دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


چرا به گیشه اهمیت ندهم؟!


چرا به گیشه اهمیت ندهم؟!
شهرام شاه حسینی در سال ۷۴ فعالیت هنری اش را در سینما با ساخت فیلمهای کوتاهی چون «سه کیلومتر جلوتر» و «به طعم خاک » آغاز کرد. او تا قبل از ورود به سینمای حرفه ای، توانست در سمت دستیاری در کنار کارگردانانی چون بهمن قبادی و مرحوم رسول ملاقلی پور، تجربیات ارزنده ای را کسب کند. پس از آن و در سال ۸۶، اولین فیلم بلندش را با نام «کلاغ پر» ساخت و پس از آن هم فیلم بعدی اش که اکنون بر پرده سینماهاست. فرصتی دست داد تا با او به بهانه اکران دومین ساخته سینمایی اش «زنها فرشته اند» گفتگو کنیم.
▪ آقای شاه حسینی به عنوان اولین سؤال بفرمایید آیا فیلم شما «زنها فرشته اند» یک فیلم زنانه است؟ چون در این فیلم، این طور به نظر می رسد که شما طرفدار حقوق زنان هستید!
ـ این فیلم، در دفاع یا جانبداری از خانمها نیست. مدل فیلم این گونه است. این خط قصه است که فضای فیلم را می سازد. طراحی این داستان در دست خانمهاست و این خانمها هستند که داستان را پیش می برند، ولی اگر این قصه، یک قصه زنانه به نظر می رسد، باید این ویژگی را از میان داستان پیدا کرد. این بستگی به برداشت تماشاگر دارد. اتفاقاً فیلمهای کوتاه من، ضد زن است!
▪ آیا ساختن این فیلم صرفاً به دلیل جریان سینمای امروز است؟ اینکه چون فیلم کمدی، فروش خوبی دارد؟!
ـ البته فضای حاکم بر سینمای حال حاضر، در ساخت این فیلم بی تأثیر نبوده، ولی من می خواستم تا تماشاگر، دقایقی را به دور از مشغله های روزانه اش، روی صندلی سینما بنشیند و فیلم دلخواهش را ببیند و هر چند گذرا و کوتاه بخندد و رفع خستگی کند. تصور می کنم تماشاگر حق دارد هزینه ای را متقبل شده و آمده تا تفریح کند و چیزهای بامزه ببیند. ۹۰ دقیقه خودش را فراموش کند و درگیر فیلم شود. دوست دارم فیلم، تماشاگر را تسخیر کند.
▪ پس به نظر خودتان فیلم مفرحی ساخته اید؟
ـ من قضاوتی نمی کنم، ولی استقبال تماشاگران و فروش فیلم، این را می گوید!
▪ به نظر موضوع این فیلم (دعوای زن و شوهر و خیانت مرد به زن) هم مانند خیلی از کارهای از این دست، کلیشه ای است. شخصیتهای نه چندان پخته و ... آیا صرف خنداندن تماشاگر برایتان کفایت می کرد؟!
ـ شما این فیلم را با کدام فیلمها مقایسه کردید؟
▪ مثلا فیلم «دنیا»!
ـ نه به نظرم این دو هیچ شباهتی با هم ندارند! ما در این فیلم با قصه زندگی عاشقانه زن و مردی طرفیم که زن متوجه جعلی بودن رابطه مرد می شود و حالا از این جای قصه، زن دست از عاشق پیشگی برمی دارد و همه اموالی را که در طول سالهای زندگی اش به نام مرد کرده، پس می گیرد و چون مرد به این قضیه تن نمی دهد و توان طلاقش را هم ندارد، پس زن نقشه ای را طراحی می کند تا بتواند اموالش را باز پس بگیرد.
▪ درست همان اتفاقی که در فیلم «تلافی» افتاد!
ـ نه، من قبول ندارم! هر چند با تکراری و کلیشه ای بودن هم مشکلی ندارم! من فقط این بار خواستم جریان را از زاویه دیگری بررسی کنم و اولین بار است که می شنوم کسی می گوید فیلم کلیشه ای است و تا این حد سطح فیلم را پایین می آورد! البته من با نقد مشکلی ندارم!
▪ تا آنجا که من اطلاع دارم شما فعالیتتان را با ساخت فیلم کوتاه شروع کردید و دستیاری کارگردانانی چون بهمن قبادی و رسول ملاقلی پور. سؤال اینجاست که چرا بعد از ورود به سینمای حرفه ای، مسیرتان را عوض کردید وبه طرف سینمای تجاری رفتید و با ساخت این دو فیلم، نشان دادید که به گیشه خیلی اهمیت می دهید. انگار سینمایی را انتخاب کردید که به سینمای آن دو کارگردانی که از آنها آموخته اید، ربطی ندارد!
ـ بله، چرا به گیشه اهمیت ندهم؟! ما چرا باید فیلمی بسازیم که کسی نبیند و خوب نفروشد؟! من نمی خواهم به یک کارگردان نفروش مبدل شوم. از آن گذشته، ساخت فیلم کوتاه یک چیز است و سینمای حرفه ای چیزی دیگر. قرار نیست و نبوده که من دانسته هایم از این سینما را با خودم به سینمای حرفه ای و بلند بیاورم؛ مثل این است که از شما بپرسند: «شما که یک زمانی فیلم مستند می ساختید و عاشق دریا و جنگل بودید، چرا حالا عاشق سوپراستارها هستید»؟! دستیاری بهمن قبادی دلیل نمی شود که من مثل او فیلم بسازم! آنها دارند به بهترین شکل کارشان را انجام می دهند و لازم نیست که من شبیه آنها فیلم بسازم. چه کسی می دانسته من چه ژانری را دوست دارم و به چه سینمایی علاقه مندم که حالا تغییر ذائقه داده ام و شده ام عاشق سینمای تجاری!
▪ پس این سینما آن چیزی نیست که شما می خواستید؟
ـ من برای پیدا کردن سینمای خودم، دست کم یک دهه وقت می خواهم و زمانی هم اگر پیش بیاید که بخواهم فیلمی بسازم که به شاخصه ها وخواسته هایم نزدیک باشد، مطمئن باشید فیلمی خواهم ساخت که بفروشد! «کلاغ پر» و «زنها فرشته اند» تجربه های زیادی را برای من به همراه داشت و من را با ذائقه و علاقه تماشاگر - به عنوان ابزار اصلی سینما- آشنا کرد و این برایم خیلی ارزشمند است. من با تماشاگرم فیلم را دیده ام و الان خوب می دانم که او از کجای فیلم خوشش می آید و کجا واکنش منفی نشان می دهد. من امیدوارم این اتفاق برای سومین بار، به نحو بهتری بیفتد.
▪ به فیلم بر گردیم. در هر دو فیلم شما («کلاغ پر»- «زنها فرشته اند») گروه شما جوان، ولی حرفه ای اند، برای مثال، حضور دو بازیگر جوان و حرفه ای چون حیایی و کریمی. آیا ازانتخاب این گروه منظور خاصی داشتید یا نه، صرفاً اقتضای قصه بود؟
ـ بله، مطمئناً این گونه بازیگران، اقتضای قصه بود !دوم اینکه این دو بازیگری که شما نام بردید، بازیگران حرفه ای هستند که سر صحنه، کمترین مشکل را با آنها داریم و کمترین زمان را از یک کارگردان می گیرند و خیلی سریع، کارگردان را به نتیجه مطلوب می رسانند و احتیاجی به مذاکره و بحث و تحلیل شخصیت و فیلمنامه نیست . این دو بازیگر بسیار باهوش هستند و خیلی زود می شود با آنها به یک تفاهم نسبی رسید. این گروه جوان کمک می کند که فیلم زودتر به نتیجه برسد. من ازابتدای ورودم به سینما، با عوامل حرفه ای کار کرده ام و به آنها معتقدم.
▪ به نظر شخصیت سیمین(لیلا اوتادی) غلو شده است و شخصیت لیلا (مهتاب کرامتی) لوس و مصنوعی است. آیا این شخصیتها در فیلمنامه هم این گونه نشان داده شده بود؟
ـ شخصیت سیمین می طلبید که کمی غلو شده به نظر برسد، به دلیل اینکه از این تیپ زنهایی است که با ورودش به زندگی مرد، لازم است که کمی حرکاتش درشت باشد تا نسبت به زن اول، بیشتر خودنمایی کند. بنابراین باید یکسری حرکات ژانگولر داشته باشد تا بتواند کمی دلبری کند و مرد را نگه دارد. شخصیت لیلا هم به صورتی طراحی شده که بتواند واکنشهای متفاوتی از خود نشان بدهد. در مورد قسمت دوم سؤالتان هم بگویم که ما می خواستیم که مهتاب کرامتی بر خلاف کاراکتر های دیگرش، کمی بازی طنز هم داشته باشد، بنابراین شرایط را طوری مهیا کردیم که او بازی لوس تری داشته باشد که البته بخشی از آن به خودش،من و فیلمنامه برمی گردد که در مجموع از بازی اش راضی بودم.
▪ به عنوان آخرین سؤال، درباره ساخت اولین مجموعه تلویزیونی تان به نام «خون خام»نوشته مسعود کیمیایی توضیح دهید؟
ـ بله، طرح «خون خام» برای ساخت یک تله فیلم به من پیشنهاد شد که طرح بسیار زیبا و جذابی است و الان هم به دنبال نویسنده ای می گردم که بتواند این فیلمنامه را به یک کار جذاب شهری برگرداند که بتوانیم آن را تا یک ماه آینده جلو دوربین ببریم.
تکتم بهاردوست
منبع : روزنامه قدس