یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


شب متعلق به ماست We Own the Night


شب متعلق به ماست We Own the Night
▪ نویسنده و کارگردان: جیمز گری.
▪ موسیقی: وویچک کیلار.
▪ مدیر فیلمبرداری: خواکین باکا-آسای.
▪ تدوین: جان اکسلراد.
▪ طراح صحنه: فورد ویلر.
▪ بازیگران: ژواکین فونیکس[رابرت"بابی" گرین]، اوا مندز[آمادا خوارز]، مارک والبرگ[سروان جوزف"جو" گروسینسکی]، رابرت دووال[معاون رئیس پلیس آلبرت"برت"گروزینسکی]، الکس ویدوف[وادیم نژینسکی]، دومینیک کولون[فردی]، دنی هاچ[جامبو فالستی]، اولگ تاکتاروف[پاول لوبیارسکی]، مونی موشونوف[مارات بوژایف]، تونی موسانته[سروان جک شاپیرو].
▪ ١١٧ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ آمریکا. نامزد نخل طلای جشنواره کن.
▪ ژانر: جنایی، درام، مهیج.
نیویورک، سال ١٩٨٨. یک محموله بزرگ ماده مخدر در شهر پخش شده و با خود موجی از تبهکاری و خشونت بی سابقه به همراه آورده است. نیروی پلیس که از فقدان مواد قانونی لازم و از همه مهم تر اسلحه و نفرات رنج می برد، قادر به جلوگیری از قاچاق چیان مسلح نیست. کار به جایی رسیده که هر ماه حداقل دو پلیس کشته می شود.
جنگی که آغاز شده به زودی دامن گنهکار و بیگناه را با هم می گیرد. تبهکاران که کلوب شبانه ای در برایتون بیچ متلعق به مارات بوژایف را پاتوق خود کرده اند، سعی دارند مدیر آنجا-رابرت"بابی" گرین- را به سوی خود جذب کنند. اما بابی با تمام قوا تلاش می کند از دنیای تبهکاران فاصله گرفته و خود را درگیر کارهای کثیف نکند. بابی با وجود این که طرز زندگی دور از عرفی دارد، اما سخت دل بسته دوست دخترش آماداست و تنها رویایش راه انداختن کلوب تازه ای در منهتن است.
اما پدر- معاون رئیس پلیس آلبرت"برت"گروزینسکی و برادرش سروان جوزف"جو" گروسینسکی- که در خدمت نیروی پلیس هستند، از وی می خواهند تا خود را از این دنیا بیرون بکشد. بابی مخالفت می کند و در حمله افراد برادرش به کلوب دستگیر می شود.
جو خیلی زود بابی را آزاد می کند، اما در بازگشت به خانه هدف گلوله تبهکاران قرار می گیرد. همه چیز علیه بابی است، و همین امر باعث می شود تا سرانجام بابی طرفی اختیار کند. جو در بیمارستان بستری است و بابی با کمک یکی از همکاران پدرش سعی می کند تا ردی از پناهگاه قاچاقچیان مواد پیدا کند. محل بسته بندی و توزیع مواد کشف می شود، اما پلیس ناچار می شود وادیم نژینسکی-خواهر زاده بوژایف و یکی از خطرناک ترین تبهکاران روس- را پس از دستگیری رها کند. قاچاق چیان روس که خبرچین بودن بابی را دریافته اند، سعی کنند تا او را از میان بردارند. بابی که به خدمت نیروی پلیس در آمده، شاهد کشته شدن پدرش توسط آنها می شود. اما وقایع هولناک بزرگ تری نیز در راه هستند....
● چرا باید دید؟
جیمز گری متولد ١٩٦٩ را با اولین فیلمش اودسای کوچک شناختیم. فیلمی که در ٢٤ سالگی آن را کارگردانی کرده بود، اما حاصل کارش فیلمی به غایت خوش ساخت و تیره درباره روابط میان مافیای روس در آمریکا بود. اودسای کوچک از سوی منتقدان تحسین شد و جایزه شیر نقره ای جشنواره ونیز را ربود. همه منتظر بودند تا گری بلافاصله و به پشتوانه این توفیق دست به کار ساختن فیلم بعدی شود. اما زمان گذشت و درست زمانی که همه جیمز گری را فراموش کرده بودند با فیلم محوطه/یاردز [٢٠٠٠]بازگشت.
گری در نیویورک[محله کوئینز] بزرگ شده و در مدرسه سینمایی دانشگاه جنوب کالیفرنیا درس خوانده است. تصمیم داشت تا نقاش شود، ولی در نوجوانی با فیلم های کاپولا آشنا شد و راه خود را عوض کرد. پدر و مادرش از مهاجران روس هستند و هر سه فیلمی که ساخته در محیطی می گدرند که او به خوبی می شناسد. [یاردز را در محله ای ساخته که خود در آن بزرگ شده است].
گری تاکنون دو بار برای فیلم های یاردز و شب متعلق به ماست نامزد دریافت نخل طلای جشنواره کن بوده است و هم اکنون سرگرم کار روی فیلم بعدی خود به نام دو عاشق است که امسال به نمایش در خواهد آمد.
شب متعلق به ماست که نام خود را از شعار پلیس نیویورک در دهه ١٩٨٠ گرفته[به عنوان قولی به مردم برای کنترل کارهای غیر قانونی که در شب انجام می گیرد، از جمله تجارت مواد مخدر]است، شاید در مقایسه با قول های شرقی دیوید کراننبرگ خشونت زیادی از مافیای روس را به نمایش نمی گذارد. البته هدف گری همچون دو فیلم پیشین خود نیز بیشتر نمایش تراژدی زندگی دو مرد در دو سوی قانون است که در اودسای کوچک از ورای رابطه دو برادر به بهترین وجه روایت کرده بود.
محوطه/یاردز نیز آن در رابطه میان دو دوست تصویر می کرد و اینک بار دیگر دو برادر که ظاهراً در دو سوی قانون قرار دارند و یکی از آنها باید وفاداری خود به خانواده اش و درستکاری اش را نیز اثبات کند. خط قصه بعد از تماشای از دست رفتگان اسکورسیزی که قصه ای مشابه داشت، اندکی تکراری به نظر می رسد.
اما شب متعلق به ماست یک فیلم ٢١ میلیون دلاری با بازی های خوب، فیلمبرداری درخشان و پیرنگ های فرعی جذاب مانند رابطه واقعاً عاشقانه آمادا و بابی و کار چیره دستانه گری با صدا و تصویر است که سبب می شود تا فیلم را به عنوان یک کار جنایی بسیار خوش ساخت تا انتها دنبال کنید. فقط تنها نتیجه ای که شاید بگیرید این است: نبرد برای کنترل شب بزرگ ترین سرپوش جنایت بیهوده است!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید