جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


عشوه ملوکانه و کرشمه سلوکانه


عشوه ملوکانه و کرشمه سلوکانه
در سال ۱۹۷۵ زمانی که کنفرانس سران اوپک در الجزیره، تشکیل شده بود ناگهان تلویزیون برنامه خود را قطع کرد و صدام حسین را نشان داد که شاه را بغل کرده و می‌بوسد. عراق پذیرفته بود که مرز دو کشور در شط العرب خط تالوگ باشد؛ موضوعی که پس از انقلا‌ب انکارش کرد و جنگ ۸ ساله آغاز شد.
شاه که خود را عامل افزایش قیمت نفت می‌دانست و مذاکرات کشورهای تولیدکننده نفت خلیج فارس با شرکت‌های نفتی در تهران در سال ۱۳۴۹ را به رخ نفتی‌های عالم می‌کشید، با جیب پرپول و دماغ پرباد به تهران آمد و حتی پدرش را هم به باد نقد گرفت که <از دو عمل پدرم قدری دل‌چرکین و متاسف بودم، یکی تمدید قرارداد نفت و دیگری مساله شط‌العرب که در خانواده پهلوی ممکن بود روزی مورد ایراد باشد. گو اینکه شاید هیچ چاره و مفری نداشته. شکر می‌کنم خداوند را که مساله نفت را به‌طور اساسی حل کردم و شط‌العرب را هم حالا‌ به هم زدم (مرز بودن ساحل ایران به جای خط تالوگ>...) حتی چندی بعد ساز جدایی زد و اعلا‌م کرد ایران در تحریم نفتی غرب شرکت نمی‌کند و حتی قسمتی از منافع نفتی خود را برای بهبود اقتصاد اروپای غربی هزینه خواهد کرد؛ تحریمی که از سوی کشورهای عربی علیه دولت‌های غربی متحد اسرائیل در پایان جنگ رمضان سال ۱۳۵۲ وضع شده بود.نفت در دستان شاه ابزار فخرفروشی بود و سلا‌ح غیرکشی. در سال ۱۳۵۲ بود که جنگ اعراب و اسرائیل قیمت نفت را سر به فلک برد و درآمد نفت ایران را که در سال ۱۳۳۴، ۹۰ میلیون دلا‌ر بود، به رقم سرسام‌آور ۲۱/۴ میلیارد دلا‌ر رساند. چنین درآمدی معده حکومت را بزرگ‌تر کرد. تحصیلا‌ت تا سن ۱۴ سالگی اجباری شد، تغذیه رایگان در مدارس به راه افتاد، بهداشت رایگان برای عموم پا گرفت، مدارس خصوصی برچیده شدند، شهریه دانشگاه‌ها و مدارس عالی خصوصی از میان برداشته شد، و یک برنامه جاه‌طلبانه کمک‌های خارجی نیز اعلا‌م شد. در کنار آن شاه در اسفند ۱۳۵۳ سیستم یک‌حزبی را اعلا‌م کرد. تمامی احزاب موجود را منحل ساخت و فقط به یک حزب جدید به نام رستاخیز اجازه فعالیت داد. شاه در سخنرانی‌های خود مرتبا از نظام شاهنشاهی و فرماندهی شاهنشاهی سخن می‌گفت. به مقامات دولتی گفته بود لوایحی که او تصویب می‌کند قوت قانونی دارند و حتی قبل از تقدیم به مجلس قابل اجرا هستند.
این کار قانون اساسی و مجلس را به درجه‌ای تنزل داد که دیگر مقامات دولتی هیچ اعتنایی به آن نمی‌کردند.پول که از پارو بالا‌تر رفت، سر از پالتو بیرون‌تر آمد و کار به جایی رسید که شاه و درباریان از سرشاخ شدن با آمریکایی‌ها صحبت می‌کردند. حتی وقتی در همان سال ۵۳ خبر رسید که کیسینجر قهر کرده و از سفر به تهران منصرف شده، پیام ملوکانه این بود: <به جهنم>! اسدا... علم مشعوف از سرسختی شاه بود، چرا که شاه به او گفته بود به اردشیر زاهدی سفیر آمریکا در واشنگتن بگوید از کیسینجر نازکشی نکند.حتی وقتی ویلسون نخست‌وزیر وقت بریتانیا در کنگره سوسیالیست‌ها درباره افزایش بهای نفت و تبعاتش سخنرانی کرده بود، شاه طعنه‌ای نثارش کرد که غلط‌های زیادی می‌کند. دیری نپایید که افزایش بهای نفت منجر به کاهش مصرف سوخت شد و در سال ۱۹۷۶ کشورهای عضو اوپک ناگزیر میزان تولید را کاهش دادند. سهم ایران ۱/۶ میلیون بشکه کاهش یافت و آنگاه بود که لحن شاه عوض شد.
وقتی فورد نامه عتاب‌آلودی به شاه نوشت گویی پر عقاب چیده بود که محمدرضا پهلوی با بغض گفت: <ما به نیکسون صد برابر سخت‌تر از این جواب دادیم، در صورتی که آن وقت قیمت نفت را ۵ برابر کردیم و حالا‌ فقط می‌خواهیم ۱۵ تا ۲۰ درصد آن را بالا‌ ببریم.> سیاست‌های نسنجیده در مصرف درآمدها از جمله خرید سلا‌ح‌های بسیار از غرب، بیشتر در آمدها را بلعید، برنامه‌های عمرانی و طرح‌های بلندپروازانه در دست اجرا متوقف شد و اعتراض‌ها علیه رژیم بالا‌ گرفت. اما باز دل قوی داشت که چون نفت دارد، کسی نمی‌گذارد آبی در دلش تکان بخورد که آن همانا تکان خوردن شدید بهای نفت را در پی خواهد داشت. مرداد ۱۳۵۷ بود که شاه در مصاحبه‌ای با تلویزیون کانال ‌فرانسه گفت: <اگر نظم حاکم بر ایران تغییر کند با توجه به وابستگی که بین ایران و اروپا برقرار است و بیش از ۷۰ درصد انرژی اروپا، ۹۰ درصد انرژی ژاپن و ۵۰ درصد انرژی آمریکا از این منطقه تامین می‌شود، غرب بدون حتی شلیک یک فشنگ خواهد مرد.> انقلا‌ب شد، با ۷۰ روز قطع صادرات نفت، ولی غرب نمرد. تنها همان کیسینجر بود که به نیوزویک گفت آنچه که در ایران پیش می‌آید یک تراژدی برای غرب است.
به عقیده کیسینجر شاه پیوسته در هر شرایط ناهنجاری، جانب غرب را گرفته بود و هرگز شیرهای نفت را به دلا‌یل سیاسی به روی کسی نبست.برای سومین بار که سران اوپک در ریاض گردهم آمدند، دیگر نه نشانی از بوسه‌های مهرآمیز بود و نه توافقات فخرآویز اما نفت همچنان در دید برخی دارندگانش سلا‌حی است قهرآلود که در دوره تصاعد بهای نفت، غره به نیاز غربند و خبره به ناز بند. تهدید هوگو چاوز خطاب به دشمنان ایران و ونزوئلا‌ که اگر بخواهند به این دو کشور حمله کنند، قیمت نفت دیگر ۱۰۰ دلا‌ر نخواهد بود بلکه به ۲۰۰ دلا‌ر هم می‌رسد، از سوی شاه عربستان جواب داده شد که گفت نباید اجازه داد از نفت به منزله ابزار دعوا استفاده شود.
به گفته ملک عبدا... <نفت یک منبع انرژی برای ساختن است و نباید به ابزاری برای مبارزه تبدیل شود.> حتی این بار احمدی‌نژاد هم همنوای چاوز نشد و خطش را از او جدا کرد، با گفتن اینکه ما هرگز از نفت به عنوان سلا‌ح استفاده نخواهیم کرد و به اقدامات غیرقانونی مبادرت نمی ورزیم . اما آنچه امیدوارانه است فعال شدن ظرفیت‌های سیاسی اوپک است که احمدی‌نژاد ضمن کم و مبتدی خواندنش، هشدار می‌دهد اگر فشارهای برخی دولت‌ها برای آسیب زدن به اقتصاد اعضای اوپک ادامه پیدا کند، این ظرفیت به سرعت فعال خواهد شد.
نه اوپک، جنبش غیرمتعهدها است و نه شاه اوپک (عربستان سعودی) چون دیگران هوای سرشاخ شدن با غرب در سر دارد. هرچند با نفتی‌تر شدن بودجه و افزایش اتکا به درآمد نفت، قدرت مانوری برای ایران نمی‌ماند که به غرب کرشمه آید و دلخوش به مردن آن شود بی‌شلیک فشنگ که اگر چین از ایران برید، عربستان لوله نفتش را در چاه چینی بیشتر خم می‌کند و اگر روزی صدای فشنگ در منطقه شنیده شد، روزی است که آنها تضمین کافی را گرفته‌اند برای حفاظت از چاه‌های نفتشان.
سرگه بارسقیان
منبع : روزنامه اعتماد ملی