شنبه, ۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 18 May, 2024
مجله ویستا

امپریالیسم سایبر؟!


●اصطلاح سایبرنتیک cybernetic
کلمه "سیبرنتیک" دارای ریشه یونانی است. معنای اصلی آن در زبان یونانی، فرمانروایی و حکومت است. پیدا کردن یک اصطلاح فارسی که معنای دقیق آن را بیان کند، بسیار دشوار است. به همین سبب در ایران معمولا همان کلمه سیبرنتیک زبان لاتین را به کار می‌برند. شاید بتوان معادل فارسی آن را علم "هدایت و کنترل" یا "خودفرمایی" انتخاب کرد. هرچند که این دو اصطلاح هم ابهام دارند. مبتکر علم جدید سیبرنتیک "نوربرت وینر"(۱۹۴۸) آن را "علم کنترل و انتقال پیام‌ها نزد انسان و ماشین‌ها" معرفی می‌کند. در گفتگوی روزمره، معادل فضای مجازی یا فضای اینترنت، اصطلاح فضای سایبر را بکار می‌برند.
●مفهوم امپریالیسم
کلمه "امپریالیسم" در لغت، از ریشه "امپراتوری" مشتق شده است، یعنی تشکیل امپراتوری دادن. در معنی وسیع، هرگونه گسترش، توسعه ارضی و سلطه قوی بر ضعیف را در بر می‌گیرد. در نظر "هاینریش فریدیونگ"، امپریالیسم هم یک ایدئولوژی ملی‌گرایانه برای گستردن چیرگی دولت بخصوصی است، و هم سیاستی است که به وسیله رقابت پایان ناپذیر میان نیروهایی که نظام جهانی حکومت‌ها را تشکیل می‌دهند، تعیین می‌گردد.
●تئوری‌های امپریالیسم
هرگونه بررسی تئوری‌های اولیه امپریالیسم باید با تفسیرهای سیاسی کلاسیکی آغاز شود که در پاره آخرین سده نوزدهم به وجود آمد و توسط "هاینریش فریدیونگ" به قلمرو دانشمندی آلمان آورده شد. تئوری‌های مربوط به امپریالیسم تا به امروز دستخوش تغییرات و اظهارنظرهای متفاوت گردیده است. با وجود این پندارهای مختلف، همه این تئوری‌ها به درجات متفاوت، به تفاهم موضوع کمک می‌کنند. خطوط کلی تفسیرهای قابل قبولی از امپریالیسم یا امپریالیسم‌ها را تئوری‌پردازانی کلاسیک مانند "هابسون"، "هلیفردینگ"، "شومپیتر" و "لنین" تدوین کرده بودند. نویسندگان بعدی بر پایه این مطالعات کوشیدند تا مدل‌های متمایزی به وجود آورند تا پژوهش‌ها و رویدادهای اخیر در وضعیت جهان را به شمار آورده باشند. باید گفت که تئوری‌های کهنه‌تر امپریالیسم بسیاری از کاربردهای خود را از دست داده‌اند. اینگونه به نظر می‌رسد که شکل نوینی از تئوری‌ مورد نیاز است. باید تمام عوامل و جنبه‌ها و روابط نوین اقتصادی میان کشورها و شرایط سیاسی و روابط سیاسی معاصر را مدنظر قرار داد. در این تئوری نو، باید اثرات امپریالیسم را به شمار آورد و این حقیقت را بپذیرد که شکاف میان کشورهای دارا و ندارا پیوسته در حال افزایش است. دوره یا عصر امپریالیسم از آن پیچیده‌تر است که بتوان آن را با یک فرمول ساده توضیح داد. تکنولوژی جدید، بیش از تکنولوژی قدیم، از نظر حوزه عمل بین‌المللی است و لذا دارای اثرات ویژه برای عملکرد امپریالیسم است.
