جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


موسیقی و ساز ایرانی در دوران ساسانی


موسیقی و ساز ایرانی در دوران ساسانی
اگرچه بنای اصلی شهر كرمانشاه را به بهرام چهارم ساسانی (قرن چهارم بعد از میلاد مسیح) منسوب می‌كنند، اما بر اساس داستان‌ها و افسانه‌های كهن، قدمت این شهر باستانی به زمان تهمورث دیوبند (پادشاهی از سلسله پیشدادیان) می‌رسد، و از آنجایی كه این ناحیه تفرجگاه پادشاهان ساسانی بوده در اطراف این شهر آثار تاریخی بسیاری یافت می‌شود، كه هریك گوشه‌ای از فرهنگ و تمدن غنی این مرز و بوم را به نمایش می‌گذارد.
از جمله این آثار طاق بستان، یكی از آثار ارزشمند دوره ساسانی است كه در پنج كیلومتری شمال شرقی شهر كرمانشاه بر پهنه كوه نقش بسته است. این طاق مضاعف شده در آب زلال چشمه سربرآورده از دل كوه؛ در میان درختان سرسبز، با یادگارهایی كه بر پیكرش حك شده روح هر تماشاگر را به دورانی می‌برد كه غریو پیروزی سرداران سپاه با صدای شیپورها و هیاهوی گروه‌های شكار سلطنتی ساسانی همراه با نغمه‌های چنگ و دف و مزامیر و نای تمام كوه و دشت را آكنده است.
حجاری‌های طاق بستان (بغستان) شامل سه قسمت است: اول نقش برجسته اردشیر دوم (‌٣٨٣-۳۷۹م.) كه صحنه‌ای است از تاج گذاری و پیروزی اردشیر دوم در حالی كه اهورامزدا و مهر در دو سویش ایستاده‌اند و در زیر پاهای شاه و اهورامزدا پیكر شاه شكست خورده كوشان نقش شده‌است؛ دوم نقش برجسته شاپور سوم(‌٣٨٨-۳۸۳م.) و پدرش (شاپور دوم) كه آن دو را روبروی هم در حالی كه هریك دست بر قبضه شمشیر بلندی دارد به همراه دو كتیبه‌ نشان می‌دهد؛ سوم و پرجاذبه‌ترین قسمت اثر حك شده در درون طاق نمایی است كه بنا به نظر ارنست هرتفلد مربوط به دوره خسرو دوم (‌٥٩٠-۶۲۸م.) و از نظر ك.ایرمان، باستان شناس آلمانی، ساخته پیروز پادشاه ساسانی است كه بین سال‌های ‌٤٨٣- ‌٤٥٧م. می‌زیسته است.
تصور می‌شود خسرو دوم در نظر داشته مجموعه‌ای از طاق‌نماها را در سه ایوان احداث كند كه به دلیلی نامشخص تنها كار احداث طاق بزرگ‌تر را كه قرار بوده در وسط دو طاق دیگر بنا شود به پایان رسانده، یكی از دو طاق كوچكتر را نیمه كاره رها نموده و طاق سوم را اساساً بنا نكرده است.
حكاكی‌های بدنه طاق بزرگ كه تمام سطح خارجی آن‌را از دو طرف به طور متقارن پوشانده شامل نقش دو درخت زندگی با برگ‌ها و گل‌های كنگر است. در گوشه‌های دو طرف بالای طاق، دو فرشته بالدار، كه مظهر ربه‌النوع فتح و پیروزی است، دیده می‌شوند. در دیوار مقابل طاق، دو ردیف نقش به چشم می‌خورد: ردیف بالا مجلس اعطای فر كیانی را نشان می‌دهد و ردیف پایین نقش برجسته‌ خسرو دوم را با لباس سواره نظام ساسانی سوار بر اسب و نیزه‌ای در دست راست به نمایش می‌گذارد.
در دو سمت بدنه طاق، دو تابلو با تصاویر مربوط به شكار نقش بسته‌است، در قسمت بالای تابلو سمت راست كه مربوط به شكار گوزن است و در حدود بیش از صد زن و مرد آن را نقر كرده‌اند، تصویر پادشاه سوار بر اسب در حالیكه یكی از خدمه چتر پادشاهی بر سر او گرفته حك شده است، در مقابل وی زنان نوازنده در مكانی بلند با سازهای خود كه احتمال دارد سازهایی غیر از چنگ، دف و نی باشد و در كنار او زنانی ایستاده در حال نواختن چنگ دیده می‌شوند.
در تابلو طرف چپ طاق، كه مجلس شكارگاه خوك و گراز حجاری شده ‌است، پنج قایق در مرداب روانند و بدنبال آنها در قایقی دیگر چند زن چنگ می‌نوازند.
پشت سر پادشاه نیز نوازندگانی دیده می‌شوند كه دو نفر از آنها شیپور و دیگری سازی شبیه به تنبور در دست دارند. بر بالای قایق بر روی سكویی، تعدادی زن نشسته‌اند كه برخی چنگ می‌نوازند و بقیه كف می‌زنند. به این ترتیب در این مجالس نیز همچون دیگر آثار باقی مانده از عهد ساسانی ( نوشته‌های ادبی، روایات تاریخی، كتیبه‌ها و آثار منقوش بر ظروف و موزاییك‌ها) می‌توان توجه فوق‌العاده پادشاهان ساسانی را به موسیقی و ساز ایرانی نظاره‌گر بود.
عهد ساسانیان یكی از درخشان‌ترین دوره‌های موسیقی و سازایرانی است. پادشاهان ساسانی برای موسیقی و موسیقیدان جایگاهی والا قائل بودند و به موسیقی و ساز ایرانی علاقه‌ایی وافر داشتند، به‌گونه‌ای كه حتی به هنگام شكار نیز از لذت شنیدن موسیقی خود را محروم نمی‌كردند و همواره گروهی خنیاگر و رامشگر را با خود همراه می‌بردند.
از همین روست كه در آثار باقی مانده از آن دوران، اغلب در كنار صحنه‌های مربوط به شكار، خنیاگران و نوازندگان را نیز می‌توان مشاهده كرد.
دكتر اون والان در رساله‌ای كه در سال ‌١٩٢٢م. در پاریس به چاپ رساند و كریستین‌سن، خاورشناس دانماركی، در دو كتاب‌ خود موسیقی در عهد ساسانیان و ایران در زمان ساسانیان به نكات شایان توجهی درباره آلات موسیقی ایرانی در دوره ساسانی اشاره كرده‌اند.
علم موسیقی به علت اهمیتی كه در دوره ساسانی یافت، توانست به حد اعلای خود برسد، به گونه‌ای كه كشیشان و روحانیان بزرگ مسیحی از امپراتوری رم شرقی برای فراگرفتن آهنگ‌های موسیقی و ساز ایرانی به پایتخت ایران می‌آمدند. پیشرفت این علم به آنچنان درجه‌ای رسید كه دوره ساسانی را به عصر طلایی موسیقی ایران بدل نمود. در این زمان ایرانیان نه تنها موسیقی را با نت ثبت می‌كردند، بلكه برای آوانویسی نیز الفبایی داشتند كه آن را ویسب دبیره می‌نامیدند. با این الفبا می‌توانستد هر نغمه و آوایی را در ارتبط با انسان، ساز و حتی طبیعت از غریو تندر، شرشر آبشار، خش‌خش شاخصار درختان تا صدای جانوران را نگاشته و نمایش دهند.
محمد پور اسحاق، معروف به ابن‌الندیم‌الوراق، كه در سال ‌٣٧٨ هـ.ق برابر ‌١٠١٢م. در گذشته است، شمار‌ نقش‌های این الفبا را تا ‌٣٦٠ نشانه عنوان كرده است.
قبل از این خط، اختراع نوع دیگری از الفبا را به زرتشت منسوب می‌كنند كه كش ‌دبیره نام داشته و با آن می‌توانسته‌اند زبان ملت‌های دیگر، صدای جانوران، نوای مرغان و آوازها را بنگارند...(ادامه در مطلب بعدی)
تعداد حروف این الفبا را یك صد و شصت می‌دانند كه هر حرف و صدا نشانه جداگانه‌ای داشته است. ابوتراب رازانی در كتاب موسیقی در دوره ساسانیان می‌نویسد:” ... ژان ژاك روسو فیلسوف فرانسوی نمونه كاملی از موسیقی با نت ایرانی را از سیاحتنامه شاردن جهانگرد فرانسوی گرفته ودر آثار خود نقل كرده است“.
موسیقی ایران در این دوره به دستگاه‌هایی تقسیم می‌شده است كه اعراب آن را اقتباس كردند و ”مقام“ نامیدند. مهدی بركشلی در كتاب اندیشه‌های علمی فارابی آورده است:”ریشه‌های گام‌های امروز مشرق زمین را نیز باید از موسیقی زمان ساسانیان دانست“.
باربد موسیقی‌دان، بربط نواز و خواننده‌ عهد ساسانی دربار خسرو پرویز بر اساس لباب الالباب ”نواء خسروانی را در صورت آورد“. او، به نقل از مسعودی كه وی نیز از ابن خردادبه نقل می‌كند، بزرگ‌ترین موسیقی‌دان زمان خسرو پرویز بوده ... و هرگاه واقعه‌ای ناگوار رخ می‌داد، به گونه‌ای كه كسی را جرأت بیان آن نبود، وی را آگاه می‌كردند و او در آن باره آهنگی می‌ساخت و می‌خواند و می‌نواخت تا خشم پادشاه فروكش كند. معروف است كه باربد به تعداد روزهای سال ‌٣٦٠ نغمه یا دستان و برای روزهای سی گانه ماه ‌٣٠ لحن و برای روزهای هفته ‌٧ آهنگ خسروانی ساخته بود و برخی از این نغمه‌ها هنوز هم در موسیقی ایرانی به نام گوشه وجود دارند.
از درخشش خنیاگری در ایران عهد ساسانی شواهد بسیاری در دست است. آنچنان كه گفته‌اند اردشیر بابكان ”خنیاگران“ را در طبقه سوم مملكت قرار داد. در این طبقه پزشكان، دبیران، خنیاگران و شاعران و اخترشناسان قرار داشتند. در شرح دیگری درباره تقسیم بندی جامعه به هفت رده (این نیز به اردشیر منسوب است) آمده‌است كه یك رده به آوازه خوان‌ها و خنیاگران و نوازندگان تعلق داشته‌است. در داخل این طبقات، درجات متمایزی وجود داشته بطوری كه یك نوازنده درباری درجه دوم حق داشت از همراهی كردن یك آوازه‌خوان درجه یك حتی اگر به فرمان شاه بود، سرپیچی كند.
از آنجایی كه مساله اصل و نسب در این رده اهمیتی نداشت، شایستگی و گذراندن آزمون‌های سخت حرفه‌ای با اثبات كمال هنری می‌توانست به بالاتر رفتن مقام خنیاگران و نوازندگان بیانجامد. عبد الكریم شهرستانی، متوفی در سال ‌٥٤٧ هجری، در كتاب ملل و نمل اشاره دارد كه در آن دوره به علت اهمیت زیاد این هنر، برای آن وزیری مخصوص و وزارتخانه‌ای خاص در نظر گرفته شده بود.
به طور معمول شاه را گروهی از شاعران در مجالس شكار همراهی می‌نمودند و به علت علاقه وافر پادشاهان ساسانی به شكار، اغلب هر یك از ایشان مراسم شكار شاهانه را در غالب شعر توصیف ‌می‌كردند. از آنجایی كه غالباَ گروه‌های نوازنده و خواننده در دسته‌های بزرگ نیز در مجلس شكار شاهانه شركت می‌جستند، اركستر بزرگی برپا و این شعرها به همراه نوعی اختلاط سازهای گوناگون با استفاده از اصول هماهنگی یا هارمونی در مجلس خوانده می‌شد.
به نقل از فریدون جنیدی در كتاب زمینه شناخت موسیقی ایران ”خسروپرویز با گروهی مركب از هزار و صد و شصت بنده ژوبین به دست پیاده، هزار و چهل مرد شمشیر به دست، هفتصد نفر بازدار (باز شكاری)، سیصد نفر سوار با پوز پلنگی‌های دهان به زنجیر و ... دوهزار نفر رامشگر به شكار می‌رفت.
● پس اندر ز رامشگران دو هزار همه ساخته رود روز شكار“
در شاهنامه آمده است كه بهرام گور نیز به هنگام شكار بر شتری نیرومند چهار ركاب استوار می‌كرد و خود بر ركاب‌های زرین آن برمی‌نشست و كنیزكی رامشگر چنگ‌نواز را بر ركاب‌های سیمین می‌نشاند تا در بیابان و به دنبال نخچیر از نوای او بهره‌مند شود. آثاری از این دست در گچبری‌های عهد ساسانی كه در ری یافت شده نیز دیده می‌شوند. همچنین تصاویر زیبایی نیز، بر روی سه ظرف نقره‌ای با صحنه‌هایی از شكار و بزم و رقص كنده كاری شده‌اند كه در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری می‌شوند.
منبع: مجله گردشگری- شماره ‌١٤- صفحه ‌٦٤
منبع : وبلاگ cyrusway
منبع : ایران ملودی