دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


در ستایش زندگی


در ستایش زندگی
«رویای کاساندرا» نام اسب مسابقه با سابقه ناکامی‌های زیاد است که برد ناگهانی‌اش در یک مسابقه، فرصتی ناچیز در اختیار قماربازی قدیمی به نام «تری» (کالین فارل) برای برآوردن رویاهایش قرار می‌دهد.
بسیار طبیعی است که او این نام را روی قایق بادبانی‌ای بگذارد که به همراه برادرش «ایان» (یوان مگرگور) با این پول خریده‌اند. در نهایت این عنوان ظاهرا بهترین گزینه برای جدیدترین فیلم وودی آلن بوده است. دو برادر پس از این موفقیت چنان گرفتار دریای مشکلات می‌شوند که حتی به مخیله پیشگوهای یونان باستان نیز نمی‌رسد.
یکی از ایده‌هایی که آلن علاقه زیادی به تکرار آن دارد، این تصور بسیار طعنه‌آمیز است که در دنیای بی‌اخلاق و مدرن امروزی، واقعا می‌توان جنایتی انجام داد و مجازات نشد.
این مساله درون‌مایه اصلی دو تا از بهترین فیلم‌های آلن «جنایت و جنحه» و «امتیاز نهایی» و همچنین عنصر اصلی فیلم جدید اوست.
دو برادر این فیلم نیز مانند قهرمانان دو فیلم قبلی، ذاتا شیطان نیستند. این افراد را تنها می‌توان تا حدودی بی‌احتیاط، یا به قول برخی بی‌اصل و نسب دانست. این دو برادر هنوز به پول احتیاج دارند. تری بیش از آنچه در قمار به دست می‌آورد می‌بازد و ایان نیز نیاز به پشتوانه مالی قوی برای معاملات مشکوکش دارد.
اینجاست که عمو هاوارد (با بازی فوق‌العاده تام ویلکینسن) وارد میدان می‌شود. او در مقیاس رویاهای طبقه کارگر، مردی ثروتمند (نگاه کنید به «مرگ دستفروش»)، به طرز مشکوکی موفق و دارای قدرتی افسانه‌ای است که می‌تواند خویشاوندانش را از طبقه فرودست بیرون آورد.
او نیز مانند هر مرد بوالهوسی، همیشه خواهان فراهم‌سازی بخشی از اسباب خوشگذرانی‌اش از سوی اطرافیان است، اما این بار کمی بیش از این می‌خواهد. خواسته او از میان برداشتن یکی از شرکای تجاری‌اش است که به زودی در دادگاه علیه او شهادت خواهد داد.
برای برآوردن این خواسته، چه کسی بهتر از دو برادرزاده‌ که با پول این جنایت، به رویاهای خود خواهند رسید. ماموریت به سادگی انجام می‌شود، اما کنار آمدن با عواقب آن، به ویژه برای فردی با وجدان معذب چون تری، بسیار مشکل است. واکنش او به آنچه انجام داده، آلن را نیز دچار چنان بحران عاطفی‌ای می‌کند که تا به حال مشابه آن را تجربه نکرده است.
«رویای کاساندرا» شاید فیلمی کاملا موشکافانه نباشد، اما به اعتقاد من تا حدود زیادی این کار را انجام می‌دهد. این فیلم بسیار پرحرف است، اما آهنگ کلماتش چندان دلپذیر نیست. به بیان دیگر این فیلم دستمایه‌ای بوده تا آلن به واسطه آن دست به مکاشفه‌ای کم‌نظیر در زندگی طبقات فرودست (داستان این فیلم نیز مانند دو فیلم قبلی آلن در لندن می‌گذرد) بزند.
او همچنین به زیبایی توانسته تلاش مداوم این مردم مشتاق به حضور در طبقه‌ای بالاتر را به نمایش گذارد. این مساله به ویژه در سردرگمی و در نهایت نابودی فارل زیر بار گناه نمایان است.
بی‌شک استعدادهای فارل، به عنوان یک رئالیست فوق‌العاده، در این فیلم خیلی بهتر از فیلم‌های هالیوودی‌اش نمایان می‌شود. فکر می‌کنم آنچه درباره فارل گفته شد تا حدودی درباره آلن نیز صدق می‌کند.
فیلمی مانند «امتیاز نهایی»، به این دلیل موفق می‌شود، که علاوه بر جدی بودن موضوعش، از زرق و برقی چشمگیر (خانه ویلایی شگفت‌انگیز، آپارتمان شیک شهری و در نهایت وجود فضاهای لوکس در کل فیلم) نیز بهره می‌برد.
شاید کسی این افراد را دوست نداشته باشد، اما هیچ‌کس نمی‌تواند منکر ستایش شیوه زندگی‌شان شود. «رویای کاساندرا» در مقایسه با «امتیاز نهایی»، فیلمی خشک‌تر است و به همین خاطر قدرت تاثیرگذاری آنی کمتری دارد. وقتی یک ماه پیش برای نخستین بار فیلم را دیدم، خیلی آن را تحسین کردم، اما برایم چندان تکان‌دهنده نبود.
با این وجود، خاطره این فیلم هنوز در ذهن من مانده، در حالی که بسیاری از فیلم‌های پرسروصدای پایان سال خیلی زود از ذهن‌ها پاک می‌شوند. پس از چرخش ناگهانی آلن به سوی فیلم‌های جدی، به نظر می‌رسید بسیاری از طرفدارانش را از دست خواهد داد.
او سال‌ها پیش نیز در «خاطرات استارداست» (۱۹۸۰) با گرایش به سوی چنین فیلم‌هایی شوخی کرده بود. به‌هرحال آلن اکنون ۷۰ سال دارد گرچه باورش برای برخی مشکل است ـ اما هنوز هم می‌تواند ما را به تماشای هرچه می‌سازد ترغیب کند.
شاید درک «رویای کاساندرا» کمی مشکل باشد، اما با کمی دقت می‌توان پی به نکات جذابی درباره رفتار و اخلاقیات در دنیای واقعی اطراف‌مان شد که احتمالا برای آلن نیز تازگی داشته‌اند و به همین خاطر تماشاگر را نیز درگیر خود می‌سازند.
ریچارد شیکل
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید