جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


«موج مرده» دیگری در راه است؟


«موج مرده» دیگری در راه است؟
شاید آن روز که دکتر میرباقری اعلام کرد که با تأکید بر نفرت از بدی‌ها، اخلاق را در جامعه گسترش می‌دهیم، کسی به تحقق آن در تولیدات سیما باور نداشت. شاید آن روز خیلی‌ها سخنان معاونت سیما را مبنی بر آنکه سیما تلاش می‌کند تا در برنامه‌هایش همچون آیات الهی ۹۰ درصد تنذیر و تنها ۱۰ درصد بشارت‌ را بیان دارد، جدی نگرفتند. و شاید آن روز حتی برای خیلی‌ها این پرسش مطرح نشد که پاسخگوی اختلاف این ادعا با سیاست‌های کلان صدا و سیما چه کسی است؟
اما بی‌شک امروز بسیاری خواهان آن هستند که بدانند، سیاست‌‌گذاران صداوسیما تا چه اندازه به شرح وظایف سازمان متبوع خود آشنا هستند؟ آیا آنان می‌دانند که از جمله مهمترین اهداف و اولویت‌های واحد تولید و پخش سریال‌ها، بازگویی و بازپروری آرامش، امنیت و احساس خوشبختی حاصل از پایبندی به دین، القا حس امنیت، خودباوری، امید، اعتماد به نفس، عزت و غرور ملی، تحقیر روحیه بدبینی، یأس و بی‌تفاوتی در جامعه و همچنین تصویر و تشریح افسردگی‌ها، رنج‌ها و نارسایی‌ها و ناکامی‌ها در شهروندان حکومت‌های مادی است!؟
اگر فرض بر آن باشد که مدیران کلان سازمان صداوسیما به سیاست‌های سازمان متبوعشان واقفند لیکن در عین حال همچنان شاهد به نمایش درآمدن تولیداتی در سیما باشیم که چیزی جز نکبت، یأس، نومیدی، فقر، جنایت و سیاهی را به جامعه تزریق نمی‌کند، مردم باید به دنبال غضنفرها بگردند یا پرتقال فروش را بیابند؟! آیا «موج مرده» دیگری در راه است؟
این روزها بحث بر سر پخش سریال «ساعت شنی» به اوج خود رسیده است. نگارنده اگر چه در این مجال، قصد نقد سریال را ندارد اما طرح این پرسش خالی از لطف نیست که آیا سریال «ساعت شنی» توانسته تأکید رهبر معظم انقلاب بر ارائه تصویری مناسب از شأن و جایگاه زن در نظام مقدس جمهوری اسلامی را محقق سازد؟
رهبر معظم انقلاب پیش از این در این باره فرموده بودند: «وظیفه‌ صدا و سیما در تفهیم درخشندگی‌های فرهنگ اسلامی در همه‌ زمینه‌ها، بخصوص در زمینه‌ روابط زن و مرد و شأن زن در اجتماع آشکار می‌‌شود، صدا و سیما، مسؤولیت زیادی دارد. رادیو و تلویزیون، یک دستگاه سرگرم‌کننده نیست؛ یک دستگاه آموزنده است. وظیفه‌ یک رسانه، آموزش و تحلیل و سوق دادن قلب و ذهن و روح و مغز افراد به سمتی است که گردانندگان آن رسانه در نظر دارند. در کشور ما نیز غیر از این نیست. صدا و سیما در جمهوری اسلامی، باید وسیله‌ای برای سوق دادن مردم به فرهنگ اسلامی و ابزاری برای معرفت و آشنایی مردم با درخشندگیهای اسلامی و انسانی باشد. جز این، وظیفه‌‌ای ندارد و اگر مواردی بود که برخلاف این هدف وارد صدا و سیما شد، نباید پخش کنند.»
شکی نیست که زنان با مشکلات عدیده‌ای در جامعه روبرو هستند که پرداختن به آنها در فیلم‌ها و سریال‌ها بسیار ضروری است اما آیا کارگردان سریال شنی توانسته چهره‌ای واقعی از یک زن ایرانی و معضلاتش را به تصویر درآورد. زنان بسیاری از اقشار مختلف در سریال ساعت شنی به نمایش درآمده‌اند که گاه در نقش تیپ و گاه در نقش شخصیت ایفای نقش می‌کنند. مرز مشترک تمامی این زنان بدبختی و نحوستی است که سایه سنگین خود را بر زندگی آنان انداخته است. حتی روشنک که به اصطلاح بی‌دغدغه‌ترین زندگی را می‌گذراند، از بیماری صرع در رنج و از شهید شدن پدرش بی‌اطلاع است.
نکته قابل تأمل دیگر آنکه سر منشأ تمامی مشکلات این زنان نیز به خودخواهی‌ها و جنایات مردان باز می‌گردد.
به نظر می‌رسد که مسئولان سیما باید به این پرسش پاسخ دهند که به نظر آنان القای چنین باورهایی در سیما تا چه اندازه با سیاست‌گذاری‌های کلان سازمان که پیش از این به آنها اشاره شد، منطبق است و آیا قرابتی میان این قبیل آثار و باورهای منحط فمنیستی که درهم کوبنده نظام تحکیم خانواده‌ها می‌باشد، وجود ندارد؟
آیا مسئولان پخش شبکه یک، مقایسه‌ای میان حجم تخریب‌های فرهنگی و نفع‌رسانی‌های احتمالی این سریال داشته‌اند؟ به راستی چه آماری از زنان جامعه با معضل نازایی روبرو هستند که شبکه ملی را به این باور رسانده که با صرف هزینه‌های چند صد میلیون تومانی سریالی را جهت تنویر افکار آنان تهیه کنند که می‌تواند تخریب‌های جدی و انکارناپذیری را در فرهنگ عمومی جوانان و نوجوانان در جامعه ایجاد کند؟ آیا بهتر نبود که برای آگاه سازی زنان نابارور و حل مشکلات فرهنگی آنان که وظیفه مسئولان نظام است، یک فیلم آن هم در قالب شبکه نمایش‌خانگی تولید می‌شد؟ آیا هنوز مسئولان تفکیک میان وظایف سینما، تلویزیون و شبکه نمایش‌خانگی را در نیافته‌اند؟
رامین شریف‌زاده
منبع : رجا نیوز