یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

بت پرستی دنیای امروز؛ ظاهر پرستی و شخصیت‌ پرستی‌


بت پرستی دنیای امروز؛ ظاهر پرستی و شخصیت‌ پرستی‌
امروز که‌ دانش‌ و معرفت‌ در سراسر جهان‌ گسترش‌ یافته‌ و جهل‌ و نادانی‌ را در دشوارترین‌ شرایط‌شان‌ در تاریخ‌ به‌ گوشه‌ای‌ سوق‌ داده‌ است‌، بت‌پرستی‌ و شریک‌ قایل‌ شدن‌ برای‌ خداوند یا از بین‌ رفته‌ و یا تقریباً مضمحل‌ شده‌ است‌، آن ها به‌ صورتی‌ جدید بازآفرینی‌ شده‌اند: ظاهرپرستی و شخصیت‌پرستی.
باید بسیار هوشیار باشیم‌ که‌ اول‌ خود در دام‌ آن ها نیفتیم‌ و پس‌ دیگرانی‌ را آگاه‌ سازیم‌. در قرآن‌ که‌ از قصص‌ و پیامبران‌ و وقایع‌ زندگی‌شان‌ سخن‌ می‌رود، تأکید می‌شود که‌ غرض‌ از آن‌ها چیزی‌ نیست جز آن که دیگران‌ پند گیرند و هدف‌ از آن‌ به‌ اسطوره‌سازی‌، شخصیت‌پرستی نیست‌. در قرآن‌ نیز تأکید می‌شود که‌ سبحان‌ و پاک‌ و منزه‌ از گناه‌ و خطا تنها و تنها خداست‌ و نه‌ تنها هیچ‌ انسانی‌ که‌ هیچ‌ موجودی‌ مبرا از آن ها نیست‌.
ظاهرپرستی در جامعه ما به رفتاری غالب بدل شده است؛ نه تنها بین عامه مردم که متأسفانه حتی بین علما! امروزه در گزینش های رسمی و غیر رسمی کسانی را بر می گزینند که خود را به ظواهر مذهبی آراسته باشند. این نحوه ارزیابی فضا را برای ریاکاران بسیار مساعد ساخته است و بسیاری از آن ها به راحتی با همرنگ کردن بوقلمون وار خود، به مراتب بالای قدرت و مقام دست یافته اند. متأسفانه امروزه دیگر بسیار متداول شده است که کسانی را که پیش از این مسئولیتی برای جلوگیری از منکرات داشتند، به جرم اعمال منکراتی دستگیر کنند. اِشکال کار از کجاست؟ از ظاهرپرستی و معیارهای سطحی ما در ارزیابی اشخاص مومن و متدین. به بیانی دیگر، اکنون‌ تظاهر به‌ تدین‌، پدیده‌ای‌ اتفاقی‌ در جامعه‌ ما نیست‌ و نتایج‌ بسیاری‌ از تحقیقات‌ نشان‌ می‌دهد، آن‌ به‌ یکی ‌از اصلی‌ترین‌ رفتار غالب‌ در نزد بسیاری‌ از اقشار جامعه‌ بدل‌ شده‌ است‌. اکنون‌ تا حدی‌ دلایل‌ چنین‌ پدیده‌ای‌ مشخص‌ شده‌اند. نگاه‌ متعصب‌ و تنگ ‌نظرانه‌ در دین‌ به‌ اندک‌ افرادی‌ اجازه‌ می‌دهد تا به‌ باور شخصی‌ خود بتوانند الگویی‌ را بپذیرند که‌ یک‌ فرد دینی‌ باید از آن‌ برخوردار باشد. از این‌ روی‌ با ملاک ها و الگوهای‌ سطحی‌ و سختگیرانه ای که تنها به درد ریاکاران می خورد‌، عده‌ زیادی‌ از افراد جامعه‌ بیرون‌ از دایره‌ تعریف‌ انسان‌ متدین‌ قرار می‌گیرند. آن‌ امر موقعی‌ حیاتی ‌می‌نماید که‌ ملاک های‌ شغلی‌ و حقوق‌ اجتماعی‌ افراد موکول‌ به‌ پذیرش‌ در قوالب‌ فوق‌ باشد. پدیده‌ای‌ که‌ در سال های‌ گذشته‌ تحت‌ عنوان‌ گزینش‌ صورت‌ می‌گرفت‌ و استخدام‌ و بسیاری‌ از حقوق‌ دیگر موکول‌ به ‌تأییدیه‌های‌ آن‌ بود. در نتیجه‌ افراد به‌ سبب‌ ضرورت های‌ زندگی‌ و نیاز به‌ شغل‌ و تأمین‌ مایحتاج‌ زندگی‌ خانواده‌ خویش‌ در یک‌ دوراهی‌ سخت‌ قرار می‌گرفتند. یا باید باورهای‌ دینی‌ خویش‌ را به‌ تظاهر و دروغ‌ آلوده‌ نمی‌ساختند و کنار می‌کشیدند و به‌ فکر امرار معاش‌ از شیوه‌های‌ دیگر می‌شدند (البته‌ اگر قدرت‌ چنین‌ انتخابی‌داشتند) یا باید با تظاهر به‌ باورها، رفتارها، به‌ هنجارها و الگوهایی‌ که‌ از ایشان‌ انتظار داشتند، تن‌ می‌دادند. این‌پدیده‌ هنگامی‌ که‌ نهادینه‌ شد موجب‌ بروز بزرگترین‌ آسیب های‌ اجتماعی‌ با از دست‌ دادن‌ بزرگترین‌ سرمایه‌های ‌انسانی‌ شد. دورویی‌ نهادینه‌ شده‌ در همه‌ جا از درون‌ به‌ دینی‌ ضربه‌ زد که‌ آن‌ را وادار به‌ تظاهر کرده‌ بود! بی‌مسئولیتی‌، بی‌تعهدی‌، بی‌وجدانی‌ و... از کوچکترین‌ تاوان ها و ملموس‌ترین‌ نتایج‌ این‌ بحران‌ برای‌ جامعه‌ بود. مهمتر از آن‌، روح‌ هویت‌ دینی‌ که‌ بخش‌ بزرگی‌ از ماهیت‌ و قداست اش‌ را از طریق‌ ارتباطی‌ عاری‌ از تظاهر و حتی ‌چشم‌ داشت های‌ معامله‌گونه‌ کسب‌ می‌کرد، بزرگترین‌ ضربه‌ را خورد. چرا که‌ اکنون‌ انسان هایی‌ تنها به‌ خاطر حفظ شغل‌ و حقوق‌ دیگر خود، به‌ آن‌ تظاهر می‌کردند! این‌ ملاک ها نه‌ تنها در سازمان ها و نهادهای‌ دولتی‌، بلکه‌ در اذهان ‌عمومی‌ و ملاک های‌ برخی‌ از متخصصین‌ ما رسوخ‌ کرده است. بررسی‌ ها نشان‌ می‌دهد حتی بسیاری‌ از تحقیقاتی‌ که‌ در این‌ دوره‌ در زمینه افراد متدین شکل‌ گرفتند، معرف های‌ خود را بر طبق‌ ظاهری‌ترین‌ معیارها برای‌ تمیز انسان‌ دینی‌ و غیردینی‌ و همچنین ‌میزان‌ دینداری‌ قرار دادند. ملاک هایی‌ چون‌ گذاشتن‌ ریش‌، استفاده‌ از پوشش هایی‌ هر چه‌ تیره‌تر، گرفتن‌ تسبیح‌ در دست‌ و تکرار برخی‌ از واژه‌هایی‌ که‌ بیش‌ از آن‌ که‌ ملاک‌ مسلمان‌ بودن‌ باشد، می‌توانست‌ معیار عربی‌ سخن‌ گفتن‌ باشد.
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکترای فلسفه و ادیان از تگزاس آمریکا