●درآمدی بر تاریخ امپریالیسم
امپریالیسم جهانی در قرن شانزدهم به صورت استعمارگری اروپا آغاز شد. هر چند بحث و بررسی‌های مربوط به آن صرفاً در قرن نوزدهم شروع شد. دولت‌های اروپایی به این نتیجه رسیدند که مزایای مالی و بازرگانی را می‌توان غالباً از راه‌های غیر رسمی به دست آورد. سقوط سریع استعمار، سبب شد که کشورهای قدرتمند در جستجوی راه‌های دیگری باشند که تسلط آنها را تامین کند. گسترش امپراتوری غیررسمی به عنوان جانشینی برای حکومت استعماری رسمی و ایجاد مکانیسم‌های جدید کنترل، پس از جنگ جهانی دوم، به قدری غالب بود که سبب پیدایش اصطلاح "استعمارنو" شده است. البته این اصطلاح و اندیشه‌های مبنای آن مورد مناقشه است.
●مفاهیم ویژه امپریالیسم
از اواخر دهه ۱۹۶۰؛ به دنبال عمیقتر شدن مبارزات استقلال‌طلبی ممالک جهان اسلام، موج انتقادنگری وسیعی در زمینه ارتباطات پدید آمد و نه تنها شیوه‌های مطالعات و تحقیقات غربی ارتباطی، بلکه سبک‌های روزنامه‌نگاری و نیز روش‌های انتقال اخبار بین‌المللی و انعکاس رویدادهای کشورهای غیر عربی در وسایل ارتباط جمعی جهانی، نیز مورد انتقاد قرار گرفتند. گسترش مطالعات و تحقیقات انتقادی جهانی، در برابر مطالعات و تحقیقات تجربی مسلط غربی، برای جهان سوم در راه مقابله با نابرابری‌های ارتباطی و عدم تعادل‌های اطلاعاتی، امکانات معنوی تازه‌ای فراهم می‌کند. محققان و متخصصان جهان سوم مطالعات و تحقیقات فراوانی در مورد نابرابری و عدم تعادل ارتباطات و اطلاعات جهانی و استعمار جدید فرهنگی و امپریالیسم خبری و ارتباطی انجام داده‌اند.
●امپریالسیم ارنباطی
در دهه ۱۹۷۰، راجع به امپریالیسم ارتباطات و وسایل ارتباطی مطالعات فراوانی دنبال گردید. "اولیویربوید ـ بارت" در این‌باره چنین بیان داشته است که امپریالیسم وسایل ارتباطی، شکل‌های گوناگون فعالیت بین‌المللی این وسایل را که معرف چگونگی اعمال نفوذ آنهاست، در بر می‌گیرد. این نفوذ گذاری به دو عامل غیر عادی برمی‌گردد: یک‌جهتی بودن جریان بین‌المللی ارتباطات و دیگری، محدود بودن تعداد کشورهای صاحب نفوذ است. به نظر می‌آید که امپریالیسم ارتباطی با هجوم فرهنگی و عدم تعادل منابع قدرت ارتباط تگناتنگی دارد و به کار بردن واژه امپریالیسم در مورد وسایل ارتباطی را، توجیه می‌کند. "یوهان گالتونگ" معتقد است که امپریالیسم ارتباطی به امپریالیسم فرهنگی می‌انجامد.
●امپریالیسم فرهنگی
عمدتا روشنفکران و نظریه پردازان وابستگی در جنبش کشورهای غیرمتعهد نظریه "امپریالیسم فرهنگی" را مطرح و تعقیب می‌کردند، نظریه‌ای که بعدا گسترش یافت و امپریالیسم اطلاعاتی را نیز در برگرفت. در دهه ۱۹۷۰، مباحث مربوط به امپریالیسم فرهنگی و رسانه‌ای با مشارکت افرادی چون " مسهودی "، " ماتلارت"، "شیلر "، "دورنمان"، "تانسال"، "ولز" وجمعی دیگر از منتقدان در صف مقدم قرار گرفت. نظریه امپریالیسم فرهنگی می‌گوید ارزش‌ها و باورهای جوامع قدرتمند به گونه‌ای استثمار گرانه بر جوامع ضعیف تحمیل می‌شود. استدلال‌های مشابهی هنگام توضیح نتایج تاثیر زیانبار رسانه‌های ایالات متحده بر کشورهای ثروتمند (کانادا، استرالیا) و کل جهان ارائه می‌شود. واژه امپریالیسم فرهنگی، نشان دهنده نوعی نفوذ اجتماعی است که از طریق آن کشوری، اساس، تصورات، ارزش‌ها، معلومات و هنجارهای رفتاری و نیز روش‌های زندگی خود را به کشورهای دیگر تحمیل می‌کند. در این مسیر، شرایطی پدید می‌آیند که شکل‌های فریبنده‌تر و پنهان‌تر هجوم فرهنگ سلطه‌جو را برتری می‌بخشد و ملی کردن سبک‌ها و الگوها، که محور اصلی تولیدات فرهنگی امپریالیستی را شکل می‌دهند، مورد توجه قرار می‌گیرد.
●امپریالیسم خبری
کانون‌های امپریالیسم خبری با شیوه‌های مختلف، با تبلیغ شیوه‌های زندگی غربی و مهیا کردن زمینه‌های از خود بیگانگی فکری و هویت باختگی، آثار و عوارض نامطلوبی را در کشورهای جهان سوم پدید می‌آورند و سلطه فرهنگی بر آنها را تثبیت می‌کنند. غول‌های خبری، با در اختیار داشتن سرمایه‌های هنگفت، تجهیزات پیشرفته مخابراتی، ارتباطات ماهوارهای، کامپیوترهای مدرن و خبرنگاران زبده در پوشش حمایت‌های سیاسی و اقتصادی نظام سرمایه‌داری و کمک‌های سازمان‌های جاسوسی بر جریان‌ اطلاعات و اخبار خصوصاً در کشورهای در حال توسعه سلطه کامل دارند. گاهی اوقات به دلیل نامرئی بودن تهاجم فرهنگی غرب، کشورهای جهان سوم به استقبال رفته و به آنها کمک می‌کنند. از آنجا که عمده رسانه‌ها در غرب شکل می‌گیرند یا از سوی کشورهای غربی مدیریت و هدایت می‌شوند، جهانی که به تصور می‌کشند نیز جهانی است مطابق میل سیاستمداران و ثروتمندان غرب.
مساله فلسطین، یکی از مهمترین مقولاتی است که این رسانه‌ها به تصویر می‌کشند؛ تصویری غیر حقیقی و مخدوش. رسانه‌ها در موارد بسیاری، آلت دست دولت‌ها یا نخبگان سیاسی و اقتصادی قرار می‌گیرند که می‌خواهند به بهره‌کشی خود بیافزایند و اعمال خود را پنهان نمایند. ادوارد اس. هرمن و نوآم چامسکی اعتقاد دارند که آنچه در اخبار وسایل ارتباط جمعی آمریکا وجود دارد، یک بازار هدایت شده خبری است، نه یک بازار آزاد خبری. پژوهش‌های "جرج گربنر" و "جرج هروانی" نشان می‌دهد که سلطه خبری باعث مخابره نشدن خبرهای مربوط به پیشرفت‌های جهان سوم می‌شود و تصویری که از جهان سوم ارایه می‌شود، تصویری سرشار از خشونت، بی‌نظمی، نقض حقوق بشر و غیرمنطقی جلوه دادن آنهاست. تحقیقات کاپلان درباره رسانه‌های آمریکایی به ویژه در امر پوشش دادن رویدادهای جهان رو به توسعه، حکایت از یک نارسایی عمومی در حجم، میدان و نوع خبرهای منتشر شده داشت. تحقیقات دالگرن نشان دهنده آن است که گزارش‌های شبکه‌های خبری تلویزیون آمریکا از کشورهای جهان سوم، انگاره سازی‌های متراکمی می‌کند. برای آنها این ضرورت است که تاریخ تحریف شود.●امپریالیسم اطلاعاتی
امپریالیسم اطلاعاتی به عدم توازن جریان اطلاعات که نه تنها از پیشرفت‌های عظیم بخش رادیویی و تلویزیونی و اینترنتی، بلکه از صدور گسترده محصولات فرهنگی غربی، مخصوصاً آمریکایی، ناشی می‌گردد، نیز مربوط می‌شود. روچ(Roach) راست می‌گفت که امپریالیسم اطلاعاتی مستقیماً با گسترش سرمایه‌داری ایالات متحده در کشورهای در کشورهای جهان سوم و صدور گسترده محصولات و فناوری ارتباطات آمریکا، ارتباط دارد. بزرگراه‌های اطلاعاتی بیشتر در اختیار و مالکیت شرکت‌های بزرگ خصوصی هستند و سیاستگذاری، گسترش و مقررات این بزرگراه‌ها با اهداف این شرکت‌های بزرگ همراه است.
●امپریالیسم رسانه‌ای
"امپریالیسم رسانه‌ای" به طور منطقی از امپریالیسم فرهنگی نشات می‌گیرد. اگر کنترل ایالات متحده یا غرب بر فرهنگ تصدیق شود، آنگاه باید گفت که این کنترل از رهگذر رسانه‌های عمومی تحقق می‌یابد که ایجاد کننده شرایط برای همرنگی با فرهنگ هژمونی بوده و امکانات مقاومت موثر در مقابل آن را محدود می‌کند. امروزه شاید اطلاعات، گرانبهاترین چیز برای همه باشد. با اطلاعات و کنترل آن می‌توان به همه چیز دستیابی یافت. برخی نظریه‌پردازان ارتباطات بیان کرده‌اند که امروز جهان در دست کسی است که رسانه‌ها را در اختیار دارد. به اعتقاد گردانندگان اصلی صنعت رسانه‌ها، چند موسسه بزرگ نه تنها رسانه‌های مهم همگانی آمریکا، بلکه جهان را تحت کنترل خود در خواهند آورد. تکنولوژی‌های نوین و اقتصاد آمریکا نوع تازه‌ای از سلطه و اقتدار مرکزی را که همان سلطه شرکت‌ها و موسسات بزرگ ملی و چند ملیتی است، بر اطلاعات پدید آورده است. این شرکت‌های بزرگ می‌توانند دستور کار ملی تعیین کنند. آنها جزئی از شبکه بین‌المللی اقتصاد جهان محسوب می‌شوند. اگر وضع بر همین منوال ادامه یابد، ظرف چند سال آینده شرکت‌های غول‌پیکر، کنترل تمامی رسانه‌های عمده را به دست خواهند گرفت، انحصار و شبه انحصار تعدیل نخواهد شد. امپراتوری‌های جهانی هم‌اکنون پدید آمده‌اند. محتوای رسانه‌های بزرگ تحت مالکیت شرکت‌های غول‌پیکر به طور روزافزون به یکدیگر مشابه و حالت یکنواخت پیدا می‌کند. دو تحول، شکل‌گیری رسانه‌های غو‌ل‌آسای جهانی را سرعت بخشیده است: اولین تحول، وحدت سیاسی ـ اقتصادی اروپاست که با از میان رفتن انواع موانع و حدود و ثغور تجاری همراه بوده است. دومین تحول، پدید آمدن فرصت‌های گسترده برای تبلیغ جهانی کالاهای مصرفی بود.
●امپریالیسم سایبر Cyber Imperialism
اینترنت چیست؛ یک مسیح است یا یک شیطان؟. "امپریالسم سایبر" فرم جدیدی از امپریالیسم است. ریچ (Reich , ۱۹۹۱)، توضیح می‌دهد که این امپریالیسم جدید قریب الوقوع و غیرقبال اجتناب است.امپریالیسم‌ها (در این عصر‍) به شکل یک استثمار سایبر و بدون ملاحظه مرزهای ملی عمل می‌کند. مطالعه موضوع امپریالیسم باید با در نظر گرفتن مسائل اقتصادی همراه باشد. این فرض وجود دارد که ساختار اقتصاد سرمایه‌داری با ساختار ارتباطات و صنعت فرهنگی تکمیل شده است. یکی از نگرانی‌های عمده، آماده نبودن جوامع و دولت‌ها برای پذیرش تغییرات و تحولاتی است که هر روز در جهان به وقوع می‌پیوندد. این تغییر و تحولات با وجود امکان دسترسی عموم شهروندان به اینترنت، به چالش جدیدی و جدی برای کشورهای جهان سوم تبدیل شده است. یکی از مکاتب فکری، تسخیر مخاطبان در کشورهای جهان سوم را شکل جدیدی از امپریالیسم فرهنگی می‌داند. در حالی که یک پنجم جمعیت جهان در حال مهاجرت به فضای مجازی و پذیرش اصول عصر دسترسی Age of Access است، بقیه جمعیت بشری، هنوز هم گرفتار فقر و کمبود مادی است. نگرانی‌ها آنجا عمیقتر می‌شود که آمریکا اصرار بر مدیریت و مالکیت اینترنت دارد. چرا که با هرگونه تغییری که در آن نقش اصلی نداشته باشد مخالفت می‌ورزد. یکی از مباحث خیلی مهم در این رابطه این است که، چگونه می توان اطلاعات مفید را از اطلاعات غیرمفید تمایز داد. به نظر نیل پستمن، یکی از نتایج گسترش فناوری جدید و در راس آن اینترنت، خلق دنیایی مجازی است، دنیایی فریبنده که ساکنان آن در انبوهی از اطلاعات غرق می‌شوند. مردم با انبوهی از اطلاعات مواجه شده‌اند و نمی‌دانند با این اطلاعات باید چه کنند و نمی‌دانند کدام اطلاعات برایشان مفید است و کدام اطلاعات مفید نیست. نیل پستمن مخالف حضور رایانه‌های شخصی در مدارس برای استفاده دانش‌آموزان است. به باور وی، آموزش در مدارس فراتر از آموزش شخصی و فردی است و یکی از اهداف حضور در مدرسه، تربیت فرد به عنوان فردی اجتماعی و یک شهروند و یک انسان است. اما رایانه‌ها مصداقی از جداسازی دانش‌آموزان از گروه است. در زمینه امور خارجی، بعضی از هدف‌ها از طریق تماس مستقیم با مردم کشور خارجی بهتر تحقق می‌یابد تا تماس با حکومت‌های آنها. امروزه به مدد تکنیک‌ها و ابزارهای ارتباطی می‌توان به مردم کشورهای دیگر دسترسی داشت و بر آنها تاثیر گذاشت. اگر به سیر امپریالیسم ارتباطی و وسایل ارتباط جمعی نظری بیافکنیم، دلیلی وجود نخواهد داشت آنچه قبلا اتفاق افتاده است، در فضای سایبر وفضای مجازی رخ ندهد. اصول و اهداف کلی آنها به نفع کشورهای فقیر تغییر جهت نداده است، بلکه این ابزارها هستند که تغییر کرده‌اند. تشخیص واقعیت در دنیای مجازی به شدت سخت خواهد بود. از این‌رو با یک استعمار جدید مواجه خواهیم بود؛ استعمار مجازی، امپریالیسم مجازی.
●امپراطوری دیجیتال Digital Imperium
یکی از مباحث مهم جامعه اطلاعاتی، ترمیم شکاف دیجیتال است. اجازه دهید نمونه‌ای را برایتان بازگو کنم: عده‌ای از اهالی کشور کنیا چندین ماه پس از واقعه تروریستی ۱۱سپتامبر۲۰۰۱، از وقوع آن اطلاع یافتند.
واقعیت آن است که شکاف بین طبقاتی که به فضای مجازی متصل‌اند، با آنها که هیچ رابطه‌ای با این فضا ندارند، بسیار عمیق‌تر از حد تصور است. فاصله بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در بزرگراه‌های اطلاعاتی بسیار است. بیشتر کشورهای جهان سومی هنوز در دوره رسانه‌های اولیه (روزنامه) و توسعه رادیو تلویزیون بسر می‌برند و مشغول تکمیل زیر بناهای مخابراتی خود هستند. هشتاد درصد جمعیت جهان هنوز دسترسی به ابزار ارتباطات دور مثل تلفن را ندارند. از چهل و پنج کشور آفریقایی، در سی و پنج کشور، کمتر از یک تلفن برای صد نفر وجود دارد. بیش از نیمی از کامپیوتری‌های متصل شده به شبکه، برای ایالات متحده است. در حالیکه کمتر از ده کشور آفریقایی، به اینترنت متصل می‌شوند. درست زمانی که فکر می‌کردیم عصر استعمار رو به پایان رسیده، ناگهان، خود را در عصر دوم استعمار، استعمار مجازی یافتیم. در عصر اطلاعات، امپریالیسم فرهنگی به خودی خود دیجیتالی شده است. این پروژه، نیاز به این دارد که شکل‌های امپریالیسم جدید دیجیتالی را آموزش ببینیم و بشناسیم.
●جمع‌بندی و نتیجه‌گیری
ما نیاز داریم که شکل جدید امپریالیسم را بشناسیم. امپریالیسم سایبر نیاز به بررسی، تحقیق و مطالعه بیشتر دارد. امپریالیسم سایبر هنوز موارد مبهم و نامشخص بسیاری دارد. چه بخواهیم و چه نخواهیم امپریالیسم همیشه وجود داشته و وجود خواهد داشت. خیلی هوشیارانه باید از قابلیت‌های فضای مجازی استفاده کرد. از طرفی دیگر، وجود امپریالیسم به اشکالات و نقاط ضعف خود کشورهای جهان سوم و عدم توانایی مقابله آنها با کشورهای استمعارگر بازمی‌گردد. در کنار تمام این خطرات، نقاط امیدواری هم دیده می‌شود. در کنار اصطلاح امپریالیسم سایبر، اصطلاح "سایبرامید CyberHope" نیز وجود دارد. به شرطی که به تمام کشورهای فقیر و توسعه نیافته کمک (صادقانه) شود. انقلاب اطلاعات، کیفیت زندگی در هزاره سوم را بهتر از زندگی در قرن بیستم خواهد نمود. مسأله مهم اینجاست که باید مزایا و معایب، چالش‌ها و فرصت‌ها به خوبی شناخته شوند و برنامه‌ریزی و سیاستگذاری اصولی اتخاذ گردد. در این راستا برنامه‌های نرم‌افزارانه (آموزش فرهنگ استفاده از اینترنت، گوشزد نمودن خطرهای اینترنت به کاربران و …) در کنار اقدامات سخت‌افزارانه (ترمیم شکاف دیجیتال، توجه به زیر ساخت‌های اطلاعات و ارتباطات، تامین منابع مالی مربوط به آنها، تسهیل تهیه تجهیزات فنی اطلاعاتی و ارتباطی و …) ضروری به نظر می‌رسد. طبعاً برنامه‌ریزی‌ها باید همه جانبه باشد و حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را دربر بگیرد.

منبع:هفته نامه جام هفته ، شماره ۲۸۳
نویسنده:علیرضا خسروی
منبع : خبرگزاری فارس