چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

مرگ برازندهٔ او است - DEATH BECOMES HER


مرگ برازندهٔ او است - DEATH BECOMES HER
سال تولید : ۱۹۹۲
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : یونیورسال
کارگردان : رابرت زمکیس
فیلمنامه‌نویس : مارتین دانوون و دیوید کوپ
فیلمبردار : دین کیوندی
آهنگساز(موسیقی متن) : آلن سیلوستری
هنرپیشگان : مریل استریپ، بروس ویلیس، گلدی هاون، ایزابلا روسلینی، سیدنی پولاک، ایان اوگلوی، آدام استروک و نانسی فیش
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۴ دقیقه


ـ سال ۱۹۷۸. ̎هلن شارپ̎ رمان‌نویس (هاون) با نامزدش، ̎ارنست منویل̎ (ویلیس)، یک جراح پلاستیک مشهور در برنامهٔ افتتاحیه یک نمایش که صمیمی‌ترین دوست ̎هلن̎، ̎مادلین اشتن̎ (استریپ) در آن بازی دارد، شرکت می‌کنند. خود برنامه با استقبال روبه‌رو نمی‌شود ولی در عوض ̎ارنست̎ آنچنان از ̎مادلین̎ خوشش می‌آید که ̎هلن̎ را رها کرده و با او ازدواج می‌کند. هفت‌ سال بعد، ̎هلن̎ که هنوز در حال توطئه‌چینی بر ضد آن دو است، در یک بیمارستان روانی بستری می‌شود؛ هفت سال بعدتر، ̎ارنست̎ و ̎هلن̎ که زیاد هم از زندگی خود راضی نیستند، در هالیوود زندگی می‌کنند: ̎ارنست̎ حالا مأمور کفن و دفن شده و ̎مادلین̎ هم سالیان دراز است در فیلمی بازی نکرده است. وقتی دعوت‌نامه‌ای به دست ̎مادلین̎ و ̎ارنست̎ می‌رسد که آنان را به شرکت در مراسم ̎معرفی̎ آخرین کتاب ̎هلن̎ دعوت کرده، تعجب می‌کنند؛ پیش از آن ̎مادلین̎ سری به ̎سالن زیبائی̎ خود می‌زند. ̎شاگال̎ (اوگلوی)، صاحب آنجا به او پیشنهاد می‌کند به دیدن دوستش، ̎لایل فون رومان̎ (روسیلنی) برود که متخصص زیبائی است؛ ولی ̎مادلین̎ سر باز می‌زند. موقع مراسم، ̎مادلین̎ از این که می‌بیند، ̎هلن̎ خیلی جوان‌تر، موفق‌تر و سرحال‌تر به نظر می‌رسد، تعجب می‌کند. بنابراین به سراغ ̎لایل̎ می‌رود و او هم اکسیر زندگی به او می‌دهد و ̎مادلین̎ هم تا ته آن را می‌خورد. ̎لایل̎ مرموز به او هشدای می‌دهد که باید مواظب خودش باشد و بداند که پس از ده سال ناپدید خواهد شد. در این بین، ̎هلن̎ ، ̎ارنست̎ را متقاعد می‌کند که ̎مادلین̎ را به قتل برساند. در دعوای بین ̎ارنست̎ و ̎مادلین̎، ̎مادلین̎ به پائین‌ پله‌ها می‌افتد و گردنش می‌شکند. ̎ارنست̎ که فکر کرده ̎مادلین̎ مرده، به ̎هلن̎ زنگ می‌زند و راهنمائی می‌خواهد. اما ̎مادلین̎ دوباره زنده می‌شود و ̎ارنست̎ او را به بیمارستان می‌برد. ̎مادلین̎ که به ̎ارنست̎ و ̎هلن̎ شک کرده، به طرف ̎هلن̎ تیراندازی می‌کند. اما ̎هلن̎ هم زنده می‌ماند. حالا هر دو زن که فهمیده‌اند از یک اکسیر استفاده کرده‌اند، آشتی می‌کنند. ̎هلن̎ و ̎مادلین̎ ارنست̎ را نزد ̎لایل̎ می‌برند. اما ̎ارنست̎ از خوردن اکسیر سر باز می‌زند. سی‌وهفت سال بعد ̎ارنست̎ می‌میرد. پس از مراسم ترحیم، ̎مادلین̎ و ̎هلن̎ روی راه‌پله‌های کلیسا سر می‌خورند و هزار تکه می‌شوند.
ـ دو سال پس از آخرین بازگشت به آینده، زمیکس به همان فضائی باز می‌گردد که نشان داده دلبستگی‌های فراوانی به آن دارد؛ یک نوع کمدی سرشار از اتفاق و حادثه که البته در پس زمینهٔ داستانی کاملاً تلخ و سیاه است. در واقع همین فضاست که دو سال بعد در فارست گامپ تکرار می‌شود و موفقیت‌ فراوانی برای سازنده‌اش به همراه دراد. در مرگ برازندهٔ او است داستان حول یک انتقام می‌چرخد ولی نکته همین‌جاست: زمکیس آنقدر همه چیز را ساده و راحت برگزار می‌کند که تازه پس از پایان فیلم تماشاگر می‌تواند فکر کند موضوع اصلی فیلم چه چیزی بوده است. فیلم کلکسیونی از بازی‌های به یاد ماندنی دارد. خصوصاً در مورد استریپ و البته هاون که مثل همیشه جذاب است. حضور ویلیس، با سبیلی بامزه پس از بازی در دو قسمت جان سخت‌ها از دیگر نکات حاشیه‌ای فیلم است.