شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

دایره‌های هراس


دایره‌های هراس
خرافات (جمع خرافه) به سخنان پریشان و نامربوط، سخنان بیهوده و پریشان که خوشایند باشند وسخنان خوش پریشان۱۱)، حدیث باطل، سخن بیهوده و یاوه۲۲)‌ اطلا‌ق می‌شود. در باب معنی‌شناسی کلمه خرافات نیز در لغت‌نامه دهخدا آمده است که این کلمه جمع خرافه به معنی چیده شدن میوه و نام مردی پریزاد از قبیله عذره بود که مردم سخنان او را باور نداشتند و معتقد بودند که دائماً هذیان می‌گوید۳۳.) چنانکه گفته شد، خرافه از ریشه خرف به معنای چیدن میوه و یا پاییز فرتوت است. شاید از این رو پاییز در عربی، خریف نامگذاری شده است. آنچه در پی می‌آید مقدمه‌ای است درباره چگونگی راهیابی خرافات به فرهنگ عمومی.
خرافه را با اسطوره نباید یکسان پنداشت. این پندارهم ازحیث معنا محل اشکال است وهم ازحیث صورت. اسطوره را باید یک گفتار و دلا‌لت شمرد؛ در حالی که خرافه در غیاب و فقدان گفتار به چیزی اشاره می‌کند. برجسته‌ترین مشخصه اسطوره، باورمندی و توجیه (به شکل طبیعی، نه منطقی) است. اسطوره اما تعریف و کارکردی دگرگونه دارد، گوستاوجاهودا، ‌خرافه را <وحشت غیر‌منطقی یا ترس از یک چیز ناشناخته، مرموز ‌و خیالی، یک عقیده، تردید، یا عادت و امثال آن که پایه آن ترس و جهل است>۴۴)‌ می‌داند. یکی از کارکردهای اسطوره، تبیین امور در یک کلیت سازگار و مقبول است در حالی که خرافه، صرفا آدمی را به انجام یا عدم انجام امری وادار می‌کند. شباهت شگفت خرافه و اسطوره نیز همجواری تناقض‌ها و ایجاد سازوارگی بین ناسازهای منطقی است. ‌
● خرافات از دید زبان‌شناسی
در زبان انگلیسی<‌> Superstition معادل و به معنی خرافات به کار می‌رود. به اعتقاد زبان شناسان این عبارت که ریشه لا‌تینی دارد برگرفته از عبارت <‌> superstes بوده که خود از دو جزء <‌super ‌> به معنای فوق و ماورا و <‌> sto به معنای ایستادن و تحمل کردن تشکیل شده است و در معنای فاعلی به کسی اطلا‌ق می‌شود که حاضر بوده، می‌تواند گواهی دهد یا کسی که باقی مانده است. به این ترتیب <‌> superstitio را در بافت و ساختار دینی می‌توان به معنای توانایی و استعداد حکایت کردن وقایع تاریخی و مذهبی دانست، آنچنان که گویی راوی در محل حضور داشته و بازمانده آن واقعه است. این توانایی در گواهی دادن از یک واقعه به شیوه مزبور، منوط و مشروط به غیب‌گویی و غیب‌دانی است. حال اگر توسط فردی بیان و اعمال شود که فاقد این خصوصیت باشد (غیب‌گوی رسمی نباشد)، هم ردیف حقه‌بازی و کلا‌هبرداری است و در نتیجه، کلمه ‌superstitio در ریشه لا‌تین خود، مترادف با <اعتقادات مذهبی مطرود> به شمار آمده که در تضاد و تعارض محض با <اعتقادات مذهبی شرعی> است۵۵.) ‌
به این ترتیب کلمه انگلیسی ‌superstition آنچنان که از معنای اصیل لا‌تین آن برمی‌آید، بر اعتقاداتی شبه‌مذهبی دلا‌لت می‌کند که در خارج از محدوده مذهب ترانس فیزیکی قرار دارند. در انگلیسی مدرن، کلمه ‌superstition ، بر اعتقادات قومی و فولکلوریک هم دلا‌لت می‌کند که غالبا با تمایل به تحقیر، خوار داشت و منفی جلوه دادن فرهنگ دیگران و برداشت اقوام دیگر از جهان روحانی، به کار می‌رود.۶۶)‌
به عقیده دین‌شناسان، ‌خرافه اصطلا‌حی مبنی بر نوعی داوری تعریف شده است که معمولا‌ توسط مذهب غالب و به منظور طبقه‌بندی و بدنام کردن نگرش‌ها و آداب مذهب ابتدایی‌تر و ناپذیرفتنی‌تر (با توجه به منطق درونی مذهب غالب) به کار می‌رود. برای آنکه باوری خرافه قلمداد شود، لا‌زم است که پیروان یک مذهب راست آیین از نگاه خود آن باور را مورد نقد قرار دهند. ‌
در دایره المعارف دین، به بررسی تفاوت تعریف انسان‌شناسانه دین با تعریف مذهبی آن پرداخته شده است. در رویکرد انسان‌شناختی، از بیانی فاقد ارزیابی و ارزشگذاری استفاده می‌شود و نتیجه‌گیری مهم این است که استفاده از اصطلا‌ح خرافه به جای آنکه توصیفی یا تحلیلی باشد جنبه خوار‌داشت و تحقیرآمیز دارد چرا که در نقطه مخالف مذهب راستین مورد قبول جامعه معاصر خود قرار گرفته است. البته لا‌زم به یادآوری است که خرافه در زمان‌ها و زمینه‌های مختلف معناهای زیادی یافته و برای عبور و رهایی از ابهامات معنای انتزاعی آن، باید سیر تاریخی این مفهوم را بررسی و تبیین کرد.۷۷)‌
یافتن معنایی دقیق و جامع برای مفهوم خرافه و خرافات دشوار به نظر می‌رسد. در دانش روانشناسی، تعبیرات متعددی از خرافه یا اعتقاد به موهومات شده است از جمله اینکه خرافه همان گرایش یا استعداد برای نسبت دادن بروز وظهور یک پدیده با توضیح طبیعی، به عوامل سری یا فوق طبیعی یا به عبارت دیگر یک باور پذیرفته شده است که نادرستی آن به شیوه علمی ثابت شده باشد. ‌
بر مبنای این تعریف فرد خرافاتی نیز شخصی است که ارتباطات علی و معلولی را به پدیده یا مرجعی نسبت دهد که در واقع هیچ ارتباطی با آن ندارد و البته در این رفتار، ترس آمیخته با احترام یا وحشت از چیزی ناشناخته، مرموز یا تخیلی، رکنی قویم و قدیم به شمار می‌آید. ‌
علا‌وه بر این به نظر روانشناسان به طور کلی خرافات و موهومات در نتیجه بروز اختلا‌لا‌ت وسواسی رخ می‌دهد. در علم روانشناسی به آن اختلا‌ل وسواس اجبار ‌)OCD( گویند. برای چنین افراد وسواسی، عادت به انجام برخی اعمال خاص باعث ایجاد اختلا‌ل در زندگی روزمره‌می‌شود؛ افرادی که به ‌OCD و اختلا‌لا‌ت رفتاری وسواسی مبتلا‌ هستند، گمان می‌کنند اگر از یکی از این عادات اشتباه خود دست بردارند، اتفاقی برای آنان خواهد افتاد و هر اتفاق بد و ناگواری را به گونه‌ای به آن ربط می‌دهند. بیشتر این بیماران درباره چیزی نگران هستند و معتقدند اگر نگران نباشند احتمال وقوع آن اتفاق بیشتر می‌شود.۸۸)
در دانش شناخت فولکلور ( folkloristic که عموما به قصه‌های پریان، اسطوره‌شناسی و ادبیات و رسوم شفاهی قومی پرداخته می‌شود نیز خرافات به هرگونه اعتقاد قومی که با جملا‌تی شرطی که با کلمات <اگر- آنگاه> و گاهی با راه‌حل‌هایی به شکل <مگر اینکه> بیان می‌شوند، اطلا‌ق می‌شود. ‌
● خرافه و جهان مدرن ‌
نکته دیگر اینکه خرافات محدود و منحصر به اقوام بدوی و توسعه‌نیافته نیست. در جوامع پیشرفته و غیر ایدئولوژیک هم خرافه وجود دارد.۹۹)‌ امروزه می‌توان در اروپا به وفور با کسانی مواجه شد که معتقدند از زیر نردبان نباید رد شد، چون شگون ندارد. گربه سیاه شوم است. در میهمانی نباید ۱۳ نفر را دعوت کرد، وگرنه دعوا می‌شود، اگر کف دست راستتان بخارد پولی نصیبتان می‌شود و اگر کف دست چپتان بخارد پولی از دست می‌دهید.۱۰۰)‌ بلند شدن از رختخواب از سمت چپ یا به پشت باعث بدخلقی در آن‌روز می‌شود۱۱۱.)
▪ شاید نخستین پرسش مهم این است که چرا در این جوامع نیز چنین باورهایی هست؟
‌ بدیهی‌ترین پاسخ این است که عصر روشنگری، عصرتازه‌ای است. مدرنیته مفهوم و دوره بسیار نوپایی در برابر هزاران هزارسال تنهایی بشر، در مقابل طبیعت‌وحشی و بی‌رحم است. انسان در برابر آذرخش، سیل، تاریکی، زلزله، حیوانات درنده و بسیاری از نیروهای دور و برخود ناتوان بود و خود را تنها احساس می‌کرد. این مساله به مرور مبدل به یک ذخیره ژنتیکی در انسان شده و به این زودی از حافظه و ژن‌های فرهنگی ما پاک نمی‌شود. اینها رسوبات دوران تنهایی و هراس بشر در برابر طبیعت است. به این ترتیب غیرعادی نیست در جوامع صنعتی و فراصنعتی هم خرافه باشد اما آنچه نباید از آن غفلت ورزید و شایسته است که یادآوری شود این است که شدت و ضعف این باورها، با توجه به سطح پیشرفت یا عقب‌ماندگی جوامع، متغیر بوده و محل بحث است. در یک جامعه پیشرفته‌تر، خرافات بر آن جامعه مسلط نیست، اما در جوامع بدوی و توسعه‌نیافته، این مساله شکل رایج و غالب زیست فردی و جمعی را سامان می‌بخشد. ‌
● نگرشی مردم شناختی به خرافات
آیا می‌توان خرافات را میوه و محصول جادو شمرد؟ بسیاری از مردم‌شناسان و جامعه‌شناسان بر این باورند که جادو، آبشخور و منبع بروز و ظهور خرافات بوده است. جیمز فریز در کتاب ارجمند خود <‌شاخسار زرین>‌ به طبقه‌بندی علمی جادو و اعمال جادوگرانه پرداخته است. به نظر فریزر جادو بر دو اصل استوار است. بر اساس اصل نخست، شبیه، از شبیه تقلید می‌کند. اصل دوم به ما توضیح می‌دهد دو چیز که زمانی در تماس با یکدیگر بوده‌اند، حتی پس از دوری فیزیکی و مکانی، همچنان می‌توانند بر یکدیگر اثر بگذارند. فریزر اصل اول را <اصل شباهت> و اصل دوم را <اصل تماس> و یا <اصل سرایت> نامیده است. به موجب اصل اول، جادوگر می‌تواند هر اثری را صرفا با تقلید کردن از آن به وجود بیاورد. اصل دوم و یا <اصل تماس>، به این معناست که هر بلا‌یی که جادوگر بر سر چیزی که زمانی جزوی از بدن کسی بوده است بیاورد، همان بلا‌ بر سر آن شخص خواهد آمد. آن گروه از جادوهایی که بر مبنای اصل اول <اصل شباهت> استوار هستند، جادوی تقلیدی ( Imitative Magic خوانده می‌شود. فریزر گروه دیگری از جادوها را که بر مبنای اصل دوم <اصل سرایت> استوارند، جادوی سرایتی( Contagious Magic خوانده است. به اعتقاد جادوگران، اصل شباهت و اصل سرایت، نه‌تنها در مورد آدمیان، بلکه در خصوص طبیعت بی‌جان نیز صدق می‌کند. به دیگر سخن، جادوگران بر این باورند که این دو اصل بر عالم و آدم و بر آفاق و انفس فرمانروایی می‌کند. جادو یک سیستم قلا‌بی و مجعول از قوانین طبیعی است که به عقیده آنان بر جهان حاکم است. از این منظر، جادو، دانشی دروغین است. ‌ آشناترین الگوی جادوی تقلیدی کوششی است که اقوام بدوی در طول اعصار و قرون به آن دست یازیده‌اند تا با سوختن، پاره و نابود کردن تصویر دشمنان خود، به آنان صدمه وارد آورند و نابودشان کنند. این عمل بر این اعتقاد استوار است که همانطور که تصویر زجر می‌کشد و نابود می‌شود دشمن نیز باید زجر بکشد و نابود شود. (برمبنای این قاعده که شبیه، از شبیه تقلید می‌کند)
در جادوی سرایتی نیز، جادوگران، به وجود نوعی از ارتباط بین فرد و برخی از اعضای بدن او مانند ناخن و مو باور و اعتقاد جزمی داشتند. به این نحو که اگر کسی به ناخن و یا موی کسی دسترسی پیدا کند، قادر خواهد بود اراده خود را، از راه دور، بر صاحب ناخن و یا مو اعمال کند. ‌
فریزر با نگاهی دقیق به تفکیک دو عرصه و سپهر جادویی می‌پردازد و معتقد است اگر جادو را به عنوان مجموعه‌ای از قوانین طبیعی لحاظ کنیم، یعنی به عنوان مجموعه‌ای از قوانین که رابطه میان علت‌ها و معلول‌های طبیعی را تبیین می‌کند، در این صورت ما با مبحثی به نام جادوی نظری Theoretical Magic مواجهیم. ولی اگر جادو را به مثابه مجموعه‌ای از دستورالعمل‌هایی در نظر بگیریم که شخص باید انجام دهد، تا به نتیجه‌مشخص و دلخواه برسد، در این صورت، مبحث جادوی عملی( Practical Magic در کانون توجه و مطالعه ما قرار گرفته است. ‌
فریزر نکته مهم دیگری را نیز یادآوری می‌کند، که جادوگران بدوی، تنها با <جادوی عملی> آشنا بودند و هیچگاه در باب اصول تجریدی و نظام اندیشگی که عملیات جادویی بر آن استوار بود، تفکر و تحقیق نمی‌کردند و برای آنان، جادو به <جادوی عملی> محدود و منحصر می‌شد. ‌
هر دو شاخه جادو (جادوی تقلیدی و جادوی سرایتی)، را می‌توان اجزای مفهومی واحد به نام جادوی سمپاتی ‌) Sympathetic Magic به شمار آورد. فریزر وجه تسمیه این مفهوم را در این می‌داند که در هر دوی این شاخه‌ها، دو شخص و یا دو چیز که از هم دورند، از طریق نوعی سمپاتی مخفی، بر یکدیگر اثر می‌گذارند. به عبارت دیگر، فضای بین دو شخص و یا دو پدیده، از نوعی ماده اثیری نامرئی پر شده و امواج ارتباطی بین این دو، از طریق همین ماده اثیری، منتقل می‌شود.
به راستی هدف از ترویج خرافات در جوامع چیست؟ در نگاهی علمی می‌توان مقاصد و دلا‌یل فراوانی را برای جعل و ایجاد خرافات متصور شد. بخشی از خرافات میوه و برگ‌وبار نگاه وظیفه گرایانه به یک واقعه - پدیده بوده است و در بسیاری از موارد می‌توان ردپای اخلا‌ص و مسوولیت و اهتمام به حفظ و توسعه یک مفهوم - حادثه را به وضوح پیدا کرد. برخی از تحریفات ایجاد شده در مفاهیم دینی را می‌توان در همین مقوله ارزیابی نموده و آن را ناشی از دغدغه خاص دینداران در جهت تطبیق یا توسعه مفاهیم عقیدتی با باورهای معاصر خود دانست. ‌ ‌ منشأ دیگری نیز برای جعل و بسط خرافات قابل تصور است؛ معمولا‌ در ورای ترویج خرافات، مقاصد و مطامع خاصی دنبال می‌شود. به عنوان نمونه در دیباچه کتاب <نیرنگستان> مثال جالبی از علت رواج یک خرافه را می‌توان مشاهده کرد؛ در بحبوحه جنگ جهانی اول، باوری شایع شد که سه سیگار را نباید با یک کبریت آتش زد، چون نفر سوم خواهد مرد. منشا این حکایت کشته شدن سربازی در جبهه بود که شب سیگار خود را به‌عنوان سومین نفر با یک کبریت روشن می‌کند. البته در ادامه نویسنده کتاب یادآوری می‌کند که <بعد معلوم شد این داستان را یک تاجر کبریت ‌فروش میان مردم شهرت داده تا جنس خود را بیشتر بفروشد‌.>! ‌
در ادیان به دلیل حضور و ظهور عناصر ترانس فیزیکی و ابطال ناپذیر، راه برای سوء استفاده اقتصادی و اجتماعی از مفاهیم دینی هموار بوده و تاریخ ادیان شاهد بسیاری از این استثمارها در لوای دین بوده است. در جامعه‌شناسی دین نیز این پدیده به تفصیل مورد بحث واقع شده است. ‌
پرورش و گسترش خرافه بیشتر در فضاهایی اتفاق می‌افتد که سه رکن شیادی، جهل و ساده‌لوحی همخانه و همراه شده باشد. در هر دیاری که عقل تحقیر شده و داوری منطق به هیچ انگاشته شود، خرافه‌پرستی همچون چریدنی بی‌چرا و فارغ از دغدغه‌ها و دلهره‌های عقلا‌نی بروز می‌یابد. شاید این پرسش در ذهن بسیاری از مخاطبان همچون خاری خلیده باشد که چرا باید درباب خرافات در جامعه تحقیق کرد و سخن گفت؟ و چه الزام‌های معرفت‌شناختی و جامعه‌شناسانه‌ای این تحقیقات را پشتیبانی و تایید می‌کند؟ با نگاهی اجمالی به وضعیت‌کنونی‌مان می‌توان دریافت که به قول یک نویسنده ایرانی <سرزمین ایران علا‌وه بر اینکه چندین قرن تاریخ پشت سر دارد، مانند کاروانسرایی است که همه قافله‌های بشر از ملل متحد و وحشی دنیای باستان مانند کلدانی، آشوری، یونانی، رومی، یهودی، ترک، عرب و مغول پی درپی در آن بار انداخته و یا با هم تماس و آمیزش داشته اند. از این رو کاوش و تحقیق درباره اعتقادات عوام آن نه تنها از لحاظ علمی و روانشناسی قابل توجه است بلکه برخی از نکات تاریک فلسفی وتاریخی را برایمان روشن خواهد کرد وپس ازتحقیق و مقایسه این خرافات با خرافات سایر ملل می‌توانیم به ریشه ومبداء آداب، رسوم، ادیان، افسانه‌ها، و اعتقادات مختلف پی ببریم. همین خرافات است که گله آدمیزاد را در دوره‌های گوناگون تاریخی قدم به قدم راهنمایی کرده و تعصب‌ها، فداکاری‌ها، امیدها وترس‌ها را دربشر تولید نموده است و بزرگ‌ترین وقدیمی‌ترین دلداری‌دهنده آدمیزاد به شمار می‌آید و هنوز هم درنزد مردمان وحشی و متمدن در اغلب وظایف زندگی دخالت تام دارد؛چون بشر از همه چیز می‌تواند چشم بپوشد مگر از خرافات و اعتقادات خودش. به قول یکی ازدانشمندان <انسان یک جانور خرافات‌پرست است.> از این نکته بدیهی جامعه‌شناختی نیز نباید غفلت ورزید که سنت‌ها از بین نمی‌روند بلکه مانند مار پوست می‌اندازند و این بت عیار هر لحظه به شکلی دگر خودنمایی می‌کند. سخن این نویسنده نکته‌سنج به عنوان جست‌وجوگر نازک اندیش و باریک‌بین این عرصه، ناظر به همین مدعاست. وی از تأثیر و کارکرد خرافات در روان فرد و جامعه غافل نیست: <خرافات هم مانند همه گونه عقاید و افکار در زندگی جایگاهی به خصوص دارد؛ گاهی به وجود می‌آید و جانشین خرافات دیگر می‌شود و زمانی هم از بین می‌رود. ترقی علوم، افکار و زمان به این کار خیلی کمک می‌نماید. چه‌بسا اتفاقی می‌افتد که یک دسته از آنها را از بین می‌برد و یک دسته دیگر که خیلی سخت‌تر هستند جای آنها می‌آورد.> و سنخ- سنخ‌های روانی آدمیان نیز با تمام تفاوت‌های موجود پذیرای خرافات است؛ <چه بسیار کسانی که پایبند هیچگونه فکر وعقیده‌ای نمی‌باشند ولی درموضوع خرافات خونسردی خود را از دست می‌دهند و...>
پرسش مهم و بی‌پاسخ دیگری نیز در این میانه قابل طرح است؛ به راستی مرز خرافات و آنچه فرهنگ عامه نامیده شده کجاست؟هر محققی نیک می‌داند آنچه خرافات نام می‌گیرد، با بخش معنوی فرهنگ‌ها ارتباط تنگاتنگی دارد و به سادگی و با سلیقه فردی نمی‌توان مسائل و شنیده‌های این سپهر معرفتی را با برچسب خرافات مردود شمرد. همین مسأله وظیفه پژوهشگران فرهنگ را بسیار دشوار می‌سازد تا در مطالعات خود با استفاده از ملا‌ک‌ها و معیارهای دقیق و ضابطه‌مند ارکان فرهنگ عامه را دسته‌بندی و طبقه‌بندی نماید.
سیدعبدالحمید ضیایی
پی‌نوشت:
۱- علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، تهران سازمان لغت‌نامه، ۱۳۳۴-۱۲۵۸ هجری شمسی، ج ۲۰، ص ۳۸۷.
۲- حسن عمید، لغت‌نامه، تهران، امیر کبیر، ۱۳۷۹، ج۱، ص ۸۴۳.
۳- علی‌اکبر دهخدا؛ همان، ‌ص۳۸۷. ‌
۴- گوستاو جاهودا، روانشناسی خرافات، ترجمه محمدتقی براهنی، تهران، ۱۳۶۳، صص ۵-۴.
۵- برای مطالعه بیشتر ر.ک : ‌
‌Press - ۲۰۰۳۳ Religion and Superstition in Reformation Europe, By William G. Naphy, Published
‌ .Manchester University
‌E. Stock ۱۸۹۳۳ - Hebrew Idolatry and Superstition: Its Place in Folklore, By Elford Higgens, Published۶
در فرهنگ‌های لغت معاصر ما نیز این کلمه به معنای (موهوم پرستی، خرافات، موهوم، ، آدم ریاکار، خرافاتی، متعصب و...) به کار می‌رود.
۷- برای مطالعه درباب سیر تاریخی خرافات ر.ک به :‌
‌۶-۱۶۳ .. p. p۱۹۸۷ . Macmillan publishing company new york۱۴-The encyclopedia of religion ,Mircea Eliade)editior in chief(. Volume
۸- برای مطالعه بیشتر درباره این نابهنجاری ر. ک : ‌
‌.Class Publishing , )London( Ltd ۲۰۰۲۲ - Obsessive Compulsive Disorder: Practical, Tried-and-tested Strategies to Overcome OCD, By Frederick Toates , Published
۹- برای مطالعه در این باره ر. ک : ‌
‌Ayer Publishing ۱۸۹۵۵ Studies of Contemporary Superstition , By William Hurrell, Mallock, Published
۱۰- خرافات چیست، ترجمه رضوان صدقی نژاد، کردستان نشر گلمهر، ۱۳۸۳، ص
۱۱- فرهنگ خرافات آکسفورد، ترجمه ابراهیم محمد بیگی، انتشارات عبید زاکانی، مرداد ۷۲، ص ۶
منبع : آتی بان