پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

سودای قهرمانی در خاورمیانه


سودای قهرمانی در خاورمیانه
اگر این سخن که سارکوزی در اندیشه تبدیل شدن به بلر جدید در اروپا است تا دیروز یک تمثیل بود اکنون رنگ یک باور سیاسی به خود گرفته است. او همانند بلر فاصله دو سوی آتلانتیک را در سیاست خارجی برداشت و فرانسه را که در منتهی الیه دوستی با امریکا بود به شریک اصلی کاخ سفید تبدیل کرد در نگاه به جهان خارج نیز او همانند دیپلمات بلندپرواز بریتانیا کوشید به صدای غالب اروپا در عرصه های جهانی تبدیل شود. اما آنچه شباهت سارکوزی و بلر را این روزها در ذهن ها دامن می زند نقشی است که رئیس جمهور فرانسه در پروسه دشوار سازش خاورمیانه در پیش گرفته است. او در سفر حساس خویش به تل آویو وسرزمین های اشغالی همان مأموریتی را کلید زده که پیش از این سکه آن به نام بلر ضرب شده بود. شاید تنها تفاوت نقش بلر وسارکوزی این باشد که سیاستمدار انگلیسی خود را نماینده رسمی کمیته چهار جانبه معرفی کرد اما همتای فرانسوی او به نمایندگی از طرف اروپا در کنیست سخن می راند. هر دو آنها با چراغ سبز امریکا و درست موقعی وارد بازی مذاکرات سازش شدند که مأموریت فرستادگان کاخ سفید به بن بست انجامیده است به همین دلیل سارکوزی نیز در سودای یافتن شهرتی در دنیای افسانه ای صلح خاورمیانه است. در نوشتار حاضر تلاش داریم تا انگیزه های رئیس جمهور فرانسه از شروع تحرکات تازه و نیز چند و چون طرح سازش او را بررسی کنیم.
● ریشه در غریزه بلند پروازی
نقش های سارکوزی در سیاست خارجی تا حدی با زبان روانشناسی شخصیت سیاسی او آسانتر تحلیل می شود. این نکته را همه همتایان اروپایی وی دریافته اند که او بهره ای افزونتر از غریزه جاه طلبی دارد. و میل مفرط به ایفای نقش های بلندپروازانه. البته او خود را نماینده نسل جدید سیاستمداران فرانسه معرفی می کند و در داخل و خارج بر شعار نوسازی و تغییر چنگ می زند. او آشکارا ژست ناپلئون جدید را گرفت در یک سال دوره زمامداری خویش مدام تصویر یک چهره متفاوت از خودش، دولت جدید و موقعیت فرانسه به نمایش گذاشت. البته ایده کلی او که فرانسه و اروپا بویژه در سیاست داخلی و خارجی دچار کسالت و کهولت شده مورد قبول نخبگان این کشور است اما شیوه های بلند پروازنه ای که رئیس الیزه برای درمان این عارضه تجویز می کند را آنها برنمی تابند. آنها می گویند ظرفیت قدرت ملی فرانسه برای اعمال تغییرات محدود است و از طرفی پیش شرط هر گونه تحولی در سیاست خارجی موفقیت دولت الیزه در داخل است.
اما سارکوزی از زمره سیاستمدارانی است که مخالفت افکارعمومی یا جبهه گیری رقبا رأی او را تغییر نمی دهد یا توصیه های نخبگان برای «توازن اهداف و امکانات» را نادیده می گیرد.
درست به همین دلیل او پس از موج تحصن های کارگری و کارمندی حاضر نشد سیاست اصلاحی خویش را کنار بگذارد یا پس از شنیدن زمزمه مخالفت ها و واکنش محافل اروپایی ایده های بلند پروازانه خویش را برای قاره سبز تعدیل نکرد. با آنکه فرانسوی ها در پیگیری اندیشه اتحاد اروپایی همواره با رقیب سنتی به نام آلمان و مخالف سرسختی به نام انگلیس روبرو بوده اند اما سارکوزی همچنان در نشست های دو جانبه و چند جانبه بر طرح های خویش در زمینه همگرایی اروپا پای فشرد.
به باور تحلیلگران فرانسوی خیز تازه ای که ساکوزی به سوی خاورمیانه برداشته به ناکامی سیاست اروپایی سارکوزی برمی گردد.
رئیس جمهور فرانسه دریافته که با حضور رقیبان قدرتمندی چون آلمان و انگلیس او در باشگاه اروپایی کار چندانی نمی تواند پیش ببرد. به گونه ای که روزنامه های فرانسه در فردای رأی منفی ایرلندیها به پیمان لیسبون نوشتند: این اتفاق ضربه ای بزرگ به نیکولا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه که رؤیای سازندگی اروپا را در سر داشت وارد کرد.
● هدفی در مسیر ریاست اروپایی
تحرکات اخیر سارکوزی تلاشی در مسیر ریاست آینده اتحادیه اروپا است. او زمانی به خاورمیانه آمد که همکارانش در الیزه خود را برای تحویل گرفتن ریاست دوره ای اتحادیه اروپا از اسلواکی آماده می کنند. برای سارکوزی که بی پروا در کمین فرصت های دیپلماسی است کرسی ریاست اروپایی همچون شانس طلایی است. همه قراین حاکی از آن است که او رؤیاهای بسیاری برای این دوره دیده است که شاید مهم ترین آن وارد کردن ماشین دیپلماسی اروپا در خاورمیانه باشد.
البته همه نامزدان ریاست اروپایی با دنیایی از هدف های بلند بر این کرسی تکیه کرده اند به طور مثال قبل از این آنگلا مرکل با سودای برچیدن شکاف بزرگ میان اعضای اروپا در این صندلی نشست و حاصل تلاش او پیمان شکننده لیسبون بود اما رؤیاهای سارکوزی رنگ دیگری دارد، بر این نکته اغلب ناظران سیاسی اروپا صحه گذاشته اند. ژاک کامو سردبیر روزنامه «جمهوری مرکز» می نویسد؛ نیکولا سارکوزی تلاش می کند به دوره پنج ساله ریاست جمهوری خود رنگ و لعاب بین المللی بدهد. سارکوزی می کوشد با استفاده از فرصتی که ریاست دوره ای فرانسه بر اتحادیه اروپا فراهم می کند خود را به عنوان «سازنده اروپا» معرفی نماید. دیدیه پورکری سردبیر روزنامه لیبراسیون نیز می گوید: سارکوزی خود را آماده می کند تا بزودی به عنوان رئیس دوره ای اتحادیه اروپا وارد معادلات خاورمیانه و سرزمین های اشغالی شود.
‌ ● طرح قدیمی
این سؤال در فردای نطق او در کنیست مطرح شد که آیا سارکوزی ادبیات جدید برای پروسه سازش دارد و او سخنی متفاوت از بازیگران قبلی سازش می زند سارکوزی بسیار تلاش کرده تا بسته سازش خویش را متفاوت از طرح های سابق نشان دهد این گونه وانمود کند که او اندیشه ای تازه همراه دارد. آنهایی که از تفاوت در لحن سارکوزی سخن می گویند به این مسئله تأکید دارند که او ۴ اصلی را که برای تل آویو خط قرمز به حساب می آید محور قرار داده است: یعنی مسئله بازگشت آورگان فلسطین، توقف شهرک سازی، تشکیل نظام دو دولتی و پذیرش بیت المقدس به عنوان پایتخت مشترک. سارکوزی در سخنرانی خود تلاش کرد به اسرائیل اطمینان دهد که فرانسه درکنار اسرائیل است و به هیچ کس اجازه نمی دهد آن را تهدید کند. به همین دلیل در باره مسئله هسته ای ایران ابراز نگرانی کرد. اما او درسوی دیگر برای جلب رضایت اعراب نیز تلاش کرد.
وی تضمین امنیت اسرائیل را در صلح با فلسطین دانست و تأکید کرد که تشکیل دولت مستقل و آزاد فلسطین در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه به پایتختی قدس، تضمین کننده امنیت و آینده اسرائیل خواهد بود. سارکوزی با تأکید بر عقب نشینی اسرائیل از اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ و بیت المقدس وتوقف شهرک سازی و توجه به مسئله پناهندگان تلاش کرد نقطه ضعفهای سیاست امریکا را در فرایند صلح پرکند، مسائلی که همواره به عنوان مانع در گفت و گوهای طرفین فلسطینی و اسرائیلی مطرح بوده است. با این حال همچنان که برخی ناظران گفته اند. پیام نیکولا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه به اسرائیل درباره ضرورت ایجاد کشور فلسطینی مفهومی تکراری است.
پیشنهادهای سارکوزی در کنیست را حتی می توان نسخه دوم آناپولیس به حساب آورد زیرا در آنجا نیز موضوع اصلی تشکیل نظام دو دولتی و توقف شهرک سازی بود.
در تحلیل محتوای نطق سارکوزی این گونه به نظر می آید که او آرمان گرا است و تصور می کند می تواند توأمان دوست اسرائیل و اعراب باشد. اما کافی است به اظهارات سارکوزی توجه کرد تا پی برد وی درخصوص دوستی اش با اسرائیل تأکید خاصی دارد و دوستی اش با اعراب بسیار کم رنگتر است. بویژه این که اعراب می دانند که او خود تبار یهودی دارد. پدر بزرگ سارکوزی یهودی بوده که به مسیحیت گرویده است البته براین نکته همه مقام های تل آویو صحه می گذارند. ایگال پالمور سخنگوی وزارت امور خارجه اسرائیل می گوید: «رؤسای جمهور همواره خود را دوست کشورهایی می دانند که از آنها بازدید می کنند اما نیکولا سارکوزی با سایرین تفاوت دارد. اینکه او همواره خود را علناً دوست اسرائیل معرفی کرده نشان دهنده صداقت اوست. اسرائیلی ها به این امر عادت ندارند و نسبت به این مسئله بسیار حساس اند.» یا «اورن ناهاری» رئیس شبکه تلویزیونی اسرائیل می گوید: شیراک همواره حالتی دیرآشنا و سرد داشت. سارکوزی بسیار گرم و خود جوش است و هنگامی که درباره اسرائیل سخن می گوید بسیار برونگراست.
