یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

خدمات رسانی پیامبر(ص)


خدمات رسانی پیامبر(ص)
پیامبر اعظم الگوی خدمت رسانی به امت خود بود. آن حضرت در ساختن مسجد قبا کار می کرد. در زمانی که حمزه به او گفت: شما استراحت کنید، ایشان ادامه فعالیت را متوقف نکرد. در خندق کلنگ می زد، به گونه ای از مهمان خود نجاشی پذیرایی کرد که او گفت: این از اخلاق انبیا است نه اخلاق ملوک. در قافله ای که به سفر می رفتند هرکس کاری را به عهده می گرفت رسول خدا(ص) فرمود: «جمع کردن هیزم از صحرا با من» جمعیت گفتند: «یا رسول الله شما زحمت نکشید و راحت بنشینید، ما خودمان با کمال افتخار همه این کارها را می کنیم.»
رسول اکرم (ص) فرمود: «می دانم که شما این کار را انجام می دهید ولی خداوند دوست نمی دارد بنده اش را در میان یارانش با وضعی متمایز ببیند که برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده باشد» پس به طرف صحرا رفت و به مقدار لازم خار و خاشاک از صحرا جمع کرد و آورد.(۱)
پیامبر اعظم(ص) معمولاً بعد از همه به دنبال قافله حرکت می کرد که اگر احیاناً ضعیف و ناتوانی از قافله جدا شده باشد، تنها و بی مدد کار نماند. در یک واقعه ای در تاریکی شب از دور صدای جوانی به گوش رسید که استغاثه کرده و کمک می طلبید، شتر ضعیف و لاغرش از قافله عقب مانده بود و سرانجام از کمال خستگی خوابیده بود. هر کار کرد شتر را حرکت دهد نمی توانست. به ناچار بالای سر شتر ایستاده بود و ناله می کرد. در این بین رسول اکرم(ص) که معمولاً بعد از همه و به دنبال قافله حرکت می کرد که اگر احیاناً ضعیف و ناتوانی از قافله جدا شده باشد، تنها و بی مدد نماند، به آن جوان گفت: «عصایت را به من بده»، به کمک آن عصا شتر را حرکت داد و سپس او را خوابانید، بعد دستش را رکاب ساخت و به جابرگفت: سوار شو! جابر سوار شد، با هم به راه افتادند، در این هنگام شتر جابر تندتر حرکت می کرد، پیغمبر(ص) در بین راه دائماً جابر را مورد ملاطفت قرار می داد. جابر شمرد و دید مجموعاً بیست و پنج بار برای او طلب آمرزش کرده است...(۲)

۱- کحل البصر، ص ۶۸
۲- بحارالانوار، ج ۶، باب مکارم اخلاقه و سیره و سنته
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید