چهارشنبه, ۱۶ خرداد, ۱۴۰۳ / 5 June, 2024
مجله ویستا


افزایش قابلیتهای شبکه زنجیره ای عرضه کالا


یکی از راههای افزایش توان رقابتی تولیدکنندگان و بهبود کیفیت تولیدات تکمیل شده و خدمات تولیدی سازمانها و مؤسسات، برقراری و ایجاد رابطه تنگاتنگ با تأمین کنندگان مواد اولیه و قطعات و همکاری متقابل و ارزیابی دقیق وضعیت آنان است. از سوی دیگر پیشرفتهای شگرف در زمینه تکنولوژی های نوین ارتباطی و فراگیر شدن اینترنت در تمامی زمینه های زندگی، این فرصت را برای سازمانها فراهم ساخته است تا هر چه بیشتر از این ابزار در جهت افزایش کیفیت محصولات و خدمات خود و در نهایت افزایش رضایت مشتریان و کسب سود بیشتر بهره گیرند. در تمامی سازمانها و مؤسسات اعم از تولیدی، خدماتی، دانشگاهها و بیمارستانها، زنجیره ای از توانائیها، قابلیتها و خصوصیتهای مورد نیاز برای تداوم فرآیند تولید و عرضه که اصطلاحاً کیفیت جامع نامیده می شود وجود دارد که نه تنها عرضه کنندگان بلکه مشتریان را نیز در بر می گیرد. به گونه ای که موفقیت در نیل به کیفیت جامع، عرضه کننده کالا و مشتری را به یکدیگر مرتبط می سازد و شکست در رسیدن به آن پیوندشان را می گسلد. این زنجیره ها ممکن است در هر نقطه‌ای با نارسائی در پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتریان داخلی و خارجی توسط یک شخص یا جزیی از یک دستگاه یا ماشین گسسته شود. مفهوم رابطه مشتریان و عرضه کنندگان هسته اصلی کیفیت جامع را تشکیل می دهد. نقایص موجود در تامین نیازها و انتظارات در هر قسمت از زنجیره کیفیت،موجب افزایش تصاعدی مشکلات گردیده و نارسائی در قسمتی از سیستم موجب بروز مشکلات در دیگر قسمتهای آن می گردد و این حالت زنجیره وار، مشکلات بیشتری را پدید آورده و گسترش می دهد. تقبل هزینه زنجیره کیفیت، بررسی مداوم نیازها و انتظارات و تواناییها در راستای تأمین نیاز مشتری است و این دیدگاه ما را به فلسفه بهبود مستمر رهنمون می سازد. مزایای کسب اطمینان از اینکه نیازها و انتظارات در هر مرحله و هر زمان تأمین می گردند واقعاً از لحاظ افزایش رقابت پذیری و کسب سهم بیشتری از بازار، کاهش هزینه ها، افزایش بهره وری، بهینه سازی عملکرد، تحویل به موقع و حذف ضایعات چشمگیر است. در این زمینه، به منظور رقابت موفقیت آمیز در بازار رقابتی فزاینده جهانی، یک سازمان باید از هزینه های کامل زنجیره اقتصادیش آگاه باشد و با دیگر اعضاء این زنجیره به منظور مدیریت هزینه ها و درآمدها همکاری کند. افزون بر این، برآورد هزینه زنجیره اقتصادی به تبادل اطلاعات در بین تمامی سازمانها و حتی در درون سازمان نیاز دارد. تغییرات در حوزه تکنولوژی زنجیره، عرضه را تحت تاثیر قرار می دهد. دو عامل اصلی تکنولوژی تأثیر قابل توجهی بر روی چگونگی مدیریت زنجیره های عرضه توسط سازمانها دارد که عبارتند از: ۱- اینترنت، که موجب ارتباط و همکاری بین دست اندرکاران تولید هر کالائی می گردد، ۲- دسترسی آسان به قدرت محاسباتی رایانه ها که در نتیجه بهینه سازی تجارت را موجب می شود. اینترنت به طور بنیادی روش تعامل سازمانها و نوع ارتباط آنان با مشتریان را تغییر داده است. چالش "زنجیره" در این راستا کسب اطمینان از تحویل کالاهای سفارش داده شده به مشتریان در زمان مقرر است. زیرا با ایجاد اختلال در بعضی از سایتهای اینترنتی تحویل کالا در زمانهای تعیین شده میسر نمی گردد. بسیاری از شرکتها و سازمانهایی که از تجارت الکترونیکی استفاده می کنند این حقیقت را دریافته اند گرچه وجود یک رابط مناسب با کاربر ضروری است ولی برای موفقیت کافی نیست. زمانی که مشتریان سفارش کالا می دهند، این انتظار را دارند که کالاهای موردنیاز خود را به موقع و سر وقت تحویل بگیرند. آنان همچنین دریافت اطلاعات روزآمد در خصوص قابلیت دسترسی به موجودی انبار، وضعیت بارگیری و سفارشات معوقه را انتظار دارند، اما اینترنت به رغم فرصتهائی که به وجود می آورد چالشهائی نیز در این زمینه در پی دارد. افزایش تعداد مشتریان در اتصال به اینترنت و ارائه سفارش از طریق آن چالشهای بسیاری را برای قسمت نهایی زنجیره عرضه که وظیفه تحویل به موقع این سفارشات را برعهده دارد، پدید می آورد. اختلافات اساسی بین زنجیره های عرضه در روش تجارت الکترونیکی با مشتری (Bussiness-to-customer) و زنجیره های مبتنی بر مدلهای کسب و کار سنتی وجود دارد. ویژگیهای اساسی زنجیره های عرضه که از اینترنت بهره می گیرند، عبارتند از: ۱- انتظارات مشتری بیشتر است. افراد به صورت همیشه در دسترس یعنی شبانه روز می توانند به راحتی سفارش دهند در نتیجه سطح بالایی از خدمات را نیز انتظار دارند. ۲- نرمش پذیری در پاسخگویی، سفارشهای تجارت الکترونیکی، حمل محموله های کوچک را نیز امکان پذیر می سازد که این موضوع با آنچه تاکنون بیشتر شرکتها به آن می پرداختند، تفاوت دارد. زیرا با تنوع به وجود آمده در محصولات و پیشرفتهای تکنولوژیکی در صنایع مختلف، امروزه مشتریان به خرید محصولاتی تمایل دارند که دارای ویژگیها و خصوصیات منحصربه فرد بوده و انجام این کار برای سیستم های تولید و عرضه سنتی دشوار بود. همزمان مشتریان خواستار کاهش قیمت محصولات هستند که این کار از طریق استانداردسازی و استفاده از تکنولوژی برتر برای افزایش بهره وری حاصل می گردد. همچنین آنان خواستار آگاهی در خصوص ارائه برنامه زمان بندی تحویل کالاهای خریداری شده هستند و در صورت هرگونه تغییر در برنامه تحویل کالا انتظار دارند که در اسرع وقت از علت آن مطلع گردند. در حال حاضر به جای زنجیره های عرضه خطی تک سازمانی، تکامل و پیشرفت در گرو ایجاد شبکه های زنجیره ای عرضه متعامل بین عرضه کنندگان و مشتریان با یکدیگر است. در مدل زنجیره عرضه سنتی، یک سازمان سطح موجودی انبار و تولید خود را با استفاده از پیش بینی های فروش که مبتنی بر اطلاعاتی است که سه یا چهار سطح از مشتری نهایی فاصله دارد برنامه ریزی می کند و براساس این برنامه ریزی، تولیدکننده موادخام اولیه را خریداری کرده سپـس به تولید محصول می پردازد و در نهایت آن را به یک مرکز توزیع انتقال می دهدتا هنگامی که سفارشی برای آن محصـول دریافـت گـردید، آن را به فروش رساند. درمرحله بعد اطلاعات درخصوص اینکه چه چیزی به فروش رفته است گرد آوری می شود و درفرآیند برنامه ریزی مورد استفاده قرار می گیرد. مشکل اصلی درروش سنتی این است که بخش عمده زنجیره عرضه، آگاهی کافی نسبت به تقاضای واقعی مشتری نداشته، به شیوه انفعالی (REACTIVE MODE) عمل می کند و در واقع از چند و چون تقاضا مطلع نیست. زمانی که یک سفارش دریافت می شود، محصول به طورخطی دریک جهت حرکت کرده و اطلاعات نیز به صورت محدود منتقل می گردد.