شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


ادبیات قدرت دارد


ادبیات قدرت دارد
● گفت وگو با علی اصغر دارایی؛ مدیر گروه ادب و هنر شبكه چهار
شبكه چهار در تعریف سازمانی اش در بین شبكه های دیگر برای مخاطبان فرهیخته و نخبه تعریف شده است. گروه دانش، گروه فرهنگ و اندیشه دینی، گروه اقتصاد، گروه سیاسی، گروه مستند و گروه ادب و هنر گروه های برنامه ساز این شبكه هستند كه وظیفه دارند با تولید و تامین برنامه های مختلف سطح فرهیختگی مخاطب خود را بالا ببرند. گروه ادب و هنر شبكه چهار به عنوان مهمترین گروه این شبكه در بین مخاطبان و مدیران آن مطرح است. در تعریف این گروه آمده است: «گروهی است كه با تهیه برنامه در قالب های متنوع، مسائل و موضوعات ادبی، هنری جامعه را با توجه به نیازهای مخاطب خاص طرح كرده و مورد بررسی، تبیین، گفت وگو و نقد تخصصی قرار می دهد.
هدف از ساخت برنامه ای با چنین مفاهیمی عبارت است از افزایش آگاهی و معرفت مخاطبان نسبت به ادب و هنر عینی، واگرایی به نكات منفی ادب و هنر بیگانه، افزایش گرایش عمیق به هنر اصیل به ویژه هنر دینی، تقویت و بازیابی هویت دینی- ملی، قرار گرفتن هنر در خدمت ارزش های متعالی، مشاركت اندیشمندان و فرهیختگان در رفع آسیب ها و معضلات فرهنگی جامعه، گسترش هنر و ادبیات انقلاب و دفاع مقدس.»
در نقد و تحلیل برنامه های گروه ادب و هنر شبكه چهار با علی اصغر دارایی مدیر این گروه قرار گفت وگو گذاشتیم. پرسش ها حول و حوش ساختار برنامه ها مطرح شد و آنچه شنیدیم تحلیل مدیر گروه ادب و هنر از ماهیت هنرها بود. علی اصغر دارایی فوق لیسانس فلسفه از تربیت مدرس و مدرس دانشگاه صدا و سیما است كه در این دانشگاه فلسفه درس می دهد. او در سال های پایانی دهه ۷۰ به عنوان كارشناس در گروه فرهنگ و تاریخ و هنر شبكه یك وارد سازمان صدا و سیما شد و از سال ۱۳۸۰ در گروه فرهنگ و اندیشه دینی به مدت چهار سال به عنوان مدیر، سیاستگزاری كرد.
دارایی حدود ۱۰ماه است كه مدیریت گروه ادب و هنر شبكه چهار را برعهده دارد. دو برنامه سینما و ماورا و سینما صامت از جمله برنامه هایی است كه در دوره او در این گروه شكل گرفته اند. بنابر گفته دارایی تصمیم گیری و برنامه ریزی در این گروه در هسته ای شكل می گیرد كه یك استاد دانشگاه ادبیات، دو كارگردان سینما و یك كارگردان تئاتر در آن به عنوان افرادِ موثر عضو هستند و هنرهای دیگر موسیقی، نقاشی، عكاسی و معماری در آن نماینده دائمی ندارند. بخش عمده ای از برنامه های این گروه نیز اختصاص به برنامه های ادبی، سینمایی و تئاتر دارد و هنرهای دیگر در آن سهم عمده ای ندارند. برنامه های تولیدی در بخش موسیقی محدود به برنامه «آوای ایرانی» است كه طبق آمار در برخی اوقات در رده پربیننده ترین برنامه قرار گرفته اند. توجه به موسیقی جهان و پخش كنسرت های مهم به جهت اشكال در پخش تصاویر هنوز در این شبكه با موانع روبه رو است.
نقاشی اما سهم كمتری نسبت به موسیقی دارد و مهمترین برنامه این شبكه در سال های اخیر همان برنامه «لذت نقاشی» بود كه در نوع برنامه های «تامین» قرار می گیرد. عكاسی و معماری مهجوریت عمده ای در شبكه چهار دارد. از آنجا كه عمده برنامه های این شبكه شامل برنامه های تولید شده در حوزه ادبیات و سینما است گفت وگوی ما با مدیر گروه ادب و هنر شبكه چهار در این ارتباط اختصاص پیدا كرد.
● تعریف مدیر گروه ادب و هنر شبكه چهار از این شبكه و برنامه هایش چگونه است؟
▪ شبكه چهار شبكه ای برای فرهیختگان و نخبگان است كه سعی می كند سطح فرهیختگی مخاطبان خود را در سطوح مختلف بالا ببرد.
● بنابر تعریفی كه از شبكه چهار صورت گرفته تصور می كنید در گروه ادب و هنر تا چه اندازه به حد قابل قبول نزدیك شده اید؟
▪ از ابتدا كه شبكه چهار راه افتاده تلاش شده از آدم های صاحب نظر و موثر استفاده كنیم. برای این كار هزینه شده. در ۱۰سال راه اندازی شبكه با وجود هزینه های صورت گرفته، هنوز به جایی نرسیده ایم كه مدنظرمان است. وقتی برنامه ای مانند ابن سینا یا ملاصدرا پخش می شود عده زیادی ابراز نارضایتی می كنند. قلمروی كه در آن داریم كار می كنیم قلمرو سختی است. برای تبدیل كلمه به تصویر باید تلاش زیادی كرد و این كار نباید تنها به عهده صدا و سیما باشد. به عنوان مثال وقتی در برنامه ای قرار است از تحقیقات محقق بزرگی چون تقی پورنامداریان استفاده كنیم، باید در فكر به تصویر كشیدن آن بود تا به شكل بهتری ارائه شود. كلمه به تنهایی در ذاتش كار خود را انجام داده، اما وقتی قرار است به تصویر درآید كار مشكل می شود. در برخی از برنامه های كوتاهی كه ساخته ایم نتوانسته ایم به جلوه های تصویری كلمات برسیم.
● داستان كوتاه امروزه به عنوان یكی از مهم ترین نوع های ادبی مطرح است. در این حوزه چه تدبیری اندیشیده اید؟
▪ كاری كه در ادبیات و تئاتر صورت می گیرد كاری تدریجی است. الان داستان كوتاه، رونقی پیدا كرده كه نتیجه پروسه ای طی شده است، ولی ما هنوز با این مقوله ارتباط وسیع پیدا نكرده ایم. قصد داریم این مسئله را بررسی كنیم و برای بررسی نیازمند این است كه فرق رمان با داستان كوتاه را برای مخاطب بگوییم و پروسه طی شده را توضیح دهیم. باید بحث كنیم داستان كوتاه چه مولفه هایی دارد كه تا این اندازه موفق بوده است؟ برای این كار برنامه ریزی كرده ایم كه از چهره های موفق در حوزه داستان كوتاه استفاده كنیم. مثلاً از داستان كوتاه نویس موفقی مانند مصطفی مستور خواسته ایم تا در حدود ۲۰ برنامه برخی از بهترین داستان های كوتاه جهان را انتخاب كند و اهمیت آنها را برای مخاطب شرح دهد. تلاش كرده ایم با این برنامه مخاطب ضمن اینكه از داستان كوتاه لذت می برد به اهمیت آن نیز پی ببرد و این نوع داستانی را بشناسد و به مرور در این مقوله خودش نیز صاحب نظر شود.
● یكی از انتظارات مهم از برنامه های شبكه چهار ایجاد فضایی برای گسترش فرهنگ كتابخوانی است.
▪ باید دید از یك برنامه چه می خواهیم. مثلاً اگر بگوییم وضع كتاب اسفناك است، باید برای برون رفت از این مسئله راه حل پیدا كرد، باید دید رسانه چطور می تواند به كتاب و وضعیت آن كمك كند و چگونه می توان آن را به زندگی مخاطبان و مردم وارد كرد. اگر صرفاً برنامه بسازیم كه در آن فقط بگوییم وضعیت كتاب بد است، دچار تكرار می شویم . واقعاً لزومی ندارد كه كتاب را بیاوریم در رسانه، ما باید فضایی ایجاد كنیم كه مخاطب علاقه پیدا كند كتاب بخواند، ولو اینكه كتاب را در رسانه نشان ندهیم. در ژاپن كتابخوانی خیلی رواج دارد و هر كس به این كشور می رود متوجه این مسئله می شود. در این كشور فرهنگ كتابخوانی به وجود آمده، یك حقیقت مستمری است كه ایجاد شده. با شعار و تبلیغات نمی توان این احساس و حقیقت را به وجود آورد بنابراین باید تامل كرد كه چطور می شود این فضا را ایجاد كرد.
دو برنامه مثال می زنم كه از شبكه چهار پخش شده. در برنامه های الهی قمشه ای، حدود ۴۰ تا ۵۰ بیت از اشعار نظامی گنجوی در ۳ برنامه خوانده شد. شرح و توصیفی كه قمشه ای مطرح كردند به گونه ای بر مخاطب تاثیر گذاشت كه نسخه های مختلف كتاب های نظامی گنجوی مورد توجه قرار گرفت و به چاپ های متعدد رسید. شیوه بیان خیلی مهم است. این اتفاق در زمانی افتاد كه نظامی به عنوان یك شاعر معروف داشت از حافظه مردم ما خارج می شد. برنامه آن چنان از تحقیق و پشتوانه علمی برخوردار نبود، اما تاثیر زیادی داشت. در مقابل در برنامه دیگری با اجرای علی معلم دامغانی، وقت زیادی صرف شد، مطالبی گفته شد كه محصول غوطه خوردن در زبان و فرهنگ اشعار خاقانی بود، اما تاثیری مشابه برنامه قمشه ای در ارتباط با استقبال از خاقانی صورت نگرفت.
● پس قبول دارید كه نوع برنامه سازی، انتخاب كارشناس و مجری تاثیر عمده ای دارد؟
▪ مسلماً. در واقع باید به جای شعار و تبلیغات، فضای دلنشین ایجاد كنیم تا مخاطب جذب كتاب خوانی شود.
● انتقاد به نوع برنامه های معرفی كتاب شما از همین زاویه است. نوع معرفی كتاب در اغلب برنامه های شبكه چهار در فضایی عاری از خلاقیت و صمیمیت صورت می گیرد. چرا شبكه ای مانند شبكه چهار كه ادعای فرهیختگی و ترویج فضای نخبه پرور را دارد، در برنامه های خاص كتابش دارای مجری موثری نیست كه با دست گذاشتن روی كتابی كه البته استعدادش را هم داشته باشد بر مخاطب آن بیفزاید؟ اغلب برنامه هایی كه در شبكه های مختلف درباره كتاب ساخته شده از لحنی سرد و بی رمق برخوردار هستند كه نسبت به یك كتاب هیجان ایجاد نمی كنند. در حالی كه نمونه های موفق در این زمینه در برنامه های مشابه وجود دارد. آیا سرانجام یك روز شاهد تولید برنامه موفقی در حوزه كتاب در شبكه چهار خواهیم بود؟ برنامه كتاب باید از مجری و كارشناسی برخوردار باشد كه صاحب اعتبار و امضا برای مخاطب باشد. در برنامه های مربوط به تئاتر یا سینما شاهد اطلاع رسانی، پخش و تحلیل درباره تازه ترین اجرای روی صحنه و فیلم های سینمای جهان هستیم، اما درباره ادبیات و كتاب این اتفاق كمتر می افتد.
▪ سطوح مختلف برنامه ها درباره كتاب است. برنامه ای داریم به صورت مجله ای كه درباره كتاب اطلاع رسانی می كند. این برنامه كتاب تازه منتشر شده را معرفی و درباره آن اطلاع رسانی می كند. در برنامه مجله ای در هفته تنها نیم ساعت مجال هست. در این نیم ساعت نمی توان درباره كتاب برنامه سازی كرد. برای سخن گفتن از یك كتاب باید برنامه سازی كرد و به سمت مستند سازی رفت. در برنامه ای قصد داریم درباره برخی از كتاب های مهم ایران و جهان مستند سازی كنیم كه در این مستند سازی، درباره كتاب های مهم ادبیات جهان از برخی از فیلم های تولید شده در ارتباط با آن كتاب ها نیز بهره گرفته ایم. قبلاً به این شكل بود كه برنامه ها به صورت گفت وگو ساخته می شد و می رفتیم درباره یك كتاب گفت وگو می كردیم ولی قصد داریم به جای گفت وگو كردن، از شكل مستند سازی استفاده كنیم. سطوح مختلفی از متفكران، نویسندگان و هنر های مختلف را در نظر گرفته ایم كه درباره آنها مستند سازی كرده و در این برنامه ها جذابیت ایجاد كنیم.
● از اتفاق برنامه هایی كه به صورت مستند درباره برخی از چهره های ادبی، فرهنگی و هنری ساخته شده، مخاطب بیشتری را جذب كرده، نمونه های خارجی موفقی نیز از شبكه چهار پخش شد. آیا تصمیم ندارید بنا بر همان الگو، مستند سازی كنید؟
▪ همین مسئله موفقیت در جذب مخاطب باعث شده كه شبكه چهار به سمت برنامه مستند سازی برود. در تعهد شبكه چهار، سریال سازی پیش بینی نشده است اما به جهت استقبال مخاطب، تصمیم گرفتیم به سمت مستند سازی سریالی برویم. مدیران نیز به این نتیجه رسیدند اگر قرار است مثلاً درباره شخصیت هایی مانند ابن سینا یا ملاصدرا سریالی ساخته شود در شبكه چهار این اتفاق بیفتد. یكی از برنامه هایی كه به طور جدی در شبكه چهار دنبال می شود، ساخت برنامه درباره خواجه نصیر الدین طوسی است. این كارها در سطوح مختلف مستند، مستند داستانی و نمایشی قرار است انجام شود. در این قلمروها شبكه مامور شده طرح بدهد و دنبال ساخت و تهیه آن باشد. با مقدماتی باید سراغ ساخت این برنامه ها برویم تا مخاطبان رده های مختلف داشته باشد و تنها با یك قشر خاص سروكار نداشته باشد.
● شكل داستانی نیز پیدا می كند؟
▪ بله. مانند برنامه های مستند خارجی كه مثلاً درباره میكل آنژ پخش كردیم، بنا داریم به گونه ای جذاب و دلنشین برای مخاطب باشد. خیلی از شخصیت های مهم و ماندگار ما زندگی جذاب و جالبی دارند. شخصیتی مانند پروفسور حسابی زندگی اش آنقدر جذاب است كه در یك برنامه سازی موفق می تواند مخاطب زیادی را جذب كند و به آن علاقه مند شود. مخاطب از نظم موجود در زندگی پروفسور حسابی درمی یابد كه چگونه آدمی موفق بوده است. در گذشته چندان از این زاویه نگاه نكرده ایم و برنامه های جذابی از این نوع نساخته ایم. این كاری است كه به صورت تدریجی پیش می رود. مخاطب برخی اوقات حساسیت هایی پیدا كرده كه امكان دارد، مثلاً حوصله تماشای برنامه های تئاتر را نداشته باشد و نتواند با المان های آن ارتباط برقرار كند. این ارتباط به صورت تدریجی امكان پذیر است.● بخش عمده ای از مخاطبان بالقوه شبكه چهار در حوزه های مختلف ادب و هنر مثلاً در بخش ادبیات كسانی هستند كه خودشان می توانند سوژه برنامه ها باشند. منظور نویسندگان و شاعران معاصر از چهره های شاخصی هستند كه در برنامه های شبكه چهار هیچ حضوری نداشته اند و كمتر موضوع برنامه ای بوده اند. این عده گلایه دارند كه سهم آنان در شبكه نادیده گرفته شده. این در حالی است كه در حوزه هایی مانند سینما یا تئاتر، تولیدات سال های اخیر به همراه برخی از چهره های فعال و شاخص حضور پررنگی دارند و بخش عمده ای از برنامه های شما را به خود اختصاص می دهند. به عنوان مثال در برنامه های تئاتر، درباره تئاتر های روی صحنه مدام اطلاع رسانی، بحث و تحلیل می شود، اما داستان و شعر معاصر سهم بسیار اندكی دارد. در یكی، دو برنامه ای نیز كه به ادبیات داستانی اختصاص پیدا كرده، از كارشناسانی بهره گرفته شده كه گاه ادبیات داستانی معاصر و رمان را منكر شده اند و آن را نفی كرده اند. در این برنامه ها به جای تبلیغ درباره داستان و رمان معاصر ایرانی، ضدتبلیغ شده است. تصمیم ندارید این بخش از مخاطبان را درگیر برنامه های شبكه كنید؟
▪ بحث در این است كه اصلاً چرا ما باید مخاطب را درگیر بكنیم. ادبیات چه كار می كند؟ چه نیازی به ادبیات است؟ سعی می كنیم با تعامل با نویسندگان موفق، برنامه هایی را تولید كنیم كه نیاز مشترك ما و آنان را برآورده كند.
برنامه كتاب آقای رضا رهگذر با توجه به بازتاب های آن ادامه پیدا می كند. سعی می كنیم مثلاً از نویسنده موفقی مانند داوود غفار زاده استفاده كنیم. او یك سری كارهایی در ادبیات انجام می دهد كه موفق است. ما سعی می كنیم در این باره ارتباط برقرار كنیم. مترجمان خوبی مانند امیر مهدی حقیقت دارند داستان های خوبی از جومپا لاهیری ترجمه می كنند كه مورد توجه قرار گرفته اند. باید ببینیم چرا این داستان ها مورد توجه قرار گرفته و جامعه به آن تمایل پیدا كرده است. ادبیات یك قدرت دارد، ما باید از این قدرت استفاده بكنیم، والا این قدرت تبدیل می شود به فلسفه یا هنری دیگر. قدرتی كه ادبیات دارد در این كه نسبت های مختلفی بین شما و حقیقت برقرار كند، مورد نظر ما است كتابی دارد آقای مستور با نام «روی ماه خداوند را ببوس». باید دید این كتاب چرا مورد توجه مردم قرار می گیرد. یا كتاب دیگر او «من دانای كل هستم». این داستان نسبت هایی متفاوت برقرار می كند كه حقیقت را به شكل منشور نشان دهد.
● اگر حرف هایتان را در مورد ادبیات داستانی امروز نشنیده بودم و میزان آگاهی تان از آن را نمی دانستم، بنابر نوع برنامه هایتان تصور می كردم كه آگاهی و شناخت چندانی از جریان داستان نویسی امروز ایران ندارید و اگر هم دارید در زمره نفی كنندگان آن هستید و آن را بی ارزش می دانید. اما می بینم كه از اتفاق نسبت به داستان و شعر معاصر و چهره های برجسته آن شناخت دارید. اما این شناخت و آگاهی در برنامه هایتان بازتاب نیافته. این درحالی است كه در سینما و تئاتر نمی توان چنین برداشتی داشت.
▪ ما الان داریم برنامه ای با عنوان «روایت چهارم» با آقای مصطفی مستور درباره داستان كوتاه تهیه می كنیم. یك سال و نیم است كه درگیر این برنامه هستیم تا به یك قالب مناسب برسیم. داستان هایی از نویسندگان معروف جهان مانند سالینجر، لاهیری و... انتخاب شده. سعی داریم از موقعیت خوب داستان كوتاه در دنیای امروز استفاده كنیم. منتها باید درست استفاده كنیم. اگر مواظب زبان نباشیم در زندگی روزمره حل می شود. این زبان استفاده ای پیدا می كند كه شما تنها فایده اش را می برید و كم كم اصلاً فراموش می شود. در این فضا است كه شعر مهم می شود و اگر خوب این را درك نكنیم، شعر نیز تبدیل به یك نثر منظوم می شود و متوجه نمی شویم كه در شعر چطور شالوده شكنی و ساختارشكنی می شود و چطور برخلاف زبان علمی حركت می كند. اینجا خود زبان و خود قالب مهم هستند تا حقیقتی كه می خواهند منتقل كنند. یك وقتی می توان درباره شعر برنامه های تفننی و مشاعره ساخت و وقتی در پی نشان دادن حقیقت آن بود. خیلی افراد در كشور ما شاعر هستند اما در این میان تنها یك نفر به مانند مرحوم سیدحسن حسینی پیدا می شود.
● از اتفاق انتقاد اینجا است كه شاعری چون سیدحسن حسینی نیز در زمان حیاتش در برنامه های شما حضور پررنگی ندارد.
▪ سیدحسن حسینی در شبكه چهار حضور یافت و درباره برنامه های شبكه طراحی كرد كه قرار است آنها را اجرا كنیم. برای ما متن نوشت. متن بسیار زیبایی كه بنا داریم آن را چاپ كنیم. سیدحسن حسینی ذوق شاعرانه داشت. خیلی ها شعر می گویند اما ذوق شعری ندارند. ما می گوییم اگر قرار است كسی از حقیقت شعر سخن بگوید، مثلاً باید قیصر امین پور باشد.
● ولی قیصر امین پور و امثال وی كه در روزگار ما مهر تائید خورده اند در شبكه چهار حضور ندارند. از جریان شعر معاصر در برنامه ها خبری نیست. واقعاً چقدر قیصر امین پور و شعرش در شبكه چهار تاكنون حضور داشته است. از طرفی این عدم حضور ادبیات معاصر در شبكه ناشی از عدم شناخت و یا هراس نمی تواند باشد.
▪ منصفانه اگر بگوییم واقعاً یك خلایی در این زمینه وجود دارد. این خلأ احساس شده و به شبكه از طرف مخاطبین منتقل شده است. اقداماتی نیز در حال اجرا است و انجام شده ولی تاكنون به صورت یك جریان حضور نداشته است. همه تلاش ما بر این است كه اگر كاری می كنیم با چهره های برجسته صورت گیرد. اگر كار را با سطح پایین انجام دهیم، سطح را پایین آورده ایم. از طرفی برنامه باید با چهره برجسته ای شروع شود كه مورد اعتماد و تائید همه باشد و دیگران حاضر باشند با او در برنامه حضور داشته باشند. این مسئله كار می برد.
● منظورتان این است كه در مورد آن اجماع نظر وجود داشته باشد. ولی در برخی از برنامه های ادبی از چهره هایی استفاده كرده اید كه این اتفاق نیفتاده است و برعكس در برخی جاها موجب آزردگی خاطر بزرگان ما شده است.
▪ بله كوتاهی ها و بدسلیقگی هایی برخی وقت ها صورت گرفته. غفلتی بوده كه انجام شده و ما الان می دانیم كه چرا برخی از این بزرگان آزرده خاطر هستند. اینها واقعاً خطاهای كوچكی بوده كه اتفاق افتاده و ممكن است در هر جای دیگری نیز صورت بگیرد. كسی مثل سیمین دانشور سرمایه ای است كه باید از آن استفاده شود. این مهم نیست كه با سلیقه من بخواند، وظیفه من این است كه این كار را انجام دهم.
● ولی مخاطبین شما آرزو دارند كه كسی مثل سیمین دانشور را در شبكه ببینند و این اتفاق نمی افتد.
▪ ما در حال حاضر داریم برنامه مستندی انجام می دهیم با سازمان فرهنگی هنری شهرداری كه با كارگردان های برجسته سینما درباره این بزرگان برنامه بسازیم. قرار بود سیف الله داد نیز برنامه ای با سیمین دانشور بسازد.
● در چه مرحله ای است؟
▪ در حال آماده كردن مقدمات آن هستیم. رضا میركریمی نیز عهده دار این برنامه است. ما یك وقت فردی داریم كه در بزرگ بودنش شكی نداریم. كسی مانند هوشنگ ابتهاج كه شاعر بزرگی است و ما داریم تلاش می كنیم تا از تجاربی كه او با خود سازمان داشته استفاده بكنیم. در واقع این سرمایه ای است كه بعدها خیلی ها می توانند از آن استفاده كنند.
● مدیریت سازمان به شاعری چون منوچهر آتشی عنوان چهره ماندگار جایزه می دهد، اما امثال او در شبكه حضور نمی یابند و شعرشان خوانده نمی شود. درباره اش حرف هم زده نمی شود. فكر می كنید چه زمانی این بی اعتنایی و غفلت درباره ادبیات معاصر در شبكه چهار كم رنگ تر شود؟
▪ در ابتدای سال هایی كه تلویزیون وارد زندگی بشر شد نظریاتی داشتیم تحت عنوان نظریات انتقالی كه در واقع تلویزیون را خیلی قدرتمند می دانستند و معتقد بودند تلویزیون هر تغییراتی كه بخواهد می تواند انجام دهد. می گفتند مخاطب انسان منفعلی است كه حقایقی را وارد ذهن او می كنیم. بعدها معلوم شد تلویزیون این اندازه قدرتی كه به آن نسبت می دهند ندارد. اما رفته رفته در جریان انتخابات آمریكا معلوم شد مخاطب فعال تر از این است كه او را صرفاً منفعلی صرف بدانیم. هر پیامی كه بفرستی باز این مخاطب است كه آن را رمزگشایی می كند و آن چیزی را می فهمد كه متناسب با پیش فرض ها و نگرش و فضای خودش باشد. بنابراین ضرورت باعث شد به سمت شعار و فضای چندصدایی پیش برویم و ریاست سازمان نیز روی این نكته تاكید داشته باشد. در این فضا است كه الان داریم این حرف ها را می زنیم.
شاید شكافی بین شاعرانی كه بیرون از سازمان بودند با شاعرانی كه در سازمان بودند و حمایت می شدند وجود داشت. الان داریم می گوییم از خود حقیقت شعر استفاده كنیم. كارهایی نیز كه در این سال ها دارد انجام می شود با توجه به فضای چندصدایی مدنظر سازمان است. در این برنامه ها داریم كسانی را پیدا می كنیم كه نماینده صداهای مختلف هستند. برنامه ای داریم با عنوان رودررو در حوزه های مختلف ادب و هنر. در این برنامه تلاش كرده ایم آدم هایی را بیاوریم كه كاملاً با هم مخالف هستند. اینها در جهت ارتقای بینش مخاطب با هم بحث می كنند. اما مشكل برخی اوقات در این است كه آدم های منتقد و مخالف همدیگر وقتی در رسانه حضور پیدا می كنند وارد فضای تعارف و تعریف می شوند و گرفتار تعارفات معمول برنامه های رودررو. تلاش كرده ایم كه در برنامه هایمان از این فضای تعارفات معمول دوری كنیم و فضای تضارب آرا را به وجود بیاوریم و از این طریق به ارتقای فرهیختگی مخاطب كمك كنیم.● بخش عمده ای از برنامه های قابل توجه در گروه ادب و هنر مربوط به برنامه های سینمایی می شود. برنامه سینما چهار، سینما و ماورا و سینما صامت از این جمله اند. نگاه كلان شما به سینما چگونه است؟
▪ بدون اینكه بخواهیم به تمجید از سینما بپردازیم می دانیم كه بسیاری از متفكرین سینما را هنر مدرن می دانند. حقایقی كه در عالم مدرن تجلی پیدا كرده، در واقع در سینما است كه همه به هم می رسند. هایدگر نظریه ای دارد مبنی بر دنیای تصویر شده كه چرا دنیا در حال حاضر به شكل تصویر عرضه می شود. چرا ما فهمی پیدا كرده ایم كه از راه تصویر كردن به حقایق راه پیدا می كنیم؟ سینما قدرتی دارد كه به دلیل استفاده از همه هنرها، راحت می تواند با مخاطب خود ارتباط برقرار كند. بسیاری از حقایق از طریق سینما به شكل قوی می تواند منتقل شود. مثلاً فیلمی داریم به نام «غلاف تمام فلزی» از كوبریك كه از برنامه سینما چهار پخش كردیم. چطور می شود بهتر از شكلی كه در این فیلم از نهیلیسم درباره تمدن جدید گفته شده، گفت. این فیلم به نحوی از تمام امكانات فرعی استفاده می كند كه مخاطب را ترغیب می كند تا بارها آن را با علاقه دنبال كند.
بنا بر این ویژگی و خصلت سینما دیدیم بسیاری از حقایق فلسفی و فكری را می توان از طریق تحلیل و سخن گفتن درباره یك فیلم كه پخش می شود بیان كنیم. منتها گاهی اوقات در زمانی كه داریم، فرصت نیست تا به همه حقایق بپردازیم. مثلاً فیلم «زمانه گرگ» را كه نشان دادیم دیدیم واقعاً بحث های خیلی عمیق و بالایی راجع به نظریات مختلف سیاسی می توانیم مطرح كنیم. مثلاً نظریه انسان گرگ انسان است هابز یا فیلم «مردی كه لیبرتی والاس را كشت» بحث عمیقی است درباره نقد تمدن. با توجه به زمان اندك در اختیار برنامه واقعاً نمی توان همه حقایق را گفت و مجبور بودیم نسبت به ذائقه و ظرفیت مخاطب، بخشی از این بحث ها را انتخاب كنیم. سینما به دلایل متعدد، امر مهمی است. متفكران بزرگی در جهان امروز هستند كه بحث ها و نظریات فلسفی خود را با توجه به تحلیل های سینمایی بیان می كنند. در برنامه «سینما و ماورا» قرار است از قالب سینما برای بیان برخی از نظریات و مباحث دینی با افق های مختلف استفاده كنیم.
● این نگاهی كه مطرح می كنید تا چه اندازه در برنامه های شما تجلی پیدا كرده است؟ به نظر می رسد برنامه «سینما و ماورا» به نظرات شما نزدیك تر است. اما در بحث كارشناسی این برنامه نمی توان گفت كه كارشناس های این برنامه ها چندان چهره های نظریه پردازی در مسائل فلسفی و دینی باشند. بخشی از این كارشناسان در برنامه های مشابه سینمایی در شبكه های مختلف حضور پیدا می كنند. این كارشناسان در برنامه سینما چهار به مباحث هنری اش می پردازند و در برنامه سینما ماورا تلاش می كنند تا چهره ای متفكر در حوزه دین و فلسفه ارائه دهند. برخی از كارشناسان برنامه های سینمایی اطلاعاتی را تكرار می كنند كه دسترسی مخاطب به آنها بسیار ساده است و افق جدیدی در ذهن مخاطب ایجاد نمی كند. از سینما در شبكه چهار، مخاطب انتظار دارد تا با تحلیل خلاقانه دیگری روبه رو شود.
‌▪ در تعریف برنامه جدید سینما چهار قرار است فیلم های به روز سینمای جهان در جشنواره های مهم به نمایش درآید. البته تلاش كرده ایم تا گرفتار سیاست هایی كه حاكم بر برخی از جشنواره ها است نشویم. ظرفیت مخاطب را نیز همیشه در نظر گرفته ایم كه تا چه اندازه می تواند این نوع فیلم ها را تحمل كند.
● مخاطب در این دسته برنامه ها تا چه اندازه برایتان مهم است؟ به خاطر ارزش به مخاطب می گویم. به جهت حساسیت هایی كه برای مخاطب مهم است.
▪ در سری جدید سینما چهار طی فیلم هایی كه پخش كردیم در حدود شش فیلمساز را معرفی كردیم كه تاكنون در ایران، حتی در جشنواره ها و دانشگاه ها از آنها هیچ فیلمی نشان داده نشده بود و این موفقیت بزرگی است كه فیلم های مهمی را پخش كنیم، مورد توجه قرار بگیرد و ریزش مخاطب نداشته باشیم. در انتخاب كارشناس ها دقت زیادی داشته ایم.
● بخشی از كار شما انتخاب فیلم است. محدودیت هایی بر این انتخاب مثلاً به لحاظ درصد نمایش فیلم های آمریكایی دارید و مجبور به انتخاب فیلم های بیشتری از سینمای اروپا و آسیا هستید؟
▪ نه، واقعاً محدودیتی برای ما ایجاد نكرده اند. برای شبكه های دیگر نیز ایجاد نكرده اند. در واقع گاهی وقت ها به دلیل فضای سیاسی ای كه بر منطقه حاكم می شود، مثلاً در كشور شیعه ای مانند عراق برادران دینی ما كشته می شوند و ما به جهت ابراز همدردی حریم هایی را رعایت می كنیم.
● این قانون نانوشته از كجا می آید؟
▪ بالاخره در شورای مدیران با توجه به اوضاع سیاسی متوجه چنین تصمیم هایی می شویم.
● در واقع شما فیلم یك فیلمساز هنری آمریكا را نشان نمی دهید.
▪ در زندگی باید حریم هایی را رعایت كرد. وقتی فیلمی آمریكایی نشان نمی دهیم سعی می كنیم با نمایش فیلم هنری از كشوری دیگر جبران كنیم.سینمای آمریكا، سینمای خوبی است و حتی به زعم بنده، نسبت به سینمای اروپا اخلاقی تر است اما به هر حال در سینمای اروپا تفكر بیشتری وجود دارد. می بینید كه خیلی از فیلم ها در سینمای آلمان، فرانسه و... تولید می شود و بعد نسخه دیگری از آن در سینمای آمریكا ساخته می شود. اندیشه در سینمای اروپا بیشتر است.
● و شما نسخه آمریكایی آن را پخش نمی كنید؟
▪ نه، مثلاً نسخه آمریكایی فیلم «برلین زیر پای فرشتگان» فیلم «شهر فرشتگان» است. شاید اگر می خواستیم نسخه آمریكایی آن را پخش كنیم به دلیل عناصر بسیار جذاب تری كه در آن وجود دارد، مخاطب بیشتری جذب می شد، اما ما ترجیح می دهیم «برلین زیر بال فرشتگان» را پخش كنیم.
مثلاً فیلمی مثل «بی خوابی» نسخه اروپایی اش را پخش كرده ایم اما یكی از شبكه های دیگر در برنامه ای مشابه، نسخه آمریكایی اش را پخش كرد. وظیفه ما این است كه به سمت نمایش فضای هنری تر برویم.
● در برخی اوقات تمایل به پخش فیلم های غیرآمریكایی به جهت رعایت حریم هایی كه می گویید برنامه شما را به سمت نمایش فیلم های كم ارزش تری از سینمای كشورهای دیگر سوق می دهد.
▪ به هر حال ما وظیفه داریم كه مخاطب خود را با سینماهای مختلف و كارگردان های جدید آشنا كنیم. خود این آشنایی این مجال را می دهد كه با مقایسه سینماهای مختلف، نكات عمیق تری را به مخاطب خود منتقل كنید.
● عمده ترین گلایه از سوی منتقدان برنامه های سینمایی شبكه در این انتخاب فیلم هایی است كه برای پخش طبق قوانین كشور نیازمند ممیزی است. انتقاد به عدم پخش صحنه های حذف شده نیست بلكه می گویند اصلاً چرا این فیلم ها برای پخش انتخاب می شوند.
▪ ما یك سری محدودیت ها در نمایش تصاویر داریم. الان خشونت و سكس به حد زیادی در فیلم ها حضور دارد. سیاست شبكه در این است اگر تصاویری را شرعی نمی توانیم نشان دهیم و ماهیت فیلم عوض می شود، اصلاً آن را پخش نمی كنیم. حداقل در سری جدید سعی كرده ایم این طور نباشیم. مثلاً فیلمی به نام «دیگران» را پخش نمی كنیم تا صحنه هایی از آن را حذف كنیم كه ماهیت آن عوض شود. فیلم برای پخش كردن زیاد داریم. تلاش هم می كنیم كه فیلمی بدون حذف پخش كنیم. یا حذف آن در موضوع تاثیری نداشته باشد. خیلی از كارگردان های بزرگ وقتی از سكس در آثارشان استفاده می كنند صرفاً به عنوان تعریف روابط جنسی استفاده نمی كنند، بلكه در اثرشان موضوعیت می یابد. بنابراین این دسته از فیلم های كوبریك را پخش نمی كنیم. اما مثلاً «غلاف تمام فلزی» را نمایش می دهیم. حذف صحنه كوچكی از این فیلم به كل ساختار آن ضربه نمی زند.
● فیلمی در سینماهای ایران با حذفیات پخش می شود همین فیلم در شبكه حذفیات بیشتری پیدا می كند. در اینجا مسئله فراوانی درصد مخاطب مطرح می شود. این پرسش وجود دارد كه آیا نمی توان فیلم ها را رده بندی كرد و بنا بر ساعت پخش آن و علامت هشدار آن را نمایش داد؟ جدای از ماجرای خشونت، فیلم هایی در «سینما و ماورا» به نمایش درمی آید كه دچار وحشت مخاطب رده سنی پایین تر می شود.
▪ در برنامه «سینما و ماورا» این هشدار را مدام می دادیم. البته این برنامه قبلاً ساعت ۳۰/۱۰ پخش می شد كه انتظار نبود رده های سنی پایین تر تا آن ساعت بیدار باشند. سعی كرده ایم آن علامت دائمی را نیز برای هشدار داشته باشیم.
● برنامه سینما چهار با برنامه «صد فیلم» شبكه سه برخی اوقات تداخل دارد. برای این تداخل مدیران دو شبكه با هم به توافقی نرسیده اند؟
▪ ماجرا این است كه شبكه چهار ابتدا زمان پخش برنامه اش را شروع كرد.
حسن محمودی
منبع : روزنامه شرق