سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


سه مشکل صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران


سه مشکل صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
رادیو و تلویزیون دو دستگاه و ابزار الکترونیکی و برقی با قابلیت پخش صدا و تصویر توانسته اند به عنوان مهمترین وسایل انتقال از نیمه قرن بیستم به بعد تا کنون عمل کنند. از سوی دیگر این دو کارافزار فرهنگی درکنار خود حجم بالایی از متون علمی و فرهنگی را به خود اختصاص داده اند از سوی دیگر نیز بسیاری علوم فنی و صنایع تکنولوژیک را به همراه خود به پیش برده اند. این پیشرفتهای نظری و فنی در سه حوزه تولید و توزیع و مصرف به وجود آمده اند.
تلویزیون و رادیو نیز به دنبال وارد شدن برق و جریان الکتریسیته وارد ایران شدند. این قوطی های جادویی می تواند صدا و پیغام را از یک نقطه برای شنوندگان بیشمار با فواصل زیاد توزیع کند و یک صدا و تصویر واحد را در هزاران نسخه تکثیر کند. این بهترین درکی است که تاکنون از ماهیت و حقیقت این رسانه جدید در بکار بندی آن در ذهن کاربران و کارگزاران این رسانه جدید شکل بسته است. وسیله ای که می توانیم هر پیغام و هر منظور و مقصودی را به وسیله آن به مخاطب برسانیم. چه اینکه نماز جمعه و جماعت پخش کنیم، چه اینکه تصاویر مستهجن و یا برنامه های علمی نشان دهیم. غفلت تاریخی مسلمین و تمدنهای غیر غربی نسبت به ماهیت و فلسفه تکنولوژی و فراورده های تمدن جدید باعث شده است تا از وجود الزامات و اقتضائات مصنوعات غربی صرف نظر کنند. متفکرین و اندیشمندان ایرانی و اسلامی عمدتا بر این اندیشه هستند که رادیو و تلویزیون دو وسیله لابشرط هستند که هر استفاده و امکان بهره برداری از آنها وجود دارد. در حالی که هر منظومه فکری برای رفع نیازهای «خاصی» که از مشکلات «خاصِ» «خودِ» فرهنگی و عقیدتی اش شناسایی می کند، علم و فن تولید می کند.
بحث در این زمینه بسیار دراز دامن و طولانی است که این دو رسانه در راستای سرگرم سازی و وقت پرکردن انسان مبتنی بر جذابیت های نفسانی و مادی ساخته شده است. برای متصدیان فرهنگی و تولیدی صدا و سیما قبل و بعد از انقلاب این اشتباه ثابت بوده است با این تفاوت که قبل از انقلاب دغدغه نسبت به استفاده از رسانه کذایی برای ترویج و تربیت فرهنگ اسلام نداشته اند اما بعد از انقلاب مسئولین و انقلابیون تلاش داشتند تا معارف و آموزه های خود را از این تریبون منتشر کنند . چیزی که تاکنون به اذعان کارشناسان و محقیقن صورت نگرفته است و بلکه برعکس آن در یک سرازیری به سمت وضعیت قبل از انقلاب بازگشت داشته است.
اداره یک ابزار فرهنگی-تکنولوژیک نیازمند مجموعه ای از نیروی انسانی است. افراد و نیروهایی که جهت اداره و نگهداری چنین رسانه ای توانایی لازم را داشته باشند. بالتبع تربیت و آموزش نیروهایی دارای توانایی های تولیدیِ فنی و فکری و فرهنگی برای تهیه برنامه های مناسب و کارآمد نیازمند وارد کردن معلمین، سرفصل های آموزشی و مدارس مربوطه از مبدأ تولید کننده سیستم و سازه است. نیروهای اصلی و محوری صدا وسیما نیروهای تولید کننده این برنامه ها هستند و نیروها فنی و تکنسین از موضوعیت کمتری برخوردارند. تولید کنندگان برنامه ها و خروجی های آنتن رادیو و تلویزیون در ایران همگی قبل از انقلاب و در دستگاه رژیم پهلوی تربیت شده اند و با همان اولویت ها و ارزش گزاری ها به ثمر نشسته اند. بعد از انقلاب برخی از این نیروها به خارج از کشور گریختند و برخی منزوی شدند ولی بخش اعظم آنها با قرص توبه و استغفار در همان شغل های قبلی تحت نظارت و مدیریت انقلابیون برنامه های خود را پاکسازی و تصفیه کردند. جمهوری اسلامی تلاش کرد با تشکیل مدارس و هنرستانهایی خاص برای تربیت نیرو این نقیصه را جبران کند ولی توسعه کمی و کیفی سازمان صدا و سیما چاه عمیقی بود که اشتهای سیری ناپذیری دارد. دهه شصت و هفتاد عرصه هنرنمایی بی آب و رنگ این نیروها بود. اما در فتره غفلت شبکه و مرکز استان سازی ریاست لاریجانی عناصر جوان و نیروهای تازه نفس بعد از انقلاب تحت آموزش و تربیت مجربین دوره پهلوی و اساتید سابق همان درسها و آموزه ها را آموختند. لذا نباید انتظار زیادی از خط تولید صدا و سیما داشت. وجود عناصری و موارد خارج از این عموم، نادر و استثنایی در این میان نیز خارج از روند عمومی تربیت و جذب نیرو هستند.
استفاده از نیروها و ساختارها و ابزارها نیازمند مدیران و مسئولان تصمیم گیری است که هدایت، سوگیری و هدف گزاری آنها را بر عهده داشته باشند. وضعیت رژیم پهلوی معلوم است. اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی افرادی مسئولیت این نهاد را برعهده داشتند که برخی در انقلاب تصفیه شدند و به سرعت کنار گزارده شدند. دوره ریاست محمد هاشمی وضعیت عادی سازمان بدون ابتکار و تحول خاص و فقط با تصفیه و حذف برنامه های ضد مذهبی و ناجور از خط تولید سازمان همان روندی یکنواخت را دنبال کرد. این دوره با همان درک ساده از رسانه سعی کردند با پخش برنامه های مذهبی و نشان دادن لخت و بی ذوق معارف انقلاب و اسلام در قالب برنامه و سریالها و سخنرانی ها راهی از پیش نبردند. در این دوره صلابت و شدت حضور ارزشها در جامعه به سازمان اجازه نمی داد روند نامطلوب انقلاب خودنمایی کند.
در دوره ریاست علی لاریجانی دوره ای است که جامعه وارد دوره سازندگی شده است و در آن رشد کمی و صنعت محوری بر همه آنات و زوایای جامعه از آموزش و پرورش تا صنعت حاکم شده بود. این طرز فکر از نیروسازی مناسب و شناخت درست رسانه غفلت کرد و با رشد ارزشهای مصرفی و غربی در جامعه، ویترین صدا و سیما نیز ارزشهای غربی مستتر در ذات رادیو و تلویزیون را توسط نیروهای خود در خط تولید سازمان، نمایش رفاه زدگی و ثروت اندوزی و سست شدن حریم خانواده ها و ارتباطات را در پیش گرفت ولی با وجود دشمنی به نام دوم خرداد در بعد سیاسی این غربگرایی مستتر در نیروها و ساختارها جلوه گر نشد. از سوی دیگر جذب نیروهای هماهنگ و در راستای برای اصلاح و هدایت سیستم عمدتا جذب زیر سیستم های نظارتی و یا سیاسی و یا تحقیقاتی شدند. توسعه کمی سازمان نیز آبی بود بر آتش کمبود نیروی آشنا به تکنولوژی و هنر جدید تصویری و اومانیستی صدا و تصویر.
اما در دوره فعلی با ریاست ضرغامی و حذف رقیب جدی سیاسی و حل معضله سیاسی دوم خردادی ها توسط مردم آن چه در پرده نهان بود عیان شد. نیروهای جوان فارغ التحصیل همان آموزه های و ارزشگزاری های پهلوی در خط تولید با رونمای مذهبی و یا شفاف و علنی وارد کار شده اند. از سوی دیگر در ابعاد سیاسی نیز جبهه واحد ضد دوم خرداد به جبهه های مختلف و عمدتا مشترک حمله به دولت تبدیل شد. از سوی دیگر غربگرایی شکلی و ماهوی در سیستم با ورود تعلیم یافتگان جامعه مدنی بازی و دموکراسی خواهی و سکولارهای «حرفه ای» رنگ خاکستری سازمان در دوره لاریجانی به سیاهی مفرط گرایید . آن چه در دوره های گذشته به صورت جسته و گریخته توسط دیده بان های هشیاری مانند سید مرتضی آوینی، مرحوم دکتر محمد مددپور و وحید جلیلی و دیگران هشدار داده شده بود، برملا شد. دوری کامل از ارزشها و اولویت های انقلاب، هجمه به نمادها و هنجارها و فعالیتهای ارزشی دولت و نظام، تبختر و تفاخر در تولید برنامه های نفسانی و سرگرم کننده(غفلت زا) و در نهایت ریشخند و اجحاف به نیروهای متعهد و دلسوز سازمان صدا و سیما در اوج بی توجهی و ناآگاهی رؤسای سازمان، مرثیه ای است که سراییدن آن مثنوی هفتاد من خواهد بود.
هر کدام از این موارد به شدت نیاز مند شرح و بسط است که برآگاهان پوشیده نیست و مشتاقان نیز از باخبران پرس و جو کنند.
پژوهشگر: *مجید بذرافكن( سردبیر سایت مركز اسناد انقلاب اسلامی)
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی