جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سخنی با رئیس‌جمهور پیرامون مدیریت الهی


سخنی با رئیس‌جمهور پیرامون مدیریت الهی
از آنجا که اسلا‌م و قانون اساسی به هرکسی اجازه نمی‌دهد تا از مسوولا‌ن و پیشوایان مردم انتقاد کند و از سر صواب سخن بگوید و به تعبیر دینی النصیحه لا‌ئمه‌المسلمین را انجام دهد، لا‌زم دیدم نظرات خودم را پیرامون سخنان اخیر رئیس‌جمهور، از نگاه انتقادی، بیان کنم.
۱) جلا‌ل آل‌احمد در یکی از نوشته‌های خود می‌گوید: فرق میان واعظ با معلم و استاد دانشگاه این است که واعظ مطالب خود را یک‌طرفه می‌گوید و می‌رود و کسی گریبان او را نمی‌گیرد ولی معلم یا استاد اگر سخنی بدون دلیل و یا بدون توجیه علمی ادا کند، شاگرد تیزهوشی ممکن است گریبان او را بگیرد و از او دلیل طلب نماید. (نقل به مضمون از کتاب کارنامه سه‌ساله) بر این اساس، میان رئیس‌جمهور یک کشور، با یک واعظ که پیروان خود را نصیحت می‌کند، تفاوت آشکار و حساسی است. گفتار یک واعظ حوزه محدودی را فرا می‌گیرد و کسی در مقام دلیل‌خواهی و نقد سخنان او نیست. رئیس‌جمهور، اما، حوزه سخنان او در این روزگار تمامی جهان است و هر جمله از انشائیات و اخباریات او ممکن است در سرنوشت کشوری تاثیر داشته باشد. به گفته مولوی:
عالمی را یک سخن ویران کند
روبهان خفته را شیران کند
بر این اساس هر جمله‌ای که می‌گوید، باید هم پشتوانه علمی داشته باشد و هم مصلحت سیاسی برای کشور متبوعش.
۲) رئیس‌جمهور محترم در یکی از سخنرانی‌های اخیر خود در خراسان رضوی در جمع خانواده محترم شهدا از مدیریت الهی سخن گفت و اظهار داشت: <رمز عزت یک ملت و بشریت قرار گرفتن تحت مدیریت الهی است... تنها مدیریتی که می‌تواند عزت بشریت و ملت‌ها را صیانت و ترسیم کند، مدیریت الهی و مدیریت امامت و ولا‌یت است...( .>به نقل از روزنامه اعتماد، ۲۴/۱/۸۷)
اگر واعظی از مدیریت خداوند سخن بگوید چندان تأمل‌برانگیز نیست و وجهه تبلیغی خوبی خواهد داشت. جالب اینکه هر حاکمی که به نام دین حکومت کرده است خود را نماینده خداوند می‌دانسته، از حکومت هخامنشیان در ایران پیش از اسلا‌م، تا امویان و عباسیان پس از اسلا‌م؛ همه و همه از نمایندگی و حکومت خداوند سخن گفته‌اند. حاکمان قرون وسطی و ارباب کلیسا، خود را نمایندگان خداوند در زمین می‌دانستند. منظور رئیس‌جمهور از مدیریت الهی کدام مدل حکومتی است؟ اگر منظور حکومت علی(ع) است که همواره با جریان‌های فرصت‌طلب و سودجو در جنگ بود و در نهایت خود به دست یک مسلمان متعصب خارجی‌مسلک به شهادت رسید، حضرت در جایی از سخنان خود از مدیریت الهی برای همه بشریت سخن نگفت، به فرزندش امام حسن فرمود در زندگی از تجارب بشری روی‌گردان نباش و حضرت نیز با اصحاب عقل و درایت مشورت می‌کرد و به عقل جمعی حتی مخالفین فکری خود، بها می‌داد.
رئیس‌جمهور محترم می‌دانند که خداوند اداره جامعه بشری را به عقل بشر واگذار کرده است و فیلسوفان بزرگ اسلا‌م و در راس آنان فارابی و ابن‌سینا از سیاست <مدن> که سخن گفته‌اند، حکومت را از مقوله عقل عملی دانسته‌اند. همچنان که خداوند به پیامبرش دستور می‌دهد با اصحاب و یاران به مشورت بنشین. یعنی عقول آنان را در اداره جنگ و جامعه به‌کار گیر. رئیس‌جمهور یک کشور اسلا‌می که از مدیریت الهی سخن می‌گوید، ممکن است برداشت جهانی این باشد که همه دنیا باید تحت ایدئولوژی اسلا‌می، آن هم شیعی، اداره شود.
