جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دلیل بزرگداشت اربعین


دلیل بزرگداشت اربعین
اعتبار اربعین امام حسین (علیه السلام) از قدیم الایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین (علیه السلام) شناخته شده است . کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی از روایات فراوان در باره تقویم مورد نظر شیعه در باره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه وعبادت است ، ذیل ماه صفر می نویسد.
روز ۲۰ صفر یعنی اربعین زمانی است که حرم امام حسین (علیه السلام) یعنی کاروان اسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند و روزی است که جابر بن عبدالله بن حرام انصاری ، صحابی رسول خدا (ص )، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آن حضرت را زیارت کرد.
در این روز زیارت امام حسین (علیه السلام) مستحب است واین زیارت ، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (ع ) روایت شده که فرمود:
علامات مؤمن پنج تاست :
۱ ) خواندن ۵۱ رکعت نماز در شبانه روز، نمازهای واجب و نافله و نماز شب
۲)زیارت اربعین
۳)به دست کردن انگشتری دردست راست
۴) برآمدن پیشانی از سجده
۵) بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم در نماز .
این مطلبی است که شیخ طوسی ، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرن پنجم در باره اربعین آورده است . طبعا بر اساس اعتباری که این روز میان شیعیان داشته است ، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست ، شیعیان به حرمت آن ، زیارت اربعین می خوانده اند و اگر می توانسته اند مانند جابر بر مزار امام حسین (علیه السلام) گرد آمده و آن امام را زیارت می کردند. این سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست و شاهدیم که میلیون ها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر مزار امام حسین (ع) جمع می شوند.
در اینجا و در ارتباط با اربعین چند نکته را باید توضیح داد.
۱) عدد چهل
نخستین مسئله ای که در ارتباط با اربعین جلب توجه می کند، تعبیر اربعین در متون دینی است . ابتدا باید نکته ای را به عنوان مقدمه یادآور شویم :
اصولا باید توجه داشت که در نگرش صحیح دینی ، اعداد نقش خاصی به لحاظ عدد بودن ، در القای معنا و منظوری خاص ندارند، به این صورت که کسی نمی تواند به صرف این که در فلان مورد یا موارد، عدد هفت یا دوازده یاچهل یا هفتاد به کار رفته ، استنباط و استنتاج خاصی داشته باشد. این یادآوری ، از آن روست که برخی از فرقه های مذهبی ، بویژه آنها که تمایلات باطنی گری داشته یا دارند و گاه و بیگاه خود را به شیعه نیز منسوب می کرده اند، و نیز برخی از شبه فیلسوفان متاثر از اندیشه های انحرافی و باطنی و اسماعیلی ، مروج چنین اندیشه ای در باره اعداد یا نوع حروف بوده وهستند.
در واقع ، بسیاری از اعدادی که در نقل های دینی آمده ، می تواند بر اساس یک محاسبه الهی باشد، اما این که این عدد در موارد دیگری هم کاربرد دارد و بدون یک مستند دینی می توان از آن در سایر موارد استفاده کرد، قابل قبول نیست . به عنوان نمونه ، در ده ها مورد در کتاب های دعا، عدد صد بکار رفته که فلان ذکر را صد مرتبه بگویید، اما این دلیل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمی شود. همینطور سایر عددها. البته ناخواسته برای مردم عادی ، برخی از این اعداد طی روزگاران ، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوء استفاده هایی هم از آن ها می شود.
تنها چیزی که در باره برخی از این اعداد می شود گفت آن است که آن اعداد معین نشانه کثرت است . به عنوان مثال ، در باره هفت چنین اظهار نظری شده است . بیش از این هرچه گفته شود، نمی توان به عنوان یک استدلال به آن نظر کرد.
▪ عدد اربعین در متون دینی
یکی از تعبیرهای رایج عددی ، تعبیر اربعین است که در بسیاری از موارد به کار رفته است . یک نمونه آن که سن رسول خدا (ص ) در زمان مبعوث شدن ، چهل بوده است . گفته شده که عدد چهل در سن انسان ها، نشانه بلوغ و رشد فکری است . گفتنی است که برخی از انبیاء در سنین کودکی به نبوّت رسیده اند.
از ابن عباس گویا به نقل از پیامبر (ص ) نقل شده که اگر کسی چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلی آمده است که ، مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پی آخرت خواهند رفت . (مجموعه ورام ، ص ۳۵)
در قرآن آمده است میقات موسی با پروردگارش در طی چهل روز حاصل شده است .
اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات فراوان دیگر آمده ، سبب تالیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل حدیث و شرح و بسط آنها شده است . در این نقل ها آمده است که اگر کسی ازامّت من ، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینش از آنها بهره برد، خداوند درروز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد.
نیز در روایت است کسی که چهل روز طعام حلال بخورد،خداوند قلبش را نورانی می کند. نیز رسول خدا(ص) فرمود:
کسی که لقمه حرامی بخورد، تا چهل روز دعایش مستجاب نمی شود. (مستدرک وسائل ، ج ،۵ ص ۲۱۷).
اینها نمونه ای از نقلهایی بود که عدد اربعین در آنها به کار رفته است .
۲ ) اربعین امام حسین (علیه السلام)
باید دید در کهن ترین متون مذهبی ما،از اربعین چگونه یاد شده است . به عبارت دیگر دلیل بزرگداشت اربعین چیست ؟
باید گفت ، در منابع به این روز به دو اعتبار نگریسته شده است .
نخست روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند.
دوم روزی که جابر بن عبدالله انصاری ، صحابی پیامبر خدا (ص ) از مدینه به کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع ) را زیارت کند. شیخ مفید (م ۴۱۳) درمسار الشیعه که در ایام موالید و وفیات ائمه اطهار علیهم السلام است ، اشاره به روز اربعین کرده و نوشته است :
این روزی است که حرم امام حسین (علیه السلام) از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. نیز روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین (علیه السلام) وارد کربلا شد.
۳ ) بازگشت اسیران به مدینه یا کربلا
نقلی دیگر، اربعین بازگشت اسرا از شام را به کربلا تعیین کرده است . تا اینجا، از لحاظ منابع کهن ، باید گفت اعتبار سخن نخست بیش از سخن دوم است . با این حال ،علامه مجلسی پس از نقل هر دو این ها، اظهار می دارد:
احتمال صحت هردوی اینها (به لحاظ زمانی ) بعید می نماید. (بحار ج ،۱۰۱ ص ۳۳۴ ۳۳۵) ایشان این تردید را در کتاب دعایی خود زاد المعاد هم عنوان کرده است . با این حال ، درمتون بالنسبه قدیمی ، مانند لهوف و مثیرالاحزان آمده است که اربعین ، مربوط به زمان بازگشت اسرا، از شام به کربلاست . اسیران ، از راهنمایان خواستند تا آنها را از کربلا عبور دهند.
باید توجه داشت که این دو کتاب ،در عین حال که مطالب مفیدی دارند، ازجهاتی ، اخبار ضعیف و داستانی هم دارند که برای شناخت آنها باید با متون کهن تر مقایسه شده و اخبار آنها ارزیابی شود.
۴ ) میرزا حسین نوری و اربعین
علامه میرزا حسین نوری از علمای برجسته شیعه ، و صاحب کتاب مستدرک الوسائل در کتاب لؤلؤ و مرجان در آداب اهل منبر به نقد و ارزیابی برخی ازروضه ها و نقل هایی پرداخته که به مرور در جامعه شیعه رواج یافته و به نظر وی از اساس ، نادرست بوده است . ظاهرا وی در دوره اخیر نخستین کسی است که به نقد این روایت پرداخته و دلایل متعددی در نادرستی آن اقامه کرده است.
ایشان این عبارت سید بن طاوس در لهوف را نقل کرده است که اسرا در بازگشت از شام ، از راهنمای خود خواستند تا آنها را به کربلا ببرد؛ و سپس به نقد آن پرداخته است . (لؤلؤ و مرجان ، ص ۱۵۲) داستان از این قرار است که سید بن طاوس در لهوف خبر بازگشت اسرا را به کربلا در اربعین نقل کرده است . در آنجا منبع این خبر نقل نشده و گفته می شود که وی در این کتاب مشهورات میان شیعه را که در مجالس سوگواری بوده ، درآن مطرح کرده است . اما همین سید بن طاوس در اقبال الاعمال با اشاره به این که شیخ طوسی در مصباح می گوید اسرا روز اربعین از شام به سوی مدینه حرکت کردند و خبر نقل شده در غیر آن که بازگشت آنان را در اربعین به کربلا دانسته اند، در هر دو موردتردید می کند. تردید او از این ناحیه است که ابن زیاد مدتی اسرا را در کوفه نگه داشت. با توجه به این مطلب و زمانی که در این نگه داشته صرف شده و زمانی که در مسیر رفت به شام و اقامت یک ماهه در آنجا و بازگشت مورد نیاز است ، بعید است که آنان در اربعین به مدینه یا کربلا رسیده باشند.
