دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

هدف کسب نتیجه بهتر است


هدف کسب نتیجه بهتر است
ایجاد محیط مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادهای دانش آموزان شاید یکی از مهم ترین مسائلی است که همواره از سوی مدیران و اداره کنندگان محیط های آموزشی مدنظر قرار گرفته است.
هر موسسه آموزشی برای خود اهدافی را معین می سازد تا بتواند با طرح برنامه های مختلف شرایط به تحقق رسیدن آن را مهیا سازد، بنابراین موفقیت موسسه های آموزشی یا مدارس در پرتو دستیابی به این هدف ها مورد سنجش قرار می گیرد، اما این موفقیت یک جانبه نیست بلکه باید افرادی را که در این سیستم مورد آموزش قرار می گیرند بیشتر مدنظر قرار داد.
اصولا اهداف و نتایج باید طوری تعریف شوند که بتوانند احساس موفقیت را در سه زمینه فراهم آورد.
۱) برای دانش آموزان
۲) برای معلمان
۳) برای موسسه یا مدرسه آموزشی.
کاستی در عدم تامین منافع هر یک از این سه دسته مشکلا تی را در برخواهد داشت. از طرف دیگر می خواهیم مساله دیگری را تحت عنوان مسائل انضباطی مورد بررسی قرار دهیم.
● منشور انضباط چیست؟
اصولا مساله انضباط ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ و ارزش های اجتماعی خواهد داشت و این ارزش ها هر چه در موسسات آموزشی لحاظ شود سبب مفید شدن اعضا و ارتقای مسائل انضباطی و رعایت آن خواهد شد. با این مقدمه در این مقاله سعی خواهیم کرد به صورت مختصر راهکارهایی را جهت پیوند دو مفهوم موفقیت و انضباط و ارتقای آنها ارائه دهیم.
● موفقیت
موفقیت چیست؟ ما موفقیت را چگونه بررسی می کنیم یا به عبارتی برای خود چگونه تعریف می کنیم، چرا می گوییم فلا نی مرد موفقی است؟ با آن که این مفهوم در ابتدا ساده به نظر می رسد ولی این چنین نیست تعریف موفقیت برای هر فردی متفاوت است چون هر کسی معیارهای خاصی را برای خود در نظر می گیرد.
در نتیجه یک مقداری این تعریف مشکل به نظر می رسد. ولی آن را می توان با یک مثال ساده روشن ساخت. اصولا هر فرد در جامعه ای زندگی می کند که باید با تلا ش و کوشش خود منافعی را هم برای خود و هم برای جامعه فراهم آورد، بنابراین اگر بخواهیم این فرد را به صورت جدا از سیستم که همان جامعه است بررسی کنیم راه به خطا برده ایم.
فرض می کنیم که یک فرد به عضویت تیم فوتبال درآمده است. این فرد در صورتی که بتواند در کارهای تیمی و گروهی موثر باشد می تواند به عنوان یک بازیکن خوب انتخاب شود. وقتی به حدی از قدرت بازیگری می رسد به یک تیم ملی کند و یک باشگاه ورزشی در سطح بالا تری می پیوندد و از او به عنوان بازیکن موفق یاد می شود و این به صورتی است که فرد توانسته است معیارهای خوب بازیگری که توسط آن تیم ورزشی تعریف شده را به نحو مطلوب یاد گرفته و آن قدر آن معیارها را ارتقا دهد تا به عنوان بازیکن در سطح ملی تبدیل شود.
در اینجا نقش مربی و باشگاه ورزشی که آن بازیکن به عضویت آن درمیآید نقش بسیار مهمی دارد و فرد بازیکن منافع خود را در برآورده ساختن و انجام وظایف باشگاه می داند و باشگاه نیز با شناخت درست از توانایی ها و استعدادهای بالقوه و بالفعل، سعی در بروز حداکثر آن داشته و آن مرد را در جهت مناسب هدایت می کند.
این مثال به صورت خیلی ساده چگونگی موفقیت یک فرد را در جامعه در عرصه تیمی ورزشی نمایان ساخته است. مدارس و موسسات آموزشی دارای رسالت و هدف وجودی برای خود هستند. این رسالت و هدف، علتی است که این موسسات به واسطه آن به وجود آمده و خدمتی را برای جامعه ارائه می دهند. می توانیم نحوه عمل آن را به صورت سیستمی ساده نشان دهیم
▪ put in ورودی
▪ عملیات
▪ put out خروجی
در این سیستم ورودی ها به صورت خیلی ساده دانشآموزان است، عملیات سیستم همان ارائه آموزش است و خروجی آن نیز دانشآموزان آموزش دیده است. به صورت خیلی ساده اگر هر یک از دانشآموزان پس از طی مراحل آموزشی در ارزیابی ها نمرات بهتری را کسب کنند نتیجه موفقیتآمیز موسسه آموزشی و هم دانش آموزان خواهد بود. زمانی دانش آموزان می توانند از نمرات بالایی برخوردار باشند که در نتیجه تلاش و کوشش آموزش و پرورش توسط مدرسه یا موسسه آموزشی در ایجاد نحوه ارائه مناسب در زمینه تربیتی و آموزشی باشد، که لازم به ذکر است چند نکته از نکات مهم که در ایجاد رشد و شکوفایی دانش آموزان موثر باشد را ذکر کرد:
۱) محیط مناسب از لحاظ فضای سبز حیاط مدرسه، نصب آب نما آلاچیق، میز شطرنج، بارفیکس، نیمکت های رنگ آمیزی
۲) مانتوهای رنگ روشن و لباس ورزشی طرح مناسب که این چند سال اخیر کمی به این موضوع توجه کرده اند.
۳) علاوه بر فضای سبز می بایست فضای مدرسه باز باشد تا دانش آموزان از یادگیری مداوم لذت عمیق ببرند و در روح و روان آنها تاثیر بسزایی بخشد و خود خلاق شوند.
در نتیجه کسب موفقیت نیز از طرف دانش آموز حاصل خواهد شد و این کسب موفقیت احساس شور و شعف و شادابی را برای دانش آموزان فراهم می کند و سبب می شود که انگیزه های آنها برای تلاش بیشتر فراهم آید.
تحقیق هایی در علوم انسانی برای این مفهوم صورت گرفته است. یکی از این تحقیق ها مربوط به آقای فردریک است. او در ضمن تحقیق خود عوامل موجود در محیط کار را به دو دسته تقسیم کرده است:
۱) عوامل بهداشتی:
این عوامل به عللی اطلاق می شوند که در صورت فقدان یا کمبود آنها ایجاد نارضایتی می کند و در صورت وجود سبب رضایتمندی افراد می شود.
این عوامل شامل محیط فیزیکی کار از قبیل نور، محیط، فضای کافی محل کار، نحوه استقرار واحدهای کاری و سرویس های ارائه شده به کارکنان و پول و حقوق پرداختی به آنها است. همانطوری که در ابتدا نیز عنوان شد وجود آنها رضایتمندی افراد را افزایش می دهد و همین موضوع سبب ایجاد انگیزه در افراد می شود.
۲) عوامل انگیزشی:
عوامل انگیزشی سبب عدم تمایل افراد به کار و ارتقای مهارت های آنها می شود و وجود آنها سبب انگیزه و میل به تلاش بیشتر افراد خواهد شد که می توان به عواملی نظیر مشارکت، روشن بودن میز شغلی، میل به موفقیت، ایجاد کارگاه های علمی و رایانه و آزمایشگاه ها و گردشگاه های مناسب که همه و همه ایجاد انگیزش آموزشی را در دانش آموزان افزایش می دهد.
بنابراین مطابق با این نظریه منظور از شاداب سازی محیط مراکز آموزشی به منزله ارتقای انگیزه های بهداشتی هرتزبرگ خواهد بود و رضایت افراد را افزایش داده، اما آن چیزی که بیش از این عوامل مورد نیاز است عوامل انگیزشی است زیرا تاثیرگذاری آن روی تحقق اهداف و خود فرد بیشتر خواهد بود. عوامل بهداشتی در محیط لازم هستند ولی کافی به نظر نمی رسد اما مکمل آنها عوامل انگیزشی است.
ما می خواهیم یک محیط آموزشی را شاداب کنیم تا به چه هدفی برسیم؟ مسلم است که فقط رضایت افراد از محیط آموزشی هدف ما نیست بلکه هدف ما کسب نتایج بهتر است که مثلا از طریق کسب نمرات دانش آموزان مورد سنجش قرار می گیرد. بنابراین ما می خواهیم از طریق ایجاد شرایط مناسب و فضای آموزشی مناسب، زمینه را برای ایجاد عوامل دیگر که همان عوامل انگیزشی هستند مهیا کنیم. از دسته عواملی که می تواند در جهت رضایت دانش آموزان قرار گیرد به تعداد قابل توجهی اشاره می کنیم که شامل:
▪ فضای کلاس های آموزشی و میزان نور کافی در آن و رنگ محیط
▪ استفاده از وسایل کمک آموزشی
▪ وجود مکان هایی به منظور تامین نیازهای جانبی دانش آموزان مانند کلاس های ورزشی، کلاس های موسیقی، مسابقات علمی و فرهنگی
▪ وجود سرویس ایاب و ذهاب و...
▪ تنظیم مناسب ساعات ارائه کلاس های آموزشی و جبرانی
▪ توجه و اهمیت به تشکیلات سازمان دانش آموزی مدرسه از قبیل پیشتازان، فرزانگان هلال احمر، بسیج دانش آموزی
▪ فعال نمودن مناسبت ها از قبیل جشن و اعیاد، ایام خاص (رحلت ها) و برگزاری مراسم مخصوص. همانطور که ملا حظه می شود این عوامل موجب می شود که ما به صورت خیلی ساده بگوییم که این مدرسه خیلی مجهز است.
بجز ارزیابی ها، بررسی نحوه عملکرد آن مدرسه بستگی به کسب نتایج دیگری دارد.
موسسات آموزشی به خصوص مدارس، سازمان هایی هستند که نه تنها انتظار کسب نمرات آموزشی از آنها می رود بلکه رشد و پرورش شخصیت دانش آموزان نیز از آنها مورد انتظار است.
محیط آموزشی باید به گونه ای باشد که بتواند مسائل فرهنگی را نیز مورد توجه خود قرار دهد.
ما به مراکز آموزشی به خصوص مراکز آموزشی اصلی که همان مدارس هستند به صورتی نگاه می کنیم که بتوانند دانش آموز را برای زندگی در اجتماع آماده کنند از این رو هرگونه غفلت و قصوری اثرات جبران ناپذیری خواهد داشت. این مسائل در رسالت و هدف اصلی مدرسه تجلی پیدا می کند.
محیط مدرسه مانند یک کارخانه نیست که یک ماده فیزیکی را تغییر شکل داده و تبدیل به محصول کند بلکه در این محیط ما درگیر مسائل انسانی و متغیرهای انسانی هستیم به صورتی که هم دانش آموزان و هم کادر آموزشی از این متغیرها تبعیت می کنند.
معمولا یکی از اشتباهات متداول در تحقیق دانشجویان آن است که معلول را علت می پندارند و سعی در جست وجوی معلول آن دارند و با این تفکر به نتایج غیرواقعی می رسند.
احساس شادابی و نشاط در هر محیطی معلول علت های زیادی است. این علت ها اساسا ممکن است یک سویه و یک طرفه نباشد بلکه ممکن است احساس شادابی در نتیجه علت های زیادی ایجاد شود.
براساس نظریه آقای «فردریک» بخشی از رضایتمندی ممکن است ناشی از محیط فیزیکی باشد اما عوامل متعدد دیگری نیز ممکن است خارج از کنترل مدرسه بر روی رضایتمندی افراد تاثیرگذار باشد که شاید پراهمیت ترین آن تمکن مالی خانواده ها و وضعیت روحی و روانی داخل محیط خانواده است.
برخی از این عوامل عبارتند از:
▪ در جامعه امروز ایران دخترها نسبت به پسرها دارای محدودیت های بیشتری هستند و این محدودیت ها به خصوص در نوع لباس پوشیدن و شکل ظاهری آنها شاید بیشتر جلب توجه کند.
این مساله باعث شده که دختران با دو شخصیت در اجتماع زندگی کنند، یک شکل برای حضور در مدارس و شکل دیگر بر روی خارج از این محیط.
▪ استفاده از حجاب برای حفظ صیانت زن در مقابل جنس مخالف است. جایی که همه یک جنس هستند شاید بتوان حتی المقدور به خصوص در محیط مدرسه فضای بازتری را برای دختران ایجاد کرد.
▪ رنگ لباس ها نیز دارای اهمیت زیادی است چنانچه از بهترین رنگ و مرغوب ترین جنس پارچه استفاده شود هرچند که نسبت به گذشته تغییرات خاصی حاصل شده است.
▪ موقعیت جغرافیایی در پوشش لباس دختران و بانوان می بایست با دقت خاص مبذول شود. در غیر این صورت برای دخترانی که در مناطق گرمسیری زندگی می کنند حتما باید از رنگ های روشن و البسه سبک استفاده شود تا دچار مشکلا ت عصبی و روحی و روانی نشوند.
▪ عامل دیگر که تحت عنوان عامل انگیزشی رشد می توان مدنظر قرار داد، نوع ارتباط بین معلمان و دانش آموزان است.
تجربه نشان داده مدرسانی که توانسته اند ارتباط بهتری با دانش آموزان برقرار کنند آن دسته افرادی بودند که به راحتی مطالب آموزشی را به دانش آموزان منتقل کرده اند.
معلمان باید دارای مهارت های ویژه انسانی باشند تا بتوانند در دانش آموزان نفوذ کرده و با شناخت کافی از آنها استعدادهای بالقوه را به بالفعل تبدیل کرده و آنها را به سوی موفقیت هدایت کنند.
▪ یکی از مسائلی که در محیط های آموزشی در ایران نادیده گرفته شده کار گروهی است.
معمولا در محیط های آموزشی و مدارس به تفاوت های فردی و رقابت های فردی دانش آموزان تکیه می شود و هیچگاه تلا ش به صورت رقابت های گروهی دیده نمی شود.
در این روش به جای آن که سعی در ترغیب دانشآموزان برای کسب بهترین نمره در کلا س شود تلا ش می شود که زمینه رقابت را بین گروه های مختلف برای بهترین نتیجه فراهم آورند.
مطابق این سبک تمام دانشآموزان تلا ش می کنند که متوسط نمره کلا س را بهبود بخشند. از نکات دیگری که در روش های آموزش باید مورد توجه قرار گیرد مشارکت دانشآموزان در جمعآوری مطالب و ارائه دروس است. این روش سبب می شود که آموزش از حالت یک سویه خارج شود وانگیزه بیشتری برای دانشآموز فراهم آورد.
به هر حال می توانیم خلا صه مباحث گذشته را به صورت زیر بیان کنیم.
براساس تئوری دو عاملی هرتزبرگ محیط های آموزشی را می توان به دو عامل تقسیم کرد.
● انضباط
انضباط که چیزی جز عمل به دستورات و مقررات نیست. دستورات و مقررات از ارزش ها وهنجارهای جامعه که همان فرهنگ است شکل می گیرد.
اگر این قوانین و مقررات با فرهنگ جامعه در تضاد باشد قابلیت اجرایی نخواهد داشت عموم رفتارها و اعمالی که افراد انجام می دهند درداخل یک محیط فرهنگی انجام می شود که هر یک از این محیط ها زیر مجموعه ای از فرهنگ کل جامعه است.
ارتباط فرهنگی بین هر یک از این محیط ها و جامعه به صورت یک سویه نیست بلکه ارتباطات به صورت متقابل است.
مسائل فرهنگی چیزی است که در مدت کوتاه قابل انتقال و تدریس باشد، ولی در دراز مدت با صبر و تامل قابل انتقال بوده است. به هر صورت در بحث هدایت و کنترل افراد دو روش وجود دارد.
۱) دگر کنترلی یعنی کنترل افراد به وسیله فرد دیگری انجام می پذیرد.
۲) خود کنترلی یعنی کنترل افراد توسط خودشان انجام می پذیرد.
تحقیقات علوم اجتماعی و روانشناسی این مسئله را روشن ساخته که روش های دگر کنترلی برای تربیت افراد در دراز مدت قابلیت اجرایی نخواهد داشت. چون با رفتن فرد کنترل کننده ممکن است به همان روال گذشته بازگشت کنند.
روش های خودکنترلی به روش هایی اطلا ق می شود که با آموزش و تربیت افراد به آنها یاد داده می شود که خود تشخیص دهد و بتواند براساس معیارهایی که نشات گرفته از فرهنگ و هنجارهای جامعه و دین و تعالیم الهی می باشد تا حدود زیادی خوب را از بد تشخیص دهند.
معمولا در کشورها این عامل کمتر مورد توجه قرار می گیرد و بیشتر به روش های دگر کنترلی پرداخته می شود.
روش خودکنترلی مقداری سخت به نظر می رسد. ولی به کارگیری استفاده آن در جامعه سبب خواهد شد بسیاری از هنجارهای نامطلوب کاهش یافته و سبب مطلوبیت کل اجتماع شود.
ما از این طریق خواهیم توانست عناصر مطلوب فرهنگی را درجامعه رشد دهیم و برعکس هنجارها و رفتارهای نامطلوب را به نحو چشمگیر کاهش دهیم. مسائل انضباطی در محیط های گوناگون مجموعا شبیه همدیگر هستند با این تفاوت که با قبول مشترک همه آنها بر تعداد دیگری از این عناصر تاکید زیادتری می شود.
در نتیجه مسائل انضباطی در یک سازمان با سازمانی دیگر از نظر درجه اهمیت ممکن است متفاوت باشد. عموما مسائل انضباطی در برگیرنده عوامل زیادی است. از قبیل شکل ظاهری - نحوه صحبت کردن - وقت شناسی و ...
این مسائل شبیه به نوع سازمان ها با دیدگاهی ویژه نگریسته می شوند اما باید توجه داشت این مسائل چیزی جز عناصر فرهنگی نیست که در جامعه وجود دارد. همچنین نباید نقش خانواده و تاثیرگذاری آن را در رعایت این مسائل نادیده انگاشت.
انجمن اولیا و مربیان تشکلی است که برای نزدیکی این دیدگاه ها فعالیت می کند.
مسوولین فرهنگی در مراکز آموزشی مدارس باید با ارتباط نزدیک بین خود و والدین سعی در القای هنجارهای مطلوب در محیط خانواده از سوی والدین نمایند. البته این مساله مسوولیت خود مدارس را رفع نمی کند، چون این مراکز می توانند ارتباط نزدیک تری را با دانش آموزان فراهم آورند.
هم اکنون جامعه به خصوص افراد در سنین پایین در معرض القای عناصر سایر فرهنگ ها هستند که از طرق گوناگون تاثیرگذار است.
رسانه های سمعی و بصری و حتی اسباب بازی های وارداتی، نوعی فرهنگ را به فرزندان جامعه القا می کند که در صورت بی توجهی مسوولین به خصوص در مدارس ممکن است سبب بیگانگی با هنجارهای ارزشی و فرهنگی جامعه خود گردد. این مساله مختص کشور ما نیست بلکه مشکل اکثر کشورهای دنیا است.
حال در خاتمه می خواهیم ارتباط این موفقیت و رعایت مسائل انضباطی را بیان کنیم. به صورت کلی هر کاری را که ما در هر محیطی انجام می دهیم در یک بستر فرهنگی انجام می پذیرد. این بستر فرهنگی را شما می توانید به هر عنوانی خطاب کنید: «مسائل انضباطی منشور انضباطی - منشور فرهنگی». تمام اعمالی که شما در مدرسه انجام می دهید در سایه مسائل فرهنگی قابل اجرا خواهد شد.
وقتی که عناصر فرهنگی در هر جامعه شناخته شود و هنجارهای مطلوب آن رشد کند سبب خواهد شد اعضای جامعه احساس آرامش و اطمینان کنند علت آنکه در بعضی از زمینه ها مسائل انضباطی و فرهنگی نمی تواند به نحو مطلوب اجرا شود به چند دلیل است که دانش آموزان آنها را در حذف منافع خود احساس می کنند و در چارچوب دستورات تلقی می کند و دانش آموزان آن را به عنوان عوامل محدود کننده و محصور کننده خود احساس می کنند.
اگر به دانش آموزان گفته شود که موفقیت شما و احساس شادابی در سایه رعایت نکات فرهنگی و انضباطی انجام می شود، سبب خواهد شد که آنها با رغبت بیشتری نسبت به رعایت آن اقدام نمایند و آن را در جهت و هم سو با موفقیت و احساس شادابی خود احساس خواهند کرد.
ارتباط بین موفقیت و شادابی به صورت یک خطی و یک سویه نیست بلکه تمام اعمال و عملیات یک سیستم در داخل یک مجموعه فرهنگی انجام می پذیرد که بر آنها تاثیر متقابل خواهد داشت.
نویسنده : پریچهر هوشنگی
کارشناس تاریخ فرهنگ تطبیقی
منبع : روزنامه مردم سالاری