جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دوستی با مردم اسرائیل و هدف مشایی


دوستی با مردم اسرائیل و هدف مشایی
روز گذشته معاون رئیس‌جمهور کشورمان در یک همایش رسمی با عنوان نوآوری و شکوفایی در صنعت گردشگری که با حضور وزیر خارجه کشورمان برگزار شد، اظهاراتی نمود که به نظر می‌رسد پس از حاکمیت چند ماهه طیف لیبرال در دولت جمهوری اسلامی ایران، کاملا بی‌سابقه بوده است.
وی در این سخنان که هدف آن مشخص نیست، گفته: «ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است. هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست، این افتخار است. ما مردم آمریکا را از برترین ملت‌های دنیا می‌دانیم».
این سخنان از چند دیدگاه قابل بررسی است:
۱) موضع جمهوری اسلامی در قبال حکومت اسرائیل و ساکنان سرزمین‌های اشغالی اسرائیل، دارای یک پایه استدلالی مشخص است که باعث شده در ادبیات رسمی از این حکومت با نام «رژیم صهیونیستی» و از ساکنان این سرزمین‌ها با عنوان «صهیونیست‌ها» یا حداکثر «شهروندان اسرائیلی» یاد شود.
این‌که نظام جمهوری اسلامی و مسئولان آن حساب ملت‌ها را در موضع‌‌گیری‌‌های خود از حساب دولت‌های آنها جدا می‌دانند و به رغم تنشی که ممکن است با بعضی دولت‌ها و سرکردگان کشورها داشته باشند، برای ملت‌های آنها که خود در آن کشورها مورد ظلم واقع شده‌اند، احترام قایل بوده و ارتباط و حمایت از آنها را وظیفه خود می‌دانند، مسبوق به سابقه بوده و ارزشمند و انسانی است.
جمهوری اسلامی حتی در شرایطی که صدام مردم عراق را با زور به جنگ با ایران وا می‌داشت، عراقیان ناراضی از صدام را به عنوان ملتی مظلوم و اسیر در چنگ خونخواری چون صدام تلقی کرده و خود را موظف به حمایت از آن ملت می‌دانست.
همچنین در مورد مردم دیگر کشورها از آنها به احترام یاد یاد می‌کند. اما گویا باز هم بیماری افراط و تفریط برخی از مسئولان موجب خدشه‌دار شدن این سیاست و ادبیات می‌شود.
معاون رئیس‌جمهور، آقای مشایی، در نطقی مردم اسرائیل را در زمره ملت‌های دوست و مورد احترام تلقی می‌کند و مردم آمریکا را نیز از برترین ملت‌های دنیا برمی‌شمارد. آیا این معاون از قضا فرهنگی رئیس‌جمهور، اطلاع ندارد که مردم اسرائیل چه کسانی هستند؟ آیا او غاصبان خانه‌های فلسطینی‌ها را تنها سردمداران حکومت رژیم صهیونیستی می‌داند؟ آیا ایشان واقف نیست که به قول ایشان «مردم اسرائیل»، کسانی هستند که با اعتقاد صهیونیستی وطن خود را رها کرده و برای رسیدن به سرزمین موعود، به سرزمین و خانه فلسطینیان وارد شده و آن را اشغال کرده‌اند؟
۲) از نگاه اسلام و طبیعتا از نگاه مواضع جمهوری اسلامی ارزش و مقایسه ملت‌های جهان معیارهایی دارد. از همین‌روست که در ادبیات انقلاب اسلامی، مفاهیمی چون جهان اسلام یا مستضعفین شکل گرفته و تا اندازه‌ای نیز در چگونگی رابطه جمهوری اسلامی با آنان نقش ایفا می‌کند و در این مقطع معاون محترم رئیس‌جمهور ملت آمریکا را جزو برترین ملل جهان می‌شمارد.
پرسش اینجاست که آقای مشایی چه معیاری برای مقایسه مردم کشورهای مختلف جهان تنظیم کرده که مردم آمریکا را جزو برترین مردم جهان قلمداد می‌کند؟ در این‌که در آمریکا مردم شریفی نیز زندگی می‌کنند، حرفی نیست اما آیا این مردم هیچ نقشی در جنایات دولت آمریکا ندارند؟ آیا این مردم، شریک در جرم و جنایت حاکمانی که انتخاب می‌کنند، نیستند؟‌
آیا میان مردم عراق در زمان صدام که با کودتا و اسلحه و زور بر آنها حاکم شده بود و مردم آمریکا که خود را ساکنان مهد دمکراسی می‌دانند، در جنایات حاکمانشان تفاوتی نیست؟ و چرا ادبیات انسانی و اسلامی جمهوری اسلامی را برخی دولتمردان ناشی این‌چنین خدشه‌دار می‌کنند؟ آیا جا ندارد کسانی که خود را در موارد متعدد، همه‌کاره اصول و ارزش‌های انقلابی می‌دانند، زبان به اعتراض بگشایند؟
۳) در دنیای امروز که رسانه‌ها به دقت مواضع و سخنان مقامات رسمی ما را رصد کرده و بازتاب می‌دهند، اظهارات این مقامات نه تنها در جلسات رسمی مهم است و مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، بلکه گاه سخنان آنان در محافل خصوصی نیز به دقت رصد شده و با واکنش همراه می‌شود. از همین رو قاعدتا موضعگیری معاون بالاترین مقام اجرایی کشور پیامدهای خاص خود را دارد.
به علاوه، این اظهارات در نشستی مطرح شده که وزیر امور خارجه کشورمان، یعنی مسئول دستگاه دیپلماسی نیز در آن حضور داشته اما تاکنون از واکنش احتمالی ایشان به این اظهارات خبری به دست نیامده است که امیدواریم پس از معرفی سخنگوی جدید وزارت خارجه موضع دستگاه دیپلماسی در این خصوص روشنتر شود.
۴) آنهایی که آقای مشایی را می‌شناسند، از روابط ایشان با دکتر احمدی‌نژاد و احترام رئیس‌جمهور به برخی دیدگاه‌های ایشان آگاهند. کارنامه ایشان هم نشان داده که بسیاری از سوژه‌های خارق عادت و کم‌سابقه در تصمیمات این دولت، از ناحیه ایشان پیگیری می‌شود. هرچند برخی موارد نظیر سفر دلال روابط ایران و آمریکا اشتباها به ایشان نسبت داده شد که با انتقاد و تکذیب ایشان نیز روبه‌رو شد.
اما جالب این است که درست در روزی که این اظهارات از سوی آقای مشایی بیان شد، که همزمان «بنیامین بن إلیعارز»، وزیر زیربنایی اسرائیل گفته بود: «اسرائیل و ایران نباید هیچ دشمنی با یکدیگر داشته باشند، خون ملت اسرائیل و خون ملت ایران به یک اندازه رنگین است و رنج ملت ایران، رنج ملت اسرائیل است».
به احتمال زیاد تقارن این دو اظهارنظر کم‌سابقه کاملا اتفاقی است و بعید است این دو موضعگیری متفاوت در ایران و اسرائیل از هماهنگی برخوردار باشد.
۵) یک نکته دیگر هدف از اتخاذ این موضع از سوی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشورمان است. جالب آن‌که ایشان در انتهای سخن پس از دوست خطاب کردن مردم آمریکا و اسرائیل، ابراز امیدواری کرده‌اند که هیچ توریستی برای آمدن به ایران،‌ نیاز به ویزا نداشته باشد.
آیا برای نمونه، این اظهارات با هدف باز کردن راه گردشگران اسرائیلی به ایران بیان شده است؟ یا با این استدلال جناب مشایی به دنبال راضی کردن دیگر ملت‌ها برای سفر بیشتر به ایران است؟ البته ما در این‌که باید تلاش شود تا هرچه بیشتر آمار ورود گردشگران کشورهای مختلف به ایران افزوده شود، با آقای مشایی هم‌داستانیم.
۶) یکی از ویژگی‌های برجسته دکتر احمدی‌نژاد که به ویژه منجر به محبوبیت ایشان در جهان اسلام و کشورهای عربی شده و نظرسنجی‌های موجود نیز گواه این محبوبیت است، مواضع ایشان در قبال اسرائیل است. این اظهارات هرچند واکنش‌های تند مقامات اسرائیل و آمریکا و گاه اروپا را در پی داشته، اما نتیجه یادشده را نیز به دنبال داشته است. اکنون باید پرسید، در شرایطی که گروه‌های جهادی فلسطینی به واسطه اشغالگر بودن شهروندان اسرائیلی، حتی علیه غیرنظامیان آنها عملیات استشهادی انجام می‌دهند، آیا آقای مشایی این مواضع را با رئیس‌جمهور کشورمان که او را منصوب کرده، هماهنگ کرده است؟
حتی در فرض این‌که بیانات آقای مشایی تناقضی با اصول سیاست خارجی کشورمان نداشت، آیا این تناقض پیام‌های ارسال‌شده‌، قرار است دستاورد مشخصی برای کشورمان داشته باشد یا حتی به از میان رفتن دستاوردهای موضعگیری‌های قبلی رئیس‌جمهور و احساس عدم صداقت برخی ملت‌های مسلمان خواهد انجامید؟
امیرعلی امیری