دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا
تساهل و خشونت در نگاه علوی
امام علیعلیه السلام نه تن به اصالت مطلق تساهل میدهد و نه بر اصالت مطلق خشونت صحّه میگذارد. علیعلیه السلام به «اصالت مدارا و خشونت بر محور عدالت» تن میدهد؛ یعنی «وضع كلّ شیء فی موضعه». مفهوم تساهل و مدارا در غرب، ۳۰۰ سال پیش در رسالهای با عنوان «مكتوبی در باب تساهل و مدارا»۱ از سوی جان لاك۲ (۱۶۳۲- ۱۷۰۴ م.)، فیلسوف پرآوازه انگلیسی مطرح گردید. نظریه لاك آرام آرام در نظامهای مدنی، سیاسی و دینی غرب وارد شد و صورتی سازمان یافته و نهادی به خود گرفت.این نظریه اكنون نیز، هم از جهت تئوریك و هم به لحاظ علمی و عینی، در غرب دارای حیات و سلطه است.۳ نظریه تساهل منفی لاك - كه به تعبیر «لاسكی» یكی از سه شعار مهمّ اندیشه وی بود - بعد از او توسط رابرت براونینگ۴ (متوفّای ۱۸۸۹ م.)، خانم بسنت۵(متوفّای ۱۹۳۳ م.)، بوسوئه۶ (متوفّای ۱۸۶۰ م.)، پاركر۷ (متوفّای ۱۸۶۰ م.)، تامس پین۸ (متوفّای ۱۸۷۱ م.)، دول۹ (متوفّای ۱۷۷۸ م.) و... بسط داده شد. و در نهایت، در اندیشه جان استوارت میل (متوفّای ۱۹۲۷ م.) و روسو،۱۰ فیلسوف سیاسی قرن ۱۹ انگلیس، به كمال خود رسید.۱۱ خاستگاه نظریه تساهل در غرب عمدتاً عوامل معرفتشناسی، عوامل اجتماعی و عوامل كلامی بوده است.۱۲ ولی در ادامه، این نظریه دقیقاً به یك نظریه سیاسی تبدیل شده است. وقتی لاك، این نظریه را مطرح كرد، لفظ «تولرانس» معنی محمود نداشت و حتی میتوان گفت كه تعریف لاك و امثال او به این لفظ، صفت محمود داده است ولی ما وقتی این لفظ را به زبان فارسی ترجمه كردیم، معادلِ «مدارا» را برای آن انتخاب كردیم و حال اینكه معنی مدارای اخلاقی غیر از معنی مدارای سیاسی است. مدارای سیاسی كه از آن به «تساهل و تسامح» یاد میشود، یك صفت نفسانی و اخلاقی نیست، بلكه یك وضع حقوقی و پیشامد تاریخی است كه به عالم جدید و بشر نو تعلّق دارد و اساساً تساهل و تسامح در جامعهای رواج مییابد كه اعتقادات دینی مردم آن سُست شده باشد؛ یعنی این لفظ در نسبت با دین معنا پیدا میكند و در عالم غیر دینی متحقّق میشود؛ در عالمی كه دین، اصل اساسی و بنیانگذار آن جامعه است.۱۳ از این رو كلمه «تولرانس» در زبان فارسی با كلمه «بیقیدی» بیشتر تناسب دارد تا با كلمه مدارا. ولی متأسّفانه برخی از روشنفكران مسلمان - كه گرفتار «كژفهمی اصطلاحات، كاربرد نابجای واژگان و آفت تبلیغات زدگی»۱۴ شدهاند - نتوانستند و یا نخواستند كه بین تولرانس و مدارای اخلاقی اسلام، تفكیك قائل شوند.۱۵ و برخی دیگر «با ایجاد تقابل مصنوعی میان عرفان و فقه، از طرفی به تضعیف فقه و قوانین اسلامی و از سویی دیگر به تحریف عرفان و سوء استفاده از آن میپردازند و میكوشند تحت پوشش نوعی عرفان قلاّبی، تساهل لیبرالی و تكلیف گریزی و حكومت سكولار را ترویج كنند.»۱۶ در مقابل اندیشه تساهل، كسانی هستند كه از اندیشه خشونت دفاع میكنند. اندیشه خشونت به لحاظ تاریخی، مقدّم بر اندیشه تساهل است. از قرن ۷ ق. م. «استبداد»۱۷ به صورت یك شكل سیاسی جدید ظاهر گردید و از آن پس، خشونت از یونان باستان تاكنون، طرفداران جدّیای داشته است كه هر كدام با عنوانی خاص، آن را مطرح كردهاند. «افلاطون» از پدیدهای به نام «فتنه»۱۸ یاد میكند و به گونهای آن را تبیین میسازد كه بسط آن، قرنها بعد منجر به نظریاتی چون نظریات ماركسیستها میشود كه بیشترین اهمیت را به استفاده از «خشونت سیاسی» برای واژگون كردن قدرتهای دولتی میدهند. «ارسطو»۱۹ (۳۲۲ - ۳۸۴ ق.م.) پدیدهای به نام «نیرنگ» را مطرح میكند. «سن توماس آكویناس»۲۰ (۱۲۲۷ - ۱۲۷۴ م.) بروز خشونتهای سیاسی - چه به صورت شورش و چه به صورت انقلابها - را در شرایط خاص شروع اعلام میكند. «ابن خلدون (۱۳۳۲ - ۱۴۰۶ م.) از پدیدهای به نام «عصبیت» (قومیت امروزی) نام میبرد. «نیكولوماكیاولی»۲۱ (۱۴۶۹ - ۱۵۲۷ م.)، سیاست مدار ایتالیایی كه او را «پدر علم سیاست» نامیدهاند، استفاده از «ترس و سركوب» را به شهریار پیشنهاد میكند. «تامس هابز»۲۲ (۱۵۸۸ - ۱۶۷۹ م.)، انسانها را گرگ یكدیگر قلمداد كرد. «هگلیان چپ» با برداشتی كاملاً مادّی از نظریّه آرمان گرای هگل، به دو گرایش شدید خشونتطلبی یعنی ماركسیسم، به رهبری «ماركس» و «انگلس»، و آنارشیسم، به رهبری «اشتیرنر» و «باكونین» روی آوردند.