درست است که قرآن همه را به کلمه سواء و توحید دعوت می‌کند ولی در هیچ کجای دین نیامده است حکومت که یک مقوله عقلی و تجربی است و در فرهنگ‌های مختلف تفاوت می‌یابد، همه‌جا از لحاظ مذهبی یکسان باشد. حضرت علی(ع) به مالک اشتر، به عنوان فرماندار کشور پهناور و با تمدن مصر، فرمود: سنت‌های دیرین مردم را درهم بریز. <ولا‌تنقض سنه صالحه عمل بها صدور هذه الا‌نه( .>نهج‌البلا‌غه، نامه ۵۳)
۳) رئیس‌جمهور محترم که از مدل مدیریت الهی سخن می‌گوید باید مدیریت اجرایی خود را که ۳ سال از آن می‌گذرد، به نقد گذارد که تا چه میزان به سوی مدیریت الهی پیش رفته است. اجازه دهید که به جای مدیریت الهی، جامعه الهی یا جامعه پیامبرپسند بگوییم تا بتوان نظر قرآن را دراین باره جویا شد.
خداوند جامعه مطلوب خود را چنین مثال می‌زند:
و ضرب الله مثلا‌ قریه کانت آمنه مطمئنه یایتها رزقها رغدا من کل مکان؛ منطقه آرام، امن و مطمئن که روزی مردم همواره فراهم بود. (نحل ۱۱۲)
یعنی شاخصه جامعه الهی- مدیریت الهی- دو چیز است یکی امنیت فراگیر و دوم رفاه فراگیر. یعنی امنیت و اقتصاد آن جامعه در همه بلا‌د، در جهت تعالی انسان است. شاخصه مدیریت الهی شعائر مذهبی نیست، زیرا شعائر مذهبی به مدیریت، ارتباطی ندارد و آن یک مقوله اعتقادی است. مدیریت به تعبیر فلا‌سفه یعنی سیاست مدن و اداره کردن درست جامعه از جهت فرهنگی، اقتصادی و امنیت اجتماعی و سیاسی است که به فکر و تجربه بشر برمی‌گردد.
حال سوال این است که جامعه ایران در این چند سال مدیریت جناب عالی تا چه میزان نسبت به این دو شاخصه‌ای که قرآن می‌گوید رشد داشته است؟ آیا تورم چند صد درصدی مسکن در مدیریت الهی قابل توجیه است؟ آیا تفاوت قیمت فروردین سال ۸۷ با فروردین سال ۸۶ نسبت به مواد خوراکی مردم از شاخصه‌های مدیریت الهی است؟ گزارش‌هایی که هر روز از صفحات حوادث جراید، درباره قتل و تجاوز و سرقت و سایر جرائم داده می‌شود و حتما آمار جرائم بیش از این است به حساب کدام مدل مدیریت باید گذاشت؟ در اینجا صحبت از برشمردن عیوب نیست، یقینا خدماتی بزرگ نیز صورت گرفته است، ولی سوال این است که چرا یک رئیس‌جمهور باید به جای رهبران الهی سخن بگوید و جهان را به مدیریتی دعوت و یا تهدید نماید که نه‌تنها مانیفست آن روشن نیست، بلکه ممکن است با تصالح کشور در تضاد باشد.۴- سخن دیگری که از سر دلسوزی باید گفت این است: چرا رئیس اجرایی یک کشور تا این حد با تکیه بر ادبیات و معارف دینی سخن می‌گوید. قرائت رئیس‌جمهور محترم از اسلا‌م یک قرائت از صدها قرائتی است که از اسلا‌م وجود دارد. در حاکمیت سیاسی آنچه که شرط بلا‌غ است ارزش نهادن و حاکمیت عقل جمعی است. اگر تمام شیعیان جهان قرائت یک نفر مسلمان را بپذیرند، با بقیه مسلمانان بر سر اداره کشورها چه باید کرد؟ همان‌طور که هیچیک از گزاره‌های اعتقادی دین- به نص قرآن- تحمیلی نیست، گزاره‌های عملی دین را نیز نمی‌توان بر دیگران تحمیل کرد. پیامبراسلا‌م در دوران حکومت خود در مدینه با مسلمانان قرارداد هم‌پیمانی بست و در دین خودشان آزادشان گذاشت. به نظر می‌رسد این درست نیست که ما با همه ملت‌ها و دولت‌های عالم سر جنگ داشته باشیم و همه مدیریت‌های جهان را به نقد گذاریم، بدون اینکه خود نقدپذیر باشیم. رئیس‌جمهور محترم در سخنرانی خود مشکلا‌ت داخلی کشور را یا به حساب گردن کلفت‌های داخل گذاشت و یا به حساب دشمن خارج. به نظر می‌رسد احتمال سوم هم وجود دارد و آن نارسایی در مدیریت اجرایی و ارزش نگذاشتن به نظرات مخالفان و منتقدان است و اینکه هرچه یک نفر گفت درست است. در زمان حکومت امام علی(ع) نیز هیچگاه حرف یک نفر بدون مشورت با عقل جمعی ملا‌ک نبود.
محمدتقی فاضل‌میبدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی