پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا


شیوع کودک آزاری عاطفی


شیوع کودک آزاری عاطفی
در هفته ای كه ۱۶مهرماه در آن به نام روز جهانی كودك نامگذاری شده بود، از طرف سازما ن ها و مراكز مختلف خصوصی و غیرخصوصی برنامه های مختلفی با انگیزه این روز برپا شد. در هركدام از این برنامه ها موضوعی مرتبط با كودكان مدنظر قرار گرفته بود. برخی به برپایی جشن ها و مراسم شاد بر ای كودكان پرداختند، برخی به دنبال شناسایی حقوق كودك و آشنایی آنها با قوانین جهانی بودند و خلاصه این كه روز جهانی كودك بهانه ای شده بود برای برپایی برنامه ای خاص كودكان كه هركدام به نوبه خود دارای ارزش بودند.
سازمان دفاع از قربانیان خشونت نیز این روز را بهانه ای قرار داد برای برپایی كارگاهی به نام كودك آزاری . در این برنامه گروهی از روان شناسان، روان پزشكان، مددكاران و خبرنگاران و برخی فعالان در حوزه حقوق كودكان شركت كردند. دكتر فرید براتی سده، روان شناس و مجری این كارگاه ابتدا به تاریخچه ای از كودك آزاری(Child abuse) در كشور ما كه در دوران پادشاهان قاجار رایج بود و دیگر كشورها اشاره كرد و گفت: این كودك آزاری ها از دوره صفویه آغاز و تا اواخر دوره قاجار ادامه داشت و این مسأله به ویژه در درباریان شیوع گسترده ای داشت و این موارد در حالی بود كه عدم آزار كودكان و رعایت حقوق بچه ها در كلیه ادیان الهی و ارشادات مصلحان بشری مورد تأكید بوده است تا جایی كه در اسلام تأكید شده كه فرزند بر پدر حقوقی دارد كه پدر باید آنها را تأمین كند.
وی همچنین گفت: كودك آزاری در همه جای دنیا وجود دارد و بر اساس گزارش اخیر یونیسف در حال حاضر تعداد ۲۷۵میلیون كودك در جهان در معرض كودك آزاری قرار دارند و سالانه در انگلستان ۸۰ هزار كودك جهت بررسی كودك آزاری و تشكیل پرونده مورد ارزیابی و سنجش و تحقیق قرار می گیرند. به همین دلیل در سال ۱۸۷۴ (۱۲۵۴شمسی) انجمنی در آمریكا به نام انجمن مبارزه با كودك آزاری تشكیل شد و حدود صد سال قبل در فرانسه متخصصی به نام تاردیو كه در پزشكی قانونی آن كشور كار می كرد، سندرمی تحت عنوان سندرم كودك آزاری جسمی به ویژه كودك آزاری جسمی علیه كودكان معلول را گزارش كرد. در انگلستان نیز در سال ۱۸۹۴مجمع ملی پیشگیری از سوءرفتار با كودكان فعالیت خود را آغاز كرد و این در حالی بود كه در آن كشور در سال ۱۸۸۹ اولین قانون حفاظت از كودك یعنی قانون پیشگیری از بدرفتاری با كودك تصویب شده بود.
براتی همچنین گفت: به رغم پیشرفت هایی كه به دست آمده بود تا اوایل قرن بیستم در شناخت و نحوه پاسخ دهی به مسأله كودك آزاری درك درستی حاصل نشد و تنها در قرن بیستم بود كه به علت گسترش بیش از حد كودك آزاری توجه خاصی به آن شد. اما در پاسخ به این سؤال كه مهمترین و شایعترین نوع كودك آزاری در جامعه ما چیست؟ باید گفت: شاید كودك آزاری جسمی یا بدنی به دلیل این كه نمود بیشتری دارد و از طریق رسانه ها مطرح می شود، شایع تر به نظر برسد، اما واقعیت این است كه رایج ترین نوع كودك آزاری در جامعه ما، كودك آزاری عاطفی یا روانی است كه متأسفانه به دلیل پنهان بودن كمتر مورد توجه قرار می گیرد و اثرات جبران ناپذیری بر روی كودكان دارد.
روان شناس و مجری كارگاه كودك آزاری همچنین گفت: مهمترین عواملی كه در جلوگیری از كودك آزاری باید به آن توجه شود، آشنایی خانواده ها و آگاهی دادن و آموزش به آنها در مورد حقوق كودكان است. متأسفانه بیشتر اتفاقات، كودك آزاری به دلیل ناآگاهی والدین و مراقبان كودك اتفاق می افتد و آموزش های بسیار ساده و ابتدایی می تواند از وقوع بسیاری از مشكلات جلوگیری به عمل آورد؛ ضمن این كه خود كودكان نیز باید به حقوق خود آشنا شوند.
براتی در پاسخ به این سؤال كه نحوه شروع و شكل گیری این آموزش باید به چه شكلی باشد، گفت: آموزش كودكان و مربیان از دوران خردسالی با راهكارها و شیوه بیان متناسب سن آنها باید صورت گیرد و از ابزارها و بازی هایی كه به وسیله آن می توان حقوق كودك را آموزش داد، استفاده شود و پس از آن در مقطع ابتدایی باید معلمان آموزش های خاص ببینند تا آموزش های لازم از طریق آنها به كودكان دبستانی منتقل شود و در مقاطع بالاتر راهنمایی و دبیرستان نیز آموزش متناسب سن كودك باشد.
در شیوه های آموزشی می بایست به فرهنگ، آموخته های عرفی و سن كودكان توجه خاصی شود تا مفاهیم كودك آزاری در سنین مختلف به درستی برای آنها تشریح شود.
در كارگاه كودك آزاری تعاریف مختلفی از كودك آزاری مطرح شد. در یكی از این تعاریف آمده است؛ هرگونه آسیب جسمی یا روانی، یا بهره كشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی افراد زیر ۱۸سال توسط افراد دیگر و به صورتی كه غیرتصادفی نباشد، كودك آزاری تلقی می شود.
در تعریف دوم، كودك آزاری موقعی اتفاق می افتد كه هر عمل قابل اجتناب یا غیرقابل اجتناب بر آسایش و راحتی فیزیكی، روانی یا عاطفی كودك تأثیر نامطلوب بگذارد. در تعریفی دیگر هر عمل سلبی یا ایجابی كه از سوی افراد، نهادها و جامعه سر بزند و یا هرگونه عدم مبادرت به اعمال لازمی كه كودكان را از حقوق برابرشان و آزادی هایشان محروم سازد یا در رشد مطلوب آنان تداخل كند، عمل یا شرایط آزارگرانه نسبت به كودك تلقی می شود.
در این كارگاه همچنین دكتر براتی نشانه های كودك آزاری عاطفی- كه شایع ترین نوع در كشور ما است- را بدین شرح بیان كرد:
۱ - كودك ممكن است گوشه گیر و منزوی شده و نخواهد با هم سن و سالانش قاطی شود و ملاحظه بزرگترها را بكند.
۲ - رفتار توجه طلبانه و یا پرخاشگرانه از قبیل شیطنت و تُخسی مدام، كثافت كاری یا خیس كردن عمدی و از روی قصد، حمله كردن به كودكان دیگر.
۳ - آشفتگی و به هم ریختن الگوهای خورد و خوراك و تغذیه
۴ - كج خلقی و قشقرق های شدید كه متناسب با سن و سال كودك نیست
۵ - پسرفت در جایی كه انتظار می رود كودك مثل كودك رشد كرده ای رفتار كند
۶ - فرار كردن یا مخفی شدن از دیگران
۷ - عملكرد ضعیف تحصیلی یا ناتوانی در انجام تكالیف در مهد، از دست دادن اعتماد به نفس و عزت نفس پایین در اثر این موضوع
۸ - بی توجهی به سر و وضع ظاهری خود، مثلاً پوشیدن دایمی یك لباس، امتناع از شانه زدن موی خود
۹ - ابتلا به امراض روان تنی
۱۰ - چسبیدن به بزرگسالان دیگر، ملاحظه زیاد والدین را كردن
۱۱ - رشد نامناسب و نامتوازن
۱۲ - سوءمصرف مواد و الكل
۱۳ - فرار از مدرسه
۱۴ - خودزنی و مضروب ساختن خویش
به طور كلی كودك آزاری عاطفی سوءرفتار عاطفی و روانی مداوم با كودك از نوعی است كه موجب می شود تا رشد هیجانی و عاطفی كودك به شكل شدید و ماندگار تحت تأثیر قرار گیرد.
كارگاه در تعریف كودك آزاری جسمی(بدنی) تأكید كرد این نوع كودك آزاری عبارت است از ضربه زدن، تكان دادن، پرت كردن، مسموم كردن، سوزاندن یا گزیدن، غرق كردن، خفه كردن یا سایر رفتارهای مشابه كه موجب صدمه بدنی به كودك می شوند. صدمه بدنی همچنین در مواقعی هم كه والدین یا مراقبان وانمود می كنند كه علائم بیماری در كودك وجود دارد و یا خود آنها عمداً بیماری را در كودك تحت مراقبتشان ایجاد می كنند نیز روی می دهد.
دكتر فرید براتی سده در تعریف كودك آزاری جنسی گفت: كودك آزاری جنسی عبارت است از مجبور یا راضی كردن كودك یا نوجوان به انجام عمل جنسی، خواه كودك از آنچه روی می دهد آگاه باشد خواه ناآگاه.
آخرین نوع كودك آزاری در این كارگاه هم تحت عنوان غفلت و رهاشدگی كودك مطرح شد كه در این نوع قصور پایدار و مداوم در تأمین نیازهای اساسی فیزیكی یا نیازهای روان شناختی كودك كه احتمالاً در نتیجه آن نقص ها و عوارض جدی در سلامتی یا رشد كودك به وجود می آید. غفلت معمولاً به عدم انجام كاری در مراقبت از كودك اشاره دارد و به صدمه رساندن فعال به كودك به شكلی كه در كودك آزاری جسمی دیده می شود. غفلت، كوتاهی های گاه به گاه والدین در تربیت كودك را در بر نمی گیرد.
لیلا خاكسار
منبع : روزنامه همشهری