شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

معنای پیروزی حماس درسالگرد انقلاب ایران


معنای پیروزی حماس درسالگرد انقلاب ایران
آیا غزه پیروز است؟ به نظرم باید ‍«پیروزی» را تعریف کنیم. نبرد غزه از هیچ حیثی یک نبرد متعارف نیست و در دایره هیچ یک از نبردهای کلاسیک ادبیات سیاسی و نظامی جهان نوین نمی گنجد. اهداف این نبرد نیز فراتر از این ادبیات است. تعریف پیروزی و شکست هم در این نبرد تعریف دیگری است.
می گویند غزه عقبه ندارد. اما این سخن حاصل نگاهی ادبیاتی به نبرد غزه است. در ماجرای عاشورا نیز جبهه حسینی عقبه اش محدود بود به همان کربلا. یک کاروان از مظلومان تاریخ همراه با خانواده در برابر لشکری از اعدا. نه یاوری در امت داشتند و نه در رسانه های آن روز ندای مظلومیتشان شنیده می شد. اما عقبه عاشورا قلوب امت اسلام بود.
کاروان هایی که از مدینه و کوفه با کاروان حسینی دیدار می کردند در توصیف گرایش سیاسی امت اسلامی به اباعبدالله می گفتند قلوبهم معک و سیوفهم علیک. این امت قلب هایشان با توست اما شمشیرشان را علیه تو گرفته اند. خاورمیانه قرن بیست و یکم و بلکه اردوگاه آزادی خواهان این عصر شاهد مثال همین ماجراست. اینها قلبهایشان با جبهه مقاومت است اما شمشیرهایشان با اردوگاه کفر و این حاصل سلسله تحولاتی است که در پس شکل گیری نظام های نوین سیاسی در جهان رخ داده است. اما این دیو را شیشه عمری است که حرارت خون مظلومان ذوب خواهدش کرد. خون مظلومیت هم که بر زمین گرم کربلا ریخت ورق برگشت و شمشیر امت اسلام با قلبش همراه شد.
مالک اشتر، یار باوفای امیر مومنان (ع) فرزندی داشت ابراهیم نام که نسل دوم اسلام محسوب می شد. این کودک پیامبر را ندیده بود اما پدرش از ایمان، رشادت، مهر، عدالت و گرمی علی (ع) برایش گفته بود و با این نجوای صادقانه شب هنگام به خواب شیرین رفته بود. او از جنگ های علی و مظلومیت او در برپایی عدالت شنیده بود. خوب این ابراهیم بیست و چندساله تربیت شده مالک اشتر در کربلا کجا بود. چرا به یاری مقاومت مظلوم نشتافت. چون هژمون بنی امیه چنان رعبی بر قلب ها حاکم کرده بود که شمشیرهای تربیت شدگان امت اسلامی از نیام برون نمی آمد. اما خون حسین و یاران مظلومش که زمین کربلا را فرش کرد ورق معادلات سیاسی برگشت و ابراهیم شد فرمانده ارشد خونخواهان حسینی در قیام توابین.
غزه امروز الگو واره ای از عاشورای حسینی است. عقبه این نبرد قلب های آزادی خواهان جهان است و یقین بدانیم که ورق معادلات سیاسی با ریخته شدن خون مظلومان جبهه مقاومت بر خواهد گشت. البته جای تاثر است که غزه را همه محاصره کرده اند، هم اسراییل و اقمار و اکناف و حامیانش و هم برخی بازی خوردگان امت اسلام. اما این بی عقبگی ظاهری، رکن پیروزی خون بر شمشیر است و این راز خون در تفسیرهای سیاسی جاهلیت رسانه مجالی ندارد، هرچند حقیقت مبین است. فرهنگ علوم سیاسی را از نو بنویسید و بنویسید که «خون پایمردان مظلوم» ظرفیتی سیاسی در کنه خود دارد که معادلات حاکم را واژگونه خواهد ساخت و بنویسید که عقبه اردوگاه مقاومت در فطرت انسان هاست که هرچند در برهه ای از زمان با هجمه جاهلی رسانه ها از جبهه حق عنان می گرداند و لیکن ظرفیت خون مقاومت مظلومان بازش خواهد گرداند تا در صفوف به هم پیوسته مستضعفان زمین طومار ظلم را درهم نوردد.
خون مظلومان جبهه مقاومت در غزه انرژی نهفته امت اسلامی را آزاد خواهد کرد و طومار امویان و فرعونیان هزاره سوم را در هم خواهد پیچید. خون مظلومان غزه به رگ های آزادی خواهان جهان تزریق خواهد شد و در پیکر فسرده مبارزان حق علیه باطل جان خواهد دمید. رادمردا آن امام سفرکرده و آن سرور آزادگان عصر نوین که این اندیشه سیاسی را در واژگانی عام فهم به ما آموخت و بازخوانی اندیشه اش در تحلیل نبرد غزه و ماهیت پیروزی اردوگاه مظلوم مقاومت بسی راهگشاست. گویی آن روح خدا در تعریف پیروزی در مقاومت هشت ساله ام القرای مقاومت اسلامی در برابر اردوگاه خصم جاهلی به نمایندگی از همه مقاومت مظلوم تاریخ داد سخن داده بود.
«ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم. ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم. ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیده‌ایم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما درجنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشه های انقلاب پربار اسلامی‌مان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم. ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد. جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت. جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت. جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظام‌های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.» و این منشور مقاومت در غزه است.
می گویند اگر ماجرای عاشورا نبود حکومت اموی بسی دوام می یافت. اما ماجرای عاشورا حکومت پلید امویان را جوان مرگ ساخت. می گویم اگر ماجرای غزه هم نبود ساز و کار شصت و چند ساله سیاست نوین جهانی نیز بسی دوام می یافت. اما اردوگاه خصم با این ستم بی مانند سرنوشت خود را دگرگون ساخت و خویش را در برابر تقدیر جاری شده سنت الهی قرار داد که خونخواه جبهه مظلوم مقاومت است و در کمین کافران حربی و منافقان نشسته است و مکرش بر مکر آنان غلبه خواهد کرد. غزه امروز خون خداست و خداوند منتقم مظلومان تاریخ.
غزه پیروز است چون خون بر شمشیر پیروز است. اما وارثان این خون هم باید از دستاوردها دفاع کنند. باید از ماجرای عاشورا درس گرفت و نخستین درس در حفظ این میراث، تمرکز تمام تلاش های سیاسی و فرهنگی بر ایجاد این گفتمان است که اردوگاه خصم هیچگاه دوست آزادی خواهان نخواهد بود. همچنین باید از ظرفیت سیاسی پدید آمده در جهت سست کردن بناهای تمدن شیطان در هزاره سوم نهایت بهره را برد...پیروزی نزدیک است.
علی حاج محمدی
کارشناس مسایل خاورمیانه
منبع : خبرگزاری قدس ـ قدسنا