ابن طاوس می گوید: این که اجازه بازگشت به کربلا به آنها داده باشد، ممکن است ، اما نمی توانسته در اربعین باشد. در خبر مربوط به بازگشت آنان به کربلا گفته شده است که همزمان با ورود جابر به کربلا بوده و با او برخورد کرده اند .
ابن طاوس در این که جابر هم روز اربعین به کربلا رسیده باشد، تردید می کند. (اقبال الاعمال ، ج ،۳ ص ۱۰۱). این ممکن است که ابن طاوس لهوف را در جوانی و اقبال را در دوران بلوغ فکری تالیف کرده باشد. در عین حال ممکن است دلیل آن این باشد که آن کتاب را برای محافل روضه خوانی و این اثر را به عنوان یک اثر علمی نوشته باشد. دلیلی ندارد که ما تردید های او را در آمدن جابر به کربلا در روز اربعین بپذیریم. به نظر می رسد منطقی ترین چیزی که برای اعتبار اربعین در دست است همین زیارت جابر در نخستین اربعین به عنوان اولین زایر است.
۵ ) شهید قاضی طباطبائی و اربعین
شهید محراب مرحوم حاج سید محمدعلی قاضی طباطبائی رحمه الله علیه ، کتاب مفصلی با نام تحقیق در باره اولین اربعین حضرت سید الشهداء در باره اربعین نوشت که اخیرا هم به شکل تازه و زیبایی چاپ شده است. هدف ایشان از نگارش این اثر آن بود تا ثابت کند، آمدن اسرا از شام به کربلا در نخستین اربعین ، بعید نیست . این کتاب که ضمن نهصد صفحه چاپ شده ، مشتمل بر تحقیقات حاشیه ای فراوانی در باره کربلاست که بسیارمفید و جالب است . اما به نظر می رسد در اثبات نکته مورد نظر با همه زحمتی که مؤلف محترم کشیده ، چندان موفّق نبوده است . ایشان درباره این اشکال که امکان ندارد اسرا ظرف چهل روز از کربلا به کوفه ،از آنجا به شام و سپس از شام به کربلا بازگشته باشند، هفده نمونه از مسافرت ها ومسیرها و زمان هایی که برای این راه در تاریخ آمده را به تفصیل نقل کرده اند. دراین نمونه ها آمده است که مسیر کوفه تا شام و به عکس از یک هفته تا ده دوازده روز طی می شده و بنابر این ، ممکن است که در یک چهل روز، چنین مسیررفت و برگشتی طی شده باشد. اگر این سخن بیرونی هم درست باشد که سر امام حسین (علیه السلام) روز اول صفر وارد دمشق شده ، می توان اظهار کرد که بیست روز بعد، اسرا می توانستند در کربلا باشند. باید به اجمال گفت : بر فرض که طی این مسیر برای یک کاروان ، در چنین زمان کوتاهی ، با آن همه زن و بچه ممکن باشد، باید توجه داشت که آیا اصل این خبر در کتاب های معتبر تاریخ آمده است یانه .
تا آنجا که می دانیم ، نقل این خبر در منابع تاریخی ، از قرن هفتم به آن سوی تجاوز نمی کند. به علاوه ، علمای بزرگ شیعه ، مانند شیخ مفید و شیخ طوسی ، نه تنها به آن اشاره نکرده اند، بلکه به عکس ِ آن تصریح کرده و نوشته اند: روز اربعین روزی است که حرم امام حسین (علیه السلام) وارد مدینه شده یا از شام به سوی مدینه خارج شده است . آنچه می ماند این است که نخستین زیارت امام حسین (علیه السلام) در نخستین اربعین، توسط جابر بن عبدالله انصاری صورت گرفته است و از آن پس ائمه اطهار علیهم السلام که از هر فرصتی برای رواج زیارت امام حسین (علیه السلام) بهره می گرفتند، آن روز را که نخستین زیارت در آن انجام شده ، به عنوان روزی که زیارت امام حسین (علیه السلام) در آن مستحب است ، اعلام فرمودند.متن زیارت اربعین هم ازسوی حضرت صادق علیه السلام انشا شده و با داشتن آن مضامین عالی ،شیعیان را از زیارت آن حضرت در این روز برخوردار می کند. اهمیت خواندن زیارت اربعین تاجایی است که از علائم شیعه دانسته شده است . این زیارت ، به جهاتی مشابه برخی از زیارات دیگر است ، اما از آن روی که مشتمل بر برخی از تعابیر جالب در زمینه هدف امام حسین از این قیام است ، دارای اهمیت ویژه می باشد.
رسول جعفریان
منبع : روزنامه جوان