شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
پرنده آتشین و 11 قصه دیگر
تاریخ نشر : ۸۵۰۲۱۸
تیراژ : ۴۰۰۰
تعداد صفحه : ۲۲۴
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۸۷۲۷-۰۷-۴
شماره کنگره : ۸۵۲۱۸۱۹۳
رده دیویی : ۸۱۳
محل نشر : تهران
جلد : گالینگور
قطع : خشتی
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : ترجمه
نویسنده : ری - جین
مترجم : ریاحی - هرمز
نویسنده : دوئرتی - برلی
این مجموعهی مصور و رنگی، حاوی دوازده داستان کوتاه برای گروه سنی 'ب' و 'ج' با این عناوین است: 'سیندرلا'، 'زیبای خفته'، 'زیباچهر و هیولا'، 'رومپلستیلتسکین'، 'راپونتسل'، 'سفیدبرفی'، 'علاءالدین و چراغ جادو'، 'کلاه قرمزی کوچولو'، 'پرندهی آتشین'، 'هنزل و گرتل'، 'شاهزاده قورباغه' و 'قوهای وحشی'. برای نمونه: حکایت 'پرندهی آتشین' بدین قرار است: در روزگاران قدیم، در روسیه، تزاری بود به نام 'بندی' که سه پسر داشت و نام کوچکترین آنها، 'ایوان' بود. در کاخ تزار باغ زیبا و عجیبی وجود داشت که سیبهای طلایی بار میآورد. تا این که تزار روزی متوجه شد کسی سیبهای طلایی را میدزدد. او که از این اتفاق بیمار شده بود به پسرهایش دستور داد شبها نگهبان درخت باشند دو پسر بزرگتر هنگام نگهبانی به خواب فرو رفتند. اما 'ایوان' یعنی پسر کوچکتر، در هنگام نگهبانی با منظرهی عجیبی روبهرو شد. در میان شاخهها و در دل درخت چیزی چون آتش میدرخشید. آن پرندهی قشنگی بود با پرهای قرمز و نارنجی و زرد و طلایی، درست شبیه شعلههای آتش که دایم به سیبها نوک میزند. اما 'ایوان' نتوانست آن را به دام بیندازد. او تمام ماجرا را برای پدرش بازگو کرد. پدر که شیفتهی پرندهی آتشین شده بود از پسرانش خواست تا آن را برایش بیابند. این بار هم دو پسر بزرگتر در راه خوابشان برد و 'ایوان' به تنهایی برای یافتن پرنده راهی شد و ....
تیراژ : ۴۰۰۰
تعداد صفحه : ۲۲۴
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۸۷۲۷-۰۷-۴
شماره کنگره : ۸۵۲۱۸۱۹۳
رده دیویی : ۸۱۳
محل نشر : تهران
جلد : گالینگور
قطع : خشتی
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : ترجمه
نویسنده : ری - جین
مترجم : ریاحی - هرمز
نویسنده : دوئرتی - برلی
این مجموعهی مصور و رنگی، حاوی دوازده داستان کوتاه برای گروه سنی 'ب' و 'ج' با این عناوین است: 'سیندرلا'، 'زیبای خفته'، 'زیباچهر و هیولا'، 'رومپلستیلتسکین'، 'راپونتسل'، 'سفیدبرفی'، 'علاءالدین و چراغ جادو'، 'کلاه قرمزی کوچولو'، 'پرندهی آتشین'، 'هنزل و گرتل'، 'شاهزاده قورباغه' و 'قوهای وحشی'. برای نمونه: حکایت 'پرندهی آتشین' بدین قرار است: در روزگاران قدیم، در روسیه، تزاری بود به نام 'بندی' که سه پسر داشت و نام کوچکترین آنها، 'ایوان' بود. در کاخ تزار باغ زیبا و عجیبی وجود داشت که سیبهای طلایی بار میآورد. تا این که تزار روزی متوجه شد کسی سیبهای طلایی را میدزدد. او که از این اتفاق بیمار شده بود به پسرهایش دستور داد شبها نگهبان درخت باشند دو پسر بزرگتر هنگام نگهبانی به خواب فرو رفتند. اما 'ایوان' یعنی پسر کوچکتر، در هنگام نگهبانی با منظرهی عجیبی روبهرو شد. در میان شاخهها و در دل درخت چیزی چون آتش میدرخشید. آن پرندهی قشنگی بود با پرهای قرمز و نارنجی و زرد و طلایی، درست شبیه شعلههای آتش که دایم به سیبها نوک میزند. اما 'ایوان' نتوانست آن را به دام بیندازد. او تمام ماجرا را برای پدرش بازگو کرد. پدر که شیفتهی پرندهی آتشین شده بود از پسرانش خواست تا آن را برایش بیابند. این بار هم دو پسر بزرگتر در راه خوابشان برد و 'ایوان' به تنهایی برای یافتن پرنده راهی شد و ....
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
چین دولت سیستان و بلوچستان انتخابات شورای نگهبان نماز جمعه حسن روحانی مجلس شورای اسلامی جنگ دولت سیزدهم نیکا شاکرمی مجلس
سیل ایران تهران هواشناسی شهرداری تهران باران آتش سوزی سازمان هواشناسی هلال احمر روز معلم پلیس زلزله
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا تورم مسکن بانک مرکزی حقوق بازنشستگان بازار خودرو سهام عدالت قیمت دلار دلار ایران خودرو
صدا و سیما ایتالیا بی بی سی مهران غفوریان تلویزیون سوئد موسیقی صداوسیما ساواک سریال سینمای ایران تبلیغات
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس اوکراین نوار غزه انگلیس
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر سپاهان باشگاه پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال جواد نکونام تراکتور بازی لیگ قهرمانان اروپا
اپل ناسا صاعقه گوگل اینستاگرام عکاسی تلفن همراه
چای کبد چرب فشار خون گرما