سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


مؤلفه های شهر اسلامی


مؤلفه های شهر اسلامی
۱) تقسیم هنر به دینی و غیردینی شاید تقسیم درستی نباشد. یكی از دلایل آن این است كه بسیاری از هنرهای دینی چون: مسجد و مناره و همچنین سكه ها و نگارگریهایی كه از آیه های قرآنی استفاده كرده اند همه از هنرهای غیردینی فرهنگهای مختلف استفاده كرده اند. به طور مثال، بسیاری از حاكمان اسلامی تزیینی را در مساجد به كار می بردند كه با تزیین منازل تفاوتی نداشت. علاوه بر این لفظ «غیردینی» مفهومی است كه در برخی اوقات بار ارزشی به خود می گیرد و هنری ضد دینی تلقی می شود.
بدین جهت، از این منظر نیز شاید لازم نباشد در باب هنرهای اسلامی از این عنوان استفاده كرد. علاوه بر آن، همان طور كه دیدیم، در جهان اسلام به جهت نزدیكی سیاست و دین، بسیاری از عرصه ها از دین تأثیر پذیرفته اند و از این جهت هنر غیردینی اسلامی با هنر غیردینی مسیحی تفاوت دارد. با این همه برخی پژوهشگران معتقدند می توان هنر غیر دینی را در جهان و تمدن اسلامی به كار برد و آن را به هنر دربار و هنر شهرها تقسیم كرده اند.
۲) معروفترین و مهمترین اسناد مربوط به هنر درباری كاخها هستند كه خود به دو دسته تقسیم می شوند؛ كاخهای اموی و كاخهای عباسی. در این میان، اطلاعات ما در باب كاخهای اموی بیشتر از كاخهای عباسی است.
دلیل این امر شاید این باشد كه حجم كاخهای عباسی بیشتر از كاخهای اموی است و حتی تشیخص آنها از كاخهای بعدی راحت نیست. كاخهای اموی بیشتر در مناطق زراعی هلال خصیب واقع شده اند كه مهمترین آنها عبارتند از: خربهٔ المینا، قصر عمره، جبل سایس، قصر الحیر غرب، قصر خربهٔ المفجر شرق، المشتی و اخدیر.
از لحاظ گونه شناسی، بناهای اوایل جهان اسلام را میتوان به ویلاسازی اشراف روم شبیه دانست. به همین جهت ساختار آنها به گونه ای است كه گویی برای مناسبتهای رسمی ساخته نشده و بیشتر از سر تفنن و هوس بوده است.
سه كاركرد عمده تقریباً در تمامی بناهای صدر اسلام مشهودند. اولی مسجد است كه یا به صورت بنایی مستقل موجود است، مانند مسجد موجود در خربهٔ المفجر، یا بخشی از بنای كلی است مانند خربهٔ المینا. این مساجد همه از اسلوب سقف متكی بر ستون پیروی می كنند و هرچند محراب دارند، از تزیینات دیگر بی بهره اند. همچنین، این مساجد نزدیك در خروجی هستند تا افراد عادی بتوانند از آنها استفاده كنند. این نكته درباب قصرهای مسیحی هم صادق است. برای ساختمانهایی كه مسجد جزیی از بناست، معمولاً مسجدی دیگر نزدیك در خروجی و البته كوچكتر در نظر گرفته اند.
دومین كاركرد، كاربری مسكونی این بناهاست. اقامتگاه اصلی این بناها عموماً عمارتی چارگوش است كه طول هر ضلعش ۷۰ متر است. بنا از بیرون به شكل دژی مستحكم به نظر می رسد كه برجهایی مدور بیرون آن قرار دارند. در داخل، صحنی محاط به رواق وجود دارد كه در كنار آن معمولاً اتاقهای بسیاری موجودند كه در باب علت ایجاد آنها روایت واحدی موجود نیست.
بعد از مسجد و واحدهای مسكونی یا تشریفاتی، مهمترین ویژگی این املاك حمام است. این حمامها هم تحت تأثیر معماری رومی ساخته شده اند.
دراین حمامها حوضهای زیادی وجود دارد كه از آبهایی با درجه گرمای مختلف تشكیل شده اند و ذیل یك تالار بزرگ قرار دارند. در باب اهمیت زیادی كه حاكمان اموی به حمام می دادند، حرف و حدیث بسیار است اما تا اینجا می توان پذیرفت كه حمام صرفاً جایی برای نظافت نبوده بلكه محل استراحت و گفتگو بوده است. وجود تالارهای بزرگی كه فقط برای حمام كردن و تعویض لباسها مورد استفاده قرار نمی گرفتند، این مدعا را ثابت می كند. حاكمان اموی حمام را به عنوان یكی از مظاهر شهرنشینی مدنظر قرار می دادند و بدان توجه زیادی مبذول می داشتند. پژوهشگران معتقدند حاكمان در این عرصه بیشتر تحت تأثیر فرهنگ ایرانی دوره ساسانی قرار داشته اند كه در این فرهنگ حمام محلی برای شادیها و جشنها نیز بوده است.
در میان ویژگیهای زیادی كه تزیینات كاخهای اموی دارند، به چند مورد می توان اشاره كرد. اول آنكه آنها صرفاً تزیینی اند و حتی پاره ای از آنها بار هنری و زیبایی شناسی نیز ندارند. دوم آنكه واجد بازنمود سلسله سلاطین هستند و علاوه بر این با تصاویری روبرو هستیم كه شكار، بازی یا رامشگری را نشان می دهند.
۳) شكی نیست كه هنر شهری اصیل تر از هنر درباری است، حتی اگر هر دو این هنرها با سیاستهای مستقیم حاكمیت به وجود آمده باشند. در این شهرها هستند كه مسجد و بخش دیوانی دربار حضور دارند و شاهد معماری بس متفاوت از معماری قصرها هستیم. چنانكه گفتیم، این معماری از سیاستهای حاكمیت متأثر است اما شهر با توجه به روحیات معماران و هنرمندان و افراد عادی نیز سامان می یابد و معماری اش شكل می گیرد.
در این میان، حتی در شهرهایی چون كوفه و بصره كه ماهیت كاملاً اسلامی دارند، گونه ای اخلاق شهروندی رواج می یابد كه با اخلاق شهرهایی كه قبلاً وجود داشتند، مشابه است. بدین جهت این پرسش مطرح است كه آیا ما واجد شهر اصیل اسلامی هستیم یا نه؟ یك شهر اسلامی واجد چه ویژگیهایی است و از چه مؤلفه هایی بهره می برد.
دیدیم كه بسیاری از معماریها و هنرهایی كه در جهان اسلام مطرح شدند، پیشاپیش نیز مطرح بودند و مسلمانان به درستی از هنرهای مطرح زمان پیش از خود استفاده كردند. به همین جهت است كه اصول شهرسازی ایرانی با عراقی و عراقی با لبنانی و دمشقی و اندلسی فرق دارند. از سوی دیگر، شهر تنها از جنبه های هنری و معماری تشكیل نشده و جنبه های انسانی وسیعی را واجد است.
به طور مثال، شهر را ارزشهای خاصی سامان می دهند. طبیعی است، پاره ای از ارزشهای اسلامی كه انسانی نیز هستند، پیشاپیش موجود بوده اند و اسلام بر آنها تأكید بیشتری روا داشته است. تأكید بر وفای به عهد، اعتماد و انصاف، از جمله این موارد است. از سوی دیگر، اسلام بر ارزشها و هنجارهای دیگری نیز تأكید كرد. روابط مسلمانان و غیرمسلمانان در شهر مبتنی بر قواعد اسلامی سامان یافت و روابط زنان و مردان محدودیتهای شرعی خاصی را پذیرفت.
اینها همه مواردی هستند كه ماهیت شهرها را از خود متأثر كردند. با این همه، با توجه به آنكه در حوزه های مختلف فرهنگی میزان گرایش به اسلام متفاوت بود و از سوی دیگر فرهنگهای بومی تركیبهای منحصر به فردی با فرهنگ اسلامی ایجاد كردند ما با طیفی وسیع از شهرهای اسلامی روبرو هستیم كه هریك نظام مجزایی را در بر می گرفتند.
از سوی دیگر، دیوانسالاری این شهرها معمولاً در اختیار افراد بومی قرار می گرفت كه تخصصی در این امر داشتند و استفاده زیادی كه اعراب از مدیران ایران كردند - كه از معروفترین آنها خاندان برمكی هستند - نشان دهنده این مهم است كه در این زمینه نیز شهرهای اسلامی تحت تأثیر افراد محلی قرار داشتند.
اما آنچه مشخص است، مسجد به عنوان محلی كه نه تنها محل نمازگزاردن كه مجمع مسلمانان برای تبادل نظر در بسیاری از امور است، نقشی بی بدیل را در دادن هویت اسلامی به شهرهای اسلامی بازی می كند و به همین جهت است كه بسیاری از افرادی كه در باب معماری و هنر اسلامی و شهر اسلامی پژوهش می كنند، تأكید بسیاری را بر آن روا می دارند. هرچند قبل از اسلام هم نیایشگاههای مسیحی و یهودی و زردشتی زیادی وجود داشتند، اما با توجه به صبغه های اجتماعی و سیاسی اسلام نیایشگاههای مسلمانان هویتی جدید را به شهرهای اسلامی عطا كرد.
مفهوم شهر برای اولین بار در یونان باستان و متناسب با تغییرات شگرفی كه انسان یونانی به خود دید، به وجود آمد. شهردر تفكر یونانی جایی است كه سرشت انسانی را شكل می دهد و به همین جهت است كه در اندیشه های افرادی چون افلاطون و ارسطو سعادتمندی انسان بدون وجود شهر معنا ندارد. با رشد اسلام و تغییر نام یثرب به مدینه كه به معنای شهر بود، گویی ما اهمیت زیاد شهر در جهان و اندیشه اسلامی را نیز شاهد هستیم. می دانیم یكی از ویژگیهایی كه تفكر اسلامی را از تفكر دو دین ابراهیمی دیگر جدا می كند، توجه به مؤلفه های اجتماعی است.
در این میان، باید تذكر داد هرچند شهر موجود در تفكر یونانی با مدینه موجود در تفكر اسلامی اشتراكهای مفهومی و معنایی دارد، اما آنها را نباید به یك معنا گرفت و پارهای پیش فرضهای فلسفی در شهر یونانی موجودند كه مدینهاسلامی آنها را مطرح نمی كند و به یك جهان بینی دیگر قایل هستند.
شیدا امینی
منبع : روزنامه قدس