیل می گردند و یا اینکه فراموش می شوند ، یونانیان اسناد و یا گفتار شفاهی و بیانی گذشتگان را به نوعی زیبا و منطقی به تحریر در آوردند که حتی باز گو کننده واقعیات تاریخی نیز هستند: منظومه homer که نخست بصورت orall باز گو می شد هم به نوعی زیبا توسط homer نگارش شده است هم نشان دهنده بخشی از تاریخ واقعی و نه اسطوریه یونانیان است. و اما عوامل اجتماعی نیز تاثیر بر پیدایش و یا کشف خط یونانی گذاشتند و یک مقایسه مابین شرائط جامعه های یونانی و بابلی در سده های قرن ۶ - ۸ قبل از میلاد بخوبی فرق مابین خط میخی و الفبا یونانی را روشن می سازد ، در بابل خط و یا نوشته در مرحله اول در خدمت قدرت بود و به وسیله نوشته اوامر پادهشاهان به زیر دستان ابلاغ می گردید ( در مصر و برای قوم یهود نیز به هم چنین ) ، نوشته بخشی از بوروکراسی سیاسی و اقتصادی بشمار می رفت ، نوشته در بابل قانون را بازتاب می کرد و در صورتیکه که در یونان نوشته در مرحله اول در امور هنری و فلسفی به کار گرفته شد ، و این اختلاف مهمی است که حروف ، الفبا در خدمت ماموران دولتی برای امر و نهی قرار گیرد و یا اینکه یک آواز خوان و یا یک شاعر از حروف بهره گیری کنند. حروف در اسرائیل قدیم در رابطه با کتاب مقدس تورات قرار داشت و مذهبی شده بود و در صورتیکه برای یونانیان یک سند ملی مذهبی به وجود نیامد و منظومه های Homer برای یونانیان نه تورات شدند و نه انجیل و به زبان دیگر: در یونان حروف و کتاب به استبداد مذهبی ، دولتی تبدیل نگردیدند . در اسرائیل و بطور کلی در شرق حروف مقدس شدند که امکان فهم آن ها نیز فقط در اختیار کشیشان قرار گرفت و فقط این مبلغان دینی بودند که ادعا می کردند که آگاهی و اطلاع از تاریخ دنیا از سر آغاز تا آخر آن را دارند و هیچگونه شک و تردید در صحت این آثار مقدس نیز نباید به وجود بیآید و هیچ کس نیز قادر به تغییر این حروف مقدس نیست ، چرا که این حروف خدائی اند ( در دین یهود ۲۲ کتاب مقدس وجود دارد که ۵ تا از آنها به حضرت عیسی نسبت داده می شود که شامل قانون و شرح تاریخ است و مابقی را دیگر پیغمبران دین یهود نوشته اند که تاریخ مابین حضرت عیسی تا اواسط دوره هخامنیشان را در برمی گیرد ) و اما در یونان کتابی مقدس به تحریر در نیآمد که ادعای دست یابی به حقیقت را کرده باشد ، در یونان نه فقط یک کتاب بلکه کتابهای متعددی نوشته شدند که نه تاریخ بشری را از سر اغاز تا انتها را بازگو می کردند و نه حقیقت را به اطلاع انسان ها می رساندند و هر کتاب در تضاد با کتاب دیگری بود و اصولا این نوشته های یونان قدیم حقیقت و واقیعت را جستجوی نمی کردند و بیشتر زیبائی نوشته و تاثیر اجتماعی آن برای نویسنده حائز اهمیت بود. در شرق حروف سنت و گذشته را بازگو می کردند که در واقع تکرار مکررات بود ، در صورتیکه هنرمند و نویسنده یونانی از آزادی نوشتن برخوردار بودند که مبحث جدیدی را نیز بنویسند که در ارتباط با سنت نبود و اختلاف با نوشته ها قبلی داشتند : در یونان نوشته به هنر تبدیل گردید و در بابل ( در شرق ) به قدرت و برای مطیع کردن زیر دستان مورد استفاده قرار گرفت.
منبع : فلسفه تاریخ