سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا
هرج و مرجسازان سینمای کمدی
پس از لورل و هاردی، برادران ماركس گروه موفق دیگری در سینمای كمدی و نخستین گروه مشهور دوران ناطق بودند. اما آنها برخلاف لورل و هاردی دلقكهایی دوستداشتنی نبودند، بلكه بیشتر پسرهایی شرور به نظر میرسیدند كه گویی ذهنشان مانند جیوه در شرایط غیرقابل پیشبینی عكسالعمل نشان میداد.
برادران ماركس در آغاز پنج نفر بودند؛ بزرگترینشان لئونارد بود كه به چیكر تغییر نام داد. بعدی آدولف بود كه ابتدا نام آرتور و سپس هارپو را برگزید، بعدی میلتون یا گومو، جولیوس یا گروچو و هربرت یا زپو. پدرشان خیاطی یهودی بود و به قول گروچو «احتمالا بدترین خیاط در نیویورك»، چون ظاهرا از نوار متر استفاده نمیكرد و اندازه مشتریانش را چشمی تخمین میزده است! اما نبوغ آنها از مادرشان میآید، بازیگری كه پسرانش را به سوی صحنه رهنمون شد. چیكو از یك سالگی پیانو مینواخت و هیچگاه نیز حس كودكانهاش را هنگام نواختن پیانو فراموش نكرد. هارپو نواختن چنگ را آموخت و گروچو آواز میخواند. آنها در واقع كار خود را به عنوان گروه موسیقی تحت رهبری گومو آغاز كردند كه به زودی جای خود را به زپو داد.
فكر اجرای كمدی بسیار اتفاقی و در خلال یكی از نمایشهایشان در تگزاس به سرشان زد، یعنی هنگامی كه نیمی از تماشاگران سالن را ترك كردند تا وحشیگری قاطری چموش را در محوطه ببینند. وقتی آنها برگشتند، گروچو اشعار آواز را به میل خود تغییر داد و ناگهان هر سه متوجه استعداد خود در بداههپردازی شدند. اما هنوز تا موفقیت راه درازی داشتند. اما سینمای ناطق انگار برای آنها اختراع شد. سلاح برنده آنها كلامشان بود كه هر یك شیوه خود را در ادای آن داشتند. گروچو با سرعت و مهارت بداههپردازی میكرد، چیكو با بلاهت و پارهپاره حرف میزد و هارپو اساسا بدون كلام و نمایشگر بود. شخصیتهای سینمایی آنها در همین زمان شكل گرفت و بدل به محبوبترین گروه كمدی طی تمامی دهه سی شد.
گروچو با سبیل پرپشت، عینك گرد، ابروهای نامتناسب با چشمان و آرایش خاص موهایش گویی سیمایی از شیطان است و به اینها كت فراك، شلوار گشاد و بلند، كراوات یا پاپیون نازك و شیوه خاص و سریع راه رفتنش را نیز بیفزایید كه در هماهنگی كامل با شخصیت مكار و حقهباز او قرار دارد. گروچو مغز متفكر گروه است. او میتواند مدتها خالی از هر مفهوم حرف بزند یا مسیر صحبت را به هر سو كه میخواهد هدایت كند. تنها كسی كه در جدل كلامی از پس گروچو برمیآید، چیكو است كه با لباس تنگ و كلاه سبدمانندش، لهجه انگلیسی آمیخته به ایتالیایی خاص خود را دارد. او غالبا در صحنههایی از فیلمهایشان به شكلی ماهرانه پیانو مینوازد، آن هم با انگشتی كه آنقدر روی كلیدها میچرخد تا بر جای درست فرود میآید! اما ویژگی اصلی او، ویرانی كلامش است كه گفتوگو با او را بسیار دشوار میكند.
هارپو ماركس احتمالا پیچیدهترین شخصیت گروه است. او حرف نمیزند، اما مقصودش را با ایما و اشاره به بهترین شكل بیان میكند. همچنین حالات او در لحظاتی نشانگر تاثیرپذیری از لالبازیها و انعطاف فوقالعاده چاپلین است. اما برخلاف چاپلین، ترحم كسی را برنمیانگیزد و برعكس، شیطانی دیوانه و شرور به نظر میرسد.
هارپو در بین برادران ماركس تنها كسی بود كه شخصیت سینماییاش طی فیلمها تغییر یافت و از «بچه ابله» به «دلقك لال» متكامل شد. او همواره با اشاره، سوت و بوق منظور خود را بیان میكرد، اما شخصیتش بتدریج با نزاكتتر و دوستداشتنیتر شد. در انتخاب بهترین دوره كاری برادران ماركس، حتی بین خود آنها اختلافنظر وجود دارد. نخستین دوران آنها بین نارگیل (۱۹۲۹) تا سوپ اردك (۱۹۳۳) در پارامونت شكل گرفت و دو فیلم اول یعنی نارگیل و بیسكویت حیوانی بنای سبك و شخصیتهای آنها را پیریزی كرد.
سوپ اردك، درخشانترین فیلم برادران ماركس، طنز تهاجمی و فراواقعگرایانه ایشان را به موثرترین شكل بروز میدهد و قطعا یكی از نمونههای كلاسیك تاریخ سینمای كمدی است. سوپ اردك جز در برداشتن برجستهترین بذلهگوییهای گروچو، زیركیهای چیكو و شرارتهای هارپو، سیاهترین هجو سینمایی از سیاستهای امریكا تا پیش از دكتر استرنج لاو (استنلی كوبریك ۱۹۶۴) است. اما این فیلم احتمالا از دید تماشاگران آن زمان، بیش از حد هتاك و گستاخانه به نظر رسید و موفقیت مالی چندانی به دست نیاورد.
در زمانه خفقان و دیكتاتوری در اروپا، تفسیرهای این فیلم از دنیای سیاست دردناك بود. به عبارت دیگر، هضم این فیلم برای عامه تماشاگران در آن زمان كمی دشوار بود. هیچ طرح فرعی احساسات برانگیزی در آن وجود نداشت، هیچ صحنهیی برای پیانو نواختن چیكو یا چنگ نواختن هارپو در نظر گرفته نشده بود و از بدشانسی، در زمان نامناسبی هم عرضه شد، یعنی درست زمانی كه امریكاییها تحت تاثیر برنامههای روزولت، مایل به تقویت روحیه اجتماعی خود علیه افسردگی یكی دو دهه گذشته بودند و گوش شنوایی برای پیام تلخ سوپ اردك وجود نداشت.اما همپای ابعاد اجتماعی فیلمهای برادران ماركس، باید بار دیگر به جنبههای فراواقعگرایانه كار آنها، هم در گفت و گو پردازی و هم در شوخیهای بصری اشاره كنیم. آنها هرج و مرجسازان خارقالعاده سینمای كمدیاند كه نظم و منطق و قراردادهای مرسوم این جهان خاكستری را به مبارزه میطلبند.
منبع : روزنامه اعتماد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا رافائل گروسی رهبر انقلاب دولت نیچروان بارزانی مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم انتخابات شورای نگهبان حسین امیرعبداللهیان رسانه
شهرداری تهران تهران قتل حجاب قوه قضاییه زنان سیل فضای مجازی آموزش و پرورش سلامت شهرداری سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت خودرو خودرو بازار خودرو قیمت طلا ایران خودرو بانک مرکزی بورس سایپا دلار مسکن حقوق بازنشستگان
وزارت آموزش و پرورش نمایشگاه کتاب تلویزیون دفاع مقدس افعی تهران موسیقی تئاتر سریال سینمای ایران مسعود اسکویی سینما صدا و سیما
مایکروسافت دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان فضا
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه حماس فلسطین جنگ غزه روسیه رفح چین طوفان الاقصی اوکراین نوار غزه
استقلال فوتبال پرسپولیس لیگ برتر ذوب آهن نساجی لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران بازی رئال مادرید سپاهان جواد نکونام
هوش مصنوعی زلزله اپل سامسونگ آیفون دوربین باتری گوگل ناسا تلفن همراه اندروید
بیماران خاص رژیم غذایی زیبایی بیمه کاهش وزن دندانپزشکی فشار خون سبزیجات