چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

فرشیدی از کابینه رفت توکلی مات شد


فرشیدی از کابینه رفت توکلی مات شد
برکناری و استعفاهای دستوری دولت نهم اگر تا پیش از این به یک مانور تبلیغاتی در خصوص اهتمام رئیس جمهور به ترمیم دولت و بهبود عملکرد آن تعبیر می شد، کنار گذاشتن محمود فرشیدی از وزارت آموزش و پرورش، پیام روشنی برای احمد توکلی اقتصاددان مجلس به دنبال داشته تا بداند از این به بعد دیگر هیچ جایگاهی در دولت ندارد. از این رو سکوت این روزهای توکلی را شاید بتوان آرامش پیش از توفانی دانست که قبل از واکنش تند و تیز به کنار گذاشتن نزدیکانش از دولت بروز یافته است. توکلی مرد همیشه منتقد اصولگرا که در پارلمان به نام ژنرال اقتصادی مجلس هفتم شهره است در این ماه های آخر مجلس هفتم، با نادیده گرفتن درجه هایش از سوی دولت مواجه شده است. وزرای صنایع و آموزش و پرورش که از دوستان نزدیک وی بوده و به تعبیری سهم توکلی در کابینه به شمار می رفتند حالا از دولت کنار رفته و جای این دو را نزدیکان احمدی نژاد گرفته اند گویی رئیس جمهور که تا پیش از این به حمایت توکلی از دولت امید بسته بود حالا چشم از او برداشته و در این ماه های آخر مجلس هفتم قصد ندارد امتیازی به وی دهد؛ کمااینکه ممکن است دیگر او را در اندازه یی نداند که نیاز به معامله با او داشته باشد. به همین خاطر، فرشیدی از وزارت آموزش و پرورش کنار می رود و جای وی را شخصی می گیرد که از اول هم فرد مورد علاقه رئیس جمهور برای حضور در کابینه بود اما با رای عدم اعتماد مجلس، او را به دانشگاه پیام نور منتقل کرد. با جایگزینی علی احمدی به جای فرشیدی، روند ورود نزدیکان احمدی نژاد به هیات دولت و خروج اغیار از کابینه کامل تر شد و حالا علی سعیدلو شاید این انتظار را داشته باشد که در هفته های آینده او هم به نحوی حضور در هیات دولت را نه از جایگاه معاون رئیس جمهور بلکه از منظر یک وزیر تجربه کند. در این میان سکوت معنادار توکلی و دیگر اصولگرایان را نمی توان از باب رضایت پنداشت چون در عالم سیاست هر سکوتی علامت رضا نیست. اما این همه تغییر و تحولات دولتی به چه معنا است و رئیس جمهور از این تغییرات به دنبال ارسال چه پالس هایی به جامعه و البته گروه های اصولگرا است؟ آیا واقعاً وزرای استعفا داده ضعیف ترین اعضای کابینه بودند؟
● شما بخوانید؛ استعفا
سربازان رئیس جمهور یکی یکی کنار می روند و تغییرات کابینه دیگر کمتر تعجبی بر می انگیزد. دولتمردان دوست دارند همیشه در کانون توجهات باشند و برکناری های دولتی هم به کمکشان می آید تا بیشتر جلب توجه کرده و برکناری ها را به خاطر خدمت رسانی و تقویت دولت قلمداد کنند. وزیرانی که روزگاری در جمع های خصوصی در مورد علت کنار رفتن دیگر وزیران از کابینه سخن می گفتند حالا نوبت خودشان می رسد که از دولت جدا شوند و دیگران در مورد آنها به دوستانشان توضیح دهند. حالا دیگر شبح برکناری بر بالای سر تک تک وزیران دیده می شود. نیروهای پیشمرگ هیچ ارزشی ندارند. اگر روزگاری پیشمرگ ها فدا می شدند تا دیگران بقا یابند در دولت نهم، امکان برکناری همه وزیران وجود دارد؛ کمااینکه تا به حال پنج وزیر و دو مقام عالی رتبه مسوولیت شان را ترک گفته اند و به گفته حداد عادل «هنوز برکناری ها به حد غیرمجاز نرسیده» و باز هم امکان دیدن استعفاهای دستوری وجود دارد.
اما چه کسی فکرش را می کرد وزیری که شش ماه پیش رئیس جمهور در جلسه استیضاح، در وصفش انواع و اقسام توصیف ها را به کار برد و در خصوص خدماتش به نمایندگان توضیح داد و از مجلس خواست که به ادامه همکاری او با دولت رای دهند، خودش به قطع همکاری این وزیر راضی شده و دنبال فرد دیگری برای قبول مسوولیت وزارت آموزش و پروش بگردد؟ به راستی در این شش ماهه چه اتفاق جدیدی افتاده که فرشیدی را از وزیر مورد علاقه رئیس جمهور تا حد برکناری یا استعفا پایین می آورد؟ فرشیدی از کابینه می رود، بی آنکه افکار عمومی بفهمد علت آن دفاع همه جانبه و این برکناری ناگهانی چه بود؛ همان گونه که دیگر استعفاها هم در هاله یی از ابهام باقی ماند و هرگز مشخص نشد چرا رئیس جمهور در میان موج انتقادات، برای رای اعتماد آنها را به مجلس معرفی کرد و در حالی که همه سطح توقع خود را از وزیران پایین آورده بودند و به همین حد قناعت کرده بودند چرا از کار برکنار شدند.
● ...حالا معلوم شد چرا
خداحافظی وزیران با همه ابهامات و سوالات، یک پیام روشن دربر دارد و نشان می دهد آن همه اعتراض و انتقاد نسبت به وزیران پیشنهادی احمدی نژاد در زمان رای اعتماد بیراه نبوده است. لااقل رئیس جمهور اکنون به این نتیجه رسیده است که منتقدان وی درست می گفتند که وزیران شایسته یی انتخاب نکرده، چرا که الان نزدیک یک چهارم از اعضای کابینه تغییر کرده اند و روند قضایا به گونه یی پیش می رود که امکان تغییر دیگر وزیران هم وجود دارد. این حجم وسیع تغییرات نشان می دهد انتقادی که ناظران در زمان معرفی کابینه بیان کردند درست بوده و رئیس جمهور پس از دو سال به این نکته پی برده که انتخاب های صحیحی نداشته است.
جالب اینجاست که سربازان احمدی نژاد یکی یکی از کار کنار می روند و موجی از شایعات پشت سر آنها باقی می ماند اما هیچ یک از آنها حاضر نمی شوند به سخن درآیند و در خصوص پشت پرده کنار رفتن خود به صراحت چیزی بگویند. و این البته همان چیزی است که احمدی نژاد از روز اول مد نظرش بود و در انتخاب اعضای کابینه لحاظ کرد. در واقع مردان کابینه از چهره های قدرتمند و شناخته شده انتخاب نشدند تا به راحتی امکان کنار گذاشتن آنها وجود داشته باشد. سربازها را راحت تر می توان تنبیه کرد تا ژنرال ها را. کنار گذاشتن ژنرال ها و چهره های متنفذ دشوار است و هزینه زیادی در پی دارد اما سربازان همان قدر که از دریافت درجه یی خشنود می شوند و شکر و سپاسی می گویند، از برکناری جز غرولند زیر لب چیزی نمی گویند و اعتراض خود را علنی نمی سازند. به همین خاطر است که هر وزیر کنار گذاشته شده، به کنجی می خزد و از اسرار هیچ نمی گوید، چرا که به حد خود واقف است و می داند همین دو سال هم برایش غنیمتی بوده است.
● حیف آن همه لابی
روزی از محمدرضا باهنر نایب رئیس متنفذ مجلس سوال شد چرا هیات رئیسه مجلس در استیضاح وزیران دخالت کرده و از طریق رایزنی و لابی برای پس گرفتن امضاها سعی می کند استیضاح وزیران را منتفی کند؟ وی در پاسخ، جوابی به این مضمون داد که ما نمی توانیم اجازه دهیم هر روز استیضاحی در مجلس شکل بگیرد تا وقت مجلس صرف بررسی صلاحیت یک وزیر شود. در واقع پاسخ نایب رئیس اول مجلس ناظر بر این واقعیت بود که طرح ها و لوایح زیادی در نوبت قرار دارد و شایسته نیست هر بار به بهانه یی صلاحیت وزیران مورد چالش قرار گیرد. به همین خاطر هیات رئیسه با رایزنی مانع انجام استیضاح می شود. اما ای کاش نیمی از این همتی که صرف لابی با نمایندگان می شد تا وزیری را برکنار نکنند به رایزنی با دولت اختصاص پیدا می کرد تا وقت مجلس این همه برای بررسی صلاحیت وزیران هدر نرود. هیات رئیسه مجلس البته در هدف خود مبنی بر منصرف کردن نمایندگان از برکناری وزیران موفق بوده، اما نشتی از جای دیگری بروز کرده و آن وقت و زمانی که باید به بررسی طرح ها و لوایح اختصاص پیدا می کرد، صرف ترمیم آسیب های ناشی از برکناری های دولت شده است.
● سهمیه رو دوساله پس فرستاد،
از تغییرات جدیدی که در کابینه رخ داده، باید انتظار تبعات سیاسی هم داشت. دو استعفای آخری که در کابینه رخ نموده و به کنار رفتن وزیر صنایع و معادن و وزیر آموزش و پرورش منجر شده یک پیام روشن دربر دارد و اینکه احمد توکلی دیگر هیچ سهمی در کابینه ندارد و رئیس جمهور به صورت صریح نزدیکان توکلی را از دولت به بیرون هدایت کرده است تا رئیس مرکز پژوهش های مجلس دیگر هیچ دلخوشی نداشته باشد تا به واسطه آن زبان از انتقاد فرو بسته و با دولت ابراز همراهی نشان دهد. به همین خاطر از این پس باید منتظر ماند و اعتراضات بیشتر توکلی به دولت را شاهد بود و در گزارش های مرکز پژوهش ها هم، انتقادات کارشناسی گسترده تری را به نظاره نشست.در واقع اگر در روز تشکیل کابینه گفته شد که برای همراهی توکلی با کابینه، دو سهمیه به وی اختصاص پیدا کرده است، حالا این دو سهمیه پس فرستاده شده و دیگر پیوند و رابطه یی میان توکلی و دولت وجود ندارد. جالب اینجا است که پس از هر دو برکناری هم نزدیکان خود احمدی نژاد بر سر کار آمدند و رئیس جمهور آشنایان خودش را بر کار گمارد. در وزارت صنایع و معادن که دیده شد محرابیان جای طهماسبی را گرفت. حالا در آموزش و پرورش هم علی احمدی، رفیق علم و صنعتی رئیس جمهور، سرپرست وزارتخانه شده است.
● چرا تکذیب؟چرا کتمان حقیقت؟
میزان آمدن و رفتن در دولت نهم از سطح وزیران گرفته تا معاونان و مدیران آنقدر بالاست که دولت نهم را می شود «دولت برو و بیا» نامید؛ دولتی که هر چند وقت یک بار فردی از کابینه خارج شده و دیوار کابینه هر بار چهره جدیدی را به خود می بیند. با این حال دولت نهم فقط «دولت عزل و نصب» نیست که «دولت تکذیب» هم هست. چرا که قبل از هر عزل و نصبی پس از بلند شدن صدای شایعه ابتدا انبوهی از تکذیب ها صورت می گیرد و بعد معلوم می شود شایعه ها درست بوده است. معلوم نیست به رغم صحت این شایعه ها، افراد نزدیک به رئیس جمهور چه اصراری دارند که در ابتدا استعفاها را تکذیب کنند. به تکذیب های روابط عمومی وزارتخانه ها کاری نداریم و بنا را بر این می گذاریم که آنها از آنچه میان وزیر و رئیس جمهور گذشته بی خبر بوده و خودشان هم ناگاه با استعفای دستوری مواجه شده اند اما در همین مورد آخر علی سعیدلو باید پاسخ دهد که بر چه اساس چند ساعت پیش از پذیرش استعفای وزیر آموزش و پرورش با خبرگزاری فارس مصاحبه کرده و پس از کلی بد و بیراه به افرادی که با طرح این مطالب به دنبال ایجاد ناهماهنگی و ضعف در دولت هستند استعفای وزیر آموزش و پرورش را تکذیب کرده است. آیا می توان پذیرفت که چهره یی چون سعیدلو با همه نزدیکی به رئیس جمهور از این برکناری بی خبر بوده است؟ نمونه تکذیب های اینچنینی را در مورد استعفای دیگر وزیران هم می توان مشاهده کرد. واقعاً معلوم نیست چه علاقه یی وجود دارد که نزدیکان رئیس جمهور واقعیاتی را که به زودی معلوم می شود تکذیب کنند. آیا با وجود این تکذیب های غیر واقعی اعتمادی باقی می ماند تا در موارد بعدی بتوان به حرف آنها استناد کرد؟
● در انتظار کوزه
وزیران دولت نهم این روزها هرکدام خداحافظی دیگر وزیران از کابینه را شاهدند.در این میان مهم نیست که رفتن هر وزیری، برکناری توصیف شود یا استعفا، مهم این است که قبل از پایان عمر دولت نهم هر یک از وزیران در معرض حذف قرار داشته و همین موضوع اطاعت و فرمانپذیری آنها از رئیس جمهور را افزایش می دهد. در همین حال پیش بینی می شود با نزدیک شدن به انتخابات دوره بعدی ریاست جمهوری بر میزان برکناری در دولت افزوده می شود، چرا که برای حامیان احمدی نژاد آنچه مهم تر از هر چیزی جلوه می کند، رای آوردن وی در انتخابات بعدی است و اتفاقاً برکناری جمعی از مسوولان از سطح وزیر گرفته تا مدیران میانی می تواند این تبلیغ عامه پسند را به همراه داشته باشد که اگر در چهار سال اول توفیقی به دست نیامد به خاطر کوتاهی و اهمال برخی مسوولان بوده اما رئیس جمهور با کسی تعارف نداشته و عزمش برای برکناری افراد ناکارآمد جدی است. به همین خاطر باید منتظر ماند و دید که در ماه های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، تغییر و تحولات در سطح کابینه سرعت بیشتری به خود بگیرد؛ چه بسا روزی که دولت به پایان عمر چهارساله اش برسد نیمی از افراد کابینه متفاوت از افرادی باشند که در آغاز کار کنار احمدی نژاد دیده شدند. راستی پس از فرشیدی نوبت کدام وزیر می رسد که افتادن در کوزه را تجربه کند؟
منبع : روزنامه اعتماد