پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا


صرفه جویی در مصرف بنزین استقبال یا اجبار؟


صرفه جویی در مصرف بنزین استقبال یا اجبار؟
وزیر کشور در گفت وگو با واحد مرکزی خبر از «استقبال» مردم در مواجهه با طرح سهمیه بندی بنزین اظهار خشنودی کرد و در ادامه «یکی از دست آوردهای این طرح را ایجاد فرهنگ صرفه جویی است.»
البته جای اشاره نیست که مدت هاست مسوولا ن محترم تلاش مردم در هر جهت را به «استقبال» از طرح های خود تعبیر می کنند و شاید یکی از دلا یل انحراف این طرح ها از نتایج پیش بینی شده همین تاویل ها و تعابیر متفاوت با واقعیت باشد.
برای روشن شدن موضوع لا زم است در ابتدا توضیحاتی آورده شود تا آنچه که دلا یل استقبال مردم از این طرح خوانده می شود بازشناخته شود. برای آن که فعل صرفه جویی به فعلیت برسد نیاز به ابراز صرفه جویی نیز وجود دارد. در واقع به صرف آن که ازمردم خواسته شود که صرفه جویی کنند نمی توان انتظار صرفه جویی داشت چه آن که ابزار این کار در اختیار آنها قرار ندارد. به دیگر بیان آیا تمام مشکل بنزین در اسراف کاری مردم نهفته است یا بخش اعظم آن به اتومبیل های پرمصرف یا مستهلک وابسته است؟ و همین طور در صرفه جویی در سایر صورت های انرژی اعم از برق، آب، گاز و ... این گزاره صادق است.
وقتی شرایط صرفه جویی از مردم گرفته شده است چطور می توان از آموختن فرهنگ صرفه جویی سخن راند؟ جالب آنجاست که هریک از مسوولان محترم در دعوت مردم به صرفه جویی با یکدیگر مسابقه گذاشته اند اما از خود نمی پرسند چرا ابزار صرفه جویی در اختیار مردم قرار داده نشده است. چندی پیش وزیر نیرو با اشاره به سخنان رئیس جمهور از مردم خواست که در مصرف برق صرفه جویی کنند اما نکته آنجاست ابزار این صرفه جویی "لامپ کم مصرف" است که هنوز در دسترس مردم به وفور و با قیمت مناسب قرار ندارد چه آنکه درباره عرضه لامپ های کم مصرف نیز وزیر نیرو گفته است اگر این لامپ ها حتی به طور رایگان نیز در اختیار مردم قرار بگیرد نیز برای دولت مناسب است.
اما این لا مپ‌ها نه قیمت مناسبی دارند و نه طول عمر متناسبی و تاکنون اقدامی در جهت رفع این معایب دیده نشده است در همین حال هر روز در آگهی های تلویزیونی از مردم می خواهیم که در مصرف برق و بنزین و گاز و... صرفه جویی کنند در حالی که ابزار صرفه جویی را ندارند که بی شک این اشتباه یک استراتژیک در دیدگاه مسوولا ن است که باید نسبت به اصلا ح آن اقدام کنند. درباره وضعیت مصرف بنزین نیز وضع به همین منوال است. اگر به میزان مصرف اتومبیل های وطنی نگاهی بیندازیم درمی یابیم که این میزان با سرانه مصرف در کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه اختلا ف معناداری دارد به عنوان مثال سرانه مصرف در ایران حدود ۵ برابر فرانسه است (۲/۳ لیتر در فرانسه و ۱۰/۵ لیتر در ایران) و لزوما سرانه بالا ی مصرف، هم معنی اسراف کاری مردم نیست - که اتفاقا دیوارشان از همه کوتاه تر است - چه آنکه خودروسازان در کشور ما، تولیدات خود را با کیفیت نامطلوب و قیمت دلبخواهی به همین مردم اسراف کار (!) می فروشند بی آنکه ترسی از پاسخگویی به قانون داشته باشند یا از کم شدن اقبال مشتریان آسیمه سر شوند. با توجه به این موارد نباید گناه اسراف کاری را به گردن مردم انداخت و حال از گسترش اجباری فرهنگ صرفه جویی خشنود بود.
این رویه و این دیدگاه ممکن است به پاک شدن صورت مساله بینجامد زیرا که عامل اصلی صرفه جویی که همانا ابزار صرفه جویی است از نگاه سیاستگذاران کلا ن، دور مانده و متاسفانه با این وضع احتمال آنکه از این دور باطل بیرون بیاییم کم است. یعنی تا زمانی که نقش ابزار صرفه جویی چه در بحث بنزین یا برق یا هر نوع انرژی دیگر را نفی کنیم یا ارزش لا زمه را به آن ندهیم نمی توانیم به صرفه جویی به مفهوم مطلوب آن یعنی درست مصرف کردن برسیم. وقتی واقعیتی به این وضوح مورد کم توجهی قرار بگیرد، اجبار و ناچاری مردم به استقبال تعبیر می شود.
البته از حق نباید گذشت که سهمیه بندی بنزین، کاملا صحیح و عقلا نی است وحتی دولت می تواند اعمال سهمیه بندی را از شجاعت خود بداند، اما سخن آنجاست که چرا ناچاری مردم را به استقبال تعبیر می کنیم؟ البته امیدوارم که این سخنان ریشه در اشتباه استراتژیک پیش گفته نداشته باشد زیرا که بی شک صرفه جویی در معنای واقعی آن به معنای ایجاد ابزار آن است و آنگاه درخواست از مردم برای اجرای این سیاست و در پایان باید گفت مردم ما به اندازه کافی فهیم و بینا هستند و این گونه دیدگاه ها اگر کم لطفی نسبت به درک مردم نباشد حداقل بی توجهی به آن است.
نویسنده : محسن رنجبر
منبع : روزنامه مردم سالاری