یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


بهترین ابزار؛ بدترین بازار


بهترین ابزار؛ بدترین بازار
در روزگار پرهیاهو و در عصر پیشرفت و فن آوری، شهرهایی را می توان در كشورهای درحال توسعه مشاهده كرد كه سال های زیادی از مدرن سازی آنها نگذشته و درگیر این واژه بظاهر زیبا هستند. هرچند نمی توان ارزش پیشرفت را منكر شد كه راحتی و آسایش را برای انسان سردرگم امروز به ارمغان می آورد اما نبایداز بررسی دقیق مصادیق آن چشم پوشی كنیم و هرچیزی را كه درنظر زیبا و جذاب و دارای نشانه های پیشرفت بود با ارزش و مدرن تلقی كنیم. چراكه بسیاری از این جلوه ها و ظواهر مستقیماً و گاهی كاملاً دست نخورده از جوامعی دیگر و از فرهنگ های كاملاً متفاوت با فرهنگ و ارزش های اسلامی ایرانی ما وارد شده اند. نمونه های بسیاری را می توان در این مجموعه آورد كه همگی آنها مهم و واجب برای بررسی هستند. اما فعلاً در این نوشته به یكی از این پدیده ها پرداخته می شود.
تبلیغات از واجبات دنیای مصرف زده امروز است. خود این واژه مفهومی به قدمت تاریخ بشری دارد. اما نوع خاصی از آن یعنی تبلیغات تجاری گستردگی و كاربرد بسیاری یافته است، بطوریكه نمی توان روز را شب كرد و یا حتی چشم به گوشه انداخت و جمله ای، طرحی یا عكسی تبلیغاتی ندید. چشم و ذهن ما بقدری با این پدیده خو گرفته كه حتی گاهی نمی فهمیم درحال نگریستن به یك پیام تبلیغاتی هستیم و این همان لحظه ایست كه پیام تأثیرش را می گذارد. البته صرفاً خود این عمل شاید ایراد چندانی نداشته باشد ولی شكل و نحوه آن بسیار بسیار پراهمیت و قابل تأمل است. اینكه چه چیز تبلیغ شود، چگونه تبلیغ شود، كجا تبلیغ شود و یا حتی چرا تبلیغ شود مهم است. باید گفت خوشبختانه یامتأسفانه صاحبان این تبلیغات به این پرسش ها به خوبی و با جزئیات كامل پاسخ می دهند چراكه آنها به میزان اهمیت پاسخ هایشان و تأثیری كه در رسیدن به نتیجه دارد پی برده اند. می دانیم كه تبلیغات یك علم و فن است و به حد نهایت پیشرفت خود رسیده و با علومی مثل روانشناسی، طراحی و عكاسی گره خورده است كه قدرت نفوذ این پدیده را می رساند.اما آیا به جهت دهی و ارزش گذاری تبلیغات هم پرداخته شده، به اندازه ای كه به تأثیرگذاری آن پرداخته شده است؟
با كمال سرافكندگی از ظواهر امر بر می آید كه پاسخ این پرسش منفی است. و این پاسخ منفی ما را در معرض خطرناكترین، قدرتمندترین دشمنی كه تاریخ به خود دیده قرار می دهد كه آن «تهاجم فرهنگی» است. تهاجم به عقاید، تعرض به ارزش ها، تخریب بایدها و نبایدها و از بیخ و بن كندن هر آنچه كه سالیان سال برای آن خونها ریخته شده و خون دلها خورده شده است.
شاید همین حالا به خود بگویید كه این دیگر زیاده رویست ولی با تواضع كامل باید گفت همین طرز فكر، آن قدرت را ساخته است.
شاید برای شما پیش آمده باشد كه در رفت آمد های شهری خود در تابلوهای عریض تبلیغاتی یا در تبلیغات روزنامه ای به عبارتی شبیه به این برخورد كرده باشید كه به شما میگوید «به سواحل تركیه سفر كنید» باعكس و تفصیلات از سواحل و طبیعت كشور تركیه، آیا از خود پرسیده اید كه آن تبلیغ احتمالاً بزرگ و مدرن از شما چه می خواهد؟ و شما را به كدامین نقطه از این كره خاكی دعوت می كند؟ مطمئناً برای شما فرصت دیدار از این سواحل نچندان زیبا پیش نیامده اما وصف آن بسیار گفته شده است. سواحلی كه از فاسدترین مكان های گردشگری در دنیا به شمار می رود و شهرت جهانی دارد، حتی بعضی از مردم اروپا و آمریكا كه می خواهند فساد را بدون هیچ محدودیت و مزاحمت قانونی انجام دهند به كشور و سواحل تركیه مسافرت می كنند. گذشته از سابقه تاریخی اسلامی این كشور كه چیزی از آن باقی نمانده، همسایگی ایران با این كشور مسائل و تبعات فرهنگی و اجتماعی زیادی برای ملت ایران ایجاد كرده است. نابسامانی هایی كه در مسئله حجاب و پوشش جوانان امروز دیده می شود عمدتاً از دروازه تركیه وارد شده و متأثر از بوق های تبلیغاتی این كشور است كه فساد را افتخار و هدف خود قرار داده و آن را تبلیغ می كنند. نزدیك ترین بازار برای این تبلیغات جمعیت جوان كشور همسایه اش یعنی ایران است.
اما آنچه كه به جامعه اسلامی ما مربوط می شود این است كه پس ترویج فساد چیست؟ آیا زمانیكه این عكس ها و تابلوهای منفور دقیقتر و با جزئیات بیشتر باشد!؟ اگر قرار باشد كسی از مقابل این تبلیغات بگذرد و آن را ببیند كه حتماً می بیند، دست در جیب كرده و با هزینه ای بسیار اندك به آن مكان سفر كند آن فرد كیست، نگوییم دیدن زیبائیهای طبیعت ایرادی ندارد كه زیباترین نقاط كره زمین به اعتراف گردشگران در ایران ماست، مكان هایی كه جز بومیان منطقه و همان گردشگران خارجی كس دیگری آنها را ندیده است! چرا این تبلیغات زیبا و تأثیرگذار را برای كشور خودمان نداریم. چرا پول ما به جیب بیگانگان سرازیر شود و سهم ایرانی ها فساد بیگانگان باشد. البته این نمونه، تنها برگی كوچك از تبلیغات مسموم دنیای امروز است.
تبلیغات مسموم مانند دشمنی نامرئی است كه خود را در لباس زیبای دوست پنهان كرده و در عمق افكار و عقاید نفوذ می كند و بزرگترین تأثیرات را برجای می گذارد. دیر زمانی است كه تهاجم فرهنگی از كانال تبلیغات آغاز شده و در همان ابتدا اعلام خطر را از جانب رهبر فرزانه ایران اسلامی داشته ایم اما صدافسوس. امروز به قدری این پدیده شوم گستاخانه و عریض و طویل در پیش روی ما خودنمایی می كند كه دیگر هر دیده و دل نگرانی آن را می بیند.
توجه داشته باشید كه قصد آن نیست تا بكلی تبلیغات منفور اعلام شود بلكه باید موشكافانه و با دقت جنبه های مثبت و منفی در آن شناسایی و جداسازی شود، همینجاست كه بحث جهت دهی و ارزش گذاری تبلیغات مطرح می شود، تبلیغاتی كه بهترین ابزار و نیز بدترین بازار است، بسته به آنكه برای ما باشد یا برضد ما و مطمئن باشیم اگر به حال خود رها شود بر ضدمان خواهد بود چراكه كشور عزیزمان، با فرهنگ غنی و ایمان قلبی مردمانش، بدخواهان قسم خورده ای داشته و دارد، بیگانگانی كه حیله گری را به كمال رسانده اند و ثروت و قدرت را در اختیار دارند. وظیفه فردفردمان در این روزگار پر از دشمن، داشتن دیدگانی باز و هوشیار است، نگاه نكنیم كه مثلاً در فلان محل فرش ایرانی تبلیغ می شود، آنها از فرش ایرانی برضد ایرانی بهره می برند، اگر خودمان نگوئیم كه چه چیز تبلیغ شود، چگونه تبلیغ شود، كجا تبلیغ شود و یا چرا تبلیغ شود؟ نمود بهره‌برداری منفی از تبلیغات را می‌توان در مطبوعات، صداوسیما و شهر تهران نیز به راحتی مشاهده كرد. به راستی چرا در پهنه تبلیغات، كالاهای خارجی بر تولیدات داخلی رجحان دارد؟ پاسخ‌گو كیست؟
منبع : اقتصاد پنهان


همچنین مشاهده کنید