حتی دراین دیدار سارکوزی نیز می شد جانبداری وی را دید در حالی که سارکوزی سفری سه روزه به منطقه دارد فقط سه ساعت با مقامات فلسطینی دیدار می کند. به نوشته لیبراسیون، در روزهای گذشته پرچم سه رنگ فرانسه در کنار پرچم اسرائیل در محور های اصلی شهر بیت المقدس نصب شده است. این تنها مربوط به مسائل درج شده در پروتکل نیست. از دیدگاه اسرائیلی ها نیکولا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه قبل از هر چیز دوست دولت اسرائیل است.
● دشواری در برقراری توازن اعراب و اسرائیل
همه دیپلمات های غربی که با سودای میانجیگری در خاورمیانه گام دراین وادی نهاده اند با مشکل بزرگی به نام برقراری توازن میان دو جبهه عربی و صهیونیستی دست به گریبان شده اند. این میانجیگران در کشاکشی که میان لابی یهودیان و لابی اعراب شکل گرفته عاقبت مقهور نفوذ برتر گروه اول یعنی لابی یهود شده اند. در قضیه میانجیگری تونی بلر این مسئله به وضوح تجربه شد. بلر با آنکه نمایندگی مجموعه ای از دولت ها و مجامع بین المللی را برعهده داشت و به عنوان برگزیده کمیته ای مرکب از سازمان ملل، امریکا، روسیه و اروپا باید اراده جمعی آنها را در میدان مذاکرات سازش محقق می ساخت اما در نهایت سمت تل آویو ایستاد و حتی دفتر کاری خویش را نیز از دولتمردان اسرائیل عاریت گرفت.
بنابراین این احساس که میانجی جدید در بازی سازش همانند اسلاف خویش، قاعده برتری منافع اسرائیل را حفظ خواهد کرد از امروز بر مأموریت سارکوزی سایه افکنده است.
دلایل و قراین برای آنکه طرف های عربی و فلسطینی به فرستاده جدید اروپا بی اعتماد باشند کم نیست.
سارکوزی در قیاس با میانجیگرانی مانند بلر این مشکل افزونتر را دارد که در خاورمیانه به عنوان چهره ضد عربی مطرح است و افکارعمومی منطقه او را به عنوان کسی که میراث دوستی فرانسه شیراک را بر باد داد می شناسند. اگر مشکل بلر این بود که اعراب او را به عنوان متحد بلافصل امریکا و حامی سرسخت اسرائیل می شناختند سارکوزی علاوه بر این که به دوستی عمیق با کاخ سفید شهره است، مهر ضدیت با اعراب و مسلمانان را نیز بر پیشانی دارد. بر همین اساس همه تلاش سارکوزی در سفر اخیر به خاورمیانه صرف این شد که قدری از این سابقه منفی خویش تعدیل کند. ایو تئار سردبیر روزنامه فیگارو، نیز در مطلبی اعلام کرد: نیکولا سارکوزی در تلاش برای متقاعد ساختن طرف های خود درباره منطق سیاست در قبال خاورمیانه با مشکلاتی مواجه خواهد شد. سارکوزی در قبال مسئله هسته ای ایران یک رویکرد سختگیرانه اتخاذ کرده است در حالی که برای آرام کردن اوضاع سیاسی لبنان بر تعهدات خود تأکید می کند و به طرف لیبی و سوریه نیز دست همکاری دراز کرده است. در پایان این سؤال مطرح است که چرا اعراب از این حرکت سارکوزی استقبال کرده اند بویژه سوریه یا لبنان به او جواب رد ندادند.
واقعیت این است در وضع فعلی که همه چیز بر مدار جنگ پیش می رود گشودن هر روزنه ای برای اعراب یک فرصت است. از طرفی جهان عرب به دلیل دلزدگی تاریخی که از جانبداری میانجیگران امریکایی در پروسه سازش دارد همواره آغوش استقبال به روی فرستادگان اروپا گشوده است. لذا می توان گفت سفر نیکولا سارکوزی به منطقه نزد اعراب نوعی آزمون توازن دیپلماسی است به ویژه اینکه این رویداد در فاصله کمتر از یک ماه به آغاز اجرای طرح اتحادیه مدیترانه اتفاق می افتد. طرحی که شاید تردیدها درباره ماهیت دیپلماسی سارکوزی را پایان بخشد.
محمد بخشنده
منبع : روزنامه ایران