سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


سینمای ‌اَکشن نیازمند بازنگری


سینمای ‌اَکشن نیازمند بازنگری
وقتی نام سینمای اکشن را می‌شنویم، بی‌اختیار به یاد «جیمز باند»،‌ «آرنولد» و «راکی»‌ می‌افتیم؛ شخصیت‌هایی که هر یک نوعی از این سینمای پرهیجان را به تصویر کشیده‌اند. آرنولد و راکی با اندامی ورزیده و جیمز باند با استفاده از سرعت، دقت و امکانات پیشرفته‌ی جاسوسی، هر کدام مخاطبان خود را در گستره‌ی جهانی داشته‌اند.
هیجان ویژگی‌ بارز سینمای اکشن است. جنب و جوشِ توقف‌ناپذیر، تعلیق، ریتم تند و قهرمانان حادثه‌جو و اغلب مرد، از ویژگی‌های ثابت این گونه از سینماست. هرچند این گونه از سینما هم در دنیا انواع متفاوتی دارد اما ویژگی‌ همه‌ی آن‌ها مخاطب‌پسند ‌بودنشان است و به همین دلیل به فیلم‌های اکشن، فیلم‌های «پاپ‌کورن» نیز می‌گویند، یعنی فیلم‌هایی که همراه با خوردن پاپ‌کورن و چیپس و اغلب توسط جوانان مورد استقبال واقع می‌شوند. قهرمانانی در این فیلم‌ها حضور پیدا می‌کنند که اغلب ابعاد شخصیتی مثبتی دارند و همین، هم‌ذات‌پنداری مخاطب با آنان را سبب می‌شود؛ قهرمانانی که باید در برابر نیروهای اهریمنی، به تنهایی مقابله کنند و اغلب هم پیروز می‌شوند. نکته‌ی قابل تأمل دیگر این است که در گذشته در فیلم‌های اکشن، زنان نقش مکمل را ایفا می‌کردند، در حالی که طی دهه‌های اخیر زنان توانستند از پسِ نقش اول این نوع فیلم‌ها هم برآیند اما هم‌چنان مردان در ایفای چنین نقش‌هایی پیشتاز هستند.
بسیاری فیلم‌های اکشن را با حادثه‌یی مترادف می‌دانند در حالی که تفاوت‌هایی بین این دو نوع سینما وجود دارد. در فیلم‌های حادثه‌یی قهرمان باید با سختی و مصایب بسیار بر مشکلات غلبه کند هرچند قصه و داستان نقش مهمی در فیلم ایفا می‌کند و هدف نهایی ایجاد صحنه‌های پُرزد و خورد نیست، اما در فیلم‌های اکشن زد و خورد و تعقیب و گریز هدف اصلی داستان است و اغلب این دو گونه در تلفیق با یکدیگر گونه‌ی «حادثه‌یی - اکشن» را می‌آفرینند که آن هم طرفداران خاص خود را دارد.
● تحول در سینمای اکشن
سینمای اکشن که به دهه‌ی ۱۹۲۰ برمی‌گردد، در طول مدت حیاتش با اوج و فرودهایی همراه بود؛ هرچند نخستین فیلم اکشن در سال ۱۹۰۳ با عنوان «سرقت بزرگ قطار» توسط «ادوین اس. پورتر» ساخته شد اما در دهه‌ی ۱۹۲۰ به‌طور مستمر چنین فیلم‌هایی تولید می‌شد. در ابتدا قهرمانان این فیلم‌ها افرادی تنومند و خوش‌چهره بودند و به‌تدریج و همپا با شرایط زمانی و مکانی، این شخصیت‌ها تغییر کردند. بعدها مردانی کت و شلواری با کلاه شاپو و با استفاده از اسلحه، چنین فیلم‌هایی را بازی کردند. رفته‌رفته همین اکشن‌کاران در تعقیب و گریزهای شهری، پشت رُل‌نشین شدند و به‌تدریج از امکانات و پیشرفت‌های روز استفاده کردند، مثل جیمز باند. بعد از آن، فیلم‌های اکشن مضمونی دیگر و جدید پیدا کرد؛ برای مثال اکشن سیاسی و بعد از آن هم به واسطه‌ی دسترسی به اطلاعات و امکانات و فن‌آوری‌های روز، ساخت فیلم‌هایی خشن با بهره‌گیری از این دستاوردهای جدید آغاز شد. البته در سال‌های اخیر اغلب بازیگران اکشن همانند بازیگران قدیمی‌تر از قدرت بدنی چندانی برخوردار نیستند و با تکیه بر تسلط بر دانش و فن‌آوری‌های روز است که با دشمن می‌جنگند؛ چه‌بسا بازیگر اکشن فیلم با تسلط بر امکانات رایانه‌یی و فقط با فشار دادن یک دکمه دشمن را نابود کند که در گذشته چنین چیزی امکان‌پذیر نبود؛ هرچند این نکته را نیز نباید دور از نظر داشت که همیشه اکشن‌کاران آدم‌های خوب و مثبتی نیستند بلکه در میان آنان هم کسانی هستند که درگیر اخلال و اخلال‌گری‌اند.
● سینمای اکشن در ایران
در سینمای ایران هم بعضی از بازیگران فقط با این گونه‌ی سینمایی شناخته می‌شوند. قبل از انقلاب، فیلم‌های اکشن تفاوت بسیاری با تعریف واقعی اکشن داشت چون حتی حرکات فیزیکی بازیگران در سطح ابتدایی و اغلب با نوعی طنز همراه بود؛ از جمله این بازیگران می‌توان به «رضا بیک‌ایمانوردی و محمدعلی فردین» اشاره کرد.
داستان‌هایی که در این فیلم‌ها با اکشن همراه می‌شد اغلب حول محور یک مضمون عشقی بود و شخصیت‌ها برای به دست آوردن آن چه که مد نظر داشتند، تلاش می‌کردند ولی حرکات آنان چندان رنگ و بوی اکشن هالیوودی یا بالیوودی نداشت؛ «سعید راد» هم نمونه‌ی یکی از همین بازیگران بود که شخصیتی جدی‌تر داشت. بعد از انقلاب، سینمای اکشن با نام «جمشید هاشم‌پور» عجین شد؛ مردی درشت‌اندام و کچل که همین، جذابیت شخصیتی‌ او را دو چندان می‌کرد. او سال‌ها در نقش‌های مختلف فیلم‌های اکشن حضور داشت و وقتی اولین فیلم جدی‌اش را که فارغ از گونه‌ی اکشن بود بازی کرد، کسی باور نمی‌کرد که هاشم‌پور در این قالب هم بتواند تا این حد، خوب ایفای نقش کند. بعد از او برخی بازیگران در این قبیل نقش‌ها ظاهر شدند اما هیچ‌گاه نتوانستند جایگاهی را که او برای خود در این گونه پیدا کرده بود، تکرار کنند و او هم‌چنان یادآور این نقش‌هاست.
هاشم‌پور یادآور سینمای اکشن در دهه‌ی ۶۰ و اوایل دهه‌ی ۷۰ است هرچند این سینما در آن دوره‌ی زمانی،‌ مخاطبان خود را داشت و به‌تدریج از مخاطبانش کاسته شد و حالا دیگر این گونه مخاطب چندانی ندارد؛ البته برخی معتقدند که اگر فیلم خوب اکشن ساخته شود، هنوز می‌تواند مخاطبان خاص خود که اغلب جوانان هستند را جذب کند اما این اتفاق سال‌هاست که در سینمای ایران تکرار نشده و سینمای اکشن ما در دهه‌ی ۷۰ و نگاه همان سال‌ها متوقف مانده است.
آیا وقت آن نرسیده که این گونه را مطابق با روز و جلوه‌های ویژه‌ی امروز سینما و با بازیگران جدیدتر تجربه کنیم؟ چون سینمای ایران فقط سینمای هنری و فیلم‌های خاص نیست؛ مخاطبان داخلی ارجح‌ بر داوران خارجی هستند و این گونه هم نیازمند بازنگری است .
آرزو شادکام
منبع : سورۀ مهر