پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

رنگ باختگی انقلابهای رنگی


رنگ باختگی انقلابهای رنگی
نیروهای گمنام امام زمان (عج) دست مریزاد! دستگاههای اطلاعاتی-امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی هیچ وقت تصور نمی کردند این گونه رودست بخورند . پروژه براندازی نرم در مرحله کلید، قفل کرد. پخش تلویزیونی اعترافات اسفندیاری، تاجبخش و رامین جهانبگلو خواب آشفته انقلاب مخملی ، نارنجی و یا هر رنگ دیگری در ایران را بی رنگ ساخت .رویای یک کشور معمول )Normal Country( در نظم نوین جهانی متکی بر لیبرال دموکراسی آمریکایی برای ایران غیر قابل تعبیر است . جمهوری اسلامی داعیه دار مردمسالاری حقیقی در نظم عادلانه جهانی است .
فحوای اعترافات سه تن از متهمین پروژه براندازی نرم حاکی از واقعیات و نکات تلخی است که علی رغم تذکرات مکرر مقام معظم رهبری و دلسوزان کشور هنوز توسط بخشهایی از نخبگان جامعه مورد غفلت واقع می شود . با توجه به تجربه کشورهای اوکراین ، گرجستان ، قرقیزستان و ... طراحان آمریکایی انقلاب نارنجی، نقطه عزیمت برنامه های براندازانه خود را در درون دانشگاهها جستجو می کنند . آنها در قالب اعطای بورسها وفرصتهای تحقیقاتی ، کنفرانسهای علمی ، نشریات معتبر جهانی و ... از دانشگاههای کشورهای “ غیر معمول “ برای پیشبرد پروژه دموکراسی سازی غربی یارگیری می کنند وسپس در یک فرایند شبکه سازی مقدمات تاثیرگذاری بر فضای الیت جامعه را فراهم می نمایند .
الیت در تعامل با بدنه اجتماعی طی یک پروسه چند ساله افکار عمومی را برای دموکراسی سازی متقاعد می کند و در نهایت به تعبیر خود آنها در یک فرصت مغتنم با استفاده از “حداقلهای دموکراتیک کشورها” بدون هیچ خشونتی یک سنگر جدید فتح می شود . این همان پدیده ای است که سالها پیش شهید مرتضی آوینی تحت عنوان “حلزونهای خانه به دوش” از آن یاد کرده ونسبت به تشدید آن در فضای روشنفکری و دانشگاهی کشور هشدار داده بود : “ روشنفکران غربگرای این مرز و بوم برای توجیه وجود خویش ناگزیر هستند که چشم بر واقعیات ببندند وپیله وهم و خیال بر دوش ، به حیاتی حلزون وار دل خوش کنند”(۱) “وای بر ما اگر اجازه دهیم که روشنفکران وارث انقلاب شوند” (۲) اما با تمام این تفاسیر بخشی از دانشگاهیان ما هنوز برای کنفرانسهای بین المللی ناشناخته وبورسهای تحقیقاتی بو دار دست وپا می شکنند . یکی از درس خوانده های فرنگ که امروز در ایران استاد دانشگاه است ، می گفت : علی رغم آنکه در آنجا ما ایرانی ها و به طور اعم خاورمیانه ای ها از سطح مطلوب علمی در کلاس برخوردار نبودیم ولی اساتید همیشه بیشترین نمره ها را به ما می دادند! این یک واقعیت تلخ است که استاد ، دانشجو واساسا دانشگاه در کشورهای پیرامونی یک مفهوم وارداتی ومتمایل به غرب است . تنها راه درمان این آسیب جدی به تعبیر مقام معظم رهبری “بومی سازی “ است .
جهانبگلو در بخشی از اعترافاتش ضمن اشاره به شرکت در کنفرانس به اصطلاح علمی “ یو سی اله” به نکته در خور توجهی اشاره کرد . وی گفت : این کنفرانس اسمش یوسی اله بود برای اینکه توسط یک بخشی از دانشگاه یوسی اله برگزار می شد ولی در حقیقت خرج کنفرانس را وزارت خارجه آمریکا بیشتر تقبل می کرد ... در آنجا با یک سری افراد آمریکایی آشنا شدم و یک سری افراد که از اسرائیل می آمدند واین افراد مثل آقای”یوسی آی فر” بیشتر ماموران اطلاعاتی بودند .در واقع شبکه سازی برای پروژه براندازی در قالب کنفرانسهای علمی ودر درون لابی های غیر رسمی جایی که سیاست سازان ) Policy Makers(آمریکایی حضور دارند صورت می گیرد .اما نکته شایان توجه دیگر در اعترافات اسفندیاری ، تاجبخش و جهانبگلو زمان طراحی برنامه ایران در مرکز ویلسون است . بنیادها و مراکز آمریکایی از نیمه دوم دهه ۹۰ به طور جدی به موضوع برنامه ایران پرداختند و این دقیقا سالهایی است که دوم خردادی ها قدرت را در کشور به دست گرفتند . در واقع شعارها و عملکرد دوم خردادی ها فضا را برای تحرک بیشتر این دست نهادهای آمریکایی مساعد کرد . در ۱۹۹۷ مسئول برنامه بین الملل مرکز ویلسون با هاله اسفندیاری تماس می گیرد و به او پیشنهاد می دهد که یک برنامه خاورمیانه طراحی کند .
کیان تاجبخش به گفته خود تا سال ۱۹۹۷ هیچ توجهی به مسائل ایران نداشت اما پس از آن به سفارش بیژن خواجه پور به ایران سفر می کند و با مجله معلوم الحال “گفتگو” همکاری می نماید . بعد از غائله ۱۸ تیر رامین جهانبگلو به دعوت هاله اسفندیاری به مرکز ویلسون می رود و راجع به مسئله رفراندوم صحبت می کند . علی افشاری بعد از این حوادث از صندوق دموکراسی بورس مطالعاتی می گیرد . محسن سازگارا از دانشگاه هاروارد بورس می گیرد .
عبدالکریم سروش ، حسین بشیریه ، عطاء الله مهاجرانی و ... نیز تقریبا سرنوشتی کم وبیش مشابه با اسلاف خود پیدا می کنند .اما امروز با کنار زده شدن بسیاری ازپرده ها برای جریانات سیاسی کشور موضوع پروژه براندازی نرم کاملا عینیت یافته است . در این جنگ آشکار هیچ خیانتی را بنا به تساهل و تجاهل نمی توان گذاشت . نخبگان سیاسی کشور بر حساسیت این توطئه خطرناک واقف هستند وبرخی نباید اجازه دهند ذیل چتر حمایتی آنها عده ای داده های لو رفته ماموران اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی را به اسم لیبرال دموکراسی نشخوار کنند.
صالح اسکندری
منبع : روزنامه رسالت