حال اینکه در شبکه زنجیره ای عرضه هر عضو زنجیره عرضه به بخشی از یک شبکه وسیعتر متصل می گردد و می تواند در زمانی معین تقاضای واقعی مشتری را مورد ارزیابی قرار داده و تأثیر آن تقاضا را بر کار خود اعمال نماید. از این رو، عملیات فروش و بازاریابی به ابتدای خط فرآیند حرکت کرده و کل زنجیره عرضه به تقاضای واقعی مشتری واکنش مطلوب نشان می دهد. خرید مواد اولیه، ساخت و حرکت محصول در فرآیند تولید تا عرضه در یک حرکت هماهنگ و منظم برای پاسخگوئی به تقاضای واقعی مشتری انجام می گیرد. افزون بر این به جای عکس العمل صرف نسبت به تقاضا، شبکه زنجیره ای عرضه می تواند از طریق قیمت گذاری پویا که مبتنی بر سطح موجودی قابل دسترسی و ظرفیت شبکه است،تقاضا را تحت تأثیر قراردهد. با قیمت گذاری پویا، عرضه با تقاضا برابرشده که موجب کاهش سطح مازاد انبار و حداکثرشدن درآمد می گردد. و از این طریق زنجیره عرضه به جای انفعالی عمل کردن، انعطاف پذیر می گردد. دومین عامل تکنولوژیکی که در ابتدا به آن اشاره شد و بر چگونگی مدیریت زنجیره عرضه تأثیر فراوان دارد، قدرت محاسباتی قابل ملاحظه کامپیوتر است. مدل سازی زنجیره عرضه مستلزم ساختارهای ریاضی پیچیده ای است. در روش سنتی، مدل سازی و زمان بندی برای بهینه سازی زنجیره عرضه به صورت ماهانه انجام می گرفت و دلیل آن نیز حداقل زمان مورد نیاز به منظور انجام و تکمیل محاسبات بود. اما امروزه،امر بهینه سازی را می توان براساس توزیع زمان متناسب و با استفاده از تکنولوژی انجام داد. چالشهای زنجیره عرضه: ترکیب دو مزیت استفاده از اینترنت و قدرت محاسباتی رایانه ای به طور بنیادی مدیریت زنجیره ای عرضه کالا را دچار دگرگونی ساخته است و نتیجه آن مدیریت بسیار مؤثر زنجیره های عرضه است. شرکتها و سازمانهایی که از این قابلیتها به طور مؤثر استفاده می کنند، موجب بهبود و توسعه زنجیره عرضه خود خواهند شد. مزایای این روش متعدد است، از جمله: ۱- تمامی اعضاء زنجیره عرضه، از تأمین کنندگان، تولیدکنندگان تا مشتری از طریق اینترنت به یکدیگر متصل گردیده و از این طریق دستیابی به اطلاعات درخصوص وضعیت موجودی انبار، ظرفیت تولید، وضعیت سفارشها و میزان تقاضای مشتریان آسان تر می گردد. ۲- شرکتهای موجود در سراسر زنجیره عرضه با استفاده از اطلاعات مشترک درخصوص زنجیره عرضه اقدام به برنامه ریزی می کنند که مبتنی بر تصمیم گیریهای مشترک است. ۳- تصمیمات براساس زمان واقعی و با استفاده از اطلاعات به هنگام زنجیره عرضه اتخاذ می گردد. ۴- درآمد و سود به عنوان ماتریسهای عملکرد برای زنجیره عرضه مورد استفاده قرار می گیرند. سازمانهایی که در وضعیت رقابتی حاکم بر بازارهای جهانی می کوشند در محصولات خود به منظور بهره برداری از توانائیهایشان تحولاتی ایجاد نمایند، به حیات خود ادامه خواهند داد. اما این شیوه کار عملاً با دشواریهائی روبه رو می شود، زیرا چالشها و راه حلهایی که در این خصوص وجود دارد برای صنایع مختلف متفاوت بوده و در این جا بد نیست به چالشهای فراروی برخی از صنایع کلیدی، اشاره کرد. سازمانها و شرکتهایی که از تکنولوژی پیشرفته استفاده می کنند، از لحاظ انعطاف پذیری زنجیره های عرضه پیشرو بوده، به طور مؤثر عمل می کنند و دلیل آن نیز کوتاه بودن طول عمر مدل های تولیدی آنان است که از انعطاف پذیری آن مؤسسات و پاسخگو بودن به نیازهای مشتری ناشی می شود در پایان عمر کوتاه هر مدل تولید شده، ارزش این محصول به شدت کاهش می یابد و بنابراین، به منظور کسب اطمینان از سودآوری آن، باید ارتباط تنگاتنگ و دقیقی از وضعیت عرضه وتقاضاوهمچنین پاسخگویی مناسب به مشتری و ارتباطات مؤثر در سراسر زنجیره عرضه وجود داشته باشد. ایجاد جریان اطلاعات در سراسر شبکه عرضه به منظور ارائه تصویری واقعی درخصوص محصول برای تمامی ارائه کنندگان خدمات و نیز به پیمانکاران خارج سازمان که در سیستم نوین تولید بخشی از فعالیت تولیدی تا عرضه کالا به آنان سپرده شده است و از سوی دیگر برای مشتریان درخصوص وضعیت سفارشهای آنان، امری ضروری است. سازمانها می توانند بر مبنای زمان واقعی و در آن واحد، به محض دریافت سفارشها از طریق اینترنت اطلاعات را به تمامی اعضاء شبکه زنجیره عرضه ارائه دهند و همزمان در خصوص تأمین تقاضای واقعی مشتری فعالیت کنند. سازمانهای موفق و پیشرو به منظور ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا از قیمت گذاری پویا استفاده می کنند و فروش از طریق اینترنت این فرایند را تسهیل می سازد. قیمتها بر اساس سطح موجودی، ظرفیت تولید و باقیمانده آن، همچنین عمر مدل محصول مورد تعدیل قرار می گیرند و مشتریان قادر خواهند بود قیمتها را در زمان واقعی مقایسه کرده از طریق اینترنت سفارش داده و از تاریخ دقیق تحویل محصول آگاهی یابند. در صنعت خودرو سازی یکی از عمده ترین چالشها، تولید محصول مورد نیاز مشتری در یک چارچوب زمانی کوتاه است، تا بدینوسیله از افزایش سطح میزان موجودی محصولی که مورد درخواست مشتری نیست جلوگیری گردد.برخلاف مدل فشاری فروش (PUSH MODEL) این صنعت بایدبه سمت مدل کششی (PULL MODEL) که تولیدبراساس تقاضای واقعی مشتری است، حرکت کند و این مدل نیازمند یک زنجیره منعطف و مرتبط با یکدیگر است. یک مدل کششی تقاضا، قیمت گذاری پویا را تسهیل می سازد و درآمد از طریق قیمتهای تعدیل شده که مبتنی بر تقاضای واقعی و ظرفیت قابل دسترسی است، می تواند به بیشترین میزان ممکن برسد یعنی خودروهای تولیدی در عرضه های با حجم کم،بالاتر قیمت گذاری شده و در مواقعی که ظرفیت عرضه بالاست پایین تر قیمت گذاری می گردند. یک مدل کششی مبتنی بر قیمت گذاری پویا که از طریق زنجیره عرضه پاسخگو پشتیبانی می گردد، به کاهش زمان تأخیر در تحویل کالا منجر گردیده و سطح بالای موجودی تولیدات را که در حال حاضر در زنجیره عرضه خودرو سازان بالاست، به میزان چشمگیری کاهش می دهد. زنجیره عرضه مؤثر می تواند تأثیری مستقیم بر قیمت سهام یک سازمان نیز داشته باشد. در پایان ذکر این نکته ضروری است که به منظور ارتقاء بهره وری و افزایش میزان صادرات غیر نفتی، در فضای رقابتی شدید جهانی، سازمانها و مؤسسات کشور ما ناگزیرند هرچه سریعتر در جهت بهره گیری از این تکنولوژی پیشرفته در صحنه تجارت داخلی و خارجی گام بردارند.