۲۳ «لوتر» بر علیه دهقانان معترض فتوا میداد كه: این سگها را بكشید، اینها شیاطیناند. و برای اثبات حقّانیت خودش میگفت: «دیگران را باگوگرد آتش بزنید تا خدا بداند كه ما بحق مسیحی هستیم.»۲۴ «جان لاك» میگوید: «به كار بردن زور علیه بیعدالتی و بیقانونی، مجاز است.»۲۵ اما امام علیعلیه السلام نه تن به اصالت مطلق تساهل میدهد و نه بر اصالت مطلق خشونت صحّه میگذارد. علیعلیه السلام به «اصالت مدارا و خشونت بر محور عدالت» تن میدهد؛ یعنی «وضع كلّ شیء فی موضعه». آنگاه كه عدالت مقتضی مدارا باشد و بدون استفاده از خشونت اِحقاق حق ممكن است، مدارا میكند و هرگاه راه مسدود شود، با رعایت مراتب و مصالح، اِعمال خشونت عادلانه - نه خشونت حیوانی و بیقاعده - میكند. چرا كه قبح خشونت اگرچه در شرایط عادی، مستند به عدم تناسب آن با طبع مردم میشود، اما مناط شرعی و عقلی برای تحریم خشونت در واقع، حریم عدالت و حقوق الهی مردم است كه كمترین تجاوز به حریم مادی یا معنوی شهروندان جامعه اسلامی و صدمه زدن به آنان را ممنوع میسازد. بنابراین «قبح خشونت» مستند به قبح ظلم و بیعدالتی میگردد؛ از این جهت، مدارا نیز اگر در شرایطی مصداق ظلم شود، با همان استدلال قبیح خواهد بود.۲۶ «مدارا» فی نفسه و «خشونت» خود به خود، نه خوب و نه بد است و كسی نمیتواند بگوید خشونت یا مدارا مطلقاً و به هر معنی از سوی هركس، درباره هركس، به هر انگیزه و هدفی، به هر اندازه و وسیلهای و در هر ظرف و زمینه زمانی و مكانی خوب یا بد است. متغیّرها و عواملی چون: «معنی، فاعل، متعلّق، انگیزه، هدف، میزان، وسیله، ظرف و شرایط» قطعاً در تعیین حُسن و قُبح خشونت و مدارا، دخیل است و بدون توجّه به این عناصر، خشونت و مدارا نه تحقّقپذیر است و نه تحلیل بردار.۲۷ خشونت علیعلیه السلام معیارمند است و عین عدالت؛ از همین روست كه در جنگها نیز دستور میدهد. «درختان را قطع نكنید، بیگناهان را نكشید. آب آشامیدنی را مسموم و مسدود نكنید، فراریان را تعقیب نكنید، با اسیران به نرمی رفتار كنید، اموال مسلمانان را به غنیمت برندارید و...»۲۸ علیعلیه السلام اندیشهای قرآنی دارد و چون به «لقد كان لكم فی رسول اللّه اسوهٔ حسنهٔ»۲۹اقتدا كرده است، نیك میداند كه «لوكُنتَ فظّاً غلیظ القلب لانفضوا من حولك»؛۳۰ از این رو در حوزه «دعوت به دین» خود را مورد خطاب «لا اكراه فیالدّین»،۳۱ «انّما انت مذكّر لست علیهم بمسیطر»،۳۲ «انّك لاتهدی من احببت و لكنّ اللّه یهدی من یشاء»،۳۳ و... میبیند. امامعلیه السلام در این حوزه مطلقاً خشونت را جایز نمیداند مگر در خصوص «جهاد ابتدایی»، كه اساساً از این بحث خارج است. امام علیعلیه السلام در حوزه «دعوت به دین» آیه «ادع الی سبیل ربّك بالحكمهٔ و الموعظهٔ الحسنهٔ و جادلهم بالّتی هی احسن»۳۴ را نصب العین خود قرار میدهد؛ لیكن در حوزه «اجرا و پیاده كردن عملی دین» كه حوزه بعد از ایمان آوردن است، خود را مكلّف به امتثال «اشدّاء علی الكفّار، رحماء بینهم»۳۵ میبیند و تن به اجرای تمامی احكام جهادی، مثل «جاهد الكفّار و المنافقین واغلظ علیهم»۳۶ و احكام جزایی اسلام، مثل «و لكم فی القصاص حیاهٔ یا اولی الألباب»،۳۷ «الزّانیهٔ والزّانی فاجلدوا»،۳۸ «السّارق والسّارقهٔ فاقطعوا ایدیهما»۳۹ و... میدهد و هم از این روست كه وقتی جرس رحیل جنگ نواخته میشود، «ذوالفقار» از نیام بر میكشد و در طلیعه قافله مجاهدان فیسبیل اللّه، اسب میتازد. و وقتی هیچ كس از روی ترس حاضر نمیشود كه «ولید» - برادر رضاعی خلیفه سوم (عثمان) را كه شراب نوشیده است - حدّ بزند، علیعلیه السلام تازیانه بر میدارد و با صلابت تمام، حدّ الهی را جاری میكند. آنجا كه سخن از بیت المال مسلمین است، برای تحقّق عدالت و حفظ بیت المال، آنقدر خشونت به خرج میدهد كه میفرماید: «به خدا سوگند! بیت المالِ تاراج رفته را هركجا كه بیابم، به صاحبان اصلی آن باز میگردانم گرچه با آن ازدواج كرده یا كنیزانی خریده باشند.»۴۰ و یا خطاب به «زیاد بن ابیه»۴۱مینویسد: «به خدا سوگند! اگر به من گزارش دهند كه تو در اموال بیت المال خیانت كردهای، كم یا زیاد، چنان بر تو سخت گیرم كه كم بهرهگردی و در هزینه عیال، درمانده و خوار و سرگردان شوی.»۴۲و در موردی دیگر خطاب به ابن عباس - عبدالله یا عبیدالله - مینویسد: «از خدا بترس و اموال مردم را بازگردان و اگر چنین نكنی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را كیفری خواهم كرد كه نزد خدا عذر خواه من باشد و با شمشیری تو را خواهم زد كه به هركس زدم، وارد دوزخ گردیده است.به خدا سوگند! اگر حسن و حسین چنان میكردند كه تو انجام دادی، از من روی خوش نمیدیدند و به آرزو نمیرسیدند مگر آنكه حق را از آنان بازستانم.»۴۳ آری! علیعلیه السلام تربیت شده دامان رسول اللّهصلی الله علیه وآله وسلم است كه وقتی زنی از قبیله سرشناس «بنی مخزوم» را میخواست حدّ بزند، «اسامهٔ بن زید» از وی تقاضای بخشش كرد، پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «به خدا سوگند! اگر دخترم دزدی كند، دستش را قطع میكنم؛ چرا كه در اجرای حدود خداوند، مردم نزد من فرقی ندارند.»۴۴ شاید اگر «نقش خشمهای مقدّس» امام علیعلیه السلام را در ثبات اسلام بخواهیم ذكر كنیم، این جمله «علامه امینیقدس سره» بهترین جمله باشد كه فرمود: «اسلام جز به شمشیر علی بن ابیطالب برپای نایستاد.»۴۵ و اساساً آیا امام علیعلیه السلام بسیاری از امتیازات منحصر به فرد خود را در دل جنگها به دست نیاورده است؟ آیا ندای «لافتی الاّ علی، لاسیف الاّ ذوالفقار»۴۶ و یا جمله معروف «ضربهٔ علیّ یوم الخندق افضل من عبادهٔ الثقلین»۴۷ در میدانهای جنگ در مورد امام علیعلیه السلام گفته نشده است؟ آیا شمشیر زدن، جنگیدن و كشتن را میشود كه از سنخِ «تساهل و تسامح» دانست؟!اما آنجا كه مقام، مقام رفق و مداراست، خلیفه مسلمین در میان كوچههای خاكی كوفه، بچه یتیمان را بر پشت خویش سوار میكند و روی دست و پا راه میرود تا دلهای پژمرده آنان را شاد كند. آنقدر با یتیمان با مهر و نوازش برخورد میكرد كه «ابوالطفیل» در حسرت دمی بازی كردن با حضرت، آرزو میكند كه: «كاش من هم یك یتیم بودم!»۴۸ و این امام در پایان عمرش نیز به فرزندان خود وصیت میكند كه: «اللّه اللّه فیالایتام فلا تغبّوا افواههم و لا یضیعوا بحضرتكم»۴۹ و گاه به كوچه و خیابان میآید و مشك بیوهزنی را بر دوش خود حمل میكند و از وی عذر خواهی مینماید.۵۰ یتیم نوازی علیعلیه السلام چیزی نیست كه در یك یا چند مقاله و كتاب حقّ آن اداء شود، آنقدر زیاد است كه تاریخ را به تعجّب واداشته است تا جایی كه «جرج جرداق»، دانشمند مسیحی مینویسد: «علی بسان دریایی عمیق و ژرف است؛ آنقدر كه وزندهترین طوفانها و بزرگترین كشتیهای تاریخ نتوانستهاند كوچكترین موجی در ساحت وجودش ایجاد كنند. اما نمیدانم این اقیانوس عظیم را چه میشود كه به هنگام افتادن قطره اشك بچه یتیمی، آنقدر متلاطم و موّاج میشود كه گویا میخواهد تمام ساحلش را یك جا ببلعد!» آری، علیعلیه السلام به همان اندازه كه «اسداللّه» است، «ابوالأیتام» نیز هست. به وقت جنگ، «اسداللّه» است و شیر، و به وقت جود و نیكی، «ابوالأیتام» است و مهربان. او از خدای كریم یاد گرفته است كه «ارحم الرّاحمین فی موضع العفو و الرّحمهٔ و اشدّ المعاقبین فی موضع النّكال و النّقمهٔ»۵۱ باشد. علیعلیه السلام زاهد شب و شیر روز است؛ معجونی از مهر و خشم كه «به ناز چشم میخواند و به برق خشم میراند»۵۲ از این رو برای فرماندار فارس - عمر بن ابیسلمه ارحبی - چنین مینویسد: «در رفتار با مردم، نرمی و درشتی را به همآمیز؛ رفتاری توأم با شدّت و نرمش داشته باش.»۵۳ علیعلیه السلام سمبل «جاذبه و دافعه» است؛ جاذبِ یتیمان، دردمندان و مظلومان و دافعِ تبهكاران، ظالمان و طاغیان. در یك دست علیعلیه السلام قرص نان است كه به یتیمان میبخشد و در دست دیگرش ذوالفقار است كه بر بیدینان میشورد. كیست كه نداند علیعلیه السلام بدون ذوالفقار، درویشی است كه در خرابههای كوفه سكنا گزیده و جز مناجات در نخلستان، كاری ندارد. به راستی اگر از تاریخ شیعه «شمشیر و خون» را بگیرند، هویت تاریخی شیعه چگونه رقم خواهد خورد؟ آیا شیعه بدون « كربلا»، « فخ »، «فكّه»، «غزّه» و... همان «شیعه سرخ تاریخ»۵۴ خواهد بود؟ اگر حماسه كربلا از تاریخ شیعه حذف شود، كدامین قطعه تاریخ شیعه میتواند آن طور كه كربلا، كانون حركت موتور تاریخ است، باشد؟! كیست كه نداند «تاریخ شیعه» ریشه در خون و جهاد دارد؟ در فرهنگ سرخ شیعه، «شمشیر و خون» دو نماد «خشم مقدّس» هستند كه ظاهرترین چهره از «جهاد فیسبیل اللّه» را ترسیم میكنند؛ جهادی كه در طول تاریخ، طلایهدارانش شاگردان مكتب علیعلیه السلام بودهاند تا آنجا كه «ابن ابیالحدید» هم شیعه را با خون ملازم میبیند و میگوید: «فلم یزل یقطر السیف من دماءهم...۵۵؛ پیوسته شمشیر، خونشان را به زمین میریخت با اینكه تعدادشان كم و دشمنانشان زیاد بود و اینان یا كشته و اسیر میشدند یا تبعید و یا فراری بودند.» در فرهنگ سیاسی امام علیعلیه السلام و حكومت اسلامی، عدالت در موجودیت خود، به قدرت و قاطعیت محتاج است و قدرت نیز در مشروعیت خود، به عدالت نیاز دارد. بحث «عدالت سیاسی» بدون بحث از «اقتدار سیاسی» بیمعنی است. بنابراین، عدالت برای قدرت و قدرت برای عدالت، ضروری است؛ عدالت از آن رو كه بنیاد و ارزش است، فوق قدرت است و چون قدرت یكی از ابزارهای اجرایی است، همراه آن میرود.۵۶ امام علیعلیه السلام در حكومت نزدیك به پنج سال خود، چگونه میتوانست عدالت را بر قومی كه رئیس وقت آنها (عثمان) مصداق «نافجاً حضنیه بین نثیله و معتلفه»۵۷ بود و خود آنها (اطرافیان عثمان) مصداقِ «یخضمون مال اللّه خضمهٔ الابل نبتهٔ الرّبیع»۵۸ بودند، بدون استفاده از تازیانه و شمشیر اقامه كند؟ به راستی كه شكمهای از بیت المال پر شده وقتی با مكر زنازادگان شامی گره خورد، ذوالفقاری میطلبد تا حماسههای «جمل، صفّین و نهروان» را خلق كند. امام علیعلیه السلام وقتی ابوبكر «فدك» را به «فاطمه زهراعلیها السلام» نداد، خطاب به وی چنین نوشت: «از زمانی كه مرا میشناسی، من نابود كننده و كشنده لشكر دشمنان... و كشنده قهرمانان لشكر دشمن بودهام.»۵۹ امام سجادعلیه السلام جدّ بزرگوارش را در «مجلس یزید» این گونه یاد میكند: «انا بن من ضرب خراطیم الخلق حتی قالوا لا اله الاّ اللّه... انا ابن المحامی عن حرم المسلمین و قتل الناكثین و القاسطین و المارقین...۶۰؛ منم فرزند علی مرتضی كه به قدری با كفّار جنگید و بر آنها شمشیر زد تا اینكه «لا اله الاّ اللّه» گفتند. منم پسر آن كس كه در ركاب پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم با دو شمشیر و دو نیزه میجنگید... كسی كه در بدر و حُنین شمشیر زد و جنگید... منم فرزند درهم شكننده ملحدین... و نور هدایت كننده مجاهدین... منم فرزند حامی و مدافع حُرمت و شؤون مسلمین. منم فرزند كشنده ناكثین، قاسطین و مارقین و فرزند آن كس كه با ناصبین و عداوت پیشگان جهاد نمود... درهم شكننده متجاوزان و مشركان بود... قطع كننده ریشههای كفر و زشتی و درهم كوبنده احزاب باطل در میدان جنگ بود... در برابر ظلم و تجاوز سرتعظیم فرود نمیآورد و مانند شیر شجاع و رگبار باران در میدان جنگ، دشمن را هلاك میكرد. هرگاه نیزهها و شمشیرها به او نزدیك میشد، مانند آسیاب آنها را خرد میكرد و مثل طوفانی كه در نیزار بپیچد، نیزه و شمشیرهای دشمن را درهم میریخت. وی شیر شجاع حجاز و قهرمان عراق است... او از مبارزان بدر و احد است... او اسداللّه غالب و چیره شونده است...»ببینید امام سجادعلیه السلام كدام اوصاف علیعلیه السلام را بیشتر به رخ دشمنانش میكشد؟ آیا در مقابل دشمنان، خطبهها، نامهها، گفت و گوها و گفتمانهای حضرت را بیشتر مطرح كرده است یا شمشیر بُرّان و غیرت قهّارش را؟ در فرازی از «دعای ندبه»، امام علیعلیه السلام این گونه توصیف میشود: «قد وتر فیه صنادید العرب و قتل ابطالهم و ناوش ذوبانهم». علیعلیه السلام را با لقب «كَرّار» میشناسیم. علیعلیه السلام برچه كسی حمله میبرده است؟ نمیشود كه بگوییم علیعلیه السلام اهل تساهل و تسامح بوده و هیچ نسبتی با خشونت نداشته در عین حال در تاریخ، مشهور به «كرّار» شده است! آری، سیاست حكومت داری علیعلیه السلام سیاست قرآن است كه میفرماید: «اشدّاء علی الكفّار رحماء بینهم»، یعنی بر دشمن باید سخت گرفت و بر دوست، آسان. و دشمن اعمّ از دشمن داخلی و خارجی است. لطافت و ظرافت خاصّ آیه، این است كه در آن به تقدّم «دشمن ستیزی» بر «دوست پناهی» اِشعار دارد؛ چرا كه اسلام، نخست باید عزیز و مقتدر شود و در سایه شوكت، صلابت و قدرتش از دوستان و پیروانش حمایت كند. میگویند: «یاسر عرفات» در اوّلین سخنرانی خود در «مجمع سازمان ملل متّحد»، به یك دست خود «اسلحه» گرفت و به دست دیگر «شاخه زیتون» و خطاب به نمایندگان دنیا چنین گفت: «نگذارید كه شاخه زیتون از دستم بیفتد و پرپر شود».