جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خطابه بر منبر مجازی


خطابه بر منبر مجازی
نزدیک بیست روز از تولدش گذشته است اما هنوز هم مشغول باز کردن هدیه هاست. آخرین هدیه را مسعود ده نمکی آورده است. این هدیه شاید برایش ارزشمندتر از بقیه هدایا باشد چرا که انتظارش را نداشته است. پیش از ده نمکی، احمد بورقانی، مصطفی تاج زاده، هادی ساعی و هادی حیدری هم هدایایشان را داده بودند و حالا به نظر می رسد که جشن تولد تمام شده است. وب نوشت چهار ساله شده و محمد علی ابطحی در این چهار سال با وسواس تمام از او مراقبت کرده است. یعنی به ازای ۱۴۶۰ روزی که از شروع وبلاگ نویسی اش گذشته، ۱۴۶۰ پست گذاشته است. کاری که هیچ وبلاگ نویس ایرانی تا به حال نکرده است.
حتی زبردست ترین وبلاگ نویس ها هم گاه و بیگاه از نوشتن هر روزه خسته می شوند و برای مدتی به خود استراحت می دهند اما وب نوشت را هر روز که باز کنی، چیز تازه یی برای عرضه دارد. به زبان خودمانی تر، ابطحی از هر دری سخنی در وب نوشت ها گفته است و گاهی موضوع نوشته هایش آنقدر متفاوت است که مخاطب نکته سنج وبلاگ او احساس می کند بهتر بود او سخنگوی دولت اصلاحات می شد تا رئیس دفتر رئیس جمهوری. برای مثال اگر به ۱۰ موضوع آخر وبلاگ او نگاهی بیندازید از «چاوس و تلویزیون» گرفته تا «ایدز و آموزش های ضروری» چیزی برای خواندن دارد. درباره اینکه او چطور وقت می کند هر روز موضوعی برای وبلاگش دست و پا کند، زیاد صحبت شده است. ابطحی بارها و بارها درباره این مساله مصاحبه کرده است.
خودش می گوید روزی نیم ساعت بیشتر برای وبلاگ نویسی وقت نمی گذارد ولی مساله این است که گاهی پست های چند خطی وبلاگ او چند روزی سوژه داغ گفت وگوهای وبلاگستان می شود و این یعنی کاربران عمدتاً جوان وبلاگستان فارسی، روحانی میانسالی چون ابطحی را در میان خود پذیرفته اند. لینک وبلاگ او در میان لینک های غالب وبلاگ نویسان شناخته شده جای دارد و به گفته خودش از ابتدا تاکنون ۳۵ میلیون و ۶۰۲ بازدید داشته است. یعنی به طور متوسط ۴ ساله هر روز ۲۴۳۸۴ بازدید. آمار بازدیدکنندگان وبلاگ او رویایی است. هیچ وبلاگ نویس فارسی زبان دیگری نیست که میانگین بازدیدکنندگان روزانه اش حتی به مرز ۱۵ هزار برسد و ابطحی فعلاً تنها کسی است که توانسته رکورد مخاطب یابی را در فضای مجازی از آن خود کند. پی بردن به اینکه ابطحی چطور توانسته این همه مخاطب برای وبلاگش دست و پا کند کار چندان دشواری نیست. او یکی از نزدیک ترین افراد به محمد خاتمی است و وقتی که وبلاگش حاوی حاشیه هایی درباره رئیس جمهوری پیشین است، خواندنی تر می شود. گاهی حتی این احساس به مخاطب وب نوشت دست می دهد که برخی نظرات محمد خاتمی را می توان از لابه لای نوشته های ابطحی دریافت. دلیل دیگر رونق وبلاگ او لباس روحانیتی است که به تن دارد. اینکه کسی از میان سیاسیون ایران در کسوت روحانیت ورود به دنیای مجازی را با همه پیامدهایش پذیرفته، به اندازه کافی برای مخاطبان کنجکاو وبلاگستان تحریک آمیز هست که هر روز، روی لینک وب نوشت کلیک کنند و دنیا را از چشمان او ببینند.
خیلی ها می گویند که او منبر مدرنی برای بیان خطابه هایش پیدا کرده، با این تفاوت که در این منبر، خطابه هایش به سرعت از جانب مخاطبان مورد ارزیابی انتقادی قرار می گیرد و همین ویژگی باعث رونق وبلاگ او شده است. دلایل دیگری را هم می توان برای رونق وب نوشت پشت هم ردیف کرد اما بی شک مهم ترین رمز موفقیت وب نوشت این است که ابطحی یاد گرفته با زبان وبلاگ سخن بگوید. ادبیات نوشته های او نشان می دهد که این تحصیلکرده حوزه، تمام تلاش خود را می کند تا به قواعد زبان وبلاگ نویسی پایبند بماند. درست مثل کسی که شهروندی کشور دیگری را بپذیرد و برای پذیرفته شدن به عنوان یک شهروند خوب، قوانین شهر را تمام و کمال رعایت کند. پس از او سیاسیون دیگری نیز چه از میان اصلاح طلبان و چه در میان اصولگرایان شهروند این دنیای مجازی شدند اما هیچ کدام نتوانستند به اندازه ابطحی نگاه سایر شهروندان این دنیا را به خود جلب کنند و خود به خود از این دنیا کناره گرفتند. آنها هم که مانده اند، هنوز زبان وبلاگستان را نیاموخته اند و در دنیای بلاگر ها اگر کسی به زبانی دیگر سخن بگوید محکوم به طرد شدن است.
اما ابطحی با ممارستی که در به کار بردن زبان وبلاگستان به خرج داده نه تنها طرد نشده بلکه در چهارمین سال تولد وبلاگش، یک شهروند تازه وارد دنیای مجازی، آن هم کسی چون مسعود ده نمکی، برایش پیام تبریک فرستاده و نوشته است که«شما چهار سال است که هر شب فارغ می شوی و این کار سختی است و فقط دردکشیده ها، آن را می فهمند». این پیام نشان از آن دارد که ابطحی به الگوی خوبی برای سیاسیون تازه وارد به دنیای مجازی تبدیل شده است؛ سیاسیونی که هنوز از سخن گفتن به زبان وبلاگ بیم دارند اما آرزویشان این است که روزی تریبونی پرمشتری چون وب نوشت پیدا کنند.
مهدی تاجیک
منبع : روزنامه اعتماد