شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

پدرها هیچ وقت از جنگ برنمی‌گردند


پدرها هیچ وقت از جنگ برنمی‌گردند
● (یادداشتی بر فیلم به نام پدر)
حاتمی‌كیا خود را در «به نام پدر» در مركز یك مثلث عاطفی قرار داده و داستان رزمنده‌ای دیروز و مهندس باستان‌شناسی امروز را روایت می‌كند.
شاید حرف‌های حاتمی كیا را در سكانس گفت و گوی شفیعی با دخترش «حبیبه» بتوان نقطه نظر وی از ساخت این فیلم دانست.در این سكانس «حبیبه» رو به پدرش اصرار دارد كه جنگ تمام نشده و او هم درگیر این جنگ شده است.
«حاتمی كیا» دراین سكانس از منظر یك راوی وارد ماجرای عاطفی یك پدر - یك رزمنده - با دخترش می‌شود و نسل جدید را هم درگیر جنگ می‌كند. این اتفاق زمانی به اوج می‌رسد كه مهندس شفیعی متوجه می‌شود، پای دخترش روی همان مین‌هایی رفته كه او در زمان جنگ آنها را كاشته است. در واقع از مجموع تمام این رویدادها و از پشت چشم شیشه‌ای حاتمی كیا تبعات جنگ بر نسل جدید تصویر می‌شود.
"به نام پدر" با شكافتن زمین و یافتن یك اثر باستانی (پیكان جنگی) آغاز می‌شود؛ حاتمی كیا در این فیلم با كاووش در تاریخ، یك باره قصه جنگ را از اعماق خاك بیرون می‌كشد و با انفجاری از یك مین، وارد ماجرا می‌شود و این قصه را با پرواز چند هواپیمای جنگی بر فراز میدان مین وارد سیاهی می‌ شود و این پرسش را برای تماشاگرش مطرح می‌كند كه آیا جنگ دیگری در راه است كه باید مراقب تبعات آن بود؟
حاتمی كیا با "به نام پدر" آن چنان كه باید و شاید نتواند توقعات تماشاگرانش را برآورده كند، شاید بدین خاطر كه حاتمی كیا در همان نگاه تراژیك خود به جنگ، آدم هایی مشابه را خلق كرده است و البته استفاده از پرویز پرستویی هم این ذهنیت را دو چندان كرده است.
شاید اگر حاتمی كیا می‌توانست داستانی نو را همچون "آژانس شیشه‌ای " با همان جذابیت و بدعت خلق كند،یك بار دیگر می‌توانست یكی دیگر از آثار ماندگار سینمای كشورمان را در كارنامه خود داشته باشد.
شخصیت مهندس ناصر شفیعی مثل راشد(موج مرده) یا حاج كاظم(آژانس شیشه ای) شبیه نیست اما همانند آنان پرداخت شده است؛شاید بازی پرویز پرستویی در این نقش ها به بروز چنین امری دامن زده است.از سوی دیگر آدمهای حاتمی كیا هموراه در یك تراژدی دوار گرفتار جامعه ای هستند كه آنان را فراموش كرده و با آنان رفتاری زشت و طرد كننده دارد.
به نظر می رسد این نوع نگاه در شخصیت های آثار قبلی حاتمی كیا در این فیلم هم به خوبی دیده می شود.ناصر شفیعی هم در این فیلم تحت تعقیب گروهی از افراد جامعه است و همانند فیلمهای دیگر حاتمی كیا حتی از سوی همرزمانش مورد ظلم واقع شده است.
شاید بتوان گفت:سینمای حاتمی كیا با «آژانس شیشه ای» به اوج رسید و در فیلمهای دیگر تكرار شد.شخصیت حاج كاظم شكل های دیگری گرفت و با موقعیت های متفاوت به نمایش درآمد؛اما نمی توان انكار كرد كه بغض شخصیتهای حاتمی كیا در فیلمهای او نمی تركند.
مثلث(پدر،دختر،مادر) حاتمی كیا یك هشدار است.همان طور كه «راحله» همسر ناصر، خطاب به او می گوید:تمام ما روی مین هستیم؛من،تو و دخترمان.هشدار حاتمی كیا این موقعیت را تشدید می كند كه جنگ همچنان ادامه دارد و آدمهای جنگ همچنان در جنگ به سر می برند.
● فیلم از نگاه كارگردان
من نمی‌خواهم بگویم نسل سوم با نسل جنگ مشكل دارد. یك جاهایی درام ایجاب می كند كه بین این دو نسل چالش ایجاد شود البته چالش هم وجود دارد. همیشه نسل سوم سئوالاتی از نسل جنگ داشته كه نیاز به جواب دارد. ضمن این كه فكر نمی‌كنم فیلم من سینمای جنگ باشد بلكه سینمای اجتماعی است كه تبعات جنگ را مطرح می‌كند.
وی تاكید كرد:نسل جنگ، بدهكار نسل سوم نیست اما قاعده است كه نسل های قبلی همیشه بدهكار نسل پیشین خود باشند. جوان های ما جنگ را ندیده اما تبعاتش را متحمل می‌شود
.فیلم من اگر در سطح مسئله باقی بماند كه موفق نبوده است.اما قصد من نگاه دقیق بر وضعیت دور و برمان است. خودم در جنگ بودم و می دانم كه شرایطی جدیدی به وجود آمده اما اگر به آینده با تجربه گذشته نگاه كنیم دچار معضلات پیشین نمی‌شویم.

نویسنده :عباس حبیبی
منبع : سایت خبری ـ تحلیلی سینمای ما