سیاستمداران جهان مخصوصاً «یهودیها» فهمیدند كه این شخص با این نحوه گفتارش حتماً اهل سازش و خیانت است؛ چرا كه خوب میدانستند «سیاست قرآنی»، سیاست اقتدار و صلابت است. سیاست امامقدس سره هست كه به حكم آیه فوق الذّكر، نخستین بار كه پا به «بهشت زهرا» گذارد، در اوّلین سخنرانی عمومیاش فرمود: «من به پشتیبانی این ملت، توی دهان این دولت میزنم.» و فردایش « كمیتههای انقلاب» را راه اندازی كرد و به دست هر عضوش اسلحهای داد، اعلامیه داد، سخنرانی كرد و فریاد زد كه: «آمریكا هیچ غلطی نمیتواند بكند.» و پس از عمل به فراز اوّل آیه، به فراز دوم آیه عمل كرد. «بنیاد مستضعفان»، «كمیته امداد» و... را تأسیس كرد و در پشت صفحه تلویزیون ظاهر شد و دست رحمت و پدرانهاش را بر سر یاران و محرومان كشید. اگر «یاسر عرفات» نیز سیاستی قرآنی داشت، اوّل نباید به التماس میافتاد كه نگذارید شاخه زیتون ما پرپر شود! بلكه باید به دست سلاحدارش اشاره میكرد و میگفت: نگذارید كه «گلن گدن» بكشم! و سپس در درون كشورش سخن از شاخههای زیتون میزد. آن وقت، دشمنان میدانستند كه فلسطینیان رهبری مقتدر، با صلابت، مدیر و مدبّر دارند نه رهبری ترسو و بیكفایت! آری، سیاست علیعلیه السلام سیاست اقتدار و صلابت است؛ وقتی كه معاویه او را تهدید به جنگ كرد، در جوابش فرمود: «در نزد من همان شمشیری است كه در جنگ بدر بر پیكر جدّ، دایی و برادرت زدم.»۶۱ علیعلیه السلام خودش را مرد جنگ و رزم معرفی میكند،۶۲ نه صوفی بیصفایِ خرابات و نه دیرنشینِ زنّار به كمر بسته. عدّهای تصوّر میكنند كه در دنیای امروز میتوان همه كارها را با استراتژی «تساهل و تسامح» حل كرد. هرچند در فضای بیطرف و غیر متعصّب، این استراتژی میتواند از كاراترین استراتژیها باشد، لكن در شرایط دنیای امروز كه استكبار جهانی از خفیترین راهها برای بلعیدن و خوردن همه كیان و هستی ما استفاده میكند و هر روز دندان خود را برای تحقّق این امر تیزتر میكند، نمیتوان تنها به امید این استراتژی نشست و به اصلاح امور دل بست. «اگربه طرز شعاری یا شاعرانه به طور مطلق بگوییم: نه آقا، بشریت همه مهربان هستند. همه خیر خواه هم هستند و اگر اختلافی پیش بیاید، فقط سوء تفاهم است و همه مینشینند باهم لبخند میزنند و تساهل میورزند و گفت و گو و خوش و بش میكنند و رفع میشود، خود را گول زدهایم و تسلیم دشمن و خلع سلاح شدهایم؛ زیرا دشمن دین كه جایی نمیرود و به خاطر لبخند ما سلاح كنار نمینهند.»۶۳ آری، منطق علیعلیه السلام و منطق دین، آن است كه باید با كسانی كه آگاهانه با حق دشمنی میكنند، مبارزه كرد. اما كسانی كه از روی ناآگاهی، اشتباهی برایشان پیش آمده باید با كمال ملاطفت و مهربانی با آنها رفتار بشود و پرسشهایشان را حل كرد.۶۴ برخی تصوّر میكنند كه «غیرت دینی» و «مدارای اسلامی» متناقض میباشند. ولی این گونه نیست كه بگوییم كسانی كه از سر غیرت و جوانمردی شمشیر میكشند و با اقتدار از ملت و ناموسشان دفاع میكنند و میجنگند، چون جنگجو هستند، اهل مدارای دینی و اسلامی نیستند؛ چرا كه در فرهنگ اسلام، «خشونت و مدارا» دارای جایگاه خاص و تعریف شدهای هستند و استفاده از هر كدام آنها به عنوان یك شیوه و روش، معیارمند است. از این رو امام علیعلیه السلام هم نماد «غیرت» است و هم مبل «رأفت». و به طور خلاصه، مكتب علیعلیه السلام، مكتب «تبشیر و انذار» قرآن است؛ همان گونه كه خداوند تعالی كه «ربّ العالمین» است، از دو مؤلّفه «تبشیر» و «انذار» برای هدایت و تكامل بشریت استفاده كرده است و هادیان عالم خلقت - پیامبران - را خود در قرآن كریم با این دو صفت یاد كرده است.۶۵ علیعلیه السلام نیز بر اساس «اصالت مدارا و خشونت بر محور عدالت» گام بر میدارد و حكومت داری میكند. هرچند كه چهره مهربان علیعلیه السلام بر چهره خشمش سبقت دارد، آن گونه كه رحمت خداوند بر غضبش سبقت گرفته است.۶۶ اما همان طوری كه «رحمانیت، ستّاریت و غفّاریت» حضرت حقّ تعالی مانع از «منتقم بودن، قهّاریت و عزیزیت» او نیست، «رأفت و شفقّت» علیعلیه السلام نیز هرگز مانع از «اقتدار، صلابت و قاطعیت» وی نمیباشد.
پینوشتها:
۱. Ietter on tolearanionیا «نامههای تساهل» كه مشتمل برسه نامه كامل و یك نامه ناتمام است.
ر.ك: فردریك كایلستون، تاریخ فلسفه، ترجمه امیرجلال الدین اعلم، (تهران، سروش، چ ۳، ۱۳۷۵)، ج ۵، ص ۱۴۰ - ۱۵۹.
۲. .John locke
۳. سید علی محمودی، «تساهل منفی و تساهل مثبت در قلمرو فلسفه سیاسی معاصر»، كیهان فرهنگی، س ۱۰، ش ۹۷، ص ۱۷.
۴. Robert Browining
۵. Besant
۶. Bosseau
۷. ParkerU
۸. Thomas Paine
۹. Dole
۱۰. Ru sseau
۱۱. حسین بشیریه، «پیش در آمدی بر تاریخ اندیشه تساهل سیاسی و تسامح؛ آری یا نه»، دفتر نخست، ص ۵۴. (تهران، مؤسسه فرهنگی اندیشه معاصر و نشر خرّم، چ ۱، ۱۳۷۷)
۱۲. عبدالحسین خسروپناه، «یازده مغالطه در باب خشونت»، كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵ (بهار و تابستان ۱۳۷۹)، ص ۱۷۴ و ۱۷۵.
۱۳. رضا داوری، فرهنگ، خرد و آزادی، (تهران، ساقی، چ ۱، ۱۳۷۸)، ص ۱۷۹ - ۱۸۸.
۱۴. اقتباس از: علی اكبر رشاد، «خشونت و مدارا»، كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۳۸۷ - ۳۹۱.
۱۵. سید عطاءالله مهاجرانی، استیضاح، (تهران، اطلاعات، چ ۱، ۱۳۷۸)، ص ۹۲.
۱۶. حمید پارسانیا، «عرفان علیه تساهل و اباحهگری»، كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۳۶۶.
۱۷. Tyrannu
۱۸. Stasis
۱۹. Aristotel۲۰. Sant Thomas Daquinas
۲۱. Nicolo Machiaveui
۲۲. Thomas Hobbs
۲۳. ناصر فكوهی، خشونت سیاسی، (تهران، پیام امروز، چ ۱، ۱۳۷۸)، ص ۲۱ - ۵۰.
۲۴. حسن رحیم پور ازغدی، «بررسی انتقادی موضوع تساهل؛ مبانی تئوریك تولرانس»، ماهنامه صبح، س ۴، ش ۱۰، ص ۳۶ - ۴۳.
۲۵. خشونت سیاسی، ص ۴۱.
۲۶. پژمان احسان بخش، «استاد مصباح و ده نكته در باب تئوری خشونت و تروریزم»، كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۳۴۱ - ۳۴۵.
۲۷. خشونت و مدارا، ص ۳۹۴.
۲۸. علامه سید مرتضی عسكری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ترجمه عطاء محمد سردارنیا و محمد صادق نجمی، (تهران، منیر، چ ۸، ۱۳۷۵)، ج ۲، ص ۱۴۷.
۲۹. قطعاً برای شما در اقتدا به رسول خدا، سرمشقی نیكوست. (احزاب / ۲۱).
۳۰. اگر تندخو و سخت دل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراكنده میشدند. (آل عمران / ۱۵۹).
۳۱. در دین هیچ اجباری نیست. (بقره / ۲۵۶).
۳۲. پس تذكّر ده كه تو فقط تذكّر دهندهای، بر آنان تسلّطی نداری. (غایشه / ۲۱ و ۲۲).
۳۳. در حقیقت تو هركه را دوست بداری، نمیتوانی هدایت كنی، لیكن خداست كه هركه را بخواهد، هدایت میكند. (قصص / ۵۶).
۳۴. با حكمت و اندرز نیكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به شیوهای كه نیكوتر است، مجادله نما. (نحل / ۱۲۵).
۳۵. بركافران سختگیروبایكدیگرمهربانند.(فتح/۲۹).
۳۶. با كافران و منافقان پیكار كن و بر آنان سخت بگیر. (توبه / ۷۳ و تحریم / ۹).
۳۷. شما را در قصاص، زندگانی است. (بقره / ۱۷۹).
۳۸. به هر زن و مرد زناكاری تازیانه بزنید. (نور / ۲).
۳۹. دستان زن و مرد دزد را قطع كنید. (مائده / ۳۸).
۴۰. نهج البلاغه، خطبه ۱۵.
۴۱. برادر خوانده معاویه و جانشین حاكم بصره.
۴۲. نهج البلاغه، نامه ۲۰.
۴۳. همان، نامه ۴۱.
۴۴. علی رضا انصاری، «ضرورت قانون گرایی دولت مردان از منظر امام علیعلیه السلام»، ره توشه راهیان نور، (ویژه رمضان ۱۴۱۸ ق. - ۱۳۷۶ ش.)، قم، دفتر تبلیغات، ص ۱۷۰ و صحیح بخاری، ج ۴، باب اقامهٔ الحدود علی الشریف والوضیع، ص ۲۳۹.
۴۵. الغدیر، ج ۵، به نقل از محمد مهدی علیقلی، سیمای نهج البلاغه، (تهران، غیاث، چ ۲، ۱۳۷۶ ش.) ص ۹۲.
۴۶. كشف الغمّه، ج ۱، ص ۲۵۹، به نقل از ره توشه راهیان نور، (ویژه رمضان ۱۴۱۸ ق. - ۱۳۷۶ ش.)، ص ۳۶۴.
۴۷. ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۹، ص ۶۱.
۴۸. بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۲۹.
۴۹. خدارا خدارا! نكند آنان (یتیمان) گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع گردد. (نهج البلاغه، نامه ۴۷).
۵۰. مناقب آل محمدصلی الله علیه وآله وسلم، ج ۲، ص ۱۱۵، به نقل از سید محمد نجفی یزدی، قهرمان همیشه پیروز، (قم، عصر ظهور، چ ۱، ۱۳۷۸)، ص ۵۳.
۵۱. سید احمد خاتمی، «جامعیت حضرت علی(ع)»، ره توشه راهیان نور، (ویژه رمضان ۱۴۱۸ ق. - ۱۳۷۶ ش.)، ص ۳۶۷.
۵۲. اقتباس از بیت:
به برق خشم براندی به ناز چشم بخواندی
ببین كبوتر دل را چه دلبرانه گرفتی
۵۳. نهج البلاغه، نامه ۱۹.
۵۴. اقتباس از: دكتر شریعتی.
۵۵. شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۲۵۸.
۵۶. بهرام اخوان كاظمی، «امام علیعلیه السلام، عدالت و خشونت»، كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۶۷ و ۶۸
۵۷. دو پهلویش از پرخوری باد كرده بود و همواره بین آشپزخانه و دستشویی سرگردان بود. (نهج البلاغه، خطبه ۳).
۵۸. بیت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنهای كه به جان گیاه بهاری بیفتد. (همان).
۵۹. بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۱۴۰، ح ۳۰.
۶۰. مقتل خوارزمی، ج ۱، ص ۱۴۰، به نقل از حسین واعظی اراكی، «خطبه امام سجاد(ع) در مسجد شام»، ره توشه راهیان نور، (ویژه محرم ۱۴۲۱ ق. - ۱۳۷۹ ش.)، ص ۲۲۷ - ۲۲۹.
۶۱. نهج البلاغه، نامه ۶۴.
۶۲. نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج ۲، ص ۱۴۴.
۶۳. آیهٔالله مصباح یزدی، «خشونت و تساهل» كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۵۱ و ۵۲.
۶۴. همان، ص ۵۶ و ۵۷.
۶۵. «كان امهٔ واحدهٔ فبعث اللّه النبیین مبشّرین و منذرین»؛ مردم، امت واحدی بودند؛ پس خداوند پیامبران خود را كه «بشارت دهنده» و «ترساننده» بودند، بر آنان فرو فرستاد. (بقره / ۲۱۳).
۶۶. یا من سبقت رحمته غضبه. (دعای جوشن كبیر).
منبع:ماهنامه كوثر ، شماره ۵۶
نویسنده:احمد راهدار
پینوشتها:
۱. Ietter on tolearanionیا «نامههای تساهل» كه مشتمل برسه نامه كامل و یك نامه ناتمام است.
ر.ك: فردریك كایلستون، تاریخ فلسفه، ترجمه امیرجلال الدین اعلم، (تهران، سروش، چ ۳، ۱۳۷۵)، ج ۵، ص ۱۴۰ - ۱۵۹.
۲. .John locke
۳. سید علی محمودی، «تساهل منفی و تساهل مثبت در قلمرو فلسفه سیاسی معاصر»، كیهان فرهنگی، س ۱۰، ش ۹۷، ص ۱۷.
۴. Robert Browining
۵. Besant
۶. Bosseau
۷. ParkerU
۸. Thomas Paine
۹. Dole
۱۰. Ru sseau
۱۱. حسین بشیریه، «پیش در آمدی بر تاریخ اندیشه تساهل سیاسی و تسامح؛ آری یا نه»، دفتر نخست، ص ۵۴. (تهران، مؤسسه فرهنگی اندیشه معاصر و نشر خرّم، چ ۱، ۱۳۷۷)
۱۲. عبدالحسین خسروپناه، «یازده مغالطه در باب خشونت»، كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵ (بهار و تابستان ۱۳۷۹)، ص ۱۷۴ و ۱۷۵.
۱۳. رضا داوری، فرهنگ، خرد و آزادی، (تهران، ساقی، چ ۱، ۱۳۷۸)، ص ۱۷۹ - ۱۸۸.
۱۴. اقتباس از: علی اكبر رشاد، «خشونت و مدارا»، كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۳۸۷ - ۳۹۱.
۱۵. سید عطاءالله مهاجرانی، استیضاح، (تهران، اطلاعات، چ ۱، ۱۳۷۸)، ص ۹۲.
۱۶. حمید پارسانیا، «عرفان علیه تساهل و اباحهگری»، كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۳۶۶.
۱۷. Tyrannu
۱۸. Stasis
۱۹. Aristotel۲۰. Sant Thomas Daquinas
۲۱. Nicolo Machiaveui
۲۲. Thomas Hobbs
۲۳. ناصر فكوهی، خشونت سیاسی، (تهران، پیام امروز، چ ۱، ۱۳۷۸)، ص ۲۱ - ۵۰.
۲۴. حسن رحیم پور ازغدی، «بررسی انتقادی موضوع تساهل؛ مبانی تئوریك تولرانس»، ماهنامه صبح، س ۴، ش ۱۰، ص ۳۶ - ۴۳.
۲۵. خشونت سیاسی، ص ۴۱.
۲۶. پژمان احسان بخش، «استاد مصباح و ده نكته در باب تئوری خشونت و تروریزم»، كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۳۴۱ - ۳۴۵.
۲۷. خشونت و مدارا، ص ۳۹۴.
۲۸. علامه سید مرتضی عسكری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ترجمه عطاء محمد سردارنیا و محمد صادق نجمی، (تهران، منیر، چ ۸، ۱۳۷۵)، ج ۲، ص ۱۴۷.
۲۹. قطعاً برای شما در اقتدا به رسول خدا، سرمشقی نیكوست. (احزاب / ۲۱).
۳۰. اگر تندخو و سخت دل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراكنده میشدند. (آل عمران / ۱۵۹).
۳۱. در دین هیچ اجباری نیست. (بقره / ۲۵۶).
۳۲. پس تذكّر ده كه تو فقط تذكّر دهندهای، بر آنان تسلّطی نداری. (غایشه / ۲۱ و ۲۲).
۳۳. در حقیقت تو هركه را دوست بداری، نمیتوانی هدایت كنی، لیكن خداست كه هركه را بخواهد، هدایت میكند. (قصص / ۵۶).
۳۴. با حكمت و اندرز نیكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به شیوهای كه نیكوتر است، مجادله نما. (نحل / ۱۲۵).
۳۵. بركافران سختگیروبایكدیگرمهربانند.(فتح/۲۹).
۳۶. با كافران و منافقان پیكار كن و بر آنان سخت بگیر. (توبه / ۷۳ و تحریم / ۹).
۳۷. شما را در قصاص، زندگانی است. (بقره / ۱۷۹).
۳۸. به هر زن و مرد زناكاری تازیانه بزنید. (نور / ۲).
۳۹. دستان زن و مرد دزد را قطع كنید. (مائده / ۳۸).
۴۰. نهج البلاغه، خطبه ۱۵.
۴۱. برادر خوانده معاویه و جانشین حاكم بصره.
۴۲. نهج البلاغه، نامه ۲۰.
۴۳. همان، نامه ۴۱.
۴۴. علی رضا انصاری، «ضرورت قانون گرایی دولت مردان از منظر امام علیعلیه السلام»، ره توشه راهیان نور، (ویژه رمضان ۱۴۱۸ ق. - ۱۳۷۶ ش.)، قم، دفتر تبلیغات، ص ۱۷۰ و صحیح بخاری، ج ۴، باب اقامهٔ الحدود علی الشریف والوضیع، ص ۲۳۹.
۴۵. الغدیر، ج ۵، به نقل از محمد مهدی علیقلی، سیمای نهج البلاغه، (تهران، غیاث، چ ۲، ۱۳۷۶ ش.) ص ۹۲.
۴۶. كشف الغمّه، ج ۱، ص ۲۵۹، به نقل از ره توشه راهیان نور، (ویژه رمضان ۱۴۱۸ ق. - ۱۳۷۶ ش.)، ص ۳۶۴.
۴۷. ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۹، ص ۶۱.
۴۸. بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۲۹.
۴۹. خدارا خدارا! نكند آنان (یتیمان) گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع گردد. (نهج البلاغه، نامه ۴۷).
۵۰. مناقب آل محمدصلی الله علیه وآله وسلم، ج ۲، ص ۱۱۵، به نقل از سید محمد نجفی یزدی، قهرمان همیشه پیروز، (قم، عصر ظهور، چ ۱، ۱۳۷۸)، ص ۵۳.
۵۱. سید احمد خاتمی، «جامعیت حضرت علی(ع)»، ره توشه راهیان نور، (ویژه رمضان ۱۴۱۸ ق. - ۱۳۷۶ ش.)، ص ۳۶۷.
۵۲. اقتباس از بیت:
به برق خشم براندی به ناز چشم بخواندی
ببین كبوتر دل را چه دلبرانه گرفتی
۵۳. نهج البلاغه، نامه ۱۹.
۵۴. اقتباس از: دكتر شریعتی.
۵۵. شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۲۵۸.
۵۶. بهرام اخوان كاظمی، «امام علیعلیه السلام، عدالت و خشونت»، كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۶۷ و ۶۸
۵۷. دو پهلویش از پرخوری باد كرده بود و همواره بین آشپزخانه و دستشویی سرگردان بود. (نهج البلاغه، خطبه ۳).
۵۸. بیت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنهای كه به جان گیاه بهاری بیفتد. (همان).
۵۹. بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۱۴۰، ح ۳۰.
۶۰. مقتل خوارزمی، ج ۱، ص ۱۴۰، به نقل از حسین واعظی اراكی، «خطبه امام سجاد(ع) در مسجد شام»، ره توشه راهیان نور، (ویژه محرم ۱۴۲۱ ق. - ۱۳۷۹ ش.)، ص ۲۲۷ - ۲۲۹.
۶۱. نهج البلاغه، نامه ۶۴.
۶۲. نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج ۲، ص ۱۴۴.
۶۳. آیهٔالله مصباح یزدی، «خشونت و تساهل» كتاب نقد، ش ۱۴ و ۱۵، ص ۵۱ و ۵۲.
۶۴. همان، ص ۵۶ و ۵۷.
۶۵. «كان امهٔ واحدهٔ فبعث اللّه النبیین مبشّرین و منذرین»؛ مردم، امت واحدی بودند؛ پس خداوند پیامبران خود را كه «بشارت دهنده» و «ترساننده» بودند، بر آنان فرو فرستاد. (بقره / ۲۱۳).
۶۶. یا من سبقت رحمته غضبه. (دعای جوشن كبیر).
منبع:ماهنامه كوثر ، شماره ۵۶
نویسنده:احمد راهدار
منبع : خبرگزاری فارس
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
خلیج فارس ایران مجلس شورای اسلامی آمریکا مجلس دولت شورای نگهبان حجاب بودجه دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران مجلس یازدهم
شهرداری تهران تهران هواشناسی فضای مجازی شهرداری سیل شورای شهر شورای شهر تهران پلیس قتل وزارت بهداشت سازمان هواشناسی
ایران خودرو قیمت دلار خودرو قیمت خودرو دلار بازار خودرو مالیات بانک مرکزی قیمت طلا سایپا مسکن تورم
تلویزیون سریال رسانه تئاتر سینمای ایران موسیقی فیلم بازیگر رسانه ملی سینما کتاب قرآن کریم
سازمان سنجش شورای عالی انقلاب فرهنگی انتخاب رشته
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه حماس روسیه عربستان اوکراین ترکیه عراق نوار غزه
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان تراکتور تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی لیگ برتر جام حذفی آلومینیوم اراک باشگاه پرسپولیس
اپل همراه اول امارات ایلان ماسک گوگل تبلیغات ایرانسل آیفون فناوری سامسونگ ناسا
مواد غذایی سازمان غذا و دارو خواب دیابت سلامت روان بارداری مالاریا دندانپزشکی