یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


امروز یکشنبه پانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۷ هجری شمسی، در تاریخ


امروز یکشنبه پانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۷ هجری شمسی، در تاریخ
امروز یکشنبه پانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۷ هجری شمسی مقارن با بیست و هفتم ربیع الثانی سال ۱۴۲۹ هجری قمری و برابر با چهارم مِی سال ۲۰۰۸ میلادی است.
● روز بزرگداشت شیخ صدوق :
همه ساله چنین روزی به عنوان روز بزرگداشت شیخ صدوق در ایران گرامی داشته می شود . علی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوقاز بزرگترین محدثین و دانشمندان شیعه به شمار می رود . ابن ندیم در کتاب الفهرست ‏خود می‏نویسد: «ابن بابویه،علی بن موسی قمی،یکی از فقها و یکی از موثقین شیعه می‏باشد.باخط پسرش ابو جعفر محمد بن علی پشت کتابی خواندم که به یک نفر اجازه داده بودکتابهای پدرش را روایت کند و تعداد آنها حدوددویست جلد می‏باشد،ولی او تصریح ‏نموده بود که تالیفات خود مهجده کتاب می‏باشد.» پدر بزرگوار ایشان در زمان امام حسن عسکری(ع) و امام زمان(ع) می‏زیست. گفته اند شیخ صدوق با دعای
امام زمان(ع) به دنیا آمد .دعای امام در تکوین شخصیت معنوی صدوق تاثیر بسیاری داشت، شیخ صدوق خودش چنین می‏گوید: ابو جعفر محمد بن الاسود که می‏دید من به مجلس شیخ محمد بن الحسن الولید رفت و آمد دارم و علاقه فراوانی به کتابهای علم و حفظ مطالب علمی ابراز می‏کنم، مکرر به من می‏گفت: این چنین علاقه و رغبت از تو به فراگرفتن دانش عجیب نیست‏با توجه به اینکه تو به دعای امام عجل الله فرجه متولد شده‏ای. سید بحرالعلوم در باره ایشان می‏گوید: بزرگی از بزرگان تشیع و رکنی از ارکان مذهب، رئیس المحدثین صدوق و راستگو در آنچه از امامان نقل کرده، به دعای امام زمان صلوات الله علیه متولد شد و به افتخار بزرگ نائل آمد. امام در توقیعی که از ناحیه مقدسه فرستاده است او را وصف کرده که فقیهی است مبارک و خوب. و لذا برکت او تمام مردم را فرا گرفت و خواص و عوام از او استفاده بردند و آثار و تالیفات او برای همیشه باقی خواهد ماند.علل الشرایع ، ثواب الاعمال ، عقاب الاعمال ، عیون اخبار الرضا(ع) ، صفات الشیعه ، مصادقة الاخوان ، فضائل الشیعه ، المقنع ، فضایل رجب ، فضایل شعبان ، فضایل رمضان، الهدایة ، الامالی ، الاعتقادات ، التوحید، الخصال از جمله مهترین آثار ایشان است . کتاب من لا یحضره الفقیه ایشان از کتب اربعه و از معتبرترین کتب حدیث‏ شیعه به شمار می‏رود .
آن عالم ربانی سرانجام پس از خدمات شایانی که شیخ صدوق به اسلام و مسلمین نمود در سن هفتادو شش سالگی درسال ۳۸۱ هجری در شهرری وفات کرد و در نزدیکی حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
● تولد خواجه عبدالله انصاری :
در چنین روزی در سال ۱۰۰۶میلادی خواجه عبدالله انصاری ادیب و اندیشمند ایرانی به دنیا آمد . خواجه عبد الله انصاری هروی از مشاهیر, عرفا, محدثین و فقهای صوفیه, کنیه اش ابوالاسماعیل و لقب مشهورش شیخ الاسلام است. چون مکان تولد ومدفنش نیز بنا بر مشهور, هرات بود به پیر هروی نیز موصوف میباشد.خواجه در چهار سالگی به مکتب رفت. در نه سالگی خوب شعر میگفت.به جهت خدمت دین مقدس اسلام سیاحتها کرد, احادیث بسیاری از محدثین فرا گرفت و به قول خودش حافظ سیصد هزار حدیث با هزار سند بود. حاصل عمرهشتاد ساله وی تألیفات ارزشمندی است ازجمله: تفسیرکشفُ الاَسرار و عده الابرار،انس المرید، انوار التحقیق ، تفسیر آیه الخلق، ذم الکلام ، شمس المجالس ، مناجات نامه ، منازل السائرین الی الحق (در تصوف) دیوان شعر, آثارمنثور این حکیم فرزانه نیزسبک خاصی دارد که به نثرمسجع مشهوراست.
خواجه به سال ۴۸۱ هجری قمری, «خواجه عبدالله انصاری» عالم و حکیم بزرگ این مرزو بوم و مشهور به پیرهرات به دیار باقی شتافت.
«مأخذ: ریحانه ادب فی تراجم المعروفین بالکنیه و اللقب تألیف: استاد علامه میرزا محمد علی مدرس»
● روز جهانی ماما :
همه ساله چنین روزی به عنوان روز جهانی ماما در سراسر جهان گرامی داشته می شود .
● تولد مارکس :
در چنین روزی در سال ۱۸۸۳ کارل مارکس فیلسوف مشهور آلمانی به دنیا آمد . وی در سن ۶۴ سالگی در گذشت .کارل مارکس فیلسوف بر جسته آلمانی با آثار خود در جهان انقلابی را به وجود آورد که تا نامش را برای زمانهای مختلف ماندگار کرده است . « مانیفست» و « سرمایه » عناوین مهمترین آثار اویند . مانیفست به عنوان یک سند تاریخی سالها به عنوان تنها راه درمان آلام بشری در میان احزاب چپگرا تبلیغ می شد . مارکس و انگلس در این بیانیه ضمن تاکید بر الغای مالکیت خصوصی اراضی و وسائل تولید ، بر رایگان شدن آموزش و پرورش ودرمان تاکید داشتند .
مارکس در ابتدای مانیفست چنین می نویسد : تاریخ تمام جوامعی که تاکنون وجود داشته ، تاریخ مبارزات طبقاتی است. آزاده و بنده، خاص و عام، ارباب و رعیت، استادکارو شاگرد و ظالم و مظلوم پیوسته در برابر یکدیگر صف آرائی کرده، به کشمکشی، گاه مخفی و گاه آشکار، بی وقفه، ادامه داده اند؛ کشمکشی که یا به تجدید سازمان انقلابی سراسر جامعه انجامیده یا به انهدام جمعی طبقات متخاصم.در اعصار اولیه تاریخ، تقریباً در همه جا، به تقسیم بندی پیچیده اجتماع به صنوف مختلف، و درجه بندی چندین لایه ای از مقامات اجتماعی بر می خوریم.
او در جای دیگر در توصیف جامعه بورژوازی می گوید : جامعه جدید بورژوائی، که از میان ویرانه های جامعه فئودالی سر بر کشیده، تخاصمات طبقاتی را کنار نگذاشته است. این جامعه فقط موفق شده است که طبقات جدید، شرایط جدید ستم کاری و اشکال جدید مبارزه را جانشین طبقات، شرایط و اشکال کهنه بکند. با وجود این عصر ما، یعنی بورژوازی، دارای ویژگی بارز است خاص خود: این عصر تخاصمات طبقاتی را تسهیل کرده است. بطور کلی جامعه، بیش از پیش، به دو اردوگاه بزرگ متخاصم، یعنی به دو طبقه ی بزرگ که مستقیماً رویاروی یکدیگر ایستاده اند، تقسیم می شود: این دو طبقه عبارتند از بورژوازی و پرولتاریا. از میان رعایای قرون وسطی، شهرنشینان آزاد شده نخستین شهرها برخاستند. از میان این شهرنشینان، نخستین عناصر بورژوازی پدیدار شدند. دستگاه فئودالی صنعت که در سایه آن تولید صنعتی در انحصار صنوف در بسته بود، دیگر تقاضاهای روزافزون بازارها جدید را بر طرف نمی کرد. سیستم کارگاهی جای سیستم قبل را گرفت. استادکاران بوسیله ی طبقه ی متوسط کارگاهی به کنار رانده شدند؛ تقسیم کار بین صنف های مختلف بهم پیوسته، در برخورد با تقسیم کار در هر کدام از کارگاه ها جداگانه، از میان رفت. در همان زمان، بازارها به رشد خود ادامه دادند و میزان تقاضا همچنان بالا رفت. حالا دیگر حتی کارگاه هم تکافو نمی کرد. دیری نگذشت که بخار و ماشین تولید صنعتی را دگرگون کرد. جا ی کار کارگاهی را صنعت غول پیکر جدید، و جای طبقه ی متوسط صنعتی را ملیونرهای صنعتی، رهبران ارتش های کامل صنعتی، یعنی بورژواهای جدید، گرفتند...
بورژوازی نمی تواند بدون دگرگون کردن دائمی ابزار تولید، و در نتیجه دگرگون کردن مناسبات تولید، و توأم با آنها، دگرگون کردن مناسبات کل اجتماع، به حیات خود ادامه دهد. بر عکس، حفظ شیوه های کهنه تولید بصورت تغییر نیافته اش، اولین شرط ادامه حیات برای همه ی طبقات صنعتی پیش از بورژوازی بود. دگرگون سازی دائمی تولید، متلاشی کردن بی وقفه تمام مناسبات اجتماعی، شک و تردید پایان ناپذیر و هیجان، عصر بورژوازی را از تمام اعصار قبلی متمایز می کند. تمام مناسبات پایدار و منجمد، با سلسله تعصبات و اعتقادات قدیمی و قابل احترام خود، در برابر بورژوازی از بین می روند، و کلیه ی مناسباتی که به تازگی بوجود آمده اند، پیش از آنکه قوام بگیرند، کهنه می شوند. آنچه قرص و محکم است بدل به باد هوا می شود، آنچه مقدس است به کفر می انجامد، و بشر سرانجام مجبور است با حواس جمع، با شرایط واقعی زندگی خود، و مناسبات خود با هم نوعش، روبرو شود. مارکس در مانیفست بیان می دارد" به جای جامعه کهن بورژوازی با طبقات و تناقضات طبقاتیش اجتماعی از افراد پدید می آید که در آن تکامل آزادانه هر فرد شرط تکامل آزادانه همگان است".
در بررسی مفهوم ایدئولوژی باید به سراغ نظریه مارکس رفت . ژرژ گورویچ در باره مفهوم ایدئولوژی و بویژه در مانیفست می نویسد: واژه ایدئولوژی، چنان به کار رفته که گویی معنای آن از معانی قبلی اش وسیعتر است; زیرا مفهوم این واژه، در نوشته مذکور [ بیانیه مانیفیست ]، همه علوم انسانی را به همین عنوان در برمی گیرد . خصوصا علوم اجتماعی (اقتصاد سیاسی و تاریخ تا آنجا که به شیوه مارکسیستی مطرح نشوند، جزء این علوم اند ) برنامه ها و بیانیه های احزاب سیاسی متفاوت و بالاخره تصورات عقاید، واکنشهای روانشناختی و تمایلات طبقاتی متفاوت، همه از مقوله ایدئولوژی به شمار می روند . مارکس، همه آثار فرهنگی را، به عنوان فرهنگی بودن (مانند حقوق اخلاق، زیباشناختی، زبان فلسفه و علم)، همه مسلکها و موضعگیری های اجتماعی و سیاسی، همه محصولهای ذهنی و همه حالها و کردارهای روانی که معرف خصلت، آگاهی طبقاتی یا آگاهی فردیاند، جزو ایدئولوژی می داند . در نظر او فقط یک چیز استثناست: فقط اقتصاد سیاسی مارکیستی که تا حد عمل دقیق، ترقی کرده و همراه با علوم طبیعی از حوزه ایدئولوژی بیرون است .
● درگذشت ناپلئون:
در چنین روزی در سال ۱۸۲۱ میلادی ناپلئون بناپارت بعد از گذشت شش سال تبعید در جزیره سنت هلن در گذشت. پس از تشکیل مجلس قانون‌گذاری و کنوانسیون و تصویب قانون اساسی جدید در فرانسه یعنی در سال هشتم انقلاب فرانسه ، مجلس مؤسسان به انتقال قدرت به ناپلئون بناپارت بعنوان کنسول اول اقدام کرد . ناپلئون پس از در یافت قدرت به کشور گشایی مشغول شد و جنگ های مختلفی با بلاد مختلف دنیا به راه انداخت که از آن میان می توان به لشگرکشی به روسیه اشاره کرد . وی پس از حکومت صد روزه و شکست در واترلو، برای همیشه از صحنه سیاسی فرانسه طرد شد.پس از او با بازگشت قدرت به خاندان بوربون‌ها، به ترتیب لویی هیچدهم ، شارل دهم و لویی فیلیپ بر فرانسه حکومت کردند .
● اشغال گینه :
در چنین روزی در سال۱۹۱۳میلادی ، نیروهای نظامی فرانسه کشور گینه را به اشغال خود در آوردند . گینه درسال۱۹۴۶میلادی به استقلال دست یافت . گینه کشوری است نیمه کوهستانی که در غرب منطقه استوایی آفریقاو در ساحل اقیانوس اطلس مابین ساحل عاج و سنگال قرار دارد . مساحت آن تقریبا معادل یک هفتم ایران است . نژاد مردم این کشور سیاه و زبان رایج در میان آنان فرانسوی و محلی است . بیشتر اهالی این کشور پیرو دین اسلام اند . نوع حکومت گینه جمهوری است .
این کشور در دوازدهم دسامبر همان سال به عضویت سازمان ملل متحد در آمد . پایتخت آن بندر کوناکری نام دارد. واحد پول آن فرانک محلی است .
● استقلال آلمان :
درچنین روزی در سال۱۹۵۵میلادی ، جمهوری فدرال آلمان استقلال خود را اعلام کرد . این اتفاق ده سال پس از پایان جنگ جهانی دوم رخ می داد . در سال ۱۹۹۰ میلادی دو آلمان بایکدیگر متحد شدند . به طور خلاصه می توان گفت از بین رفتن مرزهای ارزشی که درقالب دو بلوک شرق و غرب ظهور یافته بود و روی گردانی کشورهای اروپای شرقی از سلطه کشور شوروی سابق به برداشته شدن مرز افتراق دوآلمان و حذف دیوار برلین منجر شد . این تغییر و تحولات موجب شد دوره نظام دو قطبی شکل یافته بعد از جنگ جهانی دوم به اتمام رسد . دیوار برلین درسال ۱۹۶۱ احداث شد. در این زمان جدایی آلمان شرقی و غربی امری همیشگی به نظر می‌رسید. اما باظهور پروستاریکا و فرو پاشی کمونیسمی که بیش از هفتاد سال اندیشه های خود را در جهانی دو قطبی تزریق می کرد دو آلمان زمان را مغتنم شمردند و در مسیر اتحاد بر آمدند. خاطره فروریختن دیوار برلین خاطره ای است که هیچ یک از اروپاییان آ ن را فراموش نخواهند کرد . در حقیقت این اتحاد را نظام کمونیستی آلمان شرقی ، وابسته به بلوک شرق یا سوسیالیستی انتخاب نکرد بلکه جریان تحولات تاریخی آن را تحمیل کرد زیرا دیگر این رژیم در دنیایی که دروا زه های آن باز بود ، نمی توانست جایگاهی داشته باشد چنان که همتایان این نظام نیز به سرنوشت مشابه دچار شدند.اکنون برلین به جای بن پایتخت آلمان واحد است.
● انتخاب احمد نجدت سزر :
در چنین روزی در سال ۲۰۰۰میلادی احمد نجدت سزر به عنوان رییس جمهور ترکیه از سوی مردم این کشور انتخاب شد .
● در گذشت بابی ساندز :
درچنین روزی در سال۱۹۸۱میلادی ، بابی ساندزشاعر و مبارز مشهور ایرلندی پس ازهفته ها اعتصاب غذا در زندانهای انگلستان در گذشت . بر اثر مرگ این شاعر و نماینده‌ مردم ایرلند بسیاری از مردم انگلستان دست به اعتصابات گسترده ای زدند . بابی ساندز به همراه نه هم‌راه‌اش، یکی بعد از دیگری در راه آزادی وطن خود جان باختند.
منبع : سایت خبری ایران