یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چرا کوهنوردی یا سنگنوردی می کنیم؟


چرا کوهنوردی یا سنگنوردی می کنیم؟
● چرا سنگنوردی می کنیم؟
یک موزه جدید تلاش بر این دارد که دلیل این کار را به ما نشان دهد.
مردم اهل داگون کشور مالی صخره ها را جهت استخراج فضله خفاش صعود می کنند.بقیه آدمها به دلایلی ویژه تر هر چند غیر انتفاعی اینکار را انجام می دهند.آیا هیچ کاری مزخرفتر از صعود یک کوه سراغ دارید؟با این وجود تعداد کمی از افراد در مقابل اکثر افراد این کار را به عنوان هدف اصلی زندگیشان دنبال می کنند.چرا؟
مرکز کوهنوردی آمریکا با ایجاد موزه ای تلاش بر این دارد که دلیل این دلمشغولی را به آنان که این دلمشغولی را ندارند نشان دهد.
مدیر این مجتمع که خود هم سنگنورد نیست می گوید : نیازی به این نیست که حتما کوهنورد باشید تا از دیدن این مجموعه لذت ببرید.
این موزه که به افتخار برادفورد واشبورن پیشکسوت آلپنوردی و عکاس هوانوردی نام گذاری شده است اولین نوع آن در کشور آمریکا می باشد و دارای فضایی سر زنده تر از همتایان دیگرش در شامونی فرانسه و ایتالیا می باشد.
هدف این پروژه بررسی تاریخ و تکامل سنگنوردی در کنار جغرافیای مناطق کوهستانی و فرهنگ مردمی می باشد که در نزدیکی آن زندگی می کنند.( مرتفعترین اقامتگاه انسانها در یک شهر معدنی در پرو در ارتفاع ۱۶۷۵۰ فوتی- ۵۰۰۰ متر- می باشد.)
بخشی از این موزه بنام " در جستجوی سختی " می باشد که به گمان من توصیف خوبی از کوهنوردی است.
اگر هدف اصلی از کوهنوردی صعود به بلند ترین نقطه بود با صعود به اورست در سال ۱۹۵۳ دیگر دلیلی برای ادامه این ورزش وجود نداشت.در عوض کوهنوردان راههای دشوار تری را جهت صعود به کوهها جسته اند با استفاده از تجهیزات کمتر ، مهارت بیشتر و نگاهی جسورانه تر.
در سال ۱۹۵۸ یک مسیر شیب ۳۰۰۰ فوتی از جنس گرانیت بنام مسیر نوز Nose بر روی دیواره ال کاپتان دره یوسیمیتی برای اولین بار صعود شد.این صعود ۱۷ ماه طول کشید که شامل ۴۵ روز صعود بود که اکثر آن صرف کوبیدن رول جهت صعود بود.در سال ۱۹۷۵ مسیر نوز در طی یک روز صعود شد.سال ۲۰۰۲ این مسیر در طی ۲ ساعت و۴۸ دقیقه صعود شد.بر روی یک تابلو این نوشته شده که " این رکورد چقدر طول می کشد."
در واقع این رکورد پاییز گذشته با اختلاف چندین دقیقه شکسته شد.در واقع نقطه اوج صعود این مسیر در سال ۱۹۹۳ بود هنگامی که لین هیل –سنگنورد زن برجسته آمریکایی – تصمیم گرفت این مسیر را بدون استفاده از رولهای موجود صرفا با تکیه بر عوارض طبیعی مسیر با اتکا بر دستها و پاهایش صعود کند.
در این موزه همه چیز دیده می شود از میخهای دیوار سوراخ کن گرفته تا ابزار فوق سبک عصر فضا.در اینجا می توان احساس کوهنوردی را که روزهای متوالی مجبور به اقامت بر روی طاقچه آویزان از دیواره می باشد را حس نمود.
این موزه بر این اصل تاکید دارد که سنگنوردان صرفا ماجراجویانی بی احتیاط نیستند.
در پارکهای آمریکا تعداد کوهپیمایان ، قایقرانان و شناگرانی که نیاز به امداد دارند بیشتر ازمواردی است که سنگنوردان نیاز پیدا می کنند.البته این بدان معنا نیست که این ورزش بدون مخاطره است.عکسی از پاهای رینهولد مسنر بدون هفت انگشت این سوال را در ذهن ایجاد می کند که ایا این کار اصلا ورزش است؟زیرا شکست در رشته ورزشی به معنای مرگ با قطع عضو نمی باشد.
بازدید کننده گان از کنار ماکت یک شکاف یخی عظیم می گذرند در حالی که صدای واقعی آب و لایه شیشه ای زیرین خبر احساس عبور از روی یک منطقه یخی را به بازدید کنندگان می دهد.
در واقع این موزه چندین اصل را کم دارد.این موزه باید آنقدر سرد باشد تا بازدیدکنندگان انگشتان دستان و پاهای خود را حس نکنند.این تجربه باید شامل تمی از وحست باشد( فکر کنید که ساعتها در حالیکه طناب را بدست دارید هم طناب شما خارج از دید در حال صعود سر طناب است و سپس خود را در حال سرطناب مسیر تصور کنید.)
البته این وحشت باید شامل حوادث طبیعی هم باشد همانند ریزش سنگ و بهمن ناگهانی .ایده آل قضیه این است که هیچ بازدید کننده ای نباید ۲۴ ساعت قبل از بازدید غذا یا نوشیدنی خورده باشد.
چنین موزه ای حتی در مخیله هیچکسی برای بازدید هم قرار نمی گیرد.
ترجمه و تلخیص از سعید هاشمی نژاد
نویسنده: مایکل جی وای بارا
افتتاحیه موزه : فوریه ۲۰۰۸
منبع: وال استریت ژورنال ۹ آوریل ۲۰۰۸
سایت موزه کوهنوردی برادفورد واشبورن
وبلاگ موزه کوهنوردی برادفورد واشبورن
منبع : هم طناب


همچنین مشاهده کنید