جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا


کشف دوباره هنر اسلامی


کشف دوباره هنر اسلامی
● نگاهی به هنر دینی و نقش آن در گسترش فعالیتهای فرهنگی خارج از كشور
استفاده مناسب از هنر و ترویج فرهنگ و تمدن اسلامی با بهره گیری از توانایی های بالقوه در هنر دینی، علاوه بر آنكه می تواند پاسخ مناسبی برای مقابله با تهدیدات فرهنگی غرب بشمار آید، فرصت مناسبی برای معرفی و ترویج فرهنگ غنی كشورمان مهیا می سازد.
نگاه زیبا شناسانه به دین با استفاده از توانایی های بالقوه در هنر دینی، می تواند ما را به این مهم رهنمون سازد.
نوشتاری كه در پیش رو داریم درصدد است تا به بررسی هنر دینی و نقش آن در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی در فعالیت های فرهنگی خارج از كشور، بپردازد. بدیهی است معرفی و ترویج دین مبین اسلام باتوجه به ظرافت و زیبایی منحصر به فرد آن می تواند نقش قابل ملاحظه ای در جذب افكار عمومی مردم جهان ایفا نماید. از این رو قبل از بیان هر چیز لازم است ابتدا به توضیح برخی از مفاهیم كلیدی از قبیل هنر، هنرمند، دین و هنر دینی بپردازیم تا بدین طریق بتوانیم به معرفی و اهمیت جایگاه هنر دینی در فعالیت های فرهنگی خارج از كشور دست یابیم.
▪ هنر و مفاهیم مربوط به آن:
امروزه رایج ترین اصطلاحی كه در زمینه هنر بكار برده می شود، عبارت است از: «كار نیكی كه به حد كمال صورت پذیرفته». در فرهنگ یونانی كلمه هنر بیانگر «تكنیك و فن» است و به معنای ایجاد كردن، بنا كردن، ساختن و فرم دادن مورد استفاده قرار می گیرد. در تاریخ تمدن و فرهنگ ایرانی هیچگاه هنر به معنای فن و تكنیك مورد استفاده قرار نگرفته بلكه از آن بعنوان یك تفكر، حكمت و فضیلت استفاده گردیده است، به عنوان مثال می توان به قسمتی از اوستا اشاره نمود كه آمده است:
«تو با هنر خویش، نیكان را از بدان بازخواهی شناخت.»
از سویی دیگر در اصطلاح شرقی هنر به یك امر درونی اطلاق می گردد و معنای تزكیه می یابد و در فرهنگ شرق بین هنر و عرفان رابطه ناگسستنی وجود دارد. لیكن در فرهنگ غرب، هنر به یك امر برونی اطلاق می گردد و معنای ایجاد كردن به خود می گیرد و برخلاف فرهنگ شرقی، هنر جای خود را به جادو و خیال انگیزی می دهد. از این رو می توان دریافت كه هنر، دارای معانی مختلفی می باشد. با كمی تأمل در انشقاق معانی این كلمه، این نتیجه بدست می آید كه علت این امر، شكاف میان فرهنگ های مختلف است. حال باتوجه به آشنایی مختصر با واژه هنر، زمان آن فرا رسیده كه تأملی بر واژه هنرمند نماییم.
هنرمند كسی است كه به یك سری از اشتراق ها و انفتاح ها در درون خویش رسیده باشد. بدیهی است باتوجه به تمایز موجود در معنای واژه هنر، هنرمند نیز از دو دیدگاه مورد بررسی قرار می گیرد.
الف) دیدگاه هنرمند غربی:
باتوجه به معانی هنر در فرهنگ غرب، هنر نیز از منظر هنرمند غربی نسبتی با خیال و جادو دارد و هنرمند در فرهنگ غرب بایستی حتماً خیال انگیز باشد. مانند هفائستوس، خدای آهن یا زئوس، خدای ناپاكی ها و یا آفرودیته خدای زیبایی ها. از این رو هنرمند در فرهنگ غربی به قدرت خیال، هنرمند است و بدنبال ایجاد شگفتی و حیرانی درنظر مخاطب می باشد. بنابراین در فرهنگ و اندیشه غربی هنرمند می بایست دارای قدرت تركیب باشد، نه تجزیه یعنی حقیقت علم از منظر هنرمند غربی در تركیب آن است نه در تجزیه آن۱.
ب) دیدگاه هنرمند شرقی:
در اندیشه هنرمند شرقی، هنرمند خالق نیست بلكه كاشف است و بعبارتی دیگر هنرمند شرقی پرده اسرار را كنار می زند و هنر به صاحب اثر كه ذات اقدس حضرت احدیت است باز می گردد و این بدان معناست كه خالق جهان، صاحب هنر است و هنرمند پرده اسرار را گشوده است.
هر كو نكند فهمی زین كلك خیال انگیز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
از این رو باتوجه به دیدگاه هنرمند شرقی نسبت به هنر و هنرمند، درمی یابیم علت آنكه هنرمند شرقی زیر بسیاری از آثار نفیس هنری و قدسی- عباراتی از قبیل الحقیر، المعاصی و... درج می نماید بدان دلیل است كه هنرمند شرقی از نقطه نظر باور خویش به خود این اجازه را نمی دهد كه نامش را در زیر اثر قلمی نماید زیرا كه صاحب آن اثر را ذات اقدس الهی می داند و خود را گنه كاری ناتوان كه نتوانسته حقیقت اثر را بدرستی فاش نماید.
به اعتقاد هنرمند شرقی ناپاكی همیشه از ناظر است نه از منظر. باور هنرمند شرقی این است كه هنرمند ابتدا می بایست تأمل كند و حامل معنا شود و معنا در ذهن و روح آن نقش ببندد و پس از آن صورت ملكوتی نقش بسته در ذهن خود را تنزل دهد و به مرتبه خیال درآورد و سپس بدان حس ببخشد، آنگاه توسط ابزار موجود حقیقت آن را در قالب یك اثر هنری فاش نماید.
● جایگاه هنر دینی در فرهنگ ایران:
ایران در سراسر قرون متمادی تاریخ اسلام، یكی از مهمترین كانون های تمدن، به ویژه تمدن اسلامی بوده است. در این سرزمین می توان مبانی هنر دینی اسلام را در عرصه های مختلف هنر، از هنرهای تجسمی گرفته تا صوتی، به وفور مشاهده نمود. هنر ایرانی كه در عین حال عمیقا ایرانی و اسلامی است از نقاط اوج هنر اسلامی و قطعا یكی از قلل مرتفع آن به شمار می آید. سرشت عمیقا هنری ایرانیان و عشق آنان به ظرافت، دقت و زیبایی به ما این امكان را داد كه از طریق جذب اصول مذهب اسلام، آثار خیره كننده و متنوعی را در عرصه هنر اسلامی خلق و عرضه نماییم.
هنر اسلامی و ایرانی به واسطه غنا، تنوع و عمقی كه دارد، توانسته است زمینه ای مناسب برای مطالعه هنر دینی و تبلور معنویت در آن، فراهم آورد. در مقاطع مختلفی از تاریخ ایران، میان هنر و دین حاكم بر جامعه، پیوندی نزدیك برقرار گردیده كه با كمی تأمل درمی یابیم كه تقریبا همه آثار هنری ارزشمند باقیمانده از این دوران دارای رنگ و بوی مذهبی خاصی بوده كه این مهم نشأت گرفته از رنگ و بوی مذهبی حكومت هاست كه آن نیز از طریق نحله ها و طریقت های عارفانه و صوفیانه و یا توسل به شخصیت های كم نظیری همچون مولای متقیان حضرت علی(ع)، مستقیما از سرچشمه الهی، پیام الهی این هنر را دریافت و مراحل راز آشنای خود را طی نمودند.
رضا عزیزیان
منبع : روزنامه کیهان