جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
با بچهها چطور حرف بزنیم؟
هنگامیکه بچهها تکلیف خود را در مدرسه جا میگذارند، امکان دارد حتی شمار زیادی از پدران و مادران فهمیده، فرزند خویش را ملامت کنند و بگویند: ”تو چقدر نادانی؟“. یا بهطور مثال چنانچه در یک روز تعطیل بچهها با هم دعوا کنند، ممکن است والدین بردبار نیز از این وضع شگفتزده شوند و بانگ برآورند: ”به چه علت بچههای من چنین رفتاری دارند؟!“
احتمال دارد بزرگکردن بچه، همچون آزمایشی جهت سنجش میزان صبر و استقامت پدر و مادر باشد، ولی این مورد خیلی اهمیت دارد که کاربرد عبارات آزارنده، احتمالاً حس عزتنفس بچه را کاهش میدهد. ”دونالد کیت“، رایزن و روانشناس کودک در دانشگاه پنسیلوانیا، اظهار میدارد: ”والدین باید بدانند که خشمگین و محرومساختن بچه از برخی چیزها را باید بدینجهت اعمال کنند که بچه پی برد چه رفتاری باید داشته باشد. به هر حال، پدر و مادر، امکانات روحی ـ روانی ضروری را به منظور مهار موفقیتهای گوناگون دارا میباشند.“
در مطالب زیر ده مورد از موارد زیانبخشی را که احتمال دارد والدین ابراز دارند و سپس راهکارهای اجتناب از این موقعیتها را تشریح کردهایم:
۱) از چه رو نمیتوانی مانند فلانی باشی؟
”ماری“ پیوسته تکالیفش را انجام میدهد و دندانهایش را مسواک میزند. لیکن برادرش ”بابی“، اینگونه نیست و تمام امور را باید به وی یادآور شد. چرا او قادر نیست همانند ”ماری“ باشد؟
روانشناسان گفتهاند که مقایسه صرفاً موجب افزایش حسادت بین برادر و خواهر میگرد.. به باور یک روانشناس کودک ”در صورتیکه بچهای با خواهر یا برادرش یا بچه دیگری مقایسه شود، احتمالاً از وی بیزار میگردد.“
عوض مقایسهکردن بچهها، برای فرزندتان دقیقاً مشخص سازید که از او چه میخواهید؟!
اتاق تمیز؟ میز مرتب؟ آن بخش از کردار بچه را که مایلید تغییر کند، به دقت مشخص سازید.
برای فرزندتان تشریح کنید که خویهای نیکو، چه یاریهائی به او میکند. مثلاً به او توضیح دهید که عادت انجام به موقع تکالیف، سبب میشود نمرات ممتازی کسب کند و در این حالت نباید دلواپس باشد که تابستان نیز به مدرسه برود. چنانچه بچه متوجه شود که شما میل دارید وی، کردارش را در پارهای از موارد عوض کند تا بهتر از آنچه هست، بشود، در این صورت یقیناً کامیابی فرزندتان را شاهد خواهید بود.
۲) چرا مانند بچههای خردسال رفتار میکنی؟
رفتار فرزند هفتساله شما در یک تالار غذاخوری مانند بچه چهارساله است. شما شرمنده میشوید و به وی یادآوری میکنید که به چه دلیل نظیر خردسالان رفتار میکنی؟
پیامد کار چه میشود؟ به بچه اهانت شده و او اکنون با تنفر فراوان، همه نمک را از درون نمکدان بیرون میریزد!
عوض ناحت ساختن بچه، بکوشید شرایطی را مهیا سازید که از پس تغییردادن فرزندان به طرز دلخواه برآئید. نسبت به رفتار فرزندتان، به نحو غیرمستقیم بازتاب نشان دهید. مثلاً میتوانید بگوئید: ”میدانم که دوست داری پیش از رفتن به بستر، تلویزیون تماشا کنی و من مایل نیستم این فرصت را از تو بگیرم، ولی چنانچه تغییر رویه ندهی، نمیگذارم چنین کنی.“ با این حرف بچه در مییابد که احتمالاً آن چیزی را که دوست دارد، از کف میدهد.
۳) چرا این اندازه ژولیده و نامرتبی؟
فرزندتان، پوشاک نظیف و مرتبی به تن دارد، لیکن درست یک ساعت بعد با یک تیشرت کثیف، شلوار پاره و موهای به هم ریخته جلوی شما حاضر میشود.
انتقادکردن از بچه، زمینه را برای کشاکش فراهم میسازد. امکان دارد پدر و مادر بپرسند، پس ما برای مهار فرزندمان چه باید بکنیم؟ روانشناسان بدین سئوال، اینسان جواب میدهند: ”هنگامیکه بچه تصمیم میگیرد با دوستانش بیرون برود، بگذارید هر لباسی را که مایل است، بپوشد لیکن چنانچه با شما برای شامخوردن بیرون میآید، نباید هر لباسی را که میخواهد، بپوشد. فرزندتان باید فرابگیرد که در موقعیتهای متفاوت، چه بپوشد. والدین میتوانند شیوهٔ صحیح را دربارهٔ موضوعات گوناگون به بچه بگویند.“
۴) تو بامزهترین، قشنگترین و زورمندترین بچه دنیائی!
حتی یک لقب مثبت نابهجا احتمالاً موجب محدودیت بچه شده و مانع میشود که وی خودش را به واقع آنگونه که هست، ببیند و بشناسد. مثلاً چنانچه بگوئیم: ”تو از تمام بچهها، هوشمندتری“، امکان دارد سبب شود که او حس کند، هیچگاه با شکست روبهرو نمیشود.
از اطلاع خود در مورد استعدادهای فرزندتان برای ترغیب و پیشرفت وی سود بجوئید نه اینکه برچسب شخصیتی به وی بزنید. بهعنوان مثال اگر بگوئید: ”تو باهوشی و من میدانم که اینکار از عهدهات برمیآید“ خیلی دلگرمکنندهتر و ملایمتر از این است که چنین بگوئید: ”تو باهوشترین بچه دنیای هستی“ میتوانید مورد را بیازمائید. یقیناً برچسب بدزدن به بچه مانند غیبگوئی از منش وی عمل میکند. بهعنوان مثال اگر به او گفته شود ”تنبل“، مایل است حتی تنبلتر اقدام کند. زیرا مطمئنش ساختهاید که تنپروری جزء جدانشدنی شخصیت اوست.
پدر و مادر باید بکوشند عوض لقب منفی به کودک دادن، آن چیزی را که به واقع مورد نظرشان است، بر زبان آورند. آیا بچه کلاً تنبل است؟ امکان دارد او امور روزانهاش را به بدون یادآوری به اجرا در نیارود. در اینصورت والدین باید بچه را با روش جایزهدادن یا تنبیهکردن، ملزم به انجام کارهای روزمره کنند.
۵) تو چقدر احمق هستی!
یکی از هدفهای اصلی در تربیت فرزند، ایجاد اعتماد به نفس در بچه است. بهجای چنین عباراتی، جهت بهبود کردار فرزندتان اهتمام ورزید سخنان ترغیبکننده و مثبت بیان دارید. به او یاد بدهید که چگونه کاری را بهدرستی صورت دهد. مثلاً، چنانچه فرزندتان بدون توجه به رفت و آمد خودروها، به وسط خیابان میدود، میتوانید به وی بگوئید: ”موقع عبور از خیابان، باید دستم را بگیری.“
هنگامیکه بچه دستتان را گرفت، اضافه کنید: ”تو خیلی باهوشی که دستم را میگیری. حالا میتوانیم با خیال راحت از خیابان رد شویم.“
۶) برخی اوقات آرزو میکنم که ایکاش بچهای نداشتم.
آنچه فرزندتان از عبارت بالا میفهمد، این است: ”تو ارزش نداری و من تو را نمیخواهم.“ او این حرف را به دل میگیرد و حتی تا بزرگسالیی به یادش میماند.
آیا شما اینقدر بیخردید که به بچه بگوئید: ”ایکاش اصلاً تو را نداشتم!“ در عوض چنین بگوئید: ”بعضی وقتها مرا خیلی ناراحت میکنی.“
بهتر آن است که پدر و مادر قواعد پیشگفته را اجرا کنند تا بدین حد از خشمناکی نرسند. وقتی بچه میداند که پدر و مادرش چه انتظاری از وی دارند و مشاهده میکند که با او دمسازند، یقیناً رفتار نیکوتری در پیش خواهد گرفت.
۷) مرا تنها بگذار
تمام پدر و مادرها پارهای اوقات مایلند تنها باشند. ولی در صورتیکه پرخاشکنان از فرزندتان بخواهید که ایشان را به حال خود گذارد، میاندیشد که دوستش ندارید. سعی کنید بچهها را در انجام امور روزانه شرکت دهید. حتی یک بچهٔ سه ساله میخواهد در آمادهساختن میز شام یاری کند.
اگر موقعی که بچهها به شما احتیاج ندارند، وقتی را برای سپری ساختن با آنان اختصاص دهید، در این حالت زمانیکه توجه شما به اجراء سایر امور است، بچهها کمتر مزاحم شما میشوند.
آنهنگام که لازم است تنها باشید، میتوانید به بچه بگوئید: ”من خیلی تو را دوست دارم، اما حالا بسیار کار دارم.“ به او فرصت دهید که دریابد شما بعداً مدتی را با او میگذرانید. در صورتیکه فرزندتان اصرار کرد، میتوانید بگوئید: ”چناچه بار دیگر حرفم را قطع کردی، ناچاراً باید به اتاقت بروی، چون اینجا اتاق من است.“ این روشی در جهت دورکردن بچه نیست بلکه یک راهکار تربیتی به حساب میآید.
۸) خفهشو!
این عبارت سبب میگردد که بچه حس کند شما کوچکترین علاقهای به شنیدن نظرش ندارید و اندکاندک به این نتیجه دست مییابد که او فردی ناتوان در طرح هر پیشنهادی است.
شما میتوانید با آرامش و خونسردی به او بگوئید: ”ساکت باش“ و اگر این لحن کلام بیاثر شد، آن را با خونسردی لیکن محکمتر بیان کنید. یا امکان دارد تلویزیون را خاموش کنید و وی را به اتاقش بفرستید.
یادتان باشد که بچهها همه چیز را از انگاره (الگوی) خود فرا میگیرند. در صورتیکه میخواهید فرزندتان مؤدب باشد، باید نخست خودتان باادب باشید. هیچگاه به همسن و سالتان نمیگوئید ”خفهشو!“ پس به بچهتان هم نباید چنین حرفی بزنید.
۹) اینکار را بکن وگرنه...!
ترساندنهای بیمورد، در نهایت به زدودهشدن قدرت شما میانجامد. این قبیل گفتار سبب میگردد که بچه به رفتار ناپسندش ادامه دهد تا ببیند شما تصمیم دارید چه کنید. روش مطلوب، گزینش تنبیه ویژهای است که میتوانید بهکار بندید. مثلاً به او بگوئید:
”اگر حالا دست از این کارت نکشی، یکهفته کامل باید در خانه بمانی.“ یا ”در صورتیکه مجدداً این عمل را تکرار کنی، حق نداری پس از ناهار، بازی کنی.“ اینجاست که بچه میفهمد شما قادرید او را از برخی چیزهائی که دوست دارد، محروم سازید.
۱۰) اگر حالا همراه من نیائی، دیگر با تو کاری ندارم و برای همیشه کنارت میگذارم!
هرگز بچه را از رهاکردنش نترسانید، پدر و مادر باید برای فرزندشان پناهگاه امنی باشند، تا از آنجا بچهها بتوانند به دنیا گام نهند. در غیر اینصورت آنان از حیث رفتاری، به افرادی وابسته و بدون اعتماد به نفس بدل میگردند.
چنانچه کودک نوپائی دارید که گوشه خیابان نشسته و تکان نمیخورد، باید بگوئید: ”یا با من بیا یا دستت را میگیرم و با خود میبرم.“ و اگر ضرورت ایجاد کرد، بلندش کنید و با خود ببرید. اگر فرزندتان دوست دارد وقت تلف کند، بکوشید به وی توجه بیشتری داشته باشید. بهطور مثال بگوئید: ”تو دقیقاً پنج دقیقه وقت داری تا با دوستت بازی کنی و بعد باید برویم.“ این کلام مؤثرتر از آن است که بچه را بترسانید به این که او را میگذارید و میروید.
اگر حرفهای ناصحیح به فرزندتان زدهاید، فرصتهای زیادی برای جبران آنها ندارید. باید اذعان داشت که اینان ویژگی برگشتناپذیری دارند. روانشناسی موسوم به فلمینگ توصیه میکند که: ”به نزد فرزندتان بشتابید، وی را در آغوش بگیرید و بگوئید من حرفهای زشتی به تو زدهام؛ برخی اوقات از کوره در میروم، سخنانی به تو میگویم که به هیچ عنوان دوست ندارم متأسفم.“ این برخورد نه فقط موجب بهبودی رابطهٔ شما با فرزندتان میشود، بلکه به ایشان میآموزد که وقتی در شرایطی قرار میگیرند که سبب خشمگینیشان میگردد، باید چه کرده و چگونه خویشتن را مهار کنند.
این دستور مهم را به خاطر بسپارید: ”پیوسته دست بهکاری بزنید که بچهها پی ببرند، دوستشان دارید.“
ترجمه: ا. امیردیوانی
منبع: Readers Digest
منبع: Readers Digest
منبع : ماهنامه کودک
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
غزه ایران روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
سلامت یسنا آتش سوزی قوه قضاییه تهران بارش باران پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش فضای مجازی
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو
نمایشگاه کتاب سریال کتاب مسعود اسکویی تلویزیون سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه چین اوکراین ترکیه انگلیس نتانیاهو ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تماس تصویری گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
خواب بیمه فشار خون کبد چرب کاهش